#شهید_حسین_باقری
اولین #خبرنگار جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب بود،
که در سفر خارجی مسئولان به الجزایر،
حضور داشت و در حادثه طبس،
بعنوان اولین خبر نگار در محل حادثه بود.
@shahidhojajjy
°•🥀°.•🍁
#حسینجانم 🌱
حـٺـی تصـّورش هم
مےڪشــد مـــرا...
بہ محــرم برسیمُ
چای روضه نخورم!:)🥀
#السلامیاعلیکیااباعبدالله
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
@shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#من_قاسم_سلیمانی_هستم ♥️✌️ #پارت_۲۴ •تقدیم به همسران صبور شهدا خصوصا همسر شهید سلیمانی... مثل یک
#من_قاسم_سلیمانی_هستم♥️✌️
#پارت_25
و خوب میدانستم که همه دل نگرانی هایم از این است که بلایی سرت بیاید. میگفتم: اگر بدانم مواظب خودت هستی، دلم آرام میگیرد. آن وقت اگر این جنگ چهل سال هم طول بکشد، طاقت دوریات را دارم....
چادر سفید عروسی ام سرم بود. نگاهت میکردم و با بال های چادر، اشک هایم را پاک میکردم. نمیتوانستم. جلوی اشک هایم را بگیرم. وقتی به پیچ کوچه رسیدی، ایستادی، خداحافظی کردی. دست هایت را روی چشم هایت کشیدی و خندیدی. فهمیدم که میگویی اشک هایم را پاک کنم... در را که بستم، غم بزرگی بر روی سرم و بعد توی حیاط خانه چرخید. با رفتنت گویا پرنده خوشبختی خانهی کوچکمان هم توی قفس پرید. دیگر صدای زندگی از هیچ روزنهای به گوش نمیرسید... تو رفتی تا مهربانیهایت را با رزمندههای جبهه تقسیم کنی. روزی که رفتی، باورم نمیشد؛ که روی دست های مردمی که دوستشان داشتی، برگردی...
آن روز سرد زمستان که خاک ها را روی تن پاره پارهات میریختند، ساکت و بهت زده گوشهای ایستادم و به تابوت بی صدایت نگاه کردم. به شیشه های گلابی که روی سر و صورتمان خالی میشد و به تاج گل های خوشبویی که با نوار های مشکی به صف برای بدرقهات ایستاده بودند. تمام مدت کنارم بودی. گرمای وجودت را حس میکردم. ایستاده بودی و با حس غریبی نگاهم میکردی. چشم هایت مثل همیشه نمناک بود. آخرین خاک ها که روی مزارت ریخته شد، آمدم هایی که برای خداحافظی با آسمان وجودت آمده بودند، به طرفم سرازیر شدند. زن ها خودشان را توی بغلم میانداختند، همدردی میکردند. تسلیت میگفتند و شهادتت را تبریک میگفتند. مردهای سیاه پوش سر به زیر جلو میآمدند... سر سلامتی میدادند... خداحافظی میکردند و سوار ماشین ها و اتوبوس ها میشدند و میرفتند. عاقبت من ماندم و تو و آسمان پاک بالای سرمان که حالا اینقدر پایین آمده بود تا صدایمان را بشنود. دیگر وقتش بود تا گریه کنم. روبه رویم ایستاده بودی، ابروهایت را بالا انداختی، لبت را گزیدی و بعد سرت را پایین انداختی...
آهسته گفتم: قاسم جان، گریه هم نکنم؟ چشم هایت را بستی و سرت را تکان دادی.
#ادامهدارد...
⛔️کپی بدون لینڪ کانال حرام میباشد⛔️
👇ʝoɨŋ🌿
https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
🕊زیارتنامه شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱
@shahidhojajjy
🌷 #شهادتـ
همین است دیگر...
بہ ناگہ
پنجرهای
باز میشود
به سمت بهشتـ...
مهم #تویے ڪہ چقدر
از دلبستگی های این طرف پنجره
دل ڪنــدهای...
🌷🌷🌷🌷🌷
@shahidhojajjy
°•☁️°.•🖌
#بیو
دلـــم یک #جمکران میخواهد...
بیایم و فقط #طلب کنم:
"آرامش" وارونه را...🌱
یعنی شما را...♥️
#یاصاحبالزماناغثنی 🌈
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ
@shahidhojajjy