﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#سلام_امام_زمانم❤
هزار خورشید هم که طلوع کند ،
هزار ماهتاب هم که نور بیفشاند ،
هزار ستاره هم که نگین آسمان باشد ،
هزار بهار هم که از راه برسد ،
هزار طاق رنگین کمان هم که
جلوه گری کند ...
بازهم دلم تنها به تو گرم است
و جانم به نسیم یاد تو زنده است
و قلبم در انتظار تو طپنده است ...
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
🦋🙏🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طلاییه...
📝 #دلنوشته | #دلتنگی
🔻معنای و مفهوم دلتنگی را نمیدانستم تا الان که از دیار عاشقان بی ادعا دور افتاده ام، دلتنگم و این اصلا عجیب نیست هرکسی که پایش به آن خاک مقدس برسد و در هوای انجا نفسی تازه کند بی گمان دلش اسیر میشود و دیگر افسار قلب دست خودش نیست .
🔅تنها اسیر شدنی که به هزاران آزادی ترجیح میدهم اسیر شدن در غروب های بی نظیر شلمچه و لابه لای اروند و آرامش ناب طلاییه است.
جایی که خستگی معنای خود را گم میکند و تا چشم کار میکند همه و همه زیبایی است، بی تردید سرزمین نور زیباترین تابلوی آفرینش است.
📍کاش بالی برای پرواز داشتم تا هر وقت که دلتنگی نفسم را بند می اورد پر بزنم و خودم را به بهشت زمینی برسانم .
🦋🦋🦋
33.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
دعای ندبه
با صدای زیبای : محسن فرهمند
⏰ زمان : 26دقیقه
💚جمعه ها دیده گریان و دعای ندبه
زیر لب زمزمه و شور و صفا می آید....
♥️ای عزیزی که به دنبال وفا میگردی
با خبر باش که سلطان وفا می آید...
💚عاشقان چشم به راه گل نرگس باشید
اندکی صبر که با ذکر و دعا می آید ...
🕊🌹أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌹🕊
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
🦋🦋🦋
#خواهر_پشیمون ۴
مطمینم سهراب بعد از ازدواج دقیقا مثل پدرو برادرهاش در زندگی برای من سنگ تموم میذاره... تو خودت رو بخاطر حرفای مامان وبابا بدبخت کردی.
از حرفاش دلخور میشدم و میگفتم من از زندگیم راضیم.
درسته هنوز مستاجریم و شوهرم پولدار نیست یا خونواده ی درست و حسابی نداره اما خودش برای من به اندازه ی تمام خوبیهای دنیا کفایت میکنه... اون احترام و عزتی که همسرم برام قایله با دنیا عوض نمیکنم و حقیقتا از زندگیم راضی و شادمان بودم.
وحالا همون مریم به چنین روزگاری رچار شده .
مریم رو به شهر خودمون برگردوندیم.دختر سرزنده و پرنشاطی که خودش رو خوشبخترین دختر دنیا نشون میداد حالا افسرده و غمگین با سرو صورت کبود و دست و پای اتل گرفته و چونه ی شکسته ای که هنوز نیاز به یه جراحی مهمتر داشت گوشه ی خونه بیجون روی تخت افتاده بود ...
نه لب به غذا میزد و نه حرفی ...
ادامه دارد..
کپی حرام
#خواهر_پشیمون ۵
هنوز دقیقا نمیدونستیم چه اتفاقی بین اون و شوهرش افتاده فقط ازین خبر داشتیم که مریم حین تعقیب شوهرش توی خیابون شلوغ ماشینش چپ میکنه و اینهمه صدمه و اسیب میبینه.
اون برای اینکه بتونه به شوهرش اثبات کنه از خیانتهای اون مطلعه به این روز دچار شده بود.
دوهفته بعد از برگشتن از بیمارستان مریم لب واکرد و با گریه برای مامان و بابا و من و برادرم گفت که همه ی این پنج سالی که ادعای خوشبختی میکرده همش دروغ بوده و حتی اینکه میگفته فعلا به خواست خودشون بچه دار نمیشن هم دروغ بوده...
گفت بعد از ازدواج فهمیدم سهراب ازقبل با یکی دوست بوده و قرار ازدواج گذاشته اما وقتی با اجبار خونواده ش میاد خاستگاری من بعد از عروسی تا میتونست من رو ازار میداد تا تقاضای طلاق بدم.
اما من که دلم نمیخواست به همین راحتی ابروم پیش شما بره تحمل میکردم و سعی در بهبودی روابطمون داشتم. ولی هرروز از سهراب کتک میخوردم تا اینکه فهمیدم با اون دختره هنوز در ارتباطه.
ادامه دارد..
کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
امام_زمان ...مناجات_امام_زمان
😭
دارد زمان آمدنت دیر می شود
دارد جوان سینه زنت پیر می شود
😭
وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی
اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود
😭
کی این دل رمیده ی من هم؛ زهیروار
در دام چشم های تو تسخیر می شود؟
😭
این کشتی شکسته ی طوفان معصیت
با ذوق دست توست، که تعمیر می شود
😭
حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه
با حلقه های زلف تو درگیر می شود
😭
در قطره های اشک قنوت شب شما
عکس ضریح گمشده تکثیر می شود
😭
تأثیر گریه های غریبانه ی شماست
دنيا غروب جمعه چه دلگیر می شود
😭
🔸شاعر:
وحید_قاسمی
🍃🌺 اَللّهُمَ صَلِ عَلي مُحَمَّدٍ وَ
آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 🌺🍃
💚عاشقان حضرت مهدے عج💚
🦋🦋🦋
گذشتی از دنیا به سادگی
یک 👈لبخند👉
#نظری کن به دلم حال دلم خوب شود حال و احوال رفیقت به خدا جالب نیست 😔⛈💔
التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
♻️بعد از شهادت محمودرضا ، یکبار با آن برادر رزمنده درباره آن روز و دیدارتان در فرودگاه و توی ماشین محمودرضا حرف می زدیم، گفت :«قبل از اینکه تو بیایی محمودرضا مدام توی ماشین آن تکه بربری را به من تعارف می کرد و میگفت :محمد! تا داداشم نیامده چند لقمه بزن؛ اگر بیاید همه اش را میخورد . من هم گفتم : صبر کنیم داداشت بیاید ، با هم میخوریم . ولی وقتی تو آمدی و همه آن نصف بربری را خوردی ، محمودرضا توی آینه نگاهی به من انداخت و با چشم و ابرو به من فهماند که بفرما دیدی گفتم اگر بیاید چیزی باقی نمی گذارد؟!!»
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#رفیقآسمونـےمن
🦋🦋🦋