eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6هزار ویدیو
99 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💠شجاعت شهید 💟مجید خیلی شجاع بود خیلی جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را می‌داد. نترس و بود... 💟مجید تو گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو نوکرت اومده ببین منو بخر، ⇜بزار بشم فدات ⇜بشم مثل مثل علی اکبرت ⇜عربا عربا بشم ⇜بزار مثل علی اصغرت جون بدم .. خوش به سعادتت😔 التماس دعای شهادت شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات ‍ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ قناری های آزاد از قفس پهنه ی پرواز می خواهد دلم ... دیگه با اِزه از همه مشتیاا همگی زیااد# یااحق لوتیاا Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
2 گفت _راستی همکلاسی‌هامون بیشتر با تو دوستن حالا بگو ببینم در مورد من چی می‌گن ؟ شونه‌ای بالا انداختم_ چیز خاصی نمی‌گن. با کلافگی گفت_ نشد دیگه دختر خوب باید راستشو بگی . کمی تعلل‌ کردم و بعد با کمی من من گفتم_ فقط می‌گن سنت خیلی بیشتر از ماست و دبیرستان قبلیت اخراجت کرده که به مدرسه ما اومدی. قهقه ای زد_ اینا چقد بدبختن! من خودم بیرون اومدم . با تعجب پرسیدم_ جدی می‌گی؟ چرا؟ _حال و احوالات اون دبیرستان با روحیه من سازگاری نداشت منم بیرون اومدم. سری تکون دادم و دیگه هیچی نگفتم. روزا می‌گذشتن و رفاقت من با عاطفه بیشتر می‌شد. دختر خوبی بود و منو مجذوب خودش کرده بود. به گفته خودش پدرش فوت شده بود ومادرش هم مریض احوال بود. خرج زندگیشون رو هم از طریق کمیته و این جور نهاد ها تامین می‌کردن . یه روز تو راه برگشت از مدرسه خیلی دپرس بود و چند باری می‌خواست چیزی بهم بگه اما انگار نمی‌تونست. در نهایت رو بهش گفت: عاطفه جان عزیزم چیزی می‌خوای بگی؟ اگه اتفاقی افتاده بهم بگو. پوفی کشید و جلوی پارکی که از کنارش رد می‌شدیم ایستاد گفت_ بیا بریم یه خورده بشینیم برات توضیح میدم. ادامه دارد. کپی حرام.
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ و چگونه از جان نگذرد آن کس که میداند جان، بهای دیدار است... ‌ ‌ را برای ظهورامام‌زمان و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به‌ خیر ختم می شود... ‌‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ یادداشت‌شهیدمحسن‌حججی: ‌‌ جنگ جنگ است! چه‌ سخت‌ باشد و چه نرم! عده ای را با جسمشان می کشند، و عده ای را با فرهنگشان.... هشت سال زدند و زدند و زدند... خواستند ریشه اسلام را بزنند، بیشتر رشد کرد... چندین سال است، از شاخ و برگ ها شروع کرده اند؛ کمر بسته اند کلِ درخت را بسوزانند؛ از جنگ نرم غافل نشوید... جنگ نرم، مرد می خواهد... ‌شاید گلوله و ترکشی نباشد، اما... طوری ذهنت را هدف گرفته اند، که حواست نباشد خوردی... "خواهرم، برادرم! خیلی حواست به سنگرت باشد..." ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ‌‌🕊 ‌‌ خون‌شهید، جاذبه‌ےخاڪ‌راخواهدشڪست؛ وظلمت‌را‌خواهد‌دَرید، ومعبرے‌ازنورخواهدگشود؛ وروحش‌را‌از‌آن،‌ بہ‌سفرے‌خواهد‌برد‌ ڪه‌براے پیمودن‌آن، هیچ‌راهے‌جز ‌وجود‌ندارد. ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اخوی می گفت؛ هدف نیست هدف‌ اینه که عَلمِ اسلام و اسم رو ببرید بالا حالا اگه وسط این راه بشید [فدایِ سرِ اسلام] 🕊 Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔻ڪاش خنثے ڪردنِ نفس را هم یادمان می‌دادید ... می‌گویند ⇩↯⇩ 《آنجا ڪه نفـــــس مغلــوب باشد عاشـــــق می‌شـــــوی عاشـــــق ڪه شـــدی می‌شوے》 🦋🦋🦋
🍀 هر که در حال خوردن غذا باشد و جانداری به او بنگرد و او را شریک غذای خود نکند به دردی بی درمان گرفتار می شود. [ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ ] 📚 تنبیه الخواطر ج۱، ص۴۷ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═
🎈پدر شهید روایت می‌کند: وقتی که مادرِ محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، «محمدحسین» بگذاریم. 🦋دو ماه و چندروز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرد و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید. 🎈محمدحسین حین جنگ تحمیلی بزرگ شد و در برخی از این اعزام‌ها، او که شاید چهارسال بیشتر نداشت، به بدرقه‌ی رزمنده‌ها می‌آمد و به شکل نمادین، اسلحه روی دوشش می‌انداخت. یکبار وقتی من جبهه بودم، محمدحسین همراه برادرِ بزرگش دنبال تشییع جنازه‌ی یک شهید رفته و سر از بهشت زهرا علیهاالسلام درآورده بودند! 🦋آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت و برایمان عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته است! عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دلِ این بچه جوانه زده بود . سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ....🎉🌸🌸🎉🌸🌸🎉 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔆*••°عاشقان ظهور °••*🔆 ••✾•• دست مقدس!‌ ۵ انگشت دست = ۵ تݩ‌ ۱۴ بندانگشت = ۱۴ معصوم‌ ‌با دستایۍ کہ براۍ حسیݩ (ع) ‌ سینہ میزنۍ و بہ حرمت‌ دو دست بریده‌ۍ ‌ حضرت اباالفضل‌ گناه نکݩ...‌ اقدام بہ گناه هم نکݩ!‌ هر چند بہ گناه ختم نشه... Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# قرائت من سوره: الاحزاب # القاری: الاستاد: عبدالباسط محمدعبدالصمد # شادی روح بی بی دوعالم حضرت فاطمه الزهرا( س) الفاتحه من الصلوات🌹 سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ڪہ آسمانیت مےڪند. و اگر بال خونیـن داشتہ باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد. دلــ‌ها را راهےڪربلاے جبــ‌هہ‌ها مےڪنیم و دست بر سینہ، 🌷زیارت "شــ‌هــــــداء"🌷 میخوانیم. 🌱 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🍃 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... کنید شاید فردا نباشم 💔 التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
شهید حجت علیپور هرروز به وقت فریضه ظهر بسم رب الشهدا🕊 🥀دل ڪه هوایی شود،پروازاست ڪه آسمانیت می ڪندواگربال خونیـن داشته باشی دیگرآسمــان، طعم ڪربلامی گیرد دلهاراراهی ڪربلای جبهه هامی کنیم ودست بر سینه،به زیارت "شهــــــداء" می رویم...🥀 بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 💐اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے، طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...💐 شهدارایادکنیدباذکرصلوات
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ‍ 🌹 ✅ شنیدم انجام ڪار خیر ، موجب مستجاب شدن دعا میشہ ..... 🌸 از خصوصیات اخلاقے آقا جواد این بود ڪہ زیاد بہ دیگران ڪمڪ مےڪردند ، فرقے هم نداشت ، هر جا و هر ڪسے ڪہ نیاز به ڪمڪ داشت ، حتـے توے مسافرت ....‌ 🌺 اتفاقا موقعیتش هم زیاد براشون پیش مےاومد و حتـے قبل از اینڪہ طرف ، ابراز نیاز ڪنہ ، ایشون بہ محض اینڪہ مےفهمیدند فلانےنیازمنده، بہ سراغشون مےرفتند . 🌸 مثلا دفعہ ے اولے ڪہ رفتہ بودیم سفر ڪربلا ، در شهر نجف فاصلہ ے هتل تا حرم امام علے علیه السلام زیاد بود ؛ بین مسافران همراه ما ، پیرزنے بودند ڪہ بہ سختے راه مےرفت ، آقا جواد بہ محض دیدنشون بہ یڪے از افرادے ڪہ چرخ دستے داشت ، پولے دادند ڪہ پیرزن را تا حرم برسونند .... 🔴👈 آقا جواد همیشہ مےگفتند از خدا مےخوام بہ واسطہ ے ڪمڪ بہ دیگران عاقبت بہ خیر بشم ..‌‌. دعاشون مستجاب شد چہ عاقبت بخیرے بهتر از🌷شهادت🌷 ✍ نقل از همسر شهید مدافع حرم ، شهید جواد محمدی 🍃🍃🍃
گوربابای مهسا امینی.mp3
4.62M
آهنگ به سفارش کانال همه باهم یک صدا گوربابای مهسا مهسا خواست بشه مشهور شیرجه شد راهی گور شعر و خوانش و آهنگسازی:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ گویند جواز کربلا دست رضاست❤️ شاهی که تجلی گه الطاف خداست❤️ جایی که برات کربلا می گیرند🕌 آنجا به یقین پنجره فولاد رضاست❤️ ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی ✨الامامِ التّقی النّقی ✨و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ ✨و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید ✨صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً ✨زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه ✨کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک َ خدایا🤲 🍃🌺زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان🌺🍃 ♡الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا♡ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 🦋🦋🦋
3 دنبالش رفتم و رو یکی از نیم‌کت‌ها نشستیم . گفتم_ الان حرف بزنم ببینم. چرا انقدر حالت گرفته‌ست گفت_ راستش من روم نمیشه چیزی بگم ستاره جان. پرسش‌گرانه سرمو تکون دادم: حرف بزن ببینم مشکلت چیه؟ کمی من من کرد_ گفتم که روم نمی‌شد بهت بگم ولی حالا خودت اصرار می‌کنی میگم پول لازمم. با خنده گفتم_ دیونه حالا گفتم چی شده! حالا چقدر می‌خوای؟ _ پنج میلیون لازم دارم تا سر ماه بهت پس میدم. با شنیدن این مبلغ زیاد هنگ کردم، بهم گفت: من که میگم ولش کن تو سیریش شدی، کارت بابا دستم بود و تو کارتم پول بود ولی اگر میدادم چه جوابی به بابام میدادم. ستاره مکث من رو که دید خودش رو مظلوم کرد و گفت، عزیزم خودت رو ناراحت نکن من اگر شانس داشتم بابام نمی مرد، این حرفش دلم رو از جا کند. به خودم گفتم پول رو بهش میدم، ان شاالله که بابا پیامهاش رو چک نمیکنه فوری میرم خونه و پیامش رو پاک میکنم. بعد از اونم خدا بزرگه لبخندی زدم و گفتم --حرفی نیست عزیزم برات واریز می کنم برای پس دادنش هم عجله نکن. لبخندی زد دستم رو با محبت گرفت و کمی فشرد_ تو چقدر مهربونی ستاره، با همه بچه های کلاس فرق داری. خندیدم و بغلش کردم . واااای که چقدر من ساده بودم که متوجه نمی شدم داره ازم سوءاستفاده میکنه. پول رو براش زدم و رفتم خونه ولی بر عکس تصور من بابام پیام بر داشت پول رو دیده بود و عصبی به نظر میرسید. مامانم سعی داشت چیزی رو بهم بفهمونه و همونطور که نگاهم به مادرم بود. بابام با لحن جدی گفت_ ستاره پنج میلیون انتقالی رو بدون هماهنگی با من برای چی بر داشتی! ادامه دارد. کپی حرام‌.
3 دنبالش رفتم و رو یکی از نیم‌کت‌ها نشستیم . گفتم_ الان حرف بزنم ببینم. چرا انقدر حالت گرفته‌ست گفت_ راستش من روم نمیشه چیزی بگم ستاره جان. پرسش‌گرانه سرمو تکون دادم: حرف بزن ببینم مشکلت چیه؟ کمی من من کرد_ گفتم که روم نمی‌شد بهت بگم ولی حالا خودت اصرار می‌کنی میگم پول لازمم. با خنده گفتم_ دیونه حالا گفتم چی شده! حالا چقدر می‌خوای؟ _ پنج میلیون لازم دارم تا سر ماه بهت پس میدم. با شنیدن این مبلغ زیاد هنگ کردم، بهم گفت: من که میگم ولش کن تو سیریش شدی، کارت بابا دستم بود و تو کارتم پول بود ولی اگر میدادم چه جوابی به بابام میدادم. ستاره مکث من رو که دید خودش رو مظلوم کرد و گفت، عزیزم خودت رو ناراحت نکن من اگر شانس داشتم بابام نمی مرد، این حرفش دلم رو از جا کند. به خودم گفتم پول رو بهش میدم، ان شاالله که بابا پیامهاش رو چک نمیکنه فوری میرم خونه و پیامش رو پاک میکنم. بعد از اونم خدا بزرگه لبخندی زدم و گفتم --حرفی نیست عزیزم برات واریز می کنم برای پس دادنش هم عجله نکن. لبخندی زد دستم رو با محبت گرفت و کمی فشرد_ تو چقدر مهربونی ستاره، با همه بچه های کلاس فرق داری. خندیدم و بغلش کردم . واااای که چقدر من ساده بودم که متوجه نمی شدم داره ازم سوءاستفاده میکنه. پول رو براش زدم و رفتم خونه ولی بر عکس تصور من بابام پیام بر داشت پول رو دیده بود و عصبی به نظر میرسید. مامانم سعی داشت چیزی رو بهم بفهمونه و همونطور که نگاهم به مادرم بود. بابام با لحن جدی گفت_ ستاره پنج میلیون انتقالی رو بدون هماهنگی با من برای چی بر داشتی! ادامه دارد. کپی حرام‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 🔹 محمد حسین همیشه با یک شاخه گل می آمد منزل روایتی از سبک زندگی عاشقانه 🌷شهید محمدحسین مرادی 🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 ⤴️ سبک زندگی شهـــ🌷ـــدا 🌷شهید محمد حسین مرادی🌷 🖤🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍو عجل فرجهم روزتون__شهدایی 🖤🥀🖤
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ -میگفت‌‌.. خواهران‌عزيز،مانندزينب‌زندگی‌كنيد،‌حجاب‌ شماازخون‌سرخ‌من‌مهم‌تراست، شمشيری‌است‌وبه‌چشم‌منافقان‌ميخورد..🧕🌱 • 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 🔹فرازی از وصیتنامه شهید مدافع‌حرم محمد مرادی🌷 مکتب ما مکتب حسین است، ما فرزندان عاشوراییم و فریاد آزادی‌خواهی را سر می‌دهیم و هرجا مظلومی به کمک ما احتیاج داشت .... 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دو تن از ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر خراسان جنوبی در عملیات مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر به شهادت رسیدند 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
4 خدایا چه جوابی به بابام می‌دادم. گفتم بهش بگم که به یکی از دوستام قرض دادم اما حتما عصبی می‌شه و بعدشم پیگیر می‌شه که‌دوستت کیه. و اگر بیاد مدرسه و ببینه من با یه دختر به ظاهر جلف دوست هستم حتما باهام بر خورد بدی میکنه. داشتم همینطور فکر می‌کردم که مامانم به دادم رسید و گفت_ من که مصطفی جان عصبانی نشو من که بهت می‌گم با من هماهنگ کرده. برای ثبت نام کلاس خصوصی می‌خواسته. بابام عصبی رو به مامان گفت_ هزار دفعه گفتم بذار خودش توضیح بده دارم از اون میپرسم نه از تو. این دخالتهای بی جای تو و همکاری کردن با ... و لا پوشونی کردن کارهاش فقط کمکش میکنی که به اشتباهات ادامه بده. فقط وااای به حال تو و این دختر که اگر دوروغ بگید، این دفعه با دفعه های قبل فرق میکنه، من ته این قضیه رو در میارم. بعدم دستش رو دراز کرد سمت من، قبض آموزشگاه رو بده به من ببینم چه کلاسی و کجا ثبت نام کردی. نمایشی یه خورده کیفم رو گشتم و با تته پته گفتم ببخشید تو آموزشگاه جا گذاشتم، بابام پوز خندی بهم زد و با ناراحتی راهی اتاقش شد. با چشم گریون رفتنش رو دنبال می‌کردم که متوجه شدم مامانم کنارم ایستاده و آهسته گفت_ راستشو بگو ببینم چیکار کردی با اون پول؟ واقعیت رو به مامانم گفت_ دوستم لازم داشت بهش قرض دادم تا سر ماه پس میده . ابرویی بالا انداخت_ کدوم دوستت؟ _ عاطفه، یک ماهی می‌شه که اومده مدرسمون هنوز ندیدینش... ادامه دارد . کپی حرام.