eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
223 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
😇 پنج شنبہ: ناهار🌈جواد الائـمہ؛امام محمد تقی (درود خدا بر او باد) شـام🌙هادی دلـها ؛امام علی النقی(درود خـدا بر او باد) ❤️یادشہـداباصلوات🌿
🕊زیارتنامه شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱 @shahidhojajjy
•|💫🌓|• و چقــدࢪ اࢪزش دارد••• اسیࢪ چــہـره‌ۍ‌ پاڪِ تــو شـدن دࢪ میانِ اسارات‌ دنیایـے...♥ حٰاج‌قٰاسِم‌سُلِیمٰانی°♡ 💛| 🌱| @shahidhojajjy
حسبے الله و خـدا ، مـا را بـس بـودنِ بـا شهـدا مـا را بـس آن شهیـدان ڪـہ بہ خـون میگفتنـد : هــوس ڪـرببلا مـا را بــس @shahidhojajjy
•|🍂🍃|• 😂به پیر به پیغمبر من شهیدنشدم😂 در يكي از عمليات ها برادري مجروح مي شود و به حالت اغما و از خود بيخود مي افتد. آمبولانس🚑🚨حمل شهدا از راه مي رسد و او را قاطي بقيه مي اندازد بالا و گاز ماشين را مي گيرد و دِ برو. راننده در آن جنگ و گريزتلاش مي كرده كه خودش را از تيررس دشمن دور كند و مرتب ويراژ مي داده تا توي چاله چوله ها نيفتد، كه اين بنده خدا در اثر جابه جايي وفشار به هوش مي آيد ويك دفعه خودش را ميان جمع شهدا مي بيند. اول تصور مي كند كه ماشين دارد مجروحين را به پست امداد مي برد، اما خوب كه دقت مي كند مي بيند نه، انگار همه برادرا ن شهيد شده اند و تنها اوست كه سالم است.دستپاچه مي شد و هراسان بلند مي شود و مي نشيند وسط ماشين و با صداي بلند بنا مي كند داد و فرياد كردن كه:برادر! برادر! منو كجا مي بريد، من شهيد نيستم، نگه دار مي خواهم پياده بشوم، منو اشتباهي سوار كرديد، نگه دار من طوريم نيست...😂😂راننده كه گويي اول حواسش جاي ديگري بوده، از آينه زير چشمي نگاه مي اندازد و با همان لحن داش مشتي اش مي گويد: تو هنوز بدنت گرمه، حاليت نيست. تو شهيد شدي، دراز بكش، دراز بكش بذار به كارمون برسيم🤣او هم دوباره شروع مي كند كه : به پير و پيغمبر من چيزيم نيست😭خودت نگاه كن ببين. و راننده مي گويد: بعداً معلوم مي شود.😅 اين عبارات را گريه مي كردم و مي گفتم. اصلا حواسم نبود كه بابا! حالا نهايتاً تا يك جايي ما را مي برد، بر مي گرديم ديگر. ما را كه نمي خواهد زنده به گور كند.راننده اين حرف ها را آنقدر جدي ميگفت كه باورم شده بود شهيد شده ام. @shahidhojajjy
°•| ♥️ |•° •|🌙🕊|• 😔‌با دلخورى به خدا گفتم : درب آرزوهایم را قفل کردى🔐 و کلید را هم پیش خودت نگه داشتى🗝⁉️ لبخندى زد 😊 و جواب داد🍃 همه عشقم این است😍 👈 که به هواى این .. هم که شده گاهی.. به من سر مى زنی‼️ 🌸خدایا دوستت دارم🌸 @shahidhojajjy
: قدر لحظات جوانی خود را بدانید و مواظب باشید هرگز جز برای رضای خدا ڪاری نکنید @shahidhojajjy
:🌿 🥀امیدوارم در سوریه مرا به امام زمان(عج) نزدیک ڪند... خیلی اهل و توصیه نیستم چون خودم بیشتر از همه به آن نیاز دارم، فقط یاد آوری: 🍃۱. نماز که انسان را از و منکر دور می کند ۲. روزه که سپر آتش🔥 است ۳. یادآوری مرگ ۴. جهاد با نفس ۵. ولایت مداری و به فرمان رهبر بودن ۶. دعا برای سلامتی و فرج آقا ۷. طلب شهادت... 🌷 @shahidhojajjy
(:" ـ يہ‌ بچه مذهبۍ بایدبـدونہ‌ڪہ‌رفیق‌شہیدداشتـن فقـط‌واسہ‌ۍخوشگلۍِپروفـایل‌نیـس ! بایدیادبگیره‌حرفِ‌شہیدو توزندگیش‌پیاده‌ڪنہ ! وگرنہ‌ازرفاقت چیـزۍنفهمیـده ... (: ؟! ..🌱 @shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#ماجرای‌آشنایی‌شهیدحججی‌باهمسرش😍♥️ 🌸از‌زبان‌همسر‌شهید🌸 #پارت‌پنجم … تا‌اینکه‌یک‌روز‌به‌سرم‌زد‌و‌زن
😍♥️ 🌸از زبان‌مادر‌زهرا‌عباسی🌸 . از‌زهرایم‌شنیدم‌که‌محسن‌می‌خواهد‌بیاید خواستگاری. می‌دانستم‌توی‌"کتاب‌شهر"‌کارمی‌کند. چادرم‌را‌سر‌کردم‌و‌به‌بهانه‌خرید‌کتاب‌رفتم‌آنجا. . می‌خواستم‌ببینمش.‌براندازش‌کنم.‌اخلاق‌و‌رفتار‌و برخوردش‌را‌ببینم. 🤨 باهاش‌که‌حرف‌زدم‌حتی‌سرش‌را‌بالا‌نیاورد‌که نگاهم‌کند.😌 همان‌موقع‌رفت‌توی‌دلم. 😍 با‌خودم‌گفتم:‌"این‌بهترین‌شوهر‌برای‌زهرای‌منه." . وقتی‌هم‌مادرش‌آمد‌خانه‌مان‌که‌زهرا‌را‌ببیند،‌هی وسوسه‌شدم‌که‌همان‌موقع‌جواب‌بله‌را‌بدهم.😮 با‌خودم‌گفتم‌زشته‌خوبیت‌نداره‌الان‌چه‌فکری درباره‌من‌و‌زهرا‌چه‌فکری‌میکنن. . گذاشتم‌تا‌آن‌روز‌تمام‌شود‌فرداش‌که‌نماز‌صبح را خواندم‌دیگر‌طاقت‌نیاوردم‌همان‌کله‌صبح‌زنگ.زدم خانه‌شان.!😇 . به‌مادرش‌گفتم:"‌حاج‌خانوم‌ما‌فکر‌کردیم‌استخاره هم‌خوب‌اومده.‌جوابمون‌بله‌است. از‌این‌لحظه‌به‌بعد‌آقا‌محسن‌پسر‌ماهم‌هست."😍 . •••
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ آزاد ݩباۺیـمــــ ... بنده ݕاۺیـمــــ ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا