🔴رئیس رژیم صهیونیستی: ما قصد جنگ نداشتیم اما محور به رهبری ایران قصد حمله به ما را دارد پس آماده جنگ هستیم. #خونخواهی_هنیه_عزیز #جهاد_تبیین0120 #قاسم_بن_الحسن 𝐣𝐨𝐢𝐧➘ 💠:‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎

🎵 اصلا می‌شنوی صدامو 🎵 اصلا می‌بینی گریه‌هامو 🎤 کربلایی حسین_شریفی

پریشونم یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق

💙زیارت آل یاسین💙 💫🤍بسم الله الرّحمن الرّحیم🤍💫 #امام_مهدی_عج💙میفرمایند: 💫🌺هر گاه خواستید به وسیلهء ما، به سوی خداوند متعال و مهربان💚 توجه کنید، و به ما روی‌ آورید، پس همان‌ گونه که خداوند فرموده است بگویید🌺💫 #سلام_علی_آل‌_یاسین💜 #سلام_علی_آل_یاسین💚

✅ «مرحله دوم» حمله ایران به اسرائیل ▪️﷽ قال الله تعالی فی کتابه الکریم: ▪️«بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ»:👇 ▪️ما بندگانی مختص خودمان را که صاحبان صلابت و سرسختی شدید هستند، بر علیه شما برمی‌انگیزانیم. ▪️آری، به تعبیر رهبری: «فلسطین کلید رمز آلود گشوده شدن درهای فرج بر روی امت اسلامی است». -------------------------- ⭕️ *روزنامه گاردین: ایران و اسرائیل به یک جنگ تمام عیار نزدیک می‌شوند.* 🔹گاردین نوشت: به نظر می‌رسد دشمنی قدیمیِ ایران و اسرائیل به یک جنگ تمام عیار و بزرگ نزدیک می‌شود. __________ ◀️ پی نوشت: ◾️امام صادق «ع»: پرچم های سیاه از خراسان بیرون آیند که چیزی جلو دارشان نیست تا اینکه در ایلیاء (قدس) به اهتزاز درآیند. 📚ملاحم و الفتن ابن طاووس ص۴۳ و ۵۸ 🔹 *معنای حدیث روشن و حاکی از قدرت نظامی ایران و پیشروی نیرو هایشان بسوی قدس است که بیت ایل یا ایلیاء نیز نامیده میشود.* 🔸امام صادق «ع»: خداوند قومی را قبل از خروج قائم برانگیزد که به خونخواهی از قاتلان آل محمد (ص) بپا خیزند و نابود شان کنند. بخدا سوگند آنها اهل قم هستند. «در روایت اسلامی به ایرانیان اهل مشرق، اهل قم، یاران خراسانی و اهل خراسان نیز میگویند.» ایرانیان، جعبه ی تیر های خداوند هستند. 📚بحار ۲۱۶/۶۰ #فتح_قدس #نابودی_صهیونیست #سیوف #نبردنهایی #خونخواهی_میهمان_عزیز 💔

بدون شرح ولی عااااااااااالی عالیه😍 بسیار جالبه خودتون ببینید. کسی از سر لجبازی و کینه می گفت دنیای آینده دنیای گفتمان است نه موشک. چه احتیاج به موشک داریم حالا ببینید و لذت ببرید و به کشور خود افتخار کنید. 👈این کانال را از دست ندید بهترینها را اینجا ببینید ‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐

خواص خواندن چهارقل 👇🏻💚 🟠خواص ضد چشم زخم داره 🌻 🟠مانند آیة الکرسی خواص درامان ماندن از چشم زخم و بخیل و زیان را دارد 🌻 🟠برای در امان ماندن خود ، فرزند و مال از آسیب سفارش شده است 🌻 ‍ ┅═✾🍃 ⃟ ⃟🥀🌹🥀 ⃟ ⃟🍃✾═┅ ┅═✾#اَلْحَمْدُلِلّٰهْ_کَمٰاهُوَاَهْلُه✾═┅ ┅═✾🍃 ⃟ ⃟🥀🌹🥀 ⃟ ⃟🍃✾═┅ ‍

خدایا توفیق بده اربعین سیدالشهدا کربلا باشیم🤲🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #امام_حسین✨ #امام_زمان✨ #اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْر✨ ঊঊ🖤🍃ঊঈ ═‎✧❁°#یاحسیـــــــــن❁✧═‎ ঊঈ🍃💔ঊঈ ‍

گاهي گرفتاری یڪباره برسر آدمي آوار ميشود… گاهی گره مےافتد بر روزگارمان گاهي فرصت رسیدڹ بہ مشڪلات هم نیست الهي… این گاهے ها دستماڹ را بگیر… ڪہ بیشتر از همیشہ محتاجیم… شبتون خوش

~🕊 🌴#برگی_از_خاطرات✨ گفتند: برادرسلیمانے اینجا چند نفر اصلاح داریم🙂 خندید و گفت: ڪارڪردن براے بسیجی‌ها خیلے لذت دارد. یعنی می‌شود فرداے قیامت یکے از شما بیایددست من را بگیرد و بگوید این احمد در آن دنیا سر من را اصلاح کرد😃 #شهید_احمد_سلیمانی❤️🕊

😇♥️ پسرم، تو به اندازه‌ی کافی جبهه رفتی، دیگه نرو! بگذار آن‌هایی بروند که تابه حال نرفته‌اند؛ چیزی‌ نگفت و یک گوشه ساکت نشست. صبح که خواستم نماز بخوانم، آمد جانمازم را جمع کرد و گفت: پدرجان! شما به اندازه‌ی کافی نماز خوانده‌ای، بگذار کمی هم بی‌نماز‌ها نماز بخوانند! او خیلی زیبا مرا قانع کرد و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.. #پدر‌شهید #شهید_حسین‌مشتاقی

🖤🌙 #خاطرات‌شھدا🪴 روز پنجشنبه بود، پشت بی سیم منو خواسته بودند وقتی رفتم گفتند : "حاجی میخواد براش روضه بخونی، از پشت بی سیم" خیلی گرفته و ناراحت بود، شروع کردم به خوندن: " در بین آن دیوار و در زهرا صدا میزد پدر زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من" وسط خوندن گفت : " طیب الله ، بس است ..." حاجی با همین دو تا بیت بی تاب شده بود بی تاب حضرت زهرا (سلام الله علیها) #شھید_حاج‌حسین_خرازی💛 راوی: #شھید_محمدرضا_تورجی‌زاده💞

همسر‌شهید‌برونسی‌: روزی‌شهید‌خاطره‌ ای‌را‌از‌جبهه‌برایم‌تعریف‌میکرد.میگفت:کناریکی‌از زاغه‌های‌مهمات‌ها‌سخت‌مشغول‌بودیم‌توجعبه‌های مخصوص‌مهمات‌می‌گذاشتیم‌ودرشان‌رامی‌بستیم گرم‌کار‌یکدفعه‌چشمم‌افتاد‌به‌یک‌خانم‌محجبه‌با‌چادری‌ مشکی‌داشت‌پا‌به‌پای‌مامهمات‌می‌گذاشت‌توی‌جعبه‌ها با‌خود‌گفتم:حتما‌ازاین‌خانمهایی‌‌است‌که‌میان‌جبهه اصلا‌حواسم‌به‌این‌نبود‌که هیچ‌زنی‌رانمی‌گذارند وارد‌آن‌منطقه‌بشود.‌به‌بچه‌ها‌نگاه‌کردم‌مشغول‌کارشان بودند‌و‌بی‌تفاوت‌می‌رفتندومی‌آمدندانگارآن‌خانم را‌نمی‌دیدند.قضیه‌عجیب‌برام‌سوال‌شده‌بود موضوع‌عادی‌به‌نظرم‌نمی‌رسید‌کنجکاو‌شدم‌بفهمم جریان‌چیست.‌رفتم‌نزدیکتر‌تارعایت‌ادب‌شده‌باشد سینه‌ای‌صاف‌کرده‌و‌خیلی‌با‌احتیاط‌گفتم: خانم‌جایی‌که‌ما‌مردها‌هستیم‌شما‌نباید‌زحمت‌بکشین رویش‌به‌طرف‌من‌نبود.‌به‌تمام‌قد‌ایستادوفرمود: مگر‌شما‌در‌راه‌برادر‌من‌زحمت‌نمی‌کشید؟ یک‌آن‌یادامام‌حسین‌|ع|افتادم‌واشک توی‌چشمهام‌حلقه‌زد.خدابه‌من‌لطف‌کردکه‌سریع‌ موضوع‌را‌گرفتم‌و‌فهمیدم‌جریان‌چیست‌.‌بی‌اختیار شده‌بودم‌ونمی‌دانستم‌چه‌بگویم خانم همانطور‌که‌رویشان‌آن‌طرف‌بودفرمودند: هرکس‌یاور‌ما‌باشدالبته‌ماهم‌یاری‌اش‌می‌کنیم.

🖤🌙 #خاطرات‌شھدا🪴 روز پنجشنبه بود، پشت بی سیم منو خواسته بودند وقتی رفتم گفتند : "حاجی میخواد براش روضه بخونی، از پشت بی سیم" خیلی گرفته و ناراحت بود، شروع کردم به خوندن: " در بین آن دیوار و در زهرا صدا میزد پدر زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من" وسط خوندن گفت : " طیب الله ، بس است ..." حاجی با همین دو تا بیت بی تاب شده بود بی تاب حضرت زهرا (سلام الله علیها) #شھید_حاج‌حسین_خرازی💛 راوی: #شھید_محمدرضا_تورجی‌زاده💞

همسر‌شهید‌برونسی‌: روزی‌شهید‌خاطره‌ ای‌را‌از‌جبهه‌برایم‌تعریف‌میکرد.میگفت:کناریکی‌از زاغه‌های‌مهمات‌ها‌سخت‌مشغول‌بودیم‌توجعبه‌های مخصوص‌مهمات‌می‌گذاشتیم‌ودرشان‌رامی‌بستیم گرم‌کار‌یکدفعه‌چشمم‌افتاد‌به‌یک‌خانم‌محجبه‌با‌چادری‌ مشکی‌داشت‌پا‌به‌پای‌مامهمات‌می‌گذاشت‌توی‌جعبه‌ها با‌خود‌گفتم:حتما‌ازاین‌خانمهایی‌‌است‌که‌میان‌جبهه اصلا‌حواسم‌به‌این‌نبود‌که هیچ‌زنی‌رانمی‌گذارند وارد‌آن‌منطقه‌بشود.‌به‌بچه‌ها‌نگاه‌کردم‌مشغول‌کارشان بودند‌و‌بی‌تفاوت‌می‌رفتندومی‌آمدندانگارآن‌خانم را‌نمی‌دیدند.قضیه‌عجیب‌برام‌سوال‌شده‌بود موضوع‌عادی‌به‌نظرم‌نمی‌رسید‌کنجکاو‌شدم‌بفهمم جریان‌چیست.‌رفتم‌نزدیکتر‌تارعایت‌ادب‌شده‌باشد سینه‌ای‌صاف‌کرده‌و‌خیلی‌با‌احتیاط‌گفتم: خانم‌جایی‌که‌ما‌مردها‌هستیم‌شما‌نباید‌زحمت‌بکشین رویش‌به‌طرف‌من‌نبود.‌به‌تمام‌قد‌ایستادوفرمود: مگر‌شما‌در‌راه‌برادر‌من‌زحمت‌نمی‌کشید؟ یک‌آن‌یادامام‌حسین‌|ع|افتادم‌واشک توی‌چشمهام‌حلقه‌زد.خدابه‌من‌لطف‌کردکه‌سریع‌ موضوع‌را‌گرفتم‌و‌فهمیدم‌جریان‌چیست‌.‌بی‌اختیار شده‌بودم‌ونمی‌دانستم‌چه‌بگویم خانم همانطور‌که‌رویشان‌آن‌طرف‌بودفرمودند: هرکس‌یاور‌ما‌باشدالبته‌ماهم‌یاری‌اش‌می‌کنیم.

🖤🌙 #خاطرات‌شھدا✨ تا وارد اتاق شدم از خواب پرید رو پیشونیش عرق نشسته بود گفتم : چی شده داداش؟ گفت: یه ساعت بود با حضرت زهرا (سلام الله علیها) حرف میزدم. ادامه داد: فقط از خدا میخوام که روز شهادت #بی‌بی شهید شم. روز شهادت حضرت زهرا (س) بود قنوت نماز صبح بود که ترکش خورد به پهلوش...🥺 #شھید_علیرضا_هاشم‌نژاد♥️