6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂شهادت آغاز خوشبختی است؛
خوشبختی ای که پایان ندارد...
شهید که بشوی،خوشبخت ابدی میشوی...
#خوشبهحالشهدا
🥀فرا رسیدن ششمین سالروز پرگشودن شهدای کربلای خانطومان گرامی باد.
🥀۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
🕊 #شهید_سیدرضا_طاهر
🕊 #شهید_علی_عابدینی
🕊 #شهید_حسین_مشتاقی
🕊 #شهید_رضا_حاجی_زاده
🕊 #شهید_سیدجواد_اسدی
🕊 #شهید_علیرضا_بریری
🕊 #شهید_محمد_بلباسی
🕊 #شهید_حسن_رجایی_فر
🕊 #شهید_رحیم_کابلی
🕊 #شهید_حبیبب_الله_قنبرپور
🕊 #شهید_محمود_رادمهر
🕊 #شهید_سعید_کمالی
🕊 #شهید_علی_جمشیدی
🌹هدیه به ارواح طیّبه شهیدان، صلوات.
🍃
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ"
@khaimahShuhada
10.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در کربلای خان طومان چه گذشت؟
@khaimahShuhada
احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا....
«شهید سیفالله شیعهزاده»
از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانوادهای ندارد. کم سخن میگفت و...
با سن کم سختترین کار جبهه یعنی
«بیسیمچی» بودن را قبول کرده بود
سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم،
سینه و شکمش را شکافتند!!
ولی چیزی نصیب آنها نشد ...!
🌐انتشار حداکثری باشما
@khaimahShuhada
🎥تصویر هوایی از همخوانی سرود زیبای سلام فرمانده توسط نوجوانان دهه هشتادی وده نودی اصفهان با حضور خواننده ی اصلی این کار، حاج ابوذر روحی و حضور ارزشمند فرزندان شهدا خصوصا؛
❣ #فرزند_شهید_محسن_حججی
❣#فرزند_شهید_مسلم_خیزاب
❣#فرزند_شهید_سجاد_مرادی
@khaimahShuhada
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 روایت تکان دهنده همسر شهید حججی از لحظه شنیدن خبر شهادت همسرش در برنامه ملازمان حرم
یا حسین😭💔
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🌸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
@khaimahShuhada
#انگشتری_آقا
🌷شهید سید علیاكبر علمالهدی از مسافرانی بود كه دریافت در باغ شهادت هنوز باز است و چون آهش از جنس نیاز بود، در سال ۱۳۷۹ به دیار محبوب شتافت. شب عید مبعث بود كه نیمههای شب از خواب پرید و صدایم زد و با صدایی كه به خاطر آسیبدیدگی تارهای صوتیاش به سختی شنیده میشد، گفت: «خواب دیدم كه مقام معظم رهبری به خانهمان تشریف آوردهاند. كنار تخت من نشستند و جویای حالم شدند. هنگام رفتن در دل آرزو كردم كه ای كاش آقا انگشتریشان را به من میدادند و بعد از خواب پریدم.»
🌷روز عید نزدیك غروب آقایی به منزل ما آمدند و گفتند: «منزل جانباز علمالهدی اینجاست؟» گفتم: «بله» و آنان اذن دخول خواستند. من هم تعارفشان كردم. عدهای كه در بینشان پیرمردی عصا به دست حضور داشت، وارد خانه شدند. پیرمرد كنار سید نشست و گفت: «ما از بیت رهبری آمده ایم» و پس از آن مشغول احوالپرسی از سید اكبر و اهل خانه شد.
🌷....هنگام رفتن هم به هر كدام از دخترهایم یك اسكناس هزار تومانی به همراه عكس آقا دادند و گفتند: «این عیدی را آقا برای بچههای سید فرستادند.» چند لحظه بعد در میان حیرت ما، انگشتری را كه در دستش بود، درآورد و به سمت علیاكبر گرفت و با تبسم ادامه داد: «این انگشتری خود آقاست، ایشان فرمودند كه به شما بدهم.»
🌹خاطره ای به یاد جانباز شهید سید علیاکبر علمالهدی
راوی: همسر شهید
منبع: "مجله نگهبان"
#عروسی_به_سبک_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #علیرضا_نوری
💝همسر شهید نقل میکند: عروسیمون توی تالاری بیرون از شهر بود. علیرضا به اقوامش سپرد که وقتی دنبال ماشین عروس اومدین، فقط بیرون شهر بوق بزنید و نمیخواهم صدای بوق ماشین، مردم رو اذیت کند. شاید یکی به سختی بچهاش رو خوابونده باشه یا اینکه آدمِ سالخورده یا بیماری تو خونهای باشه.
💝خونهی خودمون مجتمع آپارتمانی سپاه بود. علیرضا گفت بریم منزل پدرم و همونجا مهمونها رو ببینیم. چون نمیخواهم کسی تا مجتمع دنبالمون بیاد. آخه سَروصدای مهمونها همسایهها رو بیدار میکنه! بعد از اینکه با مهمونا خداحافظی کردیم، فقط دوتا از خواهرام همراهمون آمدند؛ خیلی بیسروصدا وارد منزل شدند و چندتا عکس گرفتند و رفتند.
💝از اون شبی که زندگی مشترک ما در اون ساختمان شروع شد، خیلی حواسمون جمع بود که صدای تلویزیون زیاد نباشه! توی راهپلهها به آرومی قدم برداریم و ...! به این شکل علیرضا سعی میکرد که حقّالنّاسی بر گردنش نماند.
@khaimahShuhada
#شهید_محمود_رادمهر
در سوم آذرماه ۱۳۵۹ در شهر ساری بدنیا آمد. برای تحصیلات دانشگاهی ابتدا در دانشگاه شهید ستاری پذیرفته شد، اما بعد از مدتی وارد دانشگاه امام حسین شد و در دانشگاه علوم و فنون دانشگاه اصفهان نیز پذیرفته و با مدرک فوق دیپلم از آنجا فارغالتحصیل شد. در رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه امام حسین ساری تحصیلاتش را ادامه داد. در حین تحصیل برای اولین بار در سپاه بهشهر مشغول به خدمت شد، پس از آن به توپخانه نکا منتقل و بعد در خود لشکر ۲۵ کربلا و بعد هم در پادگان قدس خدمت میکرد. نخستین بار آبان ۱۳۹۴ به مدت ۵۸ روز به همراه برادرش محمدرضا به سوریه رفت و در مرحله دوم ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ اعزام شد. او جانشین عملیات لشگر ۲۵ کربلا بود که در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) در شهرک «خان طومان» توسط تروریستهای تکفیری به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
رادمهر از جمله نیروهایی بود که در جنگ ۳۳ روزه لبنان نیز نقش داشت. بخشی از آموزشهای نیروهای فاطمیون در سوریه را به عنوان یک مستشار نظامی بر عهده گرفت. نهایتا در ۱۶ اردیبهشت ۹۵ به شهادت رسید. در پی نقض آتشبس توسط عوامل تکفیری در اطراف حلب سوریه و حملات وحشیانه آنها به شهرک خانطومان، ۱۳ مدافع حرم مازندرانی در درگیری با تروریستها به شهادت رسیدند و ۲۱ نفر نیز در این درگیری مجروح و جانباز شدند. پیکر مطهر شهید رادمهر به همراه چند تن از همرزمانش در منطقه ماند و حالا پس از گذشت چهار سال از شهادتش، طی عملیات تفحص پیدا شده و به کشور بازگشته است. از او دو فرزند به نامهای علی و محمد به یادگار مانده است.
@khaimahShuhada