eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
99 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🔻مردم هرچی میخواهند بگویند... فـدای ســـر مـولامون اُمُّل بودن جسارت میخواد... 👈 اینکه وسط یه عده بی نماز، نماز بخونی!! 👈 اینکه وسط یه عده بی حجاب ،تو گرمای تابستون حجاب داشته باشی!! 👈 اینکه حد و حدود مَحرم و نامحرم و رعایت کنی!! 👈اینکه به جای آهنگ و ترانه ، قرآن گوش کنی!! 🔺 ناراحت نباش خواهر و برادرم 👈 دوره آخر الزمان است به خودت افتخار کن، 👌تو خاصـے 👌تو فـرزند زهرایـے 👌تـوشــیـعـه عـلی هـسـتـے 👌تـو مـنـتـظــر فـرجــے 👌تـو گـریه کـنـه حـسـیـنـے نــه اُمُّــــــــــل برسد به دست تمام برادران و خواهران محجبه و با ایمان: بگذار تمام دنیا بد وبیراه بگویند! 👌به خودت... 👌به محاسنت... 👌به چادرت... 👌به مذهبی بودنت... 👌به دینداریت... شنیدنش می ارزد به یک لبخند رضایت امام زمانت 📌گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه میگفتند. 👈این روزها طلا تویی و سیاه هم چادر زنان جامعه ماست... 👌 طعنه ها دلسردت نکند. ✔️ باافتخار قدم بزن خواهرم... ✔️ با افتخار قدم بزن برادرم... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج • 🫧 🦋🦋🦋 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
• • 🕊 آسید‌مجتبی خیلی حضرت‌زهرا«س» رو دوست داشت؛ یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم بھ پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می‌پیچه بلند بلند هم داد می‌زد... آخ‌ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد؛ گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت: مادر جان !از خدا خواستم دردی کھ حضرت زهرا«س» بین در و دیوار کشید رو بھِم بچشونه... الان بھم نشون‌داد؛خیلی‌دردداشت‌مادر ... خیلی...💔 . . ‌الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمد
بی وفایی ۱۲ سالم بود که شیرینی‌م رو خوردن برای نوه عمه‌ی پدرم نصراله، بعد از یک سال یک نامزدی، جشن عروسی برام گرفتن و من اومدم سر زندگیم، نصراله شاگرد بنا بود، که بعدها خودش شد اوستای بنا، کارش خیلی خوب بود و مرتب از روستاهای اطراف میومدن میبردنش برای بنایی، کم کم پاش به شهر باز شد، چون همیشه کار براش بود وضع مالیمونم خیلی خوب بود، ما صاحب سه فرزند شدیم یکی دختر و دو تا هم پسر، ۱۴ سالم بود که حسین به دنیا اومد، ۱۶ سالم شد علی پسر دومم به دنیا اومد،‌ در سن ۱۸ سالگی هم فاطمه به دنیا اومد، بازم دلم میخواست که بچه دار بشم ولی نشدم، یه چند باری دکتر رفتم، یه خورده دارم مارو نوشت خوردم و‌لی فایده ای نداشت و من دیگه بچه دار نشدم... ادامه دارد... کپی حرام _____________ باعرض پوزش از اعضای گرامی داستان اعتیاد بعد از اصلاح مجدد گذاشته خواهد شد داستان بی وفایی تقدیم نگاه زیبای شما خوبان همراه🌹🙏
بی وفایی پسر بزرگم حسین رفت سربازی و اومد براش زن گرفتیم و رفت سر زندگییش، برای علی هم مه خدمت سربازیش تموم شد یه دختر براش عقد کردیم که شش ماه دیگه اینها هم برن سر زندگی خودشون، فاطمه هم یه خواستگار خیلی خوب براش اومده بود. ولی فاطمه میگفت الان دارم برای کنکور میخونم اگر اینها بیان ما همدیگر رو ببینیم وقت من گرفته میشه بگو برن یک ماه دیگه بیان، اون بندهای خدا هم قبول کردن، نصرالله تو شهر در حال ساختن طبقه دوم برای یه خونواده بود، به من گفت برام سخت میشه هی بیام و برم، صاحب خونه یه اتاق داده به من و کارگرها ما همونجا برای خودمون غذا درست میکنیم و میخوابیم، برای همین شب جمعه میوند خونه و صبح زود شنبه میرفت، ما خیلی باهم خوب بودیم و همدیگر رو دوست داشتیم، من که قسم راستم به جون نصرالله بود، واقعا از ته قلبم دوستش داشتم، و هیچ فکرش رو نمیکردم که نصرالله، به غیر از من تو فکر زن دیگه ای باشه، و لی انگار من خیلی ساده و خوش خیال بودم... ادامه دارد..‌. کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ چند روز پیش به بی‌بی خیلی گله کردم گفتم سه ماه پاسپورتم جيبمه و پوتین پام، هر روز این در و اون در دارم میزنم، نمیدونید😪 اینکه نیست هرچی با لیاقته میبری😔 اینه که .لیاقت ببری😭 اعجازت اینه که اونی که رو ببری بعد صبح دیدم تو عالم خواب دیدم که بی‌بی گفتش که بالاخره شما شدی😭😭😭 بلند شدم و از نمیدونستم چکار کنم...... 🌷 🌷یادی کنیم از شهدا و گذشتگان با ذکر صلوات ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم 🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ اذان به افق تهران دعا کردند به ظهورش برسند به وصلش رسیدند... ما چه کردیم؟ دعای وصل بر لب ها و آمین گفتنش با تــو... 🦋🦋🦋
بی وفایی یه روز یکی از همسایه های ما که رفته بود شهر کار داشت، از شهر که برگشت اومد خونه ما به من گفت، مش نصرالله کجاست؟ گفتم یه کار توی شهر بهش خورده رفته اونجا، گفت کی‌یا میاد خونه، گفتم شب جمعه‌ها میاد صبح شنبه هم میره، از طرز حرف زدن و‌نگاهش به دلم افتاد میخواد یه حرفی بزنه، بهش گفتم،چی شده ملوک خانم برای نصرالله اتفاقی افتاده، گفت برای نصرالله اتفاقی نیفتاده برای تو اتفاقی افتاده، با تعجب از حرفش گفتم، جون به سر شدم چی میخوای بگی؟! نفس عمیقی کشید و گفت، مواظب زندگیت باش، بعضی از این زنهای شهر نشین مثل گرگ میمونن ، نشستن به کمین زندگی های مردم که به نفع خودشون تیکه پارش کنن، من امروز شوهرت رو با یه دختر جوون دیدم، اول خواستم برم جلو بگم این کیه؟ دوباره گفتم یه وقت بگه به تو چه، ولی من خودم فهمیدم که زنش هست، تا دختره یه بچه نیاورده که جا پاش رو سفت کنه، به داد زندگیت برس، از حرف ملوک خانم انگشت به دهن موندم... ادامه دارد... کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌸داستان زیبا🌸: 🙏🏻 +چرا حجاب داری خانم🤔 _چون با ارزشم😌 +ینی چی😯 _ینی عمومی نیستم😁 +اگه خوشکل بودی حجاب نمیکردی حتما یه چی کم داری😏 _آره بی عفتی و بی حیایی کم دارم☺️ +ینی من بی عفتم😳 _اگه با عفت بودی نمیزاشتی از نگاه کردنت لذت ببرن🙄 +کیا😕 _همه مردا غیر از شوهرت😏 +خب نگاه نکنن😡 _خب وقتی داری گدایی نگاهشونو میکنی چجوری ردت کنن☹️ +من واسه دل خودم خوشکل کردم!! _حواست به دل اون خانمی که شوهرش با دیدن تو نسبت بهش سرد میشه یا اون پسر جوونی که شرایط ازدواجو نداره هم هست💔؟؟؟ +به اینش فکر نکرده بودم 🤔 _خدایی تو خونه هم واسه شوهرت اینجور شیک میکنی😏 +راستش نه کی حوصله داره آخه😒 _پس شوهرتم مجبوره بیاد زنای خیابونی رو نگاه کنه مثل این مردایی که زل زدن به تو❗️❗️ +داری عصبیم میکنی دختره امل😠 _من خودمو خوب پوشوندم تو مثل قرون وستایی ها لباس پوشیدی پس به من نگو امل😊 +خب مده😞 _آخرین مدت کفنه خانمی😏 +هنوز جوونم بزار جوونی کنم فرصت دارم❗️ _اگه تو همین حالت ملک الموت بیاد ببرتت چی😔 + ینی جهنمی میشم 😰 نه نه😱 _ینی واقعا بی حجابی ارزش سوختن داره⁉️ + راستش نه😔 _پس خواهر گلم هم خودتو هم مردمو ازین فتنه نجات بده😊 +چطوری❓❓❓ _با حجاب با حیا با عفت با خدا❤️ +چیکار کنم که بتونم😢 _به رضایت خدا فکر کن به بهشت به امنیت حجاب به پاکیت😍 + راستش چادر گرمه دست و پا گیره😒 _بگو آتش جهنم گرم تر است اگر میدانستند توبه 51🔥 دستو پا گیر بودنش حرف نداره نه میزاره پاهات کج بره ❗️ نه دستات آلوده گناه شه❗️ خب خواهرم ؟ +😥ینی خدا میبخشه؟ _ان الله یغفر الذنوب جمیعا❤️ خدا همه ی گناهان رو میبخشه☺️ +چقد مهربون😍 ولی آرزوهامو 😥 دوستامو😥.....چیکار کنم؟ _الیس الل بکاف عبده؟ آیا خدا برای بنده اش کافی نیست☝️ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🦋🦋🦋
• • 🕊 آسید‌مجتبی خیلی حضرت‌زهرا«س» رو دوست داشت؛ یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم بھ پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می‌پیچه بلند بلند هم داد می‌زد... آخ‌ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد؛ گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت: مادر جان !از خدا خواستم دردی کھ حضرت زهرا«س» بین در و دیوار کشید رو بھِم بچشونه... الان بھم نشون‌داد؛خیلی‌دردداشت‌مادر ... خیلی...💔 . . ‌الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمد
55.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🎧 💠✨ انقلاب ما مثل اونها نشه ✨💠 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🦋🦋🦋
13.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 📲 | | دستم و گرفتی و آوردی توی روضه هات نذاشتی گم بشم حسین رفیق شدم با نوکرات از سرم زیادیه همین که میزنم صدات همه کسم فدای تو خودم فدای بچه هات 🌷 🌙 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‍ ❤️امام صادق (علیه السلام) : 🌹هیچ عملی در روز جمعه برتر و بافضیلت‌تراز 🌹صلوات برمحمّدوآل محمّدنمی باشد. سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) صلوات🌹🙏🌹 اللّهُمَّ‌صـَلِّ‌عـَلي✨🌹 مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد✨🌹 وَعَجِّل‌فَرَجَهُـــم✨🌹 🦋🦋🦋