و ٺو اے بانو
همیݩ را بداݩ وبس
صدام و جنگ و میݩ و ترکش،
همہ اش بهانہ بود...
#شهید فقط خواست ثابت کند
#چادر در ایݩ سرزمیݧ
تا بخواهے فدایے دارد
#چادرانه✨
@shahidhojajjy
#چــادرانهـ
شهادٺفقطدرخون
غلطیدننیسٺ!
شهادٺهنگامےرخمےدهد
ڪهـ #دلٺاززخمِڪنایهـ وتڪه
پراڪنےدیگرانبگیرد.😔
و #خونهمان
#اشڪےسـت
ڪهـ از #آه دلٺجارےمےشود...😔
وآنهنگامڪهـ مردانبهـ دنبال
راهےبراے #شهادٺهسٺند
ٺواینجاهرروزشهیدمےشوے
شهیدهـ ےحجاب ...!😌
#یا_فاطمه_زهرا
#یا_مهدی_ادرکنی
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
#چادرانهـ 💙|•°
چادُر بہ سر بگیر و
بہ خود ببالـ •°🌈
ڪہ هیچ پادشاهے°•👑
بہ بلندے چـــــــادر تو
تآج سرے ندیدهـ اسٺـ ☺️
@shahidhojajjy
[ #چادرانهــ 🕊🌷]
•|در روزگارۍ ڪه
دشمن تمــام امـــیدش از بیـــن بردݩ
حجاب توسٺ
تو همچنان پاڪ بمان🌱!
تو امیدش را ناامید ڪݩ!💪🏻😌
بگذار از چادرت، بیشتر از اسلـــــحه بترسد
این چادر سیــــ🖤ـــــیاه سلاح توسٺ...
@shahidhojajjy
#چادرانه
گاهی نباید...
گاهی نباید به هر قیمت رنگ جماعت شد
حتی اگر من تنها محجبه خیابانی که رد
میشوم هم باشم
باز هم دلخوشم
به این که
رنگ تیره عشق مادر
نشانه قامتم باشد...❤️
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
@shahidhojajjy
#چادرانه🦋
شهید آوینی می گفت :
"بالی نمی خواهم ...این پوتین های کهنه هم میتواند مرا به آسمانها ببرد!"
من هم بالی نمی خواهم
بی شک با "چادرم" هم
می توانم مسافر آسمان باشم
.
.
"چادر" من بال پرواز من است!🕊
#شهیدآوینی🌹
#چادرم_بال_پراوزمن_است
#حجاب😍✌
ـــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ـــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
@shahidhojajjy
#چادرانه
بانو...
چادری که شدی مرامت هم چادری باشد
چادر که گذاشتی وظایفت هم بیشتر میشود
چشم هایت بانو... حواست باشد
صدایت بانو... حواست باشد
مبادا رفتارت چادری نباشد
حواست باشد
چادری که در دستان توست
امانت مادرمان زهرا(س) ست
مبادا چادر را از ما بگیرند
و بگویند: لیاقتش را نداری
بانو حواست باشد
چادر حرمت دارد
@shahidhojajjy
┄┅══✼🌷✼══┅┄
#چادرانه🖤
شهید_محمود_کاوه
💢یک روز دختر بی حجابی آمد توی مغازه.
خانواده اش از آن شاه دوست های درجه یک بودند. محمود گفت: ما با شما معامله نمی کنیم،
پرسید: چرا؟
گفت: چون پول شما خیر و برکت نداره. دختر با عصبانیت، با حالت تهدید گفت:
حسابت رو می رسم ها!.🤣🤣
محمود هم خیلی محکم و با جسارت گفت: هر غلطی می خواهی بکنی، بکن.😁😎
⚡تمام آن روز نگران بودیم که نکند مامورهای کلانتری بیایند محمود را ببرند؛ آخر شب دیدیم در می زنند. همان دختر بود، منتهی با پدرش. خودشان را طلبکار می دانستند! محمود گفت:
ما اختیار مالمان را داریم، نمیخواهیم بفروشیم.
حرفش تمام نشده بود که دختر با یک سیلی زد توی گوش محمود.😐😒خواست جواب گستاخی او را بدهد که پدرم نگذاشت؛
آخر اگر پای مامورین به آن جا باز میشد، برایمان خیلی گران تمام میشد؛ توی خانه نوار، اعلامیه و رساله امام داشتیم.
بعد از این موضوع محمود هیچ وقت به آن ها جنس نفروخت
@shahidhojajjy