#روایتی_تکان_دهنده... امام کاظم علیه السلام فرمودند: کسی که برادر مؤمنش برای حاجتی به نزدش بیاید ، این رحمتی است از جانب #خدا که به سوی او فرستاده است ، پس اگر قبول کرده و حاجتش را برآورده کند به ولایت ما پیوسته است ، و آن هم به ولایت خدا متصل است و اگر رد کرده و حاجت #مؤمن را برآورده نکند با این که قدرت بر انجام آن را دارد ، خداوند ماری از آتش در قبرش بر او مسلط میکند که تا قیامت او را بگزد ، چه آمرزیده شود و چه اهل عذاب باشد یعنی اگر نهایتا #بهشت هم برود ، چون حاجت مؤمنی را رد کرده ، در دوران برزخ باید به چنین عذابی مبتلا شود اصول کافی ، کتاب الإيمان و الکفر ، باب قضاء حاجة المؤمن #امام_زمان ، به عنوان کامل ترین مؤمن جهان حاجتی را به طور مکرر از ما طلب کرده اند که برای فرج فراوان دعا کنید . نکند ما بی توجهی کنیم و عاقبت....

امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ میلادی: Monday - 06 August 2018 قمری: الإثنين، 23 ذو القعدة 1439 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت امام رضا علیه السلام (بنابرقولی)، 203ه-ق و روز زیارتی ایشان 🔹جنگ بنی قریظه، 4ه-ق روزشمار: ▪️6 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️13 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️15 روز تا روز عرفه ▪️16 روز تا عید سعید قربان ▪️21 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام 🕪⚘⚘24 روز به عید الله اکبر عید غدیر خم⚘⚘ 🖓🖓🖓

#تلنگر ای فـرزنـد آدم 💟⇦•از تاریڪی شب میترسی، اما از عـذاب قبر چرا نه؟ ✳️⇦•در جنـت میخوای داخل شوی اما در مسجـد چرا نه؟ ✴️⇦•رشـوه میدی اما به یک فقیـر غذا چرا نه؟ 💠⇦•کتاب های متنوع جهان را میخوانی اما قـران پاک را چرا نه؟ 💭⇦•برای قبولی در امتحانات دنیوی تمام شب بیداری میکشی اما برای امتحان آخرت آمادگی چرا نه؟ 🌷برادران و خواهران بیدار باشید آخرتی هـم هست

آب کاربراتور راه را گم کرده بودم. وسط بیابان، پنج، شش روز، غذا و آب نداشتم. گرسنگی را می شد تحمل کرد اما تشنگی را نه. در میان راه به چند ماشین خراب رسیدم، هرچه گشتم داخل ماشین آب نبود. شلنگ کاربراتور یکی از آن ها را با سرنیزه سوراخ کردم. آبش گرم بود، بدمزه و بدرنگ اما چاره ای نبود. هرچی آب داشت با ولع خوردم و حالم جا آمد.

آتش در آسمان خيلي خسته بودم؛ ولي فکر آمدن به قم خستگي‌ام را از بين مي برد. مي خواستم هر چه زودتر برسم. . ساعت سه صبح بود. در اين فکرها بودم که ماشين ايستاد. چند پاسدار براي بازرسي ساک‌ها به بالا آمدند. بعد از چند دقيقه اتوبوس راه افتاد. . جلوي خانه فاميلمان پياده شديم. مي خواستيم به آنجا برويم. ناگهان چشممان به آسمان افتاد. ديديم انگار آتش در آسمان است. . برادرم گفت: «موشک!» . پدرم گفت: «شايد منور باشد.» . ناگهان صداي مهيبي آمد. پدرم همه ما را جمع کرد دور خودش. برادرهايم ناراحت بودند که چرا از دهات برگشتيم. پدرم براي اينکه آنها را ساکت کند، گفت: «برمي گرديم.» . براي اين به دهات اطراف رفته بوديم که قلب پدر ناراحت بود. بالاخره رفتيم خانه. سحر تا چشممان را باز کرديم، دوباره آژير قرمز بود. . فرداي آن روز پدرم باز براي گرفتن بليت به ترمينال رفت. دوباره رفتيم به دهاتمان. خيلي دلتنگ بودم. باز هم مي خواستم برگردم قم... راوی: مرتضی آخوندی محمدآبادی

ایل-محمداسماعیل(شهید) کنار سفره ی غذا نشستیم. محمد اسماعیل ایل گفت: «بچه ها! من دیشب خواب امام جمعه ی جهرم را دیدم که آمده بود خانه ی ما و سخنرانی می کرد.» علی اکبر روحانی گفت: «تعبیر خوابت این است که تو امروز شهید می شوی و دیشب هم شب ختم تو بوده است.» اسماعیل با خنده ادامه داد: ما از این لیاقت ها نداریم و بعد از ابوالفضل قناعت یک لیوان آب خواست. اسماعیل به امام حسین (ع) سلام داد و بعد لیوان آب را خورد. یک باره خمپاره ای در میان سفره فرود آمد. دقایقی بعد سرم را بالا گرفتم. علی الوانی شهید شده بود. اسماعیل ایل هم کنار سنگر به حالت تکیه سرش را پایین انداخته بود. دست روی شانه اش گذاشتم و سرش را بالا گرفتم. سینه اش شکافته، دستش از مچ قطع شده ولی هنوز جان داشت. او را به بیمارستان صحرایی رساندیم اما همان جا به شهادت رسید.

🎙به روایتی از نزدیکان شهید : کمتر پیش میومد که #روح‌الله بیکار باشه همیشه مشغول بود با برنامه ریزی دقیق و خاص خودش تمام کارها رو به ترتیب انجام می‌داد گاهی بین کارهاش، زمان‌های کوتاهی پیش میومد که وقتش خالی بود حتی برای اون زمان‌های کوتاه هم برنامه‌ریزی داشت یک #قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود در زمان‌های خالی اش مشغول قرآن خوندن می‌شد کتاب زبان انگلیسی و عربی رو هم به همراه داشت تا در اوقات بیکاری زبان بخونه روح‌الله برای تک تک ثانیه‌های زندگیش برنامه داشت...  #شهید_مدافع_حرم  #شهید_روح_الله_قربانی 

🎤 استاد سید حسین #مومنی ❄ ترک گناه . بسیار شنیدنی

#چهل چله ميگرفت ؛ قرار هاي مختلفي مي گذاشت؛ زيارت عاشورا ميخواند يا يک چله نماز صبح ميرفت کنار شهداي گمنام تيپ الغدير. نيتش را نميدانستيم ،وقتي مدتي بعد از نماز مغرب عاشورا ميخواند حدس ميزديم ک دوباره چله خواني دارد يکي از کار هايي ک باب کرده بود و به ما هم ياد داد ، قبل از محرم شروع ميکرديم به عدس پلو خوردن، ميگفت عدس اشک را زياد ميکند. از چند روز مانده به محرم مراقبه را شروع میکرد ... #چله_نوکری #شهید_محمدحسین_محمدخانی

فیلمی که هزاران بار باید دیده شود سخنانی از شهید محمد کیهانی در آخرین لحظات زندگی که با تیر وهابیان به شهادت رسید