eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
94 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
• • 🕊 آسید‌مجتبی خیلی حضرت‌زهرا«س» رو دوست داشت؛ یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم بھ پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می‌پیچه بلند بلند هم داد می‌زد... آخ‌ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد؛ گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت: مادر جان !از خدا خواستم دردی کھ حضرت زهرا«س» بین در و دیوار کشید رو بھِم بچشونه... الان بھم نشون‌داد؛خیلی‌دردداشت‌مادر ... خیلی...💔 . . ‌الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمد
بی وفایی ۱۲ سالم بود که شیرینی‌م رو خوردن برای نوه عمه‌ی پدرم نصراله، بعد از یک سال یک نامزدی، جشن عروسی برام گرفتن و من اومدم سر زندگیم، نصراله شاگرد بنا بود، که بعدها خودش شد اوستای بنا، کارش خیلی خوب بود و مرتب از روستاهای اطراف میومدن میبردنش برای بنایی، کم کم پاش به شهر باز شد، چون همیشه کار براش بود وضع مالیمونم خیلی خوب بود، ما صاحب سه فرزند شدیم یکی دختر و دو تا هم پسر، ۱۴ سالم بود که حسین به دنیا اومد، ۱۶ سالم شد علی پسر دومم به دنیا اومد،‌ در سن ۱۸ سالگی هم فاطمه به دنیا اومد، بازم دلم میخواست که بچه دار بشم ولی نشدم، یه چند باری دکتر رفتم، یه خورده دارم مارو نوشت خوردم و‌لی فایده ای نداشت و من دیگه بچه دار نشدم... ادامه دارد... کپی حرام _____________ باعرض پوزش از اعضای گرامی داستان اعتیاد بعد از اصلاح مجدد گذاشته خواهد شد داستان بی وفایی تقدیم نگاه زیبای شما خوبان همراه🌹🙏
بی وفایی پسر بزرگم حسین رفت سربازی و اومد براش زن گرفتیم و رفت سر زندگییش، برای علی هم مه خدمت سربازیش تموم شد یه دختر براش عقد کردیم که شش ماه دیگه اینها هم برن سر زندگی خودشون، فاطمه هم یه خواستگار خیلی خوب براش اومده بود. ولی فاطمه میگفت الان دارم برای کنکور میخونم اگر اینها بیان ما همدیگر رو ببینیم وقت من گرفته میشه بگو برن یک ماه دیگه بیان، اون بندهای خدا هم قبول کردن، نصرالله تو شهر در حال ساختن طبقه دوم برای یه خونواده بود، به من گفت برام سخت میشه هی بیام و برم، صاحب خونه یه اتاق داده به من و کارگرها ما همونجا برای خودمون غذا درست میکنیم و میخوابیم، برای همین شب جمعه میوند خونه و صبح زود شنبه میرفت، ما خیلی باهم خوب بودیم و همدیگر رو دوست داشتیم، من که قسم راستم به جون نصرالله بود، واقعا از ته قلبم دوستش داشتم، و هیچ فکرش رو نمیکردم که نصرالله، به غیر از من تو فکر زن دیگه ای باشه، و لی انگار من خیلی ساده و خوش خیال بودم... ادامه دارد..‌. کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ چند روز پیش به بی‌بی خیلی گله کردم گفتم سه ماه پاسپورتم جيبمه و پوتین پام، هر روز این در و اون در دارم میزنم، نمیدونید😪 اینکه نیست هرچی با لیاقته میبری😔 اینه که .لیاقت ببری😭 اعجازت اینه که اونی که رو ببری بعد صبح دیدم تو عالم خواب دیدم که بی‌بی گفتش که بالاخره شما شدی😭😭😭 بلند شدم و از نمیدونستم چکار کنم...... 🌷 🌷یادی کنیم از شهدا و گذشتگان با ذکر صلوات ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم 🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ اذان به افق تهران دعا کردند به ظهورش برسند به وصلش رسیدند... ما چه کردیم؟ دعای وصل بر لب ها و آمین گفتنش با تــو... 🦋🦋🦋
بی وفایی یه روز یکی از همسایه های ما که رفته بود شهر کار داشت، از شهر که برگشت اومد خونه ما به من گفت، مش نصرالله کجاست؟ گفتم یه کار توی شهر بهش خورده رفته اونجا، گفت کی‌یا میاد خونه، گفتم شب جمعه‌ها میاد صبح شنبه هم میره، از طرز حرف زدن و‌نگاهش به دلم افتاد میخواد یه حرفی بزنه، بهش گفتم،چی شده ملوک خانم برای نصرالله اتفاقی افتاده، گفت برای نصرالله اتفاقی نیفتاده برای تو اتفاقی افتاده، با تعجب از حرفش گفتم، جون به سر شدم چی میخوای بگی؟! نفس عمیقی کشید و گفت، مواظب زندگیت باش، بعضی از این زنهای شهر نشین مثل گرگ میمونن ، نشستن به کمین زندگی های مردم که به نفع خودشون تیکه پارش کنن، من امروز شوهرت رو با یه دختر جوون دیدم، اول خواستم برم جلو بگم این کیه؟ دوباره گفتم یه وقت بگه به تو چه، ولی من خودم فهمیدم که زنش هست، تا دختره یه بچه نیاورده که جا پاش رو سفت کنه، به داد زندگیت برس، از حرف ملوک خانم انگشت به دهن موندم... ادامه دارد... کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌸داستان زیبا🌸: 🙏🏻 +چرا حجاب داری خانم🤔 _چون با ارزشم😌 +ینی چی😯 _ینی عمومی نیستم😁 +اگه خوشکل بودی حجاب نمیکردی حتما یه چی کم داری😏 _آره بی عفتی و بی حیایی کم دارم☺️ +ینی من بی عفتم😳 _اگه با عفت بودی نمیزاشتی از نگاه کردنت لذت ببرن🙄 +کیا😕 _همه مردا غیر از شوهرت😏 +خب نگاه نکنن😡 _خب وقتی داری گدایی نگاهشونو میکنی چجوری ردت کنن☹️ +من واسه دل خودم خوشکل کردم!! _حواست به دل اون خانمی که شوهرش با دیدن تو نسبت بهش سرد میشه یا اون پسر جوونی که شرایط ازدواجو نداره هم هست💔؟؟؟ +به اینش فکر نکرده بودم 🤔 _خدایی تو خونه هم واسه شوهرت اینجور شیک میکنی😏 +راستش نه کی حوصله داره آخه😒 _پس شوهرتم مجبوره بیاد زنای خیابونی رو نگاه کنه مثل این مردایی که زل زدن به تو❗️❗️ +داری عصبیم میکنی دختره امل😠 _من خودمو خوب پوشوندم تو مثل قرون وستایی ها لباس پوشیدی پس به من نگو امل😊 +خب مده😞 _آخرین مدت کفنه خانمی😏 +هنوز جوونم بزار جوونی کنم فرصت دارم❗️ _اگه تو همین حالت ملک الموت بیاد ببرتت چی😔 + ینی جهنمی میشم 😰 نه نه😱 _ینی واقعا بی حجابی ارزش سوختن داره⁉️ + راستش نه😔 _پس خواهر گلم هم خودتو هم مردمو ازین فتنه نجات بده😊 +چطوری❓❓❓ _با حجاب با حیا با عفت با خدا❤️ +چیکار کنم که بتونم😢 _به رضایت خدا فکر کن به بهشت به امنیت حجاب به پاکیت😍 + راستش چادر گرمه دست و پا گیره😒 _بگو آتش جهنم گرم تر است اگر میدانستند توبه 51🔥 دستو پا گیر بودنش حرف نداره نه میزاره پاهات کج بره ❗️ نه دستات آلوده گناه شه❗️ خب خواهرم ؟ +😥ینی خدا میبخشه؟ _ان الله یغفر الذنوب جمیعا❤️ خدا همه ی گناهان رو میبخشه☺️ +چقد مهربون😍 ولی آرزوهامو 😥 دوستامو😥.....چیکار کنم؟ _الیس الل بکاف عبده؟ آیا خدا برای بنده اش کافی نیست☝️ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🦋🦋🦋
• • 🕊 آسید‌مجتبی خیلی حضرت‌زهرا«س» رو دوست داشت؛ یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم بھ پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می‌پیچه بلند بلند هم داد می‌زد... آخ‌ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد؛ گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت: مادر جان !از خدا خواستم دردی کھ حضرت زهرا«س» بین در و دیوار کشید رو بھِم بچشونه... الان بھم نشون‌داد؛خیلی‌دردداشت‌مادر ... خیلی...💔 . . ‌الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمد
55.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🎧 💠✨ انقلاب ما مثل اونها نشه ✨💠 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 📲 | | دستم و گرفتی و آوردی توی روضه هات نذاشتی گم بشم حسین رفیق شدم با نوکرات از سرم زیادیه همین که میزنم صدات همه کسم فدای تو خودم فدای بچه هات 🌷 🌙 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‍ ❤️امام صادق (علیه السلام) : 🌹هیچ عملی در روز جمعه برتر و بافضیلت‌تراز 🌹صلوات برمحمّدوآل محمّدنمی باشد. سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) صلوات🌹🙏🌹 اللّهُمَّ‌صـَلِّ‌عـَلي✨🌹 مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد✨🌹 وَعَجِّل‌فَرَجَهُـــم✨🌹 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:یوسف🦋 :83 :الاستاد:محمدصدیق المنشاوی الخشوع الباکیه سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم 🌹 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ نذر ۴۰ساله مادر شهید حسنوند شهرستان سلسله لرستان به مناسبت فتح خرمشهر مملکت رو با دعای خیر این شیرزنان از شر بیگانه حفظ کردیم... 🌷یادی کنیم از شهدا و گذشتگان با ذکر صلوات یادی کنیم از شهدا ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم 🦋🦋
بی وفایی گفتم فکر نکنم ملوک خانم، نصرالله جونش برای من دَر میره، لبخند معنا داری زد و‌گفت: دیگه دَر نمی‌ره، پاشو تا دیر نشده شوهرت رو برگردون سر زندگیش، ولی نه با داد و قال، با مهربانی و زبون خوش، گفتم من آدرس خونه ای که اونحا کار میکنه ندارم، گفت من امروز تعقیبش کردم دارم، آدرسش رو یاداشت کردم، رفتم توی فکر، نصرالله یعنی واقعا تو نامردی کردی! خدایا حالا چیکارکنم، به بچه هام که نمیتونم بگم، زنگ زدم به دادش رضام و گفتم چی شده، اونم گفت اتفاقا من تو شهر کاردارم آدرس بده برم ببینم درسته یا نه، شب اومد خونمون، پکر و ناراحت گفت،اره آبجی درسته، به آدرسی که دادی رفتم، سر کوچه‌شون توی ماشین رفیقم نشستم با یه دختره، که انگار یه سه یا چهار سالی از فاطمه بزرگتر بود، داشتن میگفتم و میخدیدن، اومدن رفتن توی همون خونه ای که آدرس داده بودی، انگار دنیا رو روی سرم خراب کردن، زدم توی سرم، گفتم داداش حالا میگی چیکار کنم... ادامه دارد... کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ شهیدی که کربلا نرفته کربلایی شد.. و در شب جمعه به آرزویش رسید و مهمان سفره ی حضرت سیدالشهـدا(ع) و حضرت زهرا(س) شد.. 🌷شهید حسن رجایی فر🌷 🟣 حاجت ها رو از طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت ✋سلام بر همسنگران و دوستداران شهـــــداء🌹 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🍃در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید. به مادر گفت برایش حنا بیاورد. به یک دست به نام حسین و به دست دیگر به نام بن الحسن حنا گذاشت. دل مادر بود که ترسید، لرزید، شکست. شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک بوسه می زد و از درد گریه می کرد، اشک ریخت😭 🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند. ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار در منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد. به رسم دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش. شاید هم منتظر اربابش بود...🌹 🍃در هفتمین روز محرم شهید شد و در روز عاشورا ...عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند. بوی از سرزمین های جنوب میاد. از فکه.... شلمچه... طلائیه..... 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۵ خرداد ۱۳۷۵ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۴۰ 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💢 رقیه ها طاقت دوری از پدر را ندارند...زود پر میکشند.. 🔹 دختر شهید حسن اسماعیل (شهید لبنانی) به پدر شهیدش پیوست. روحش شاد.. 🦋🦋🦋
🖊📃از دسـت نوشتـه های شهیــد ✍چه خوب است به دست آقا امام زمـان(عج) جرعه ای از چشمه زلال كوی حسینی بنوشم و حسینی بمیرم... 💢حاكمیت شیطان در محدوده ضعف و ترس انسانهاست و اگر می خواهی از خارج شوی نباید بترسی و این چنین بود شناسنامه مردان جبهه كه در آن دشتها جان خود را فدای حقیقت ازلی كردند. 💢خدایا چه می شد مرا روز تاسوعا و عاشورا و یا بالاخره ایام دهه اول محرم برآورده می فرمودی، عشق من این است كه در شهید شوم 💢ای شهـدا! شما مرا به فڪه دعوت كردید ولی اكنون ندایی نمی آید كه بگوید: عباس بیا، بیا، بیا،‌ با هم برویم بیا تا تو هم حسینی شوی. باور كنید روز و شب خوابیده و نشسته و ایستاده و در همه حال را مي‌خوانم مبادا این روزها از دستمان برود و حسرت روزهای رفته در دلمان بماند، كارهای خود را با یاد و نام خداوند و معصومین و شهدا شروع كنید.امید رهبر بعد از خدا به شما است... : پنجم خرداد ۷۵ مصادف با هفتم محرم در اثر انفجار مین در فکه 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدو عجل فرجهم 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ حجـــاب🌱♡¦• احــترامـ بـہ حـرمت هآۍ الـــهۍ ست و چــآدر ✨🌸 ¦•~ – حجـــآب برتر – بلـہ ۍ بلنـــــد من اسـت بھ یکتا معشوق عالــمـ 😌💕~|• ، ب خــدای مهربانم …♡~ کمی فکر کن …ツ تو بـــآ بـۍ حجابــۍ بھ چہ کســۍ بلــه می گویــۍ؟ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ╰❥⚠️🌱• بانو... حجابت رمز ورود به توست! رمز ورودت با آرایش غلیظ هک میشود با خنده های بلند هک میشود اصلا شیطان منتظر نشسته است که تورا هک کند! پس رمزگشایی از خویشتن را فقط به " همسرت" بسپار! او محرم ترین هکر دنیاست برای تو.... 🤗 🦋🦋🦋
• ° ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ میگفت :اشکالِ کار ما اینہ کهـ برایِ همه وقت می‌ذاریم، جز براے خدا . . ! نمازمون رو سریع می‌خونیم و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم🙄؛ «اما یادمون می‌ره اونی‌کہ بہ وقت‌ها برکت می‌ده،فقط خود خداست!🚶🏻‍♂'🤌🏻'» 🌱 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🦋✨ صبح اول وقت ، وارد مغازه شدم. بسم الله گفتم و نگاهی به چوب های کج و معوج تلنبار شده در گوشه ی مغازه انداختم. دست تنها بودم. کلی کار روی زمین مانده داشتم. برش و آماده کردن چوب ها وقت گیر بود. تو فکر بودم که رسید ، ۸-۹ سالش بود گفتم : - می تونی کمکم کنی ؟ - چه کمکی ؟ - برش بزنی ؟ - آره اندازه کن تا ببرمشون. - اندازه ها را خط می کشم ، تو دقیق رو خط کشی ها برش بزن. - باشه ، خیالت راحت ، می تونم. ته دلم قرص نبود. با رگه هایی از نگرانی ، اره و چوب های بی زبان را دادم دست احمد و از مغازه بیرون زدم. نزدیک ظهر برگشتم. چشمانم از خوشحالی برق می زد. باور نمی کردم برش هایی به آن تمیزی و دقیقی کار پسر بچه ای هشت ، نه ساله باشد. ✨🦋 💮 یادگاران ، جلد ١٩ ، کتاب شهید احمد کاظمی ، صفحه ی ٢ 💮 🌠 رفتند تا بمانند ، نماندند تا بمیرند ! 🌹🕊🍀🇮🇷 💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان شهدا﷽ کربلای خان‌طومان است کوتاه و غمگین درست مثل خان‌طومان همان لشکری که حاج قاسم در وصفشان گفت: "لشکر ۲۵ کربلای خان‌طومان همان لشکر خط‌شکن زمان دفاع مقدس است" شهدای خانطومان هنوز هم در آن خاک مفقودالاثر هستند، چشمشان اما به ماست که چگونه می‌توانیم مکتب حاج قاسم را حفظ کنیم و ادامه دهیم ...؟؟ 📷 تصویر مربوطه: "حاج قاسم در میان لشکر ۲۵ کربلای خان‌طومان، سوریه" 🦋🦋🦋 Ghasedake par par shodeh 🖤
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ سوی حرم کوچ می کنند و مهمان خواهر ارباب می شوند. درآسمان بال می گشایند و خود را فدای خواهر می کنند. بال می دهند، جان می دهند و سرانجام وصال نصیبشان می شود🕊 🍃دارم به زیبایشان می نگرم و بال های شکسته ام سنگینی می کند بر تن خسته ام. آه که چه درد بزرگی است دلت هوای داشته باشد و زمینگیر شده باشی. صدای ترک های دلم را می شنوم حال هم دل شکسته ام، هم بال شکسته. 🍃حسرت به دل، به پرستوی به رسیده می نگرم. قصه پرستو ها یکی است. نامش را می نگرم. قارلقی هم با بندگی آغاز کرد زندگی سراسر امتحان را و رو سفید شد با شهادت. گلچین شد و با نگاه خریدارانه خداوند عاقبت بخیر. کاش نگاهی کند به شکسته بالان پر از حسرت پرواز😔 ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۶ خرداد ۱۳۹۴ 🕊محل شهادت : سامرا 🥀مزار شهید : تهران، بهشت زهرا 🦋🦋🦋