📣 #صدای_مخاطب ✅ نخ تسبیح 📿 🔸 اگه شماهم باهاش زیاد ارتباط داشتین اینو درک می کنین که #حسن تو جمع رفقا مثل نخ تسبیح بود، همه رو دور هم جمع می کرد. بیشتر مواقع که بیرون می رفتیم برای کارهای مختلف یا مسافرت ها #حسن هماهنگی اش رو انجام میداد. البته درست اش اینه که الانم اون ما رو دور هم جمع می کنه مقبره الشهدای حرم حضرت معصومه (س) کنار مزارش.... #شهید_حسن_مختارزاده #عند_ربهم_یرزقون #رفیق_شهیدم 🔴 به کانال #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید: 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a

#عند_ربهم_یرزقون 💔پسرانش‌، همه‌ی زندگی‌اش بود و اینگونه شد که «زن» «زندگی»اش را داد؛ تا ما «آزادی» داشته باشیم... 🔴 به کانال #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید: 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a

#شهید_حسن_مختارزاده #عند_ربهم_یرزقون 🔸دیدار خانواده شهیدان #حسن_مختارزاده و #روح_الله_عجمیان در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها 🔴 به کانال #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید: 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a

خوشا به سعادت کسی کِھ تمامِ زندگیش مُجاهدت ، و پایان عمر‌ش شهادت باشد :)💔 #شهید_حسن_مختارزاده #عند_ربهم_یرزقون Eitaa.com/shahidhassanmokhtarzade .

#شهید_حسن_مختارزاده #عند_ربهم_یرزقون #اختصاصی 🎧صوت 🔸روایت گری حاج #حسین_یکتا در معراج الشهدا تهران در مراسم وداع با پیکر شهید #حسن_مختارزاده 🔴 به کانال #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید: 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a

✅ امشب شهادت نامه عشاق امضا می شود ▫️غواصان رفتند تا ما بمانیم... 🌷سوم دیماه، سالروز عملیات کربلای ۴ گرامی باد 🇮🇷 #غواص #نهر_خین #گردان_حضرت_معصومه س @shahidhassanmokhtarzade

#شهید_حسن_مختارزاده #عند_ربهم_یرزقون #اختصاصی 🏆 قهرمان همیشگی ... ❇️ بعضی ها هستند راه قهرمانی را خوب بلدن و همیشه جلوتر از بقیه هستند. قهرمانی فقط به سکو و مدال🏅 نیست، که اگر بود حسن قهرمان بود. قهرمانی به اینه که آدم تو مسابقه دنیا اول بشه. تو قیامت بدون حساب و کتاب جلو بره و مثل منی چشم به شفاعتش داشته باشم. 🏆 حسن برای همیشه قهرمان شد و قهرمان ماند. 📣 یاد صحبت شهید آوینی افتادم و چه زیبا می‌گفت «ما می‌پنداریم که شهدا رفته اند و ما مانده ایم اما حقیقت آن است که شهدا مانده اند و زمان ما را با خود برده است» 🔸کسب مقام قهرمانی مسابقات رزمی توسط #شهید_حسن_مختارزاده 🥇🥇🥇 🔴 به کانال #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید: 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a

#روایت_مادرانه_چهارم ✅ سرمایه عمر نمی خوابید مگر از شدت خستگی الان میگم که مادر مثل اینکه تو عجله داشتی؛ خودت می دونستی که وقت نداری که این همه کار رو با هم انجام می دادی؟ استراحت نداشت؛ همیشه چشماش قرمز بود؛ اگر می خوابید واقعا خسته بود و از شدت خستگی سرش را که روی بالشت می گذاشت خوابش می برد. ✅ غیرت حیدری یک روز که دنبال من آمد باران شدیدی می آمد هر دو کاملا خیس شدیم؛ گفت: مامان من موتورسیکلت دارم اما به خاطر اینکه شما و خواهرها زیر باران نمانید یک وسیله می خرم. چند جا از جمله در دو شیرینی فروشی کار می کرد؛ خیلی تلاش کرد تا یک خودروی قیمت مناسب خریداری کرد. ✅ مادر پسری من را برای کار خیر با خود همراه کرده بود یک روز همکارم گفت: یک نفر را می شناسم که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارد کمک می کنی؟ دیدم مبلغ کمی دارم با حسن تماس گرفتم؛ گفت شماره حساب بفرست اصلا نپرسید کی هست؟ یا چه وضعیتی دارند؟ اول برج که خواستم پول رو بهش برگردانم نپذیرفت. ✅ دست گیری از آن روز دیگه جیب هامون با هم یکی شد زمانی هم او برای کسی می خواست من به حسابش واریز می کردم؛ من رو با خودش همراه کرده بود که دست مردم را بگیریم؛ دست خیلی ها را گرفته بود ما بعدها از دیگران شنیدیم. ✅ برکت چند تا بچه از کمیته امداد داریم همیشه دو تا پسرهام اصرار داشتند پول رو به حساب بچه ها واریز کنند؛ می گفتند باعث برکت است؛ گاهی حساب من و پدرش خالی می شد پسرهام پیش قدم برای این کارها می شدند؛ با بودن دوتاشون فکر نمی کردم کارهام روی زمین بماند. ✅ خوش قولی ما هر سال در ایام فاطمیه و ماه صفر روضه خوانی داریم سال گذشته حسن گفت مامان امسال غذا هم بدهیم خورشت با من، برنج با شما گفتم باشه سال بعد می دهیم؛ امسال خودش نیست دوستانش می آیند روضه می خوانند و مجلس رو می گردانند. ✅ شما هم دعوتید می خواستم برای هر دو پسرم عروس بگیرم؛ همیشه به همکارانم می گفتم عروسی بچه هام همه تون رو دعوت می کنم حالا خودش همه رو دعوت کرد. ✅ برای مادر حسن با محمد پسر بزرگم چهار سال فاصله داشت؛ محمد حوزه علمیه را انتخاب کرد حسن هم گفت من می خواهم حوزه بروم. برای دل من کنکور شرکت کرد به حسن گفتم همزمان رشته پزشکی هم شرکت کن؛ برای اینکه حرف من را زمین نزند دیپلم را کنار دروس حوزوی غیرحضوری گرفت در کنکور هم رتبه آورد اما حوزه رو ادامه داد. ✅ همیار مادر در کارهای خانه به من کمک می کرد، غذا درست می کرد و کارهایی می کرد که شاید هیچ پسری انجام نمی دهد؛ اصلا حسادت در وجوش نبود؛ شاد و خندان و خیلی مهربون بود. ✅ زیارت خانوادگی اربعین هر سال با برادر و دوستانش پیاده روی می رفتند؛ امسال من کارهامو انجام دادم با آن ها بروم اما آقامون به دلایلی اجازه نداد خیلی دلم شکست مثل مجنون بال بال می زدم پسرهام با من بودند و حسن گفت نگران نباش من می برمت؛ نمی دونم چی به پدرش گفته بود که راضی شد و همه رفتیم. ادامه دارد... #شهید_حسن_مختارزاده #عند_ربهم_یرزقون 🔴 به کانال #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید: 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a

#مناسب_استوری در خلوتی چنان ، کھ نگنجد کسی در آن يکبار خلوتِ خُوش جانانم آرزوست ..💔" _مقبرھ‌ۍِ شهدای حرم‌مطهر حضرتِ فاطمه‌معصومه . 🔴به کانال رسمی #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید:👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a