eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.5هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
12.9هزار ویدیو
71 فایل
رفیق شهیدم🌾📿 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @mostafaakbri1 https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
😇♥️ پسرم، تو به اندازه‌ی کافی جبهه رفتی، دیگه نرو! بگذار آن‌هایی بروند که تابه حال نرفته‌اند؛ چیزی‌ نگفت و یک گوشه ساکت نشست. صبح که خواستم نماز بخوانم، آمد جانمازم را جمع کرد و گفت: پدرجان! شما به اندازه‌ی کافی نماز خوانده‌ای، بگذار کمی هم بی‌نماز‌ها نماز بخوانند! او خیلی زیبا مرا قانع کرد و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم..
🖤🌙 🪴 روز پنجشنبه بود، پشت بی سیم منو خواسته بودند وقتی رفتم گفتند : "حاجی میخواد براش روضه بخونی، از پشت بی سیم" خیلی گرفته و ناراحت بود، شروع کردم به خوندن: " در بین آن دیوار و در زهرا صدا میزد پدر زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من" وسط خوندن گفت : " طیب الله ، بس است ..." حاجی با همین دو تا بیت بی تاب شده بود بی تاب حضرت زهرا (سلام الله علیها) 💛 راوی: 💞
همسر‌شهید‌برونسی‌: روزی‌شهید‌خاطره‌ ای‌را‌از‌جبهه‌برایم‌تعریف‌میکرد.میگفت:کناریکی‌از زاغه‌های‌مهمات‌ها‌سخت‌مشغول‌بودیم‌توجعبه‌های مخصوص‌مهمات‌می‌گذاشتیم‌ودرشان‌رامی‌بستیم گرم‌کار‌یکدفعه‌چشمم‌افتاد‌به‌یک‌خانم‌محجبه‌با‌چادری‌ مشکی‌داشت‌پا‌به‌پای‌مامهمات‌می‌گذاشت‌توی‌جعبه‌ها با‌خود‌گفتم:حتما‌ازاین‌خانمهایی‌‌است‌که‌میان‌جبهه اصلا‌حواسم‌به‌این‌نبود‌که هیچ‌زنی‌رانمی‌گذارند وارد‌آن‌منطقه‌بشود.‌به‌بچه‌ها‌نگاه‌کردم‌مشغول‌کارشان بودند‌و‌بی‌تفاوت‌می‌رفتندومی‌آمدندانگارآن‌خانم را‌نمی‌دیدند.قضیه‌عجیب‌برام‌سوال‌شده‌بود موضوع‌عادی‌به‌نظرم‌نمی‌رسید‌کنجکاو‌شدم‌بفهمم جریان‌چیست.‌رفتم‌نزدیکتر‌تارعایت‌ادب‌شده‌باشد سینه‌ای‌صاف‌کرده‌و‌خیلی‌با‌احتیاط‌گفتم: خانم‌جایی‌که‌ما‌مردها‌هستیم‌شما‌نباید‌زحمت‌بکشین رویش‌به‌طرف‌من‌نبود.‌به‌تمام‌قد‌ایستادوفرمود: مگر‌شما‌در‌راه‌برادر‌من‌زحمت‌نمی‌کشید؟ یک‌آن‌یادامام‌حسین‌|ع|افتادم‌واشک توی‌چشمهام‌حلقه‌زد.خدابه‌من‌لطف‌کردکه‌سریع‌ موضوع‌را‌گرفتم‌و‌فهمیدم‌جریان‌چیست‌.‌بی‌اختیار شده‌بودم‌ونمی‌دانستم‌چه‌بگویم خانم همانطور‌که‌رویشان‌آن‌طرف‌بودفرمودند: هرکس‌یاور‌ما‌باشدالبته‌ماهم‌یاری‌اش‌می‌کنیم.
🖤🌙 🪴 روز پنجشنبه بود، پشت بی سیم منو خواسته بودند وقتی رفتم گفتند : "حاجی میخواد براش روضه بخونی، از پشت بی سیم" خیلی گرفته و ناراحت بود، شروع کردم به خوندن: " در بین آن دیوار و در زهرا صدا میزد پدر زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من" وسط خوندن گفت : " طیب الله ، بس است ..." حاجی با همین دو تا بیت بی تاب شده بود بی تاب حضرت زهرا (سلام الله علیها) 💛 راوی: 💞
همسر‌شهید‌برونسی‌: روزی‌شهید‌خاطره‌ ای‌را‌از‌جبهه‌برایم‌تعریف‌میکرد.میگفت:کناریکی‌از زاغه‌های‌مهمات‌ها‌سخت‌مشغول‌بودیم‌توجعبه‌های مخصوص‌مهمات‌می‌گذاشتیم‌ودرشان‌رامی‌بستیم گرم‌کار‌یکدفعه‌چشمم‌افتاد‌به‌یک‌خانم‌محجبه‌با‌چادری‌ مشکی‌داشت‌پا‌به‌پای‌مامهمات‌می‌گذاشت‌توی‌جعبه‌ها با‌خود‌گفتم:حتما‌ازاین‌خانمهایی‌‌است‌که‌میان‌جبهه اصلا‌حواسم‌به‌این‌نبود‌که هیچ‌زنی‌رانمی‌گذارند وارد‌آن‌منطقه‌بشود.‌به‌بچه‌ها‌نگاه‌کردم‌مشغول‌کارشان بودند‌و‌بی‌تفاوت‌می‌رفتندومی‌آمدندانگارآن‌خانم را‌نمی‌دیدند.قضیه‌عجیب‌برام‌سوال‌شده‌بود موضوع‌عادی‌به‌نظرم‌نمی‌رسید‌کنجکاو‌شدم‌بفهمم جریان‌چیست.‌رفتم‌نزدیکتر‌تارعایت‌ادب‌شده‌باشد سینه‌ای‌صاف‌کرده‌و‌خیلی‌با‌احتیاط‌گفتم: خانم‌جایی‌که‌ما‌مردها‌هستیم‌شما‌نباید‌زحمت‌بکشین رویش‌به‌طرف‌من‌نبود.‌به‌تمام‌قد‌ایستادوفرمود: مگر‌شما‌در‌راه‌برادر‌من‌زحمت‌نمی‌کشید؟ یک‌آن‌یادامام‌حسین‌|ع|افتادم‌واشک توی‌چشمهام‌حلقه‌زد.خدابه‌من‌لطف‌کردکه‌سریع‌ موضوع‌را‌گرفتم‌و‌فهمیدم‌جریان‌چیست‌.‌بی‌اختیار شده‌بودم‌ونمی‌دانستم‌چه‌بگویم خانم همانطور‌که‌رویشان‌آن‌طرف‌بودفرمودند: هرکس‌یاور‌ما‌باشدالبته‌ماهم‌یاری‌اش‌می‌کنیم.
🖤🌙 ✨ تا وارد اتاق شدم از خواب پرید رو پیشونیش عرق نشسته بود گفتم : چی شده داداش؟ گفت: یه ساعت بود با حضرت زهرا (سلام الله علیها) حرف میزدم. ادامه داد: فقط از خدا میخوام که روز شهادت شهید شم. روز شهادت حضرت زهرا (س) بود قنوت نماز صبح بود که ترکش خورد به پهلوش...🥺 ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيامبر- صلّى اللَّه عليه وآله وسلم- فرمودند: جاء جبرئيل فقال: «يا رسولَ اللَّه! إنّ اللَّه أرسلني إليك بهديّة لم يُعطها أحداً قبلَك.» قال رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم-: «ما هي؟» قال: «الصبرُ وأحسنُ منه.» قال: «وما هو؟» قال: «الرّضا و أحسنُ منه» قال: «وما هو؟» قال: «الزّهدُ و أحسنُ منه.» قال: «وما هو؟» قال: «الاخلاصُ و أحسنُ منه.» قال: «وما هو؟» قال: «اليقينُ و أحسنُ منه.» قلت: «وما هو؟ يا جبرئيلُ!» قال: «إنّ مدرجةَ ذلك التوكّلُ على اللَّه- عزّوجلّ-.» فقلت: «وما التوكّلُ على اللَّه؟» قال: «العلمُ بأنّ المخلوقَ لا يضُرّ ولا ينفَع، ولا يُعطي ولا يمنَع، واستعمالُ الياسِ مِن الخلق؛ فإذا كان العبدُ كذلك، لا يعمل لأحد سِوَى اللَّهِ، ولم يرجُ ولم يَخَفْ سِوَى اللَّهِ، ولم يطمَع في أحد سِوَى اللَّهِ؛ فهذا هو التوكّلُ ....» جبرئيل نزد من آمد و گفت: اى پيامبر! خداوند مرا با هديه‏ اى نزد تو فرستاده كه به هيچ كس قبل از تو آن را نداده است. پيامبر پرسيد: آن چه هديه‏ اى است؟ جبرئيل گفت: صبر و چيزى برتر از آن. پيامبر پرسيد: آن چيز برتر چيست؟ جبرئيل گفت: رضا و چيزى برتر از آن. پيامبر پرسيد: آن چيست؟ جبرئيل گفت: زهد و برتر از آن. پيامبر پرسيد: آن چيست؟ جبرئيل گفت: اخلاص و برتر از آن. پيامبر پرسيد: آن چيست؟ جبرئيل گفت: يقين و برتر از آن. پيامبر فرمود: گفتم، اى جبرئيل آن چيز برتر چيست؟ جبرئيل گفت: سبب رسيدن به یقین، توكّل بر خداوند است. گفتم: توكّل بر خدا چيست؟ جبرئيل گفت: اين‏كه بدانى مخلوقات توان سود و زيان رسانى و اعطا و بازداشتن ندارند و ديگر اين‏كه از خلق، قطع اميد كنى؛ كه هرگاه بنده اين گونه شود، جز براى خدا براى كسى كار نمى‏ كند و جز به او اميدوار نيست و جز از او نمى‏ ترسد و جز از او توقع و انتظارى ندارد، اين معنى توكّل است. 📚 سر الاسراء ؛ نص‏ج‏1 ؛ ص62.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎋أَمَّنْ یُجِیبُ ✨الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ 🎋خدایا به حق این آیه ✨مبارکه 🎋هر عزیزی تو دلش هر ✨حاجتی دارد روا بفرما 🎋شب زیباتون متبرک به ✨گرمی نگاه خدا 🎋الــهی ✨دلخوشی‌هاتون افزون 🎋جمع خانواده‌تون پراز دلگرمی ✨شبتون بخیر 🎋و پُر از آرامش الهی🌙✨
مداحی آنلاین - نماهنگ اتحداک - حسین طاهری.mp3
6.75M
ای ای یار برخیز و علم بردار ای چشم و دل بیدار نفرین بر دنیای بی دردی نفرین بر نامردی نامردی 🎙 🖤 💔 🇵🇸🇮🇷✊ 🇵🇸🇮🇷✊ ━═━⊰⊰❀🖤❀⊱⊱━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اربعین 01.mp3
3.99M
1 🎧آنچه خواهید شنید ؛👇 پیاده میرویم،تا کربلا تاثابت کنیم،باشماییم! 🔻اما؛ باحسین بودن،و باحسین ماندن درپاهای پیاده خلاصه نمیشود؛ باید زندگیت،رنگ حسین بگیرد