eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.5هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
12.9هزار ویدیو
73 فایل
رفیق شهیدم🌾📿 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @mostafaakbri1 https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دفاع مقدس
ما را هم از رزق آسمانی تان بی نصیب نگذارید ۰۰۰۰ 🌷 "شهید محمدحسن حسنیان " فرمانده گردان المهدی(عج)-- لشکر۱۰سیدالشهدا(ع) درحال تقسیم تنقلات در بین نیروها پ٫ن؛ فرمانده رشید گردان در ۱۳ اردیبهشت‌ ۶۵ در سن ۲۴سالگی در ٱسمانی شد🕊🕊
❣بیاد شهید ابومهدی(محمدرضا زاهدی) سردار سپاه قدس چنان خودمانی حرف می زد و مطالب متنوع مطرح می شد که من با تعجب به مسئول هماهنگی آن ملاقات گفتم مگر ایشان نباید ملاحظه مسائل اطلاعاتی را بنمایند؟ گفتند ایشان تیم پزشکی را خودی حس می کند. از همراهی حضورش با نیروهای میدان می گفت بگونه‌ای که من احساس کردم نزد ایشان همراهی با یک سرباز جزء ، معادل ارتباطی که با افسران رده بالا هست اعتبار و اهمیت دارد! این نگرش حرفه‌ای انسان را مجذوب و کنجکاو می کرد که ایشان با چه فلسفه‌ای از پیکار و نبرد رشد کرده و بزرگ شده‌ است! در حالی که بعد احوالپرسی و دیده بوسی‌های اولیه با فاصله‌ از ما، در سمت مقابل رختخوابی که پهن بود نشسته و لحافی هم بر روی دوپایش بود و با روحیه و نشاط بالایی هم همه را مجذوب سخنان خود نموده بود متوجه شدم پای چپ خود را بیقرارانه مدام تکان می دهد. به شیوه تکانی که معمولاً انسان از سر درد و ناراحتی، ناچار به عضو خود می دهد! با این وجود در صورت و کلام وی چیزی از این ناراحتی دیده نمی شد. پرسیدم پایتون مشکلی دارد؟ گفت : در دوران دفاع مقدس ترکشی بر نخاع من نشسته که باعث شده اعصاب حرکتی پا آسیب ببیند و عضلات آن به تحلیل برود ، اما در مقابل اعصاب حسی پا به شدت تحریک شده و همیشه یک احساس سوزش و سرمای شدیدی در پای خود دارم بطوریکه حتی در گرمای شدید تابستان جنوب ایران نیز از جوراب های ضخیم استفاده می کنم. برای قابل تحمل شدن این مسأله، بچه‌های حزب‌الله برای من یک جوراب برقی هم گرفته بودند اما چون استفاده از آن راحت نبود و پا را اذیت می کرد کنار گذاشتم. قبل از اینکه بپرسم این درد دائم پا را چگونه تحمل می کنی؟ سوال را خواند و ادامه داد: هر موقع حس می کنم خیلی در فشارم به یاد می آورم جانباز محترمی را که از شدت درد پتو را گاز می گرفت تا صدای آه و دردش دیگری را معذب نکند؛ یا جانباز دیگری را که او نیز در شرایط بسیار دشوار و عذاب آوری به شکل خاصی درد و ناراحتی خود را پنهان می کرد و قورت می داد و می گفت برای خداست باید صبوری کرد! یعنی: « با تأسی به موارد بسیار دشوارتر سعی می کرد به درد خود آرامش ببخشد و به خدمت خود ادامه دهد» و عجیب بود که در زبان و سیمایش ذره‌ای از آن درد عیان نبود. تازه فهمیدم دلیل قرارگرفتن در آن فاصله برای گفتگو که بظاهر بر رختخواب استراحت خود بود و آن طرز نشستن و انداختن لحاف بر روی دو پا، چه بوده است! ابتدای امر فکر می کردم ما مزاحم خواب ایشان شده‌ایم و در دل می گفتم: این رختخواب ، با این گفته رابط که ایشان فرصت حضور کوتاهی در دمشق دارند همخوانی ندارد! و از طرفی نشاط بالای ایشان نیز فاقد هرگونه علائمی از خستگی و خواب‌آلودگی است؟ پس علت انتخاب رختخواب برای نشستن در مقابل ما چیست؟ ✍دکتر ابراهیمی https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
10505503801939.mp3
5.82M
💙زیارت آل یاسین💙 💫🤍بسم الله الرّحمن الرّحیم🤍💫 💙میفرمایند: 💫🌺هر گاه خواستید به وسیلهء ما، به سوی خداوند متعال و مهربان💚 توجه کنید، و به ما روی‌ آورید، پس همان‌ گونه که خداوند فرموده است بگویید🌺💫 💜 💚
✍️ شما در قبال فرزندان و برادران و خواهران خود كه آشنائي با احكام و مسائل اسلامي ندارند مسئول هستيد بايد آنان را آشنا به فرامين الهي تا آنجايي كه توان داريد بنماييد, اينقدر بي تفاوت از مسائل نگذريد شما در آخرت بايد جوابگو باشيد, دستورات اسلام را عاميانه برايشان تشريح كنيد. 📎فرماندهٔ گردان ابوالفضل لشگر ۱۶ قدس گیلان 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۱ فومن ، گیلان ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۶ شلمچه ، عملیات کربلای۵ https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🍃﷽🍃🇵🇸 👁️ پایگاه شناور پیشرفته IRIS شهید مهدوی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سکوی پرتاب موشک های بالستیک دزفول با برد اعلام شده 1000 کیلومتر مستقر شد. پرتاب موشک از کانتینرهای دریایی انجام شد ماشاالله ✊✌️🇮🇷 💔 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ 💔 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 ✅ 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 💙 💚
علی را وصف در باور نیاید زبان هرگز ز وصفش برنیاید
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ در میان یاران پیامبر صلی الله علیه و آله جوانی بود که در میان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسی احتمال گناه درباره‌اش نمی‌داد روزها در مسجد و بازار همراه مسلمانان بود ولی شب‌ها به خانه‌های مردم دستبرد می‌زد یک بار هنگامی که روز بود خانه‌ای را در نظر گرفت و چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت از دیوار خانه بالا رفت از روی دیوار به درون خانه نگریست خانه‌ای بود پر از اثاث و زنی جوان که تنها در آن خانه به سر می‌برد شوهرش از دنیا رفته بود و خویشاوندی نداشت او به تنهائی در آن خانه می‌زیست و بخشی از وقت خود را به نماز شب و عبادت می‌گذراند دزد جوان با مشاهده جمال و زیبائی زن به فکر گناه افتاد پیش خود گفت: امشب شب مراد است بهره‌ای از مال و ثروت و بهره‌ای از لذت و شهوت! سپس لختی اندیشید ناگهان نوری الهی به آسمان جانش زد و دل تاریکش را به نور هدایت افروخت با خود گفت: به فرض مال این زن را بردم و دامن عفتش را نیز لکه دار کردم پس از مدتی می‌میرم و به دادگاه الهی خوانده می‌شوم در آنجا جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟! از عمل خود پشیمان شد از دیوار به زیر آمد و خجلت زده به خانه خویش بازگشت صبح روز بعد به مسجد آمد و به جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله پیوست در این هنگام زن جوانی به مسجد درآمد و به پیامبر گفت: ای رسول خدا زنی هستم تنها و دارای خانه و ثروت شوهرم از دنیا رفته و کسی را ندارم شب گذشته سایه‌ای روی دیوار خانه‌ام دیدم احتمال می‌دهم دزد بوده بسیار ترسیدم و تا صبح نخوابیدم از شما می‌خواهم مرا شوهر دهید چیزی نمی‌خواهم زیرا از مال دنیا بی‌نیازم پیامبر نگاهی به حاضران انداخت در میان آن جمع نظر محبت آمیزی به دزد جوان افکند و او را نزد خویش فرا خواند سپس از او پرسید: ازدواج کرده‌ای؟ – نه! – حاضری با این زن جوان ازدواج کنی؟ – اختیار با شماست پیامبر اکرم زن را به ازدواج وی درآورد و فرمود: برخیز و با همسرت به خانه برو جوان پرهیزکار برخاست و همراه زن به خانه‌اش رفت و برای شکرگزاری به درگاه خدا سخت مشغول نماز و عبادت شد زن که از کار شوهر جوانش سخت شگفت زده بود از او پرسید: این همه عبادت برای چیست؟! جوان پاسخ داد: ای همسر باوفا عبادت من سببی دارد من همان دزدی هستم که دیشب به خانه‌ات آمدم ولی برای رضای خدا از تجاوز به حریم عفت تو خودداری کردم و خدا به خاطر پرهیزکاری و توبه من از راه حلال تو را با این خانه‌ و اسباب به من عطا نمود به شکرانه این عنایت آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟! زن لبخندی زد و گفت: آری نماز بالاترین جلوه سپاس و شکرگزاری به درگاه خداوند است ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ به کجا نگاه می کنی؟ به این روزهای ما؟ به حال ما ؟! و تو شهیدوشاهدی،پس برایمان دعا کن. 🌷محور زبیدات ، عین خوش آبان ۱۳۶۱ ، عملیات محرم 📎 عکاس: بهرام محمدی فرد اللهم ارزقنا شهادت ❤️ شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعمـــال قـبل خــواب حدیثی پربار و زیبا از رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم 🔸️آیت الله مجتهدی تهرانی ره: تا به حال حدیثی به این پرباری یادم نمیاد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
ای شهدا؛ عجیب دلم گرفته... 💔 دلم یه دنیا میخواد شبیه دنیای شما که همه چیزش بوی خدا بده... شبتون شهدایی 🌼🍃 وضو فراموش نشه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝