eitaa logo
شهید جمهور
151 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
داشتیم از آرزوهامون می‌گفتیم. محمدرضا گفت: آرزوی من اینه که... مکثی کرد و ادامه داد: "من دوست دارم زیاد برام فاتحه بخونن، زیاد باقیات‌الصالحات داشته باشم؛ می‌خوام بعد از مرگم ، وضعم خیلی بهتر بشه؛ دوست دارم هر کاری می‌تونم برای مردم بکنم، حتی بعد از شهادت... " به راستی که خداوند چه زیبا آرزوهای شهید محمدرضا تورجی‌زاده رو برآورده کرده؛ هم او دست مردم رو می‌گیره، و هم اکثر اوقات مزارش جزء شلوغ‌ترین مزارهای گلستان شهداست و مردم دارن براش فاتحه می‌خونن... 📚 کتاب یازهرا سلام‌الله‌علیها @sardaraneashgh
13.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کمتر دیده شده از شهید تورجی زاده @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌄 فرمانده سپاه پاسداران یزد ، تنها شهیدِ واقعه‌‌ تهاجم آمریکا به ایران در صحرای ، که در بمباران هلی‌کوپترهای به جا مانده‌ی آمریکا به دستور بنی‌صدر خائن به فیض شهادت نائل آمد ... سالروز شهادت @sardaraneashgh
خاطره عنایت شهید مادر، نام دخترِ تازه متولد شده را گذاشته بود "دیانا"، پدرش اما راضی نبود و اسامی مذهبی را بیشتر می‌پسندید ولی همسرش قبول نمی‌کرد. پدر دست به دامن شهید تورجی زاده شد. همان شب، مادر در عالم رویا حضرت زهرا(س) را به خواب می‌بیند که خطاب به مادر می‌فرمایند : "شما ما را دوست دارید؟" مادر جواب می‌دهد : "همه زندگی ما با محبت به شما خانواده بنا شده..". حضرت می‌پرسند:"این دختر شماست؟ " در عالم رویا شهید تورجی و همسرش را در کنار دخترش می‌بیند. حضرت مجدد می‌پرسند: " اسم فرزندت چیست؟" بی اختیار در خواب می‌گوید" " بعد از این خواب، نام فرزندش را به نام "فاطمه" تغییر می‌دهد. 📚برگرفته از کتاب "یازهرا(س)". خوش‌به‌حال تو که زهرایی‌ترین شهید، نام گرفتی❤️ @sardaraneashgh
💐 ممنونم خدا پدر شهید میگفت: وقتی مهدی به خانه ما می آمد نماز شبش ترک نمی شد یک شب آنقدر سجده نمازش طولانی شده ، یک لحظه فکر کردم شاید در سجده خوابش برده اما دیدم نه! عبا را روی سرش کشیده آنقدر غرق مناجات بود که انگار از دنیا فارغ شده است. شهید مهدی همین حال را در سوریه هم داشت در خاطراتش می نویسد: «پس از خوردن شام خوابیدم .حالت سرما خوردگی پیدا کردم امشب همش خواب جنگ میدیدم و هرچند دقیقه یکبار بیدار می شدم . فکر این منطقه خواب را از چشمانم گرفته. بالاخره بعد از چند روز توفیق نماز شب با حال پیدا شد. اگر چه شب هایی که تا صبح پاسبخش بودم و در حال حرکت می خواندم ولی این یک فرصت بود و خیلی حال داد. ممنونم خدا» 🌹 یکی از همرزمان شهید میگفت: آقا مهدی هر شب نماز شب میخواند، ما هم برای نماز صبح با گریه او بیدار میشدیم سپس آقا مهدی اذان میگفت و نماز جماعت میخواندیم بعد از نماز ما یک به یک خوابی که شب گذشته دیده بودیم تعریف میکردیم و آقا مهدی هم در دفترچه یادداشت خود می نوشت. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹 روایتی از یک روز بعد از شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود‌. گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم. به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود: همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و عاقبت به خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست نوشته شود. آن دنیا منتظرت هستم. "شهید عبدالمهدی‌ کاظمی" 📙کتاب خاطرات شهید، به زودی از سوی نشر شهید هادی. @sardaraneashgh
گفتم بگذار عروسے ڪنیم یه ذره طعم زندگےروبچشيم بعدحرفِ رفتن بزن . اما يڪدفعه رفت و پیڪرش برگشت وقتے در معراج صورتش را نوازش ڪردم از چشمش قطرات اشڪ جاری شد.... . . @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرجا رفتیم وسط میدان، اتصال واقعاً برقرار شد، خدا جریان‌هایی رقم زد که دیدیم اتفاق‌های بزرگ بوجود اومد. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا