eitaa logo
مدافع امنیت شهید جواد تیموری
170 دنبال‌کننده
493 عکس
310 ویدیو
0 فایل
مدافع امنیت شهیدجوادتیموری زمینی شدن:1370تهران آسمانی شدن:1396تهران(مجلس شورای اسلامی) آدرس ارسال مطلب @mohsen_3_1_3 https://eitaa.com/shahidjavadteymuri69
مشاهده در ایتا
دانلود
از سلیمانی ها هراس دارند.... @shahidjavadteymuri69
از داغ حرم که شعله‌ور می‌گردیم در دایرۀ خوف و خطر می‌گردیم ما اُمّت عشقیم و امام ما گفت: «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم» @shahidjavadteymuri69
📸 ما ملت شهادتیم طرح: بهنام شیرمحمدی @shahidjavadteymuri69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹مادر شهید قوچانی از خوابی که از مهمانی فرزندش در خانه حضرت زهرا(س) دیده بود. 👌 ما از تمام اتفاقات دنیا خبر داریم. 👌فتنه ۸۸ ما کمک میکردیم. داشت و تکریم مقام مادران _۴ ✨ _🌺_✨_🌼_✨_🌺_✨ ارواح طیبه ی جمیع شهدا و تعجیل در فرج آقا امام زمان عج 🌹صلوات🌹 ✨ _🌺_✨_🌼_✨_🌺_✨ @shahidjavadteymuri69
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 داستان پشت پرده کسانی که در عملیات تروریستی به شهادت می‌رسند. 🌷 شهدای حادثه های تروریستی میهمان ابا عبدالله الحسین هستند. 🆔️@shahidjavadteymuri69
📌 وعده دیدار حضرت سیدالشهداء به محمدباقر 🔷 قبل اذان صبح با حالت عجیبی از خواب پرید؛ گفت: خـواب دیدم! قـاصد امـام حسـین (ع) بـود. ◇ به من گفت: آقـا سـلام رساندند و فـرمودند: بــزودی بـه دیدارت خواهــم آمـد. ◇ یه نـامه هم از طـرف آقــا داد که نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ ◇ همینـطور کـه داشت حـرف می زد گریه میکرد؛ دیگه تو حال خودش نبود. 🔻 چند شب بعد هم شهید شد آقـا بـه عهـدش وفــا کــرد .. 📚 برگرفته ازکتاب خط عاشقی 🌸شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ @shahidjavadteymuri69
@Khamenei_ir1_2796949448.mp3
زمان: حجم: 5.64M
🔰رهبرانقلاب: بايد تبریک عرض کنیم به یکدیگر که توانستیم بار دیگر وارد شهر "رجب" بشویم. @shahidjavadteymuri69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 | جوانمرد قصاب 💠 عبدالحسین قصاب بود معروف بود به "جوانمرد قصاب" ▫️می‌گفتند: عبدالحسین! چه خبر از وضع کسب و کار؟ ▫️می گفت: الحمدلله ، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! ▫️هیچ‌کس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. ▫️اگر مشتری مَبلغ کمی گوشت می‌خواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. ▫️می‌گفت: برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست. ▫️وقتی که می‌شناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. ▫️مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ ▫️کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. ▫️گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. ▫️گاهی هم پول را می‌گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما مابقی پولت! ▫️عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! 📎 📎 🌺 @shahidjavadteymuri69