#غذای‌نذری😇 دوشنبہ: ناهار🌈سـالار زیـنب؛سیـدالشـهدا(درود خدا بر ان ها باد) شـام🌙زیـنت عبادتــ کنندگـان ؛امام سـجاد(درود خـدا بر او باد) ❤️یادشہـداباصلوات🌿

🕊زیارتنامه شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱 @shahidhojajjy

روز سی و دوم #چݪہ به نیابت از #شهیدمحمدفرزانه ❤️

خرمشهر داشت سقوط می‌کرد. جلسه فرمانده‌ها با بنی صدر بود. بچه های سپاه باید گزارش می‌دادند. دلم هرّی ریخت وقتی دیدم حوان کم سن و سال‌، با موهای تک و توکی توی صورت و اورکت بلندی که آستینش بلندتر از دستش بود کاغذهای لوله شده را باز کرد و شروع کرد به صحبت. یمی از فرمانهای ارتش می‌گفت«هر کی ندونه، فکر می‌کنه از نیروهای دشمنه!» حتی بنی صدر هم گفت« آفرین!» گزارشش جای حرف نداشت. نفس راحتی کشیدم. #شهیدحسن‌باقری 🌹 @shahidhojajjy

🌿شہید ابـراهـیم، بـا ٺو عہد مےبـنـدم📝 ڪہ از امروز↓ 👁چشمانم را ڪنترل ڪنم و همچون ٺـو بـا نامحرمان رفتار بنمایم باشد ڪہ من هم مانند ٺـو بہ فیض "'شــہــادت"' برسم...💔 @shahidhojajjy

. ❣اے خــدا من باید از نظر علم نیز از همہ بالاتر باشم تا مبادا که دشمنان از این راه مرا طعنہ زنند. باید به آن سنگ دلانے که علم را بہـانہ ڪرده به دیگران فخر می‌فروشند ثابت کنم که خاڪ پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره دلان مغرور و متکبر را بہ زانو درآورم. آنگاه خود خاضع ترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم. 🎀منبع: کتاب نیایش ها، شهید دکتر مصطفی چمران، به کوشش مهدی چمران، ص ۱۶ @shahidhojajjy

دیدۍ‌یہ‌وقتایی ‌بیۍ‌خودی‌دلت‌‌می‌گیره ؟! هیچۍ‌هم ‌نشده‌هآ فقط‌دلت‌میخوادگریہ‌ڪنۍ ! اما‌یہ‌وقت‌‌بچگی‌نڪنی‌واشکاتو‌ همینجوری‌الڪۍخرج‌ڪنۍ(؛" بہ‌اشڪہآت‌‌جہت‌بده دلۍڪہ‌گرفتہ؛نورمیخواد دلۍڪہ‌گرفتہ؛فقط‌یہ‌روضہ ‌امام‌حسین‌میخواد(:"💔 @shahidhojajjy

قسمتی از وصیت نامه: هدفی که مرا وادار به جبهه آمدن نمود، یاری دادن به دین خدا و لبیک گفتن به کمک خواهی حسینی بود که هزار و چهارصد سال پیش فریاد برآورد:«هــل مــن ناصــر یـنـصــرنــے» که این پیام از لسان فرزند او، امام به گوشم رسید و با جان و دل به او پاسخ مثبت دادم و هدایا تو گواه باش که هر چه در توان داشتم، از برای دین دریغ نورزید. منافقین بدانند که ما هیچ وقت کورکورانه راه خود را انتخاب نخواهیم کرد، بلکه پیمودن این راه با کمال آگاهی و بصیرت است. .... منافقین داخلی و کافرین خارجی بدانند که از هر قطره خون ما، عزاران خزب الله دیگر خواهد ایستاد و اسلحه بر زمین افتاده‌مان را برخواهند داشت و علیه آنان خواهند جنگید.🌹 #شهیدنورعلی‌رئیسی 🕊 #شهیددفاع‌مقدس 🌸 @shahidhojajjy

#خـاطـره 🌿 پـدرش اجـازه نمےداد برود. یڪ روز آمـد و گفت:« پـدر جـان! مےخواهیم با چند تا از بچہ‌هـا برویـم دیدن یڪ مجروح جـنـگـے.» پـدرش خـیـݪـے خـوشـحال شد. سیصد تومن هم داد تا چیزی بخرند و ببرند. چـند روزے از او خـبرے نـبود.. تـا اینڪہ زنگ زد و گفت:« من جبهہ‌ام» پـدرش گفت:« مـگـر نـگفتے مےروے بہ یڪ مجروح سر بزنے؟» گفت:« چـرا؛ ولے آن مجروح آمـده بـود جبهہ.» پـدرش فقط پشت تلفن گریہ ڪرد.😭 •|---------------★--★---------------|• @shahidhojajjy •|---------------★--★---------------|•

زحمت کشیدم با تصادف نمیرم همیشه کمربندش بسته بود و با سرعت کم رانندگی می کرد.😊🌸 یکی از همسنگر هایش بعد از #شهادتش می گفت: ((من بستن کمربند ایمنی را در سوریه از محمودرضا یاد گرفتم.☺️ تا می نشست پشت فرمان،کمربندش را می بست🌹 یک بار به او گفتم: اینجا دیگر چرا میبندی؟ اینجا که پلیس نیست گفت: می دانی چقدر زحمت کشیده ام با تصادف نمیرم یاد شهدا با صلوات🌹 برگرفته از کتاب تو شهید نمیشوی @shahidhojajjy

سخت است از همه "بابایت" یک سربند و یک قاب عکس بماند! #یا_رقیه @shahidhojajjy