eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
87 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمانم... عشق است اینکه یک نفر آغاز می‌کند هر روز صبح را به هوای سلام تو... اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
من بدون دوست داشتنت؛ صبحانه كه هيچ! صبح هم از گلویم پایین نمی رود.. شهید سیدمصطفی موسوی🌷 شهید مسعود عسگری🌷 شهید محمدرضا دهقان🌷 📎سلام ، روزتون شهـدایـی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرف داشت غیبت میکرد بهش گفت: _شونه هاتو دیدی؟ گفت: مگه چی شده؟ _کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توست! 🌸
🔸️ هرگاه غم و اندوه پی در پی به تو رسد ... ╭━━~~~~⊰❀🇮🇷❀⊱~~~~~~━━╮ https://eitaa.com/Shahidgomnam ╰━━~~~~~~⊰❀🌷❀⊱~~~~━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🥀 وشھادت‌پایان‌ڪسانیست‌ڪہ‌.. دࢪاین‌ࢪوزگاࢪگوششان‌غباࢪدنیا‌نگࢪفتہ ‌باشد! وصدا؎آسمان‌ࢪابشنوند! وشھادت‌حیاتِ‌عِندَࢪَبِّ‌است 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/Shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 لبخند نوکری امام رضا علیه السلام رمضان سال ۹۸ بود. قرار گذاشتیم شب‌های قدر بریم مشهد. خودم سه شب قدر رو شیفت گرفتم. امیر گفت: "برای من هم شیفت بگیر". اولین باری بود که شیفت خادمی حرم می‌رفتیم. حس خوبی داشت. امیر از بعدازظهر رفت حرم. بهمون گفته بود باب الجواد ویلچر زائرا رو میبره. تصمیم گرفتیم ناگهانی بریم و غافلگیرش کنیم؛ من و خانمش، مامان و بابا و محمدیاسین. از دور دیدیم داره یه خانم زائرو میاره، توی حال خودش بود. بهمون که نزدیک شد ما رو دید؛ البته با دو نگاه گذری. لبخند بامزه‌ای روی لباش اومد. محمد یاسینم ذوق کرده بود از اینکه باباشو توی لباس خادمی دیده. بعد از شیفت که اومد خونه، خستگی از سر و روش می‌بارید. می‌گفت: "نمی‌دونین امروز چقدر دعام کردن، یه دعای خیر زائر امام هشتم به همه دنیا می‌ارزه". به نقل از خواهر شهید امیرمحسن حسن نژاد از خادمیاران صندلی چرخدار و از شهدای اخیر تروریستی راسک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا