eitaa logo
شهید جمهور
156 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹یاران چه غریبانه 🌹رفتند از این خانه ♦️از فتنه داعش تا فتنه دراویش 🌹سالگرد شهادت به دست دراویش فتنه گر @sardaraneashgh
🔺اثر جدید حسن روح الامین درباره "جون" غلام اباعبدالله حسین علیه السلام و از شهدای دشت کربلا @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨دوست دارم در همین جا رضایت خودم را از جاعلی که بنده را به قتل می‌رساند تسلیم شما کرده و البته شکایت خود را نیز از دو گروه نزد شما تا روز قیامت به امانت بگذارم. ✨گروه اول: کسانی که خود در پوچ گرایی هستند و برای آنکه آن ننگ را از دوش خود بردارند، در صدد برمی‌آیند تا ما را در راهی که هستیم، بی هدف نشان دهند. و گروه دوم: کسانی هستند که با مکر و ریا سعی می‌کنند به تفریح یا برای به دست آوردن منافع دنیوی، روی خون شهدا موج سواری کنند. ✍فرازهایی از وصیتنامه شهید @sardaraneashgh
در کربلای ۵ وقتی حاج علی محمدی‌‌پور از پشت خط تلفن وضعیت نیروها را گزارش می‌داد، من صدای به‌هم خوردن آرواره‌هایش را از شدت سرما می‌شنیدم. سمت راست شهید حاج علی محمدی‌‌پور وسط شهید حاج قاسم سلیمانی سمت چپ شهید علی عابدینی @sardaraneashgh
🌸 زیارت عاشورا ، نردبان شهادت است 📝دست نوشته بسیجی که هر بار که میخواند به نیابت از یک شهید ثبت و تاریخ گذاری میکرد. 🌹 🕊 @sardaraneashgh
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠🎥 روایت جالب از خلبان ، که پس از انقلاب هم خلبان ماموریت های شد. اینها رو جوان ها نمیدانند! اگر هم بگویی باور نمیکنند @sardaraneashgh
💍 💢 می‌گفتن اگه لباس عروس سفید نباشه شگون نداره؛ مجبور شدیم یک بلوز و دامن سفید از همسایه‌مون قرض کنیم ☺️ 🍒ولی سفره رو دیگه بر اساس و این‌جور چیزها نچیدیم🙃 🎉 به جای سفره مجلّل با گردو و بادام طلایی یا نقل و شیرینی و میوه‌های رنگارنگ، یک سفره پلاستیکی ساده انداختیم که روش یک جلد کلام‌الله مجید بود و یک آینه و مقداری نان و پنیر!😌 سفره‌اش ساده بود...! ولی صفا و صمیمیتش اونقدری بود که دلمون می‌خواست!😍❤ 📚روایت همسر «شهید فریدون بختیاری» @sardaraneashgh
🌺 نمازِ شب‌خوانِ مخلص... شب عملیات بچه‌ها رو تقسیم کردم تا هر کدوم ساعتی رو بیدار باشند.گفتم: چون غلامعلی می‌خواد نمازشب بخونه، پاسِ آخر از ساعت 3 تا 5 برای او غلامعلی خندید و گفت: اگه می‌خوای امشب من رو مجبور به نماز شب کنی، اشکال نداره. گفتم: اگه اعتراض کنی ، به همه میگم هر شب وقتی خسته از مانور بر می‌گردیم، تو چراغ‌ها رو خاموش می‌کنی و می‌نشینی به راز و نیاز... غلامعلی پرید وسطِ حرف ، و بحث رو عوض کرد... 🇮🇷خاطره‌ای از زندگی سردار شهید غلامعلی دست‌بالا 📚منبع: کتاب همسفر تا بهشت۲ ، صفحه ۹۸ @sardaraneashgh