eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃بسته ی فرهنگی ویژه ی نخستین سالگرد آسمانی شدن 🌹شهید حیدر جلیلوند🌹 🌸به یاد شهید بزرگوار صلوات🌸 @Shahidgomnam
🍃🌸🍃 دست نوشته شهید حیدر جلیلوند... @shahidgomnam
📸 غروب غیرت ما را هیچ کس نخواهد دید #بچه_ها_مچکریم @Shahidgomnam
بازیکنی که باید الگو شود عکس چپ زمانی است که محمد انصاری چند سال قبل به عنوان یک بازیکن تستی به پرسپولیس آمد، عکس سمت راست تمیدید قرارداد دیروز اوست، با هم لباس چند سال قبل ولی این بار به عنوان ستاره فوتبال کشور، او درحالیکه از اروپا و کشورهای عربی پیشنهاد هایی با مبالغ هنگفت داشت بعلت اینکه تیمش از گرفتن بازیکن محروم بود قید پول را زد و ماند. @shahidgomnam
غیرت جوونای ایرانی در هر موقعیتی ستودنیه چه جنگ و دفاع از وطن و ملت باشه ... چه بازی با تیم های قوی و مطرح جهان ... به طوری که حتی رسانه های غربی و افراد اسطوره هم اونا رو باغیرت ، شجاع و پرتلاش میدونن ... #دمتون_گرم_بچه_ها ❤️✌️ بلند شید و بازهم غیرت ایرانی بودنتون رو برای جهان به نمایش بذارید 💪🇮🇷 #دمت_گرم_سردار 💙 @shahidgomnam
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
غیرت جوونای ایرانی در هر موقعیتی ستودنیه چه جنگ و دفاع از وطن و ملت باشه ... چه بازی با تیم های قوی
🔸بازی دیشب ایران مقابل اسپانیا نشان از قدرت و اقتدار تیم ملی مان دارد 🔹همان تیم ملی که سالیان قبل مقابل کره جنوبی و ژاپن و مکزیک شکست می خورد اینک در مقابل تیمی که دو بار قهرمان جهان شده چنین بازی میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام امام خامنه‌ای به کاروان و بازیکنان تیم ملی فوتبال "بازی دیشب شما عالی بود؛ خدا قوت" @Shahidgomnam
#شهید_مصطفی_چمران: خون خود را بر زمین میزنم تا مگر #وجدانی بیدار شود، ولی افسوس که #منافع_مادی و #حب_حیات همه را به زنجیر کشیده است. ۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر چمران گرامی باد. @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
شب گذشته همزمان با بازی #ایران_اسپانیا مدافعان با غیرت 🇮🇷وطن🇮🇷 در مقابله با اشرار و منافقین به #شهادت رسیدند/ سه نفر نیز مجروح شدند. #یادشهداباصلوات🌷 @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
✅از خدا پروا کنید تا پَر، وا کنید. 🔶۳۱ خرداد؛ سالگرد به ثمر رسیدن یک عمر مجاهدت‌ دکتر مصطفی چمران با شهادت در منطقه‌ی دهلاویه‌ی خوزستان گرامی باد. #شهید_دکتر_مصطفی_چمران @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
✅از خدا پروا کنید تا پَر، وا کنید. 🔶۳۱ خرداد؛ سالگرد به ثمر رسیدن یک عمر مجاهدت‌ دکتر مصطفی چمران ب
🌹 چمران اینگونه بود.... ♦️همسر شهید چمران:چمران وقتی یتیمخانه ای را در لبنان دایر می کند در آن فضا به خانمش میگوید ما از این به بعد غذایی را میخوریم که این یتیم ها میخورند. ♦️همسر لبنانی شهید چمران تعریف می کند که یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود. ♦️مصطفی آن شب دیر وقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه ها هم از همین غذا خوردند؟  ♦️گفتم نه بچه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچه ها بخورند. به او گفتم حالا که بچه ها خوابند و شما هم که همیشه رعایت می کنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن و گفت بچه ها خوابند خدای بچه ها که بیدار است... 🌹🇮🇷🌹یاد و نامش جاودان🌹🇮🇷🌹 @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
بارم افتاد زمین تا که شوم بار شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتار شما می برد تا ابد از یاد پریدن ها را هرکبوتر که نشیند لب دیوار شما #یا_ضامن_آهو❤️ @shahidgomnam
🌷 #شهید_رضا_میرزایی 🌷 ڪدوممون حاضریم، با شڪم روی یڪ مین با حرارت ۱۶۰۰درجه سانتیگراد بخوابیم، پوست و شڪممون آب بشه، بخاطر اینڪه عملیات لو نره #غیرت #ایمان @shahidgomnam 🍃🌸🍃 🔻یاد شهـــــــــــــدا یا صـــــلوات🔻
مادرے هستے و من هم با زبان مادرے "یاحسن قوربان سَنَه" گویَم به لَحن آذری @shahidgomnam
اطلاعیه ❗️❗️ امشب ساعت ۲۰ ویژه برنامه ملازمان حرم با موضوعیت شهید حسین معز غلامی از شبکه افق پخش خواهد شد 🌹 اطلاع رسانی‌ کنید ❗️❗️❗️ @Shahidgomnam
شـبِ جمعہ ست برای دل من حمـــد بخـوان سرِ قــــبرِ دلِ من تا خودِ خورشيد بمان #شهدا_را_یاد_ڪنید #با_ذڪر_صلوات @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
به شوخی به یکی از دوستانم گفتم: من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام ! گفت: بدون غذا ؟! همین سخن را به دوست دیگرم گفتم ، گفت: بدون نماز ؟! و این گونه خدای هر کس را شناختم ... 👤 مصطفی چمران 🍃🌸🍃شبتون شهدایی🍃🌸🍃‌ ‌ @Shahidgomnam
کاش روزی بنویسند به #بقيع چند روز مانده به اتمام ضریح....... @shahidgomnam
🎈💛| شهادت هر چه ڪ هست جز دریادلان دل به دریا نمیزنند... 🍃| #هرروزباشهدا 💚| #شهیدمدافع_حرم_مهدی_نعمایی @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
🎈💛| شهادت هر چه ڪ هست جز دریادلان دل به دریا نمیزنند... 🍃| #هرروزباشهدا 💚| #شهیدمدافع_حرم_مهدی_نع
🌷🌷 شهید نعيمايی از رزمندگان يگان امام علی(ع) شهرستان چالوس بوده است. وی ساکن شهر کرج بود. وی سی و پنجمین شهید مدافع حرم استان مازندران و سومین شهید مدافع حرم شهرستان چالوس است که پیش از این نیز شهیدان مصطفی شیخ‌الاسلامی و حسین بواس از شهرستان چالوس در سوریه و مقابل تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمدند... ♥️ @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
🌷معروف به حاج مسلم....🌷 : پدرم در دوران جنگ تحمیلی در جبهه حضور داشت. در خانواده و اقوام جانباز و چند پاسدار داشتیم. بنابراین با فضای زندگی با یک نظامی تا حدودی آشنایی داشتم. از طرفی موقعی با شهید ازدواج کردم که مدت‌ها از اتمام جنگ تحمیلی می‌گذشت. مهدی متولد ١٣۶٣ بود و پس از گذراندن مقاطع تحصیلی و قبولی در کنکور وارد دانشگاه افسری شد. پاسداری شغل مقدسی است. کسی که وارد این شغل می‌شود باید با تمام وجود به آن علاقه داشته باشد تا بتواند سختی‌ها و مشکلاتش را به خوبی تحمل کند. عاشق که باشی همه داشته‌های معشوق در نظرت زیبا است. آقا مهدی همیشه می‌گفت من کارم را خیلی دوست دارم، مهدی عاشق کارش بود و همه سختی و دشواری‌های کارش را با جان و دل می‌پذیرفت. من می‌دانستم که با یک نظامی زندگی کردن صبوری خاصی می‌خواهد اما چون عاشقش بودم به خواسته او احترام می‌گذاشتم و همراهی‌اش می‌کردم. به گفته آقا مهدی شما انتخاب شدی که همسر پاسدار باشید. نگرانی‌ها و استرسم بسیار زیاد بود، اما می‌دانستم که این سختی‌ها اجر خودش را دارد. قبل از ازدواج خانواده‌هایمان با هم آشنا بودند. ولی رفت و آمدی نداشتیم. برادرم قصد ازدواج داشت و ما می‌دانستیم که خانواده نعیمایی دختر خانمی دارند از این رو برای آشنایی بیشتر برادرم با خواهر شهید به خانه آنها رفتیم و بعد ماجرای خواستگاری برادرم از خواهر شهید و متعاقباً عقدشان پیش آمد. بعد از شش ماه آقا مهدی و خانواده به خواستگاری من آمدند. به خواست خدا ما با هم عقد کردیم. بعدها آقا مهدی برایم تعریف کرد پیشتر من از شما خوشم آمده بود و می‌خواستیم به منزل شما بیایم که شما زودتر آمدید و خواهرم را برای برادرتان گرفتید. به همین خاطر من کمی صبر کردم و بعد از شما خواستگاری کردم. مهدی من بسیار متواضع، صبور، توانا، خوش قلب و مهربون و بسیار باهوش بود. من و آقا مهدی هر دو در خانواده‌ای ساده و به دور از تجملات و مادی‌گرایی، معتقد، مذهبی، مقید به امور مذهبی و ولایی بار آمده بودیم. ما در تاریخ ٨ خرداد ١٣٨٨ به عقد هم درآمدیم. ٢٢ مهرماه ٨٩ هم وارد زندگی مشترک شدیم. ما ٧ سال و ٨ ماه و ٢١ روز با هم زندگی کردیم. آقا مهدی می‌گفت اگر بودن‌های من را جمع‌بندی کنید فکر کنم بیشتر از سه سال پیشتان نبودم. الحمدلله زندگی کوتاه ولی پرباری داشتیم. زندگی ما بر مبنای ساده‌زیستی و صداقت و عشق بنا شده بود. به هم سخت نمی‌گرفتیم و همیشه با محبت با هم صحبت می‌کردیم. ایثار و از خودگذشتگی زیادی در زندگی‌مان به خرج می‌دادیم. هیچ چیز موجب نمی‌شد من و آقا مهدی از هم ناراحت بشویم و اگر ناراحتی کوچکی پیش می‌آمد، سریع یک زمان گفت و گو معین می‌کردیم. این عشق و صمیمیت بود که روز به روز در زندگی‌مان بیشتر می‌شد. حاصل ازدواج ما دو دختر به نام‌های ریحانه خانم ۵ ساله و مهرانه خانم ٣ ساله است. ان شاءالله ادامه‌دهنده راه پدر باشند.... 🌹| ادامه دارد... @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
....ریحانه را باردار بودم که از محل کار آقا مهدی به موبایلش زنگ زدند. گوشی را برداشت و رفت داخل اتاق صحبت کرد. وقتی آمد بیرون کنجکاو شده بودم. پرسیدم چیزی شده؟ کجا می‌خواهی بروی؟ اول انکار کرد بعد از اصرار من، با خنده گفت جایی نمی‌روم. یک سر می‌روم سوریه و برمی‌گردم. به خواست خدا آن مرتبه یک نفر دیگر جای ایشان رفت و رفتن آقا مهدی کنسل شد. قسمت شد برای تولد ریحانه کنارمان بماند. من سپردمش به خدا و از ریحانه خواستم که بابا را دعا کند و از حضرت زینب(س) خواستم که به من توان تحمل بدهد. ولی ته دلم می‌خواست که برای تولد ریحانه پیشمان باشد و بعد برود. لطف خدا شامل حالمان شد. آقا مهدی زمان تولد دختر دوممان بود و ٢٣ روز بعد از تولد مهرانه اعزام شد. من سعی کردم هیچ وقت گلایه‌ای نداشته باشم. برای آقا مهدی سؤال بود که چرا من حرفی نمی‌زنم و اعتراضی نمی‌کنم. در جواب گفتم نمی‌خواهم شرمنده حضرت زینب(س) بشوم. نمی‌خواهم روبه‌روی شما بایستم و مانع رفتنت بشوم. می‌خواهم پشتت باشم و حمایتت کنم و اجر ببرم. مهدی با توجه به شغلش مأموریت‌های برون‌مرزی هم داشت ولی می‌توانست کمتر برود و بیشتر کنارمان باشد، اما خودش را وقف نظام کرده بود و از خدمت دست بر نمی‌داشت. از اوایل جنگ سوریه در منطقه حضور داشتند و تاریخ‌های اعزام‌هایشان خیلی زیاد است. اواخر هم که من و ریحانه و مهرانه به سوریه رفتیم تا کنار آقا مهدی باشیم و از دوری‌ها کم کنیم. مواقعی که ما ایران بودیم، مهدی هر شب تماس می‌گرفت. خیلی کم پیش می‌آمد که تماس نگیرد. به علت مشغله کاری که داشت گاهی اوقات ساعت ۴ یا ۵ صبح تماس می‌گرفت و عذرخواهی می‌کرد که دیر زنگ زده. می‌گفت: همین الان رسیدم تا الان کار داشتم. خیلی خسته بودم ولی الان که صدایت را شنیدم سرحال شدم... البته زمانی که ما سوریه بودیم اکثر شب‌ها به منزل می‌آمد ولی دیر وقت، کمتر اتفاق می‌افتاد که طی روز تماس بگیرد. زمانی که از مأموریت می‌آمد مدت کمی پیش ما بود. ۵۰ روز مأموریت و دو هفته خانه. سعی می‌کردیم در این مدت کوتاه به همه‌مان خوش بگذرد. من از اتفاقات و اوضاع اینجا برایش می‌گفتم و توقع داشتم ایشان هم از اوضاع آنجا برایم بگوید. می‌گفت همه چیز خوبه خوب است و با دعای شما بهتر هم می‌شود. اوایل از نحوه کار در سوریه و شهادت هیچ صحبتی نمی‌کرد. نمی‌خواست نگران شوم ولی رفته رفته شروع شد؛ از منطقه، از شهادت رفقا، از اجر شهید و اجر همسر شهید و خانواده شهید بودن و.... برایم می‌گفت. مهدی می‌خواست آماده‌ام کند. می‌گفت خانم من انتخاب شده‌ای که همسر پاسدار باشی، همسر جانباز که شده‌ای و احتمالاً همسر شهید هم بشوی. در واقع آخرین وداع ما صبح روز شنبه ٢٣ بهمن ماه سال ١٣٩۵بود. همان روز عصرش، ایشان به شهادت رسید. خدا را شکر می‌کنم که تا آخر عمر دنیایی آقا مهدی، کنارش بودم و از این بابت خوشحالم. همیشه آقامهدی دیر به خانه می‌آمد. روز قبل از شهادتش، جمعه شب بود که ساعت ١۰ به خانه آمد. خستگی از چهره‌اش می‌بارید. به بچه‌ها گفت خسته‌ام و نمی‌توانم با شما بازی کنم. بچه‌ها هم پذیرفتند. بعد از چند دقیقه به آشپزخانه رفتم. از آنجا بچه‌ها را نمی‌دیدم، ولی صدای بلند خنده‌شان را می‌شنیدم. خودم را رساندم پیششان دیدم بابایشان با تمام خستگی‌ای که داشت، دلش طاقت نیاورده و همبازی‌شان شده است. یعنی آخرین بازی بچه‌ها با بابا مهدی‌شان بود. فردایش رفت و به رسید... 🌹| ادامه دارد.... @Shahidgomnam 🍃🌸🍃
💔🍃 وداع دختران و همسر #شهیدمدافع_حرم_مهدی_نعمایی معروف به حاج مسلم.... مثلِ بارانِ بهـارے ڪ نمےگوید ڪِے بےخبـر در بزن و ســـر زدہ از راہ برس.... #شهیـــــــــــــــد_گمنــــــــــام @shahidgomnam 🍃🌸🍃
🌷معروف به حاج مسلم🌷 : مهدی روز شنبه ٢٣ بهمن ماه ١٣٩۵ مصادف با شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به شهادت رسید. ایشان به همراه دو نفر از همکارانشان با ماشین به سمت منطقه رفته بودند. آقامهدی جلو، یک نفر پشت فرمان و دیگری عقب نشسته بود که انفجار از سمت آقا مهدی اتفاق می‌افتد. ایشان می‌شود و دو نفر دیگر به شدت مجروح می‌شوند. موج انفجار آن قدر شدید و سنگین بود که ماشین را پرتاب می‌کند. دفعه قبل دقیقاً دو سال پیش هم نظیر همین اتفاق می‌افتد که باعث مجروحیت آقا مهدی شده بود. خبر شهادت را کسی نداد قلبم به من گفت و با اتفاق‌هایی که آن روز دور و برم افتاد، از تماس همکار ایشان که گفت امشب آقا مهدی منزل نمی‌آیند متوجه شدم و گفتم چرا با خودم تماس نگرفت. گفت با من هم تماس نگرفت از طریق بیسیم خبر داد و حرف‌های ریحانه و مهرانه که می‌گفتند: مامان چرا نگرانی؟ ما دیگه بابا نداریم!؟ بارها شهادتش بر من گواه شده بود، چند بار هم خواب شهادت همسرم را دیده بودم. می‌دانستم خدا می‌خواهد من را نسبت به این موضوع مطلع و آگاه کند. مراسم خیلی باشکوهی برگزار شد و الحمدلله در شأن ایشان بود، درحقیقت شهید فقط برای ما نیست متعلق به این کشور به اسلام و این مرز و بوم است. از آقا مهدی فعلاً وصیتنامه‌ای به دست ما نرسیده است. اما طبق شفاهی‌اش از من خواست که در امامزاده محمد کرج بین شهدای مقدس دفن بشوند. من گفتم: چرا شهدای دفاع مقدس؟ گفت: همه شهدای مدافع از دوستانم هستند همیشه با آنها بوده‌ام این بار می‌خواهم در کنار شهیدان جنگ تحمیلی دفن بشوم. برای دخترها و یادگارهای مهدی از خدا می‌خواهم که کمکم کنند مثل همیشه. از آقا مهدی هم می‌خواهم کمکم کند تا بتوانم بچه‌ها را آن طوری که دوست دارد و در شأن پدرشان است تربیت کنم. وقتی می‌روم مزار می‌گویم من تنهایی نمی‌توانم بزرگشان کنم کنارم باش مثل قبل دوتایی با هم دخترهایمان را بزرگ کنیم. مهدی هم درکنار من بودنش را ثابت کرده است. امان از حرف‌هایی که در حیات و مماتشان شنیده‌ایم. شهدا تا زمانی که زنده بودند و در حال دفاع از حرم، حرف‌های بسیار آزار دهنده پشتشان بود. من همیشه از همسرم و هدفش دفاع می‌کردم و هرگز ساکت نمی‌ماندم و حالا که شهید شده‌اند باز هم دست برنمی‌دارند. حرف‌ها و توهین‌ها را به خانواده‌های شهدا به حد اعلای خود رسانده‌اند. درک و فهم بسیار بسیار پایینی دارند که نمی‌دانند این آسایش و امنیت را مدیون چه کسانی هستند؟ روز عرفه در حرم حضرت رقیه(س) نشسته بودیم که مداح حین مداحی گفت خیلی‌ها پشت سر مدافعان حرم حرف‌هایی می‌زنند که اینها برای پول می‌روند و.... فقط باید گفت لعنت به آنها. به نظر من همین برای این دنیا و آن دنیایشان کافی است. من اگر بار‌ها و بارها مهدی زنده شود و بخواهد دوباره راهی شود رضایت می‌دهم چراکه با خدا معامله کردم. یک بار خانمی پرسید: راضی بودی همسرت برود؟ گفتم: نه تنها راضی بودم برود بلکه خودم هم با ایشان همراه شدم.... 🌹| شادی روحشان صلوات... ♥️ @shahidgomnam 🍃🌸🍃
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می‌رسد لحظه میعاد، به امّید خدا حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع عاقبت می‌شود آباد، به امّید خدا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @Shahidgomnam
📎خبر آمد خبرے در راه استـــــ ... رزمندہ مدافع‌حرم #شاهرخ_دایےپور اعزامی از ڪرمانشاه در راہ دفـاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریہ بہ فیض شهـادت نائل آمد. #هنیئا_لڪ_یاشھید @Shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مهدے_جان آلوده ایم، حضرٺ باران ظهور ڪن آقا تورا قسم بہ شهیدان ظهور ڪن گاهے دلم براے شما تنگ مےشود پیداترین ستاره‌ے پنهان ظهور_ڪن #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج این جمعه هم گذشت😔 🌹 @Shahidgomnam
🔸ما مدعيان صف اول بودیم😔✋ 🔸از آخر مجلس را چیدند 🔻کانال شهدایی متفاوت🔻 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 🌹 @Shahidgomnam