💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#خطبه_غدیر
ای مردم؛
آگاه باشيد؛ همانا آخرين #امام، قائم #مهدى (عجلاللهتعالیفرجه) از ماست، او از پروردگارش خبر دهد و نشانههاى او را برپا كند و استحكام بخشد، اوست باليده و استوار، هموست كه اختيار امور جهانيان به او سپرده شده، پيشينيان از قرنها #ظهور او را پيشگويى كردهاند، اوست #حجت پايدار و پس از او #حجتى نخواهد بود، راستى و روشنايى جز با او نيست، كسى بر او پيروز نخواهد شد و ستيزندهى او، يارى نخواهد گشت، او #ولى_خدا در زمين، داور او در ميان مردم و امانتدار امور آشكار و نهان است.
منابع:
فرازی از خطبه غدیر خم
#شماره ۲۶
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#خطبه_غدیر
ای مردم؛
آگاه باشيد؛ همانا آخرين #امام، قائم #مهدى (عجلاللهتعالیفرجه)، از ماست، او بر تمامى اديان، چيره خواهد بود، اوست انتقام گيرندهى از ستمكاران، اوست فتح كنندهى دژها و منهدم كنندهى آنها، اوست چيره بر تمامى قبايل مشركان و رهنماى آنان، اوست خون خواه تمامى اولياى خدا ، همانا او ياور دين خداست، او از دريايى ژرف، پيمانههايى افزون گيرد، او هر ارزشمندى را به اندازهى ارزش او و هر نادان و بیارزشى را به اندازهى نادانیاش نشاندار كند، او نيكو و برگزيدهى خداست، اوست ميراث دار دانشها و احاطه دار بر اِدراکها.
منابع:
فرازی از خطبه غدیر خم
#شماره ۲۵
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
بیشتر دوستان هم محله ای ایشان، سه ماه تابستان را به کاری مشغول می شدند. ایشان هم مانند سایر دوستانش در تابستان ها به #کارهای #مختلفی مانند کار در #خیاطی و یا در #مغازه پدر #مشغول می شد.
🍃🌷🍃
در تابستان سالی که چهارم دبیرستان را گذرانده بود از پدرش خواست که با #پزشکی که در نزدیکی محله شان #مطب داشت و پدرش نیز با او آشنائی داشت صحبت کند تا در صورت موافقت تابستان را نزد وی #کار کند.
🍃🌷🍃
تا #کارهایی مانند #تزریقات، #پانسمان و #کمک های #اولیه را یاد بگیرد. تابستان سال 1347# را در #مطب #دکتر پارسا #خیلی چیزها یادگرفت و همینطور باعث شد که ایشان به #پزشکی علاقمند شد ودوست داشت که #پزشک شود.
🍃🌷🍃
ایشان هم مانند سایر #دانشجویان در #مشهد #فعالیت #سیاسی داشت و با #دوستانش در #تکثیر و #انتشار #اعلامیه های #امام خمینی (ره) #مشارکت می کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
#آقا مرتضی، به شدت #تابع #مقام معظم رهبری♥️ بودند و #خودش را در برابر #ایشان #مسئول می دانست بیشتر #سخنرانی هایشان را دنبال می کردند.
🍃🌷🍃
به #خانواده و #ما هم #پیروی از #ایشان را #توصیه می کردند حتی می گفتند #سکوت کنیم تا راحت #گفته های #رهبری را #گوش کنند.
🍃🌷🍃
#نیروی سپاه #منطقه و#کارش، #چابهار بود و #نیروهای آن جا به #سوریه اعزام نمی شدند البته چند نفر از #همکارانش از آن جا عازم #سوریه شده و باز گشته بودند بنابراین #شهادت او را تصور نمی کردم.😭
🍃🌷🍃
و چون #پیگیری و #اصرار #مرتضی را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند #همکارانش در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند.
🍃🌷🍃
در #صحبت ها #مرتضی می گفت انتخاب با خودت هست، جواب #حضرت زینب (س)🌷
و #امام حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، #شهید شدن و خانواده #شهید بودن #لیاقت می خواهد.😭
🍃🌷🍃
هر چه بود بین #او و #خدایش🤍 بود، #عهدی در #سکوت که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه #سوریه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21#اسفند 96# قطعی شد.😭
🍃🌷🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
بدان معنا که گاه باید از خود پرسید به کجا میرود این گوهر جان؟ به چه سان می کند آیینه دل؟ که ما خود را رهروان همان #امام خطاب میکنیم که فرمود :"کشته شدن عادت ما و شهادت #کرامت ماست"😌
🍃او همان که خداوند دلهای #آواره است که تا نرسانیدن آنها به خود، برایشان در این دو روز دنیا آسایشی قرار نداده، چنان که #شهید_کیهانی وابستگی های این دنیا دست و دلشان را بند نکرد و برای رسیدن به حیات #ابدی بیقرار بودند و جز #شهادت برایشان قراری در دنیا وجود نداشت که با پرواز به سوی معبود برای همیشه به حیات #عند_ربهم_یرزقون رسیدند🌹
🍃اکنون ما مانده ایم و راه آنان که این روزها بیشتر از همیشه #شرمنده نگاه هایشان شده ایم. ای شهید، دلهایمان را چون رودی که به اقیانوس میریزد به شما متصل میکنیم که دلتان وسیع و بی انتهاست. برای دلهایمان دعا کنید که شرمنده نگاهتان نشویم😓
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_کیهانی
🌹تاریخ تولد : ۲۰ آذر ۱۳۵۷
🌹تاریخ شهادت : ۹ آبان ۱۳۹۵
🌹مزار شهید : اندیمشک
🌹محل شهادت : حلب
#سالروز_شهادت.....🕊🌸
🔥 تل آویو
#طوفان_الأ قصى
#پایان_اسرائیل
🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔴 یادمان باشد
عامل اصلی شهادت رزمندگان درعملیات والفجرخیانت امثال این آقا بود.😡😡
ولایتمداری به قنوت بالا گرفتن ولباس رزمنده پوشیدن نیست.
♦️وقتی #امام ،در #صحنه ی جنگاست،
اگر در #صحنه نیستی هرجاکه می خواهی باش... دیگر تفاوتی ندارد!!!
چه ایستاده به #نماز
چه نشسته بر سر سفره ی شراب...
《درکرب و بلا بیطرفان بیشرفانند
تاریخ همان است : حسینی و یزیدی ...》
🦋🦋🦋
#قسمت_ششم
قرار بود وداع داشته باشیم. وقتی صورتش را دیدم فقط گریه میکردم. دستم را کشیدم روی صورتش و همینطور که نگاهش میکردم با #روحالله خداحافظی کردم. خیلی حرف برای گفتن داشتم.
🍃🌷🍃
جمعیت آنقدر زیاد بود که فقط دلم میخواست نگاهش کنم. شاید ازدحام جمعیت بهانه بود، تاب گفتن از بیصبریهایم را نداشتم. حرفهای من و #روحالله ماند به قیامت.😭
🍃🌷🍃
#روحالله خیلی #نماز شب میخواند. اواخر سعی میکرد #نماز شبش ترک نشود. #توسلهایش دیدنی بود. #عاشق #امام زمان (عج)♡بود، میگفت خیلی ناراحتم که تا حالا برای #خشنودی آقا نتوانستم کاری انجام دهم.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید روح الله کافی زاده هم درتاریخ ۱۳۹۲/۲/۱۵# در شهر #حلب سوریه به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای شهر نجف آباد اصفهان.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
#شهید #تفحص و #جستجوگر نور،
#سردار #شهید محمود توکلی
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۴۵# در شهر فلاورجان ،استان اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
#فرمانده #گروه تفحص لشکر 14 #امام حسین علیه السلام بود.🌷ایشان #جانباز #جنگ تحمیلی و
#دفاع مقدس هم بود.
🍃🌷🍃
بعد از #جنگ در مناطق #عملیاتی #جنوب و #غرب ماند تا #پارههای تن این وطن را بیاورد😔 و مرهمی شود بر #زخم دل مادران و پدران #چشم به راه.😔
🍃🌷🍃
#خاکیبودن، #بیادعابودن و #گمنامبودن، از #ویژگیهای بارز ایشان بود، اگر کسی وارد محل کارش میشد، نمیتوانست تشخیص بدهد که #فرمانده آنجا چه کسی است.
🍃🌷🍃
درحسرت #شهادت می سوخت.😔
در یکی از سخنرانی هایش گفت: «آهای مردم! چقدر رفتید با #شهدا آشنا شدید؟ چقدر رفتید با #شهدا رفیق شدید؟»😔
🍃🌷🍃
#شجاعت ایشان #بینظیر بود. بارها در منطقه اتفاقهای عجیبی می افتاد،ولی #هیچگونه #ترسی در وجودش نبود، اتفاقی نبود که بتواند در #مسیر کار ایشان #خلل ایجاد کند، به کاری که انجام میداد، بسیار #معتقد بود.
🍃🌷🍃
چند روز پیش از #شهادت #حاجمحمود بود که برای تکمیل کتابی، که درباره #تفحص #شهدا در حال نگارش بود، با او تماس گرفتم تا از نظرات و خاطراتش در این کتاب استفاده کنم.😭
🍃🌷🍃
با وجود #احترام زیادی که برای من قائل بود به هیچ عنوان زیر بار نرفت و طبق معمول با همان #خندههای قشنگی که همیشه بر لب داشت، گفت: «من یک راننده بیل هستم و بلد نیستم حرف بزنم، در حد یک راننده بیل از من سوال کن.»😭
🍃🌷🍃
#حاج محمود و بیشتر #بچههای #تفحص با #شهدا #رفیق بودند. #علقه خاصی میان #آنها با #شهدا وجود داشت. #خیلیها فکر میکنند که #تفحص کار راحتی است و فقط بیل میزنند؛ در حالی که این طور نیست.
😭
🍃🌷🍃
کمتر پیدا میکنید که از او اسمیبه عنوان #فرمانده #تفحص #شهدای لشکر #امام حسین(ع)🌷برده شود. #شجاعت #حاج محمود #بینظیر بود.😭
🍃🌷🍃
شما ممکن است در زمان #تفحص با #چهل و #پنجاه #انفجار در یک روز روبهرو شوید. #سرمای سوزان غرب، #گرمای جنوب را هم در کنار آن در نظر بگیرید؛ تنها یک #عشق و #باور #درونی است که آنها را در کار #تفحص #ماندگار میکند.😭
🍃🌷🍃
قسمت اول
#پاسدار و#جهادگر #شهید مدافع سلامت،
حاج مهدی حبیب پور
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۶۱/۶/۱۶# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
متاهل بود و دو فرزند به یادگار دارد،
یک پسر ویک دختر
🍃🌷🍃
ایشان #موسس #خیریه جوادالائمه (ع)🌷بود.
از #نوجوانی وارد #بسیج شد و از همان #نوجوانی کارهای #جهادی و #خیرخواهانه را شروع کرد خیلی #کار میکرد و #خدا🤍 هم به #زندگیاش #برکت داده بود.
🍃🌷🍃
ایشان در کارهای #جهادی، #هیئت،#بسیج، #راهیان نور و... بود. ۱۸#سال بود که #هر ماه در #خانه شان #روضه #امام حسن (ع)🌷 داشتند و #آخر مراسم هم #سفره احسان پهن میشد.
🍃🌷🍃
سالها قبل همراه #دوستان #مؤسسه #خیریه #امام جواد (ع)🌷را #تأسیس کرده بود. حدود ۲۰۰#خانواده محروم را #تحت پوشش گرفته و #بستههای معیشتی و #سبد کالا در #اختیارشان میگذاشت.
🍃🌷🍃
از#اوایل دهه نود تصمیم به #کارآفرینی گرفت یک #کارگاه خیاطی راه انداخت که حدود ۸۰# نفر از #زنان #سرپرست خانواده به صورت #مستقیم در آن #مشغول بودند و ۲۰#، ۳۰# نفر هم #غیرمستقیم با #کارگاه #همکاری داشتند.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت_۴
بعد از #رهایی از #زندان #ضد انقلاب با خوشحالی خود را به #روستای محل زندگیام رساندم ولی متأسفانه در کمال ناباوری متوجه شدم که #همسرم توسط #ضد انقلاب به #شهادت رسیده و فرزند #پسرم در همان سالهای اول #فوت کرده و #دخترم هم #آواره شده. 😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام #شهیده فاطمه اسدی هم در سن #۲۲ سالگی توسط #حزب دموکرات در #کردستان به #شهادت رسید.
#پیکر ایشان به تازگی #تفحص شده است.
🍃🌷🍃
قرار هست #پیکر#شهیده در جوار #مرقد بی بی هاجر خاتون(س)🌷 خواهر #امام رضا(ع)🌷 در سنندج دفن شود.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
حدود سه ماه آموزش رفتند و آموزشهای نظامی دیدند، بعد اومدن مرخصی ،مرخصیشان به مدت یک هفته بود و در این هفت روز همه دغدغهاش بودن با من بود و تمام نگرانیاش زندگی من بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
همیشه میگفت: "تمام فکر من زندگی توست و اینکه شاد و خوب زندگی خواهی کرد."
با توجه به اینکه #برادرم با ما زندگی نمیکرد اما برای رفتن به #جبهه نیاز به رضایت پدرم داشتند.
🍃🌷🍃
و آن سال که نامه رضایت را آوردند تا پدرم امضا بزند، پدرم مخالف رفتنش بود وگفت: «اونجا نقل و نبات پخش نمیکنند، #جنگه و آدم را میکشند»در جواب پدرم گفت:« پدرم #سر من که از #سر
#امام حسین(ع)🌷بالاتر نیست.» و با این حرفش پدرم ساکت شد و رضایت داد تا به #جبهه برود.
🍃🌷🍃
هیچ وقت آخرین شبی که با هم گذراندیم را از خاطرم نمیبرم، هفت روز مرخصی آمده بود و طی این هفت روز میآمدخونمون و بهم سر میزد و جویای حالم میشد تا اینکه به شب آخر رسید.
آن شب تا سه صبح بر روی یک بالش سر بر بالین گذاشته بودیم😭😭😭 و از خاطرات دوران پرورشگاه میگفتیم، گریه میکردیم و میخندیدیم.😭😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت دوم
به روایت از فردوس حاجیان»، #جانباز شیمیایی و #رزمنده #لشکر 25
وقتی در حین #عملیات، دشمن #شیمیایی زد، #نعمتالله #ماسکش را به یکی از #رزمندهها داد و #خودش #بدون #ماسک ماند.😭
🍃🌷🍃
وقتی در بیمارستان از او سوال کردند چرا ماسک نزدی؟ در جواب نوشت: ماسک و لباس تا حدی دوام دارند، جائی که #خدا را دارد، ماسک را چه کار؟😭
🍃🌷🍃
دلهره داشتم. آن شب همه منتظر بودند. #سردار حاج مرتضی قربانی هم بود. همان #فرمانده شجاعی که #پرچم #امام رضا (ع)🌷 را بر فراز #گلدسته #مسجد فاو نصب کرد. #حاجی شیرسوار هم بود. محور ما کنار نهر رفیه بود.
نم نم باران میبارید. ابتدا لازم بود #رزمندگان #غواص به آب میزدند و #عرض اروند را طی میکردند. #اروند آن شب متلاطم بود و امواجی به بزرگی صخره داشت. همه آماده در سنگر نشسته بودیم که یک مرتبه بیسیمها به صدا در آمدند.
عملیات که شروع شد، یکهو تمام #کائنات به هم ریخت! #توپهای فرانسوی، #انفجارهای مهیب و #زمین لرزههای وحشتناک و... #شهید نعمتالله ملیحی آن لحظه دراز کشیده بود، بهش گفتم: «نعمت! بلند شو عملیاته»
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
•علامه طباطبایی(ره):
همهٔ سالهایی که سرگرم
درس و بحث بوده ام،
با یک مرثیه خوانی
#امام حسین(ع)🌷💔 برابری نمی کند ..
قسمت دوم
در #عملیات فتح المبین #شهید محمد حسن روزی طلب #برادر کوچکترِایشان به #شهادت رسید و #پیکرش پس از 15#روز در شیراز تشییع و به خاک سپرده شد.
🍃🌷🍃
ایشان چند ماه بعد که به تازکی به #عضویت رسمی #سپاه پاسداران پیوسته بود با #خواهر #سردار #شهید عبدالحمید حسینی که در شیراز به عنوان #شهید #فدایی #امام زمان (عج)♡ معروف است، ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
حاصل این ازدواج #سه فرزند #پسر به نام های #محمدحسن، #عبدالحمید و #محمد محسن است
در اسفند 1362#، #برادرِایشان #محمد محسن #کوچکترین #فرزند خانواده در 15# سالگی در #عملیات خیبر و در #جزیره مجنون به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
ایشان در #سپاه پاسداران #مسئولیت های متعددی مانند #اطلاعات و #عملیات تیپ امام سجاد(ع)🌷 و #مسئولیت پذیرش #سپاه فارس را عهده دار شد.
🍃🌷🍃
از #اولین چهره ها در استان فارس بود که در مقابل #باند نفاق سید علی محمد دستغیب در دهه 60# ایستاد و به خاطر این #ایستادگی مورد #هجوم و #ضرب و شتم این باند قرار گرفت.
🍃🌷🍃
در سال 1365# و با #تاسیس #تیپ مستقل 35 #امام حسن (ع)🌷 #مسئولیت پرسنلی این تیپ را بر عهده گرفت و در #عملیات کربلای 4 شرکت کرد.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت دوم
در این زمان به خاطر اینکه زیر #نامه حزب رستاخیز را #امضاء #نکرد ،#دستگیر و به #زندان افتاد و به خاطر #قدرت بدنی #بالا ساواک هرچه بیشتر #شکنجه می کرد از ایشان #کمتر #حرف در #می آمد.
🍃🌷🍃
ساواک #نتوانست از ایشان حرف #بکشد. بنابراین بدون اینکه نتیجه ای بگیرند ایشان را با چشمانی بسته از ماشین به بیرون انداختند.
🍃🌷🍃
با پیروزی انقلاب اسلامی به #رهبری #امام خمینی (ره) جزو #اولین کسانی بود که به #کمیته پیوست و در گروه #ضربت کمیته مشغول #پاکسازی #شهر خود شد.
🍃🌷🍃
و با تشکیل #سپاه پاسداران به #سپاه وارد شد و با #فرمانده آن زمان #سپاه مشهد یعنی #بابارستمی شروع به #پاسداری از #مرزهای #شرق کشور که آن زمان ها مورد #تهدید قرار گرفته بودند شدند.
🍃🌷🍃
#مأموریت هایی در #صالح آباد و #زاهدان به ایشان #محول شد که با #سربلندی از آن #مأموریت ها #برگشت،بعد با #شلوغی گنبد به #گنبد #اعزام شد، در آنجا هم با #تدبیر خود #موفق بود.
🍃🌷🍃
زمانی که #امام خمینی (ره) اعلام کردند که هر کس #توان #جنگیدن دارد به #کردستان برود ایشان و #بابارستمی نگذاشتند #صبح شود و ساعت ۲:۳۰#شب تدارک سفر را دیدند و به #جبهه #کردستان رفتند.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
و وارد شدن #گازهای #خردل و #شیمیایی به #ریه های ایشان و #وارد شدن بیش از ۱۶۰#ترکش و#تیر در #بدنش که به دلیل تیر و ترکش های بدن به ایشان #لقب #مرد#آهنین #خراسان دادند.
🍃🌷🍃
بعد از #جنگ برای #معالجه به #آلمان سفر کرد که سفر ایشان همزمان شد با #رحلت #امام خمینی (ره) و با شنیدن این خبر #معالجه رو #نیمه تمام #رها کرد و ایشان به #ایران برگشت.
🍃🌷🍃
جزو #اولین کسانی بود که به #جبهه رفت و #جزو #آخرین افرادی بود که از #جبهه برگشت.
🍃🌷🍃
در سال۱۳۷۰# بود که از #منطقه بازگشت و در #لشکر ۵نصر به عنوان #معاونت #عملیات با تمام #جراحاتی که داشت #مشغول به #خدمت شد.
🍃🌷🍃
ویک لحظه از #فکر #بسیجیانی که بعد از #جنگ بدون هیچ نوع #پشتیبانی در این #جامعه #رها شده بودند #بیرون #نیامد.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
•علامه طباطبایی(ره):
همهٔ سالهایی که سرگرم
درس و بحث بوده ام،
با یک مرثیه خوانی
#امام حسین(ع)🌷💔 برابری نمی کند ..
قسمت اول
#شهید مدافع وطن، پژمان بابادی عکاشه
🍃⚘🍃
درتاریخ ۱۳۵۴/۶/۱ در شهرضا، استان اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
پدر ایشان برای نشر معارف حسینی و راه اندازی #هیئت های مذهبی فعالیت های زیادی داشتند و فرزندان خود را با #ذکر و #یاد #امام حسین (ع)⚘ و
#اهل بیت(ع)⚘ بزرگ کردند.
🍃⚘🍃
از همان کودکی با مجالس وعظ و سوگواری #حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)⚘آشنا شد.در همان ایام به علت نداشتن مکان #عزاداری در شهرک محل سکونت شان در منزل پدرایشان مردم تجمع می-کردند و در غم #شهادت #حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)⚘به عزاداری و زنجیرزنی می پرداختند.
🍃⚘🍃
در سال 1361 تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان #شهدای «اسلام آباد» آغاز و بعدمقطع راهنمایی ،و پس از آن در رشته علوم انسانی دبیرستان «امام خمینی» ثبت نام کرد.
ایشان پس از 2 سال تحصیل در این رشته به #نقاشی و #مینیاتور علاقمند و در این رشته در هنرستان هنرهای تجسمی شهرضا ادامه تحصیل داد و در سال 1375 دیپلم گرفت.
در اردیبهشت ماه سال 1376 به خدمت سربازی رفت و دوران آموزش را در پادگان «مالک اشتر» مبارکه سپری و بقیه ی خدمتم را در منطقه مقاومت بسیج سپاه اصفهان سپری کرد.
🍃⚘🍃
ادامه دارد
قسمت چهارم
به روایت از همسر #شهید :
هر سال ظهر #تاسوعا پدر #شهید طبق نذرشان #سفره ی #امام حسین علی.و از #هیئت #حضرت ابوالفضل علیه السلام دعوت می کردندو با احترام و اکرام از آنان پذیرایی می کردند.
#شهید هم طبق نذری که داشت #مسئولیت توزیع غذا را به عهده می گرفت. در #ظهر #تاسوعا قبل از توزیع غذا مقداری از نذر را #جدا و #تاکید کردندکه میخواهم شام برای همکاران و پرسنل وظیفه ببرم.
🍃⚘🍃
#صبح روز #عاشورا خانواده همگی جهت عزیمت دادن #هیئت به سمت بارگاه ملکوتی #حضرت امامزاده شاهرضا⚘مهیا شدند که #شهید هم در این جمع حضور داشتند.
🍃⚘🍃
اما راس ساعت #8 صبح طی تماس تلفنی از ستاد# نیروی انتظامی دهاقان جهت مقابله با #اشرار در شهرستان سمیرم فراخوانده شدند.
🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
در زمان فتنه 88 گفته بود هرکس از #سید علی حمایت نکند فردا #امام زمانش را همراهی نخواهد کرد یعنی با آن #سن کم ذوب در #ولایت بود.
🍃🌷🍃
همیشه از من بعنوان پدرش میخواست #خاطرات #جبهه و #جنگ را بازگو کنم. وقتی از #عملیاتها و #خاطرات #رزمندگان برایش صحبت میکردم انگار داشت #پرواز میکرد.
🍃🌷🍃
#عاشق #روایت فتح بود تا جایی که وقتی #روایت فتح پخش میشد میرفت جلوی تلویزیون مینشست. همیشه میگفت مایی که انقدر درس خواندهایم نمیتوانیم مثل این #رزمندههایی که بعضاً سواد کمی هم دارند باشیم.
🍃🌷🍃
یکبار حین تماشای#روایت فتح دستهایش را بلند کرد و گفت: "خدایا ای کاش ماهم در زمان #جنگ بودیم و اینقدر #حسرت #دفاع مقدس را نمیخوردیم. اگر من #شهید نشوم نامردی ست"😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
قسمت پنجم
سال 91 وارد #سپاه شد در این زمان به #اوج #معرفت رسیده بود. با اینکه در بین همکارانش #جوانترین #پاسدار لشکر بود اما در موضوع #مهدویت هرکسی مشکلی داشت به #رضا مراجعه میکرد از ایشان #راهنمایی می گرفت.
🍃🌷🍃
به پسر عموش گفته بود #امام حسین (ع)🌷 به خواب یکی از دوستانش آمده و لیستی در دستش بود که تعدادی از اسامی #لیست جزو #شهدا بودند که یکی یکی خط میخوردند اسم #رضا هم دران لیست نوشته شده بود.😭😭
🍃🌷🍃
وقتی این خواب را برایش تعریف میکنند #خودش را برای #شهادت مهیا کرد. قبل از رفتن یک شب مرا صدا زد و کلیپی را نشانم داد و گفت این #کلیپ را خودم ساختم
بعد از #شهادتم از این استفاده کنید.😭😭
🍃🌷🍃
داشتم دیوانه میشدم #فرزند جلوی پدر چنین صحبتهایی کند.😭😭😭خیلی سخته ،#شهادت رضا را باور داشتن با این روحیاتی که #رضا داشت غیر از این نمیتوانستم فکر کنم.😭
🍃🌷🍃
در دوران فتنه 88 خیلی #خودش را #درگیر کرده بود و #تلاش میکرد #جوانان را #هدایت کند فردی که 360 درجه با او و افکارش اختلاف داشت را با رفتار خوبی #ولایی و از #مریدانش خودش کرد. #جاذبه #بی نظیری داشت.
🍃🌷🍃
ادامه دارد
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
#اطلاعاتی #فوقالعاده اش اورا به مانند #معلمی مهربان تبدیل کرده بود.
در بعد #سیاسی و #نظامی و #اجتماعی به دلیل #اصالت قوی #خانوادگی و #هوش و #ذكاوت سرشار او را به یك #كارشناس عالی و #فرماندهی #دانا و #توانمند تبدیل كرده بود.
🍃🌷🍃
هیچ وابستگی نتوانست #مجتبی را نگه دارد
#مجاهدتها و #مجروحیتها و دوباره به #جبهه آمدنها حتی آن زمان كه یك #دستش #تیر خورده بود و دیگر #حسی نداشت #یك لحظه او را از #جهاد باز نداشت.
🍃🌷🍃
ازدواج با #همسری مهربان و حتی #تولد تنها #دخترش #هیچكدام نتوانست او را از #عهدی كه با #آرمانهای #امام و #شهدا بسته بود جدا كند تا آنجا كه در یكی از #نامههایش اینگونه نوشت:
اینجا #خلق #مستضعفی را در مقابل كفر میبینی كه دست از كار خود شسته #زن و #فرزند را به #خدا سپرده و #لباس رزم در #راه خدا پوشیدهاند و #مقاوم و #استوار و با #ذكر خدا میرزمند.
🍃🌷🍃
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
فرازی از وصیت نامه #شهید :
«امام برکتی است از سوی #خدا ،بر امت مسلمان ایران و مسلمان باید قدر برکت وجود #امام را به خوبی بدانند . از #جوانان می خواهم که بیشتر #مطالعه کنند و #فریب سازمانها و گروهکهای معاند و ضد انقلاب را نخورند و با #مطالعه آثار و #کتابهای استاد #مرتضی مطهری ،بیش از پیش بر #غنای فکری خود بیفزایند. »
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار شهید مجتبی قطبی هم در تاریخ ۱۳۶۴/۶/۱۹# در حالی که #فرماندهی یکی از #گردانهای لشکر را به عهده داشت ،در #منطقه #حاج عمران به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید : گلزار #شهدای شهر شیراز.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای،
شهدای خدمت #شهید_رئیسی🥀 عزیز
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 سردار شهید مجتبی قطبی💠
🌷 صلوات 🌷
یاعلی مدد
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷