✨توی جزیره مجنون جنوبی رفتم توی سنگر کوچکی بود. شهید زینالدین بود، شهید باکری بود. شهید کاظمی بود. آن روز برادر مهدی شهید شده بود. حمید جامانده بود.
✨من هیچ حس نکردم. یک جوان رعنایی بود. هیچ حس نکردم، هیچ آثاری از غم در چهره او ندیدم. وقتی میخواستند جنازه برادر او را بیاورند نگذاشت، گفت اگر دیگران را توانستید بیاورید جنازه برادر من را بیاورید. این آنوقت فرمانده گردان تو دفتر خودش این جمله را نوشته بود:« ای برادر عرب که تو به دنبال من میگردی و من به دنبال تو. قسم به خدا اگر شهیدم کنی، شفاعتت میکنم.»
✨من برای آیتالله مشکینی(رض) خواندم، از خود بیخود شد. وقتی آن جوان به این مرد عارف مراجعه کرد و گفت من بعضی وقتها که نماز میخوانیم لباسمان خونی است، حکم این چیست؟ آیت الله مشکینی (رض) متأثر شد، گفت به خدا حاضرم همه نمازهایم را بدهم این نمازی که تو به آن مشکوک هستی بگیرم.
#مرد_ميدان
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
@sardaraneashgh
✨جواد خودش میدانست که قرار است به شهادت برسد و در تماس تلفنی که در آخرین سفر خود به سوریه بین ما و او برقرار شد گفته بود که این سفر آخر من است.
✨قبل از آخرین سفری که جواد به سوریه داشت به بهشت رضا رفتیم و جواد قبری را دید و گفت دوست دارم در همین قبر به خاک سپرده شود، چراکه مادر راحتتر میتواند بر سر قبر من حاضر شود.
✨قرار بود شهیدی را در همان قبر به خاک بسپارند؛ اما با توجه به اینکه این شهید تبعه افغانستان بود و هنوز به درستی شناسایی نشده بود هنوز به خاک سپرده نشده بود و همین که جواد به شهادت رسید در همین قبر به خاکش سپردیم.
✍راوی: برادر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_جواد_محمدی_منفرد
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
نشستهاند توی هواپیما...
دمغ و ناراحت.
چقدر دلشان میخواست حاجی را دور ضریحامامرضا طواف بدهند.
اما نشد!
تمام صحنها غلغله بود.
انگار همهٔ مشهد آمده بودند برای استقبال
وقت داشت میگذشت و پیکرها باید میرسیدند تهران.
همه آماده پرواز بودند که خلبان گفت:
آقایون هواپیما یه مشکلی پیدا کرده دو سه ساعت طول میکشه تا راه بیوفتیم.
چه بهتر از این!؟
برمیگردند حرم سر فرصت دور ضریح را خلوت میکنند برای طواف.
نمیدانم شاید خود حاجقاسم نخواسته بود بیطواف دور امامهشتم بدن پارهپارهاش را بگذارند در دل خاک...
راوی:همرزم شهید
@sardaraneashgh
▪️ ۱۸ رجب سالروز وفات ابراهیم فرزند خردسال و محبوب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم (۱۰ ه.ق.).
👈 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داراى دو پسر به نام هاى عبدالله و قاسم، معروف به طیب و طاهر و چهار دختر به نام هاى زینب، رقیه، ام کلثوم و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود که همگى از خدیجه کبرى (سلام الله علیها) بودند و در مکه معظمه دیده به جهان گشوده بودند.
پیامبر اسلام از همسران دیگر، فرزندى نداشت مگر از ماریه قبطیه که در سال هشتم قمرى، فرزندى پسر براى آن حضرت به ارمغان آورد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نام مولود خویش را ابراهیم گذاشت و وى را بسیار دوست مى داشت.
این کودک خردسال و محبوب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، عمر چندانى نکرد و در کمتر از ۲ سال بیمار شد و در روز ۱۸ رجب سال دهم هجری قمرى بدرود حیات گفت.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مرگ وى، بسیار اندوهگین شد.
امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) به دستور رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بدن ابراهیم را غسل داد و کفن نمود. آن گاه گروهى از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، جنازه ابراهیم را تشییع کردند و در قبرستان بقیع به خاک سپردند.
@sardaraneashgh
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه دلبری شهید محمد خانی
خیلی قشنگه
حتما ببینید
@sardaraneashgh
#روایتگری_شهدا
.
🌷روایتِ اول:
*مادرِ #شهیدحسن_صفرزاده
💓 #حسن دانشجوی پزشکی بود و تک پسر خانواده.
رفت جبهه و #شهید شد
چون توی معرکه ی جنگ شهید شده بود ، نیازی به غسل و کفن نداشت و با همون لباس خونی دفنش کردند
وقتی شهید رو گذاشتند توی قبر ، مادرش گفت : خودم می خوام برم توی قبر و برای بچه ام تلقین انجام بدم
مادر وارد قبر شد. تا دستاش رو گذاشت روی سینه ی پسرش ، دید سینه اش پر از خون لخته شده است😭
مادر میگه: اون لحظه #جگرم_آتش گرفت. سرم رو آوردم بالا تا به خاطر این درد داد بزنم
اما یهو چشمم خورد به پدر و مادرها ، و جوونایی که بالای قبر ایستاده بودند...
با خودم گفتم: اگه من الان از غصه داد بزنم، دلِ پدر و مادرها خالی بشه و بچه هاشون رو نفرستن جبهه ، یا اگه داد بزنم و این جوونا بترسن و دیگه نرن جبهه از اسلام دفاع کنن ، فردای قیامت جواب این گناه رو چی بدم...😢
#بغضم رو فرو خوردم . سرم رو بردم کنار گوش پسرِ شهیدم و آروم گفتم: عزیزم برو! فقط سلام منو به #حضرت_زینب(س) برسون ...😔 زینب(س) خودش مادر شهیده ، می دونه من چی کشیدم...
.
🌷روایت دوم:
*مادرِ #شهیدغلامحسین_توسلی
💓شب بود که #غلامحسین اومد خونه . بهم گفت: مادر برا خداحافظی اومدم ... اون شب برا پسرم #ماهی_پلو درست کرده بودم. غلامحسین اومد سر سفره نشست و شروع کرد به خوردن. اما دیدم توی فکره ... علت رو که پرسیدم گفت: مادر! امشب من پیش شما ماهی می خورم ، فردا ماهی ها منو می خورن ...😢
پسرم رفت و فردا توی خلیج فارس به دست آمریکایی ها شهید شد و هنوز جنازه اش برنگشته...😭
مادر شهید میگفت: از شهادت پسرم سی و چند سال می گذره و من از اون موقع به الان، لب به ماهی نزدم...
.
+ پی نوشت:
برای ام البنین های کشورمون دعا کنیم
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جدا کردن پیکر سرداردلها از شهید ابومهدی سخت بود.....💔
#استوری
@sardaraneashgh
💠 به این دلیل امام در پیام حجشان فرمودند: ای نشستگان در مقابل خانه خدابه ایستادگان در مقابل دشمنان خدا دعا کنید. ببین جنگ چقدر عظمت دارد.
💠 اینها بودند این قلهها. این است اطمینان میدهد از راه جنگ و از حق جنگ و حقیقت جنگ.
#مرد_ميدان
#حاج_قاسم
@sardaraneashgh
📜 شهید مهدی زین الدین🌹
✅ راه هایی برای نزدیک شدن به شهادت...
1️⃣ نگاه به نامحرم نکن ؛ زیرا هر نگاه به نامحرم ، شهادت را ۶ ماه به عقب می اندازد...
2️⃣ سعی کن دعای توسل ات هرگز ترک نشود...
3️⃣ هرگز نگذار نام تو مشهور شود ؛ زیرا انسان فقط یک بار مشهور خواهد شد ، اگر در دنیا مشهور شوی ، در آخرت مشهور نخواهی شد...
4️⃣ هیچ وقت سر پدر و مادرتان بلند صحبت نکن...
5️⃣ پشت سر رفیقتان غیبت نکنید...
6️⃣ نماز اول وقت تان ترک نشود...
🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@sardaraneashgh
🌷🌷🌷شھادت🌷🌷🌷
اجرکسانےاستکه.
درزندگےخودمدامدرحالدرگیریبا
نفساندوزمانےکهنفسسرکشخودرا
رامنمودندخداوندبهنزداین
🌷🌷🌷جھاداکبر🌷🌷🌷
شھادتراروزیآنھاخواهدکرد..:)♥️
#شهیدمهدیلطفینیاسر🌱
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh