eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
94 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتماد به نفس انجام هیچ کاری رو ندارم! | ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄ ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄ ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ یڪ چفّیہ چند تڪہ استخوان آوردہ‌اند تحفہ‌ای از قد و بالای یلان آوردہ‌اند... همه عالم یک طرف یک موی زینب یک طرف آن بار سنگین‌تر بود آن طرف که موی زینب است.... 🌹به مناسبت بازگشت پیکر‌ شهید مدافع‌حرم مرتضی کریمی پس از ۶سال از سوریه! 💫الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🤍💫وَآلِ مُحَمَّدٍ ❤️💫وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🤍💫وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🕊🌹🕊 💥💥💥 << >> 💥💥💥 ✅ «توبه» یکی از مهم ترین ابزار ما شیعیان زمان غیبت برای رسیدن به مقام سربازی امام زمان ( عج ) است. 🚫نا امیدی از رحمت خدا=کفر به خدا ✅ببین خدا چقد مهربونه که نا امید شدن از رحمتش را گناه کبیره و ممنوع اعلام کرده! قرآن کریم: «إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» یوسف/۸۷ ⏪پس توبه کنیم و نگیم من گناهام خیلی زیاده و نمی تونم جزو یاران اقا شوم!!✅✅ ⏪از رحمت خدا نا امید نشیم، ⏪خدا ارحم الراحمین هست و اگر توبه کنیم همه گناهان ما رو میبخشه!😊 ☝️همین الان به خاطر تمام گناهان و کوتاهی هایمان در حق ولی امرمان توبه کنیم و برویم زیر پرچم مولایمان آقا صاحب الزمان (عج)!! 😭مهدی جان (عج)! 😭بسوی درگهت با توبه رو آورده ام؛✋دستم را بگیر! 🌿🧡 هر بار چیزی گم می‌کنم مادرم می‌گوید: چند صلوات هدیه کن به محضر حضرت نرجس خاتونﷺ، ان‌شاءالله پیدا می‌شود🎈 خانوم جان مولایمان را پسرتان را صاحب الزمان را گم کرده‌ام💔 چند صلوات بفرستم تا پیدا شوند؟!😞 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ سالگرد تولد شهید مصطفی صدرزاده 🌱 از داییِ مصطفی خواهش کردیم تا او را در هتل المپیک استخدام کنند. دایی اش مدیرعامل آنجا بود و گفته بود ایشان در اتاق مانیتورینگ مشغول به کار شود اما بعد از مدتی بیرون آمد. به او گفتم: باباجان دردسر می خوای بکشی؟ برای چه نماندی؟ هم کار می‌کردی و هم می‌توانستی درست را بخوانی. گفت: چون دایی مدیرعامل بود من را به اتاق مانیتورینگ بردند در حالی که نیروهای آن‌جا هشت سال زحمت کشیده بودند تا به اتاق مانیتورینگ بروند. باید یک نفر را بیرون می کردند تا من به جای او بنشینم این خارج از جوانمردی بود. اگر هم مثل بقیه نگهبانی می‌دادم در حق دایی نامردی کرده بودم چون مردم می‌گفتند نگاه کن به بچه خواهرش رحم نکرده و او را در سرما و گرما جلوی در گذاشته است برای همین بهتر بود از آنجا بروم. تولدت تو آسمونا مبارک قهرمان 🌻 تاریخ تولد: ۶۵/۶/۱۹ 🌹 شهید_مصطفی_صدرزاده🕊 ..🎉🌸🎉 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ‍ 🎞 💢حفـظ بیـت المــال خــودش جهــاد است... 🌺 این آیه مرحم دلِ پدر و مادر شهید اصغر الیاسی باشد ان شاءالله 🌺 سوره مبارکه انفال آیه 28 وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ و بدانيد كه اموال و فرزندانتان آزمايشى (براى شما) هستند و البتّه نزد خداوند (براى كسانى كه از عهده ى آزمايش برآيند)، پاداشى بزرگ است. ...🕊🌸 : ۹۷/۶/۱۸ 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
کانال امام حسین (ع) - @karbalaaz.mp3
6M
▪️نامت سکینه باشد و محنت زدای ما گریان بود برای غمت دیده‌های ما ما غرق غفلت ایم و اسیران «غیبت» ایم ای غرق در خدا ، تو دعا کن برای ما 〽️ سخن آوا "شاهدُخت" به مناسبت شهادت حضرت سکینه(س) 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
ساسان ناراحت از حرفهای بابا سرش رو انداخت پایین و ساکت شد به خودم گفتم: من با این بچه گیم دارم حرف‌های بابام رو درک می‌کنم نمی‌دونم چرا ساسان نمی‌خواد قبول کنم از طرفی مگه اکرم شرایطش رو پذیرفته. خیلی دلم می‌خواد ببینم چی بهش گفته آخه اون دختری که تو خیابونها ول گرد بوده با اون سگش. چه جوری شده که قبول کرده بیاد توی خط خدا و قرآن و اهل بیت. نکنه از سر ناچاری و بی‌پناهی باشه بیچاره ساسان داداشم خیلی خوبه حقش نیست که فریب بخوره ای کاش آدرس اکرم رو به من می‌داد تا خودم براش تحقیق کنم ببینم این دختره راست میگه یا کلک تو کارشِ. ساسان از اونایی که میگن عاشق کور میشه شده واقعیت رو نمی‌بینه بابا رو کرد به مامانم _خانوم نمی‌خوای به ما ناهار بدی مامان که همه هوش و حواسش پیش ساسان بود که بفهمه این دختر کیه و شک ندارم که می‌خواد بدونه چه شکلیه یه لبخند زورکی به لباش نشست و در جواب بابا گفت: _چشم الان میارم بابا رو کرد به من _پاشو به مادرت کمک کن از جا بلند شدم و اومدم آشپزخونه مامانم زیر لب زمزمه کرد _این دختره که ساسان گفت همون خبری بود که می‌خواستی بدی دیگه درسته؟ آهسته جواب دادم _آره _تو دیدیش می‌شناسیش _آره من اول تو پارک دیدمش و به ساسان معرفیش کردم تیز برگشت سمت من گره‌ای توی ابروهاش انداخت _تو معرفیش کردی؟ _آره مامان _الان نمی‌تونم بعداً به سر فرصت می‌شینی برام توضیح میدی که چی شده ابرو انداختم بالا _نوچ‌ نمی‌تونم بگم شاید ساسان ناراحت شه مامانم با چهره درم و غضب آلوده رو کرد به من... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
_یعنی ماهان کتکی بهت بزنم که به عمرت نخورده باشی تا یاد بگیری اگه قراره حرفی رو نزنی، از اول نگی _مامان چرا اینجوری می‌کنی می‌زنم می‌زنم راه انداختی منو ضعیف پیدا کردی یا مظلوم _اگه ضعیف بودن و مظلوم بودن یعنی اینکه روی مغز و اعصاب من راه بری آره من توی ضعیف مظلوم رو می‌کُشم دلم برای مامانم که داره جز ولا میزنه سوخت _حالا تو نمی‌خواد انقدر حرص و جوش بخوری شاید ساسان خودش همه چی رو برات تعریف کنه با حرص جواب داد _اگه ساسان تعریف کنه که هیچی اگه ساسان نگه من اون زبونت رو از حلقومت می‌کشم بیرون صدای بابام بلند شد خانم چیکار داری می‌کنی بردار این سفره رو بیار دلم از گشنگی ضعف رفت مامانم رو کرد به بابا چشم الان میارم با غیض سفره رو زد تو سینه من _برو پهنش کن سفره رو آوردم توی حال پهن کردم مامانم وسایل رو چید روی اُپن منم دونه دونه آوردم گذاشتم توی سفره بابا رو کرد به ساسان _بیا جلو ساسان دلخور ابرو داد بالا _من میل ندارم بابا نفس عمیقه کشید _خوشت میاد جو خونه رو به هم بریزی ساسان نگاش رو داد به بابا _چه جوی، خب بابا میل ندارم بابا نفس عمیقی کشید _نیا جلو میل نداشته باش ولی بدون هر چقدرم ادا و اطفار در بیاری تا نری سر کار من زیر بار زن گرفتن تو نمیرم ساسان سری تکون داد و اومد نشست سر سفره مامانم کفگیرو برداشت و دو تا کفگیر استانبولی ریخت توی بشقاب با یه ظرف سالاد گذاشت جلوی ساسان و با لحن مهربونی بهش گفت _این غذای مورد علاقه تو و ماهانه من بعد از اینکه چند روز نبودید برات درست کردم بخور مادر نوش جونت زیر لب زمزمه کردم... ادامه درد... کپی حرام⛔️
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💔 خواهر برای برادر شهیدش به مناسبت برادرش... ❈ برادرم بارها مینشینم و میگویم ڪاش🍁 میشد دقیقه ای فقط تو را ببینم و بگویم دلم در هوای تو دارد پرپر میزند،یادم نبود! خدا عاشقت شد خدا تو را خرید همان طور ڪه خودت در وصیتنامه ات💌 گفتی: خون بهای تو را خدا میدهد ❈ داداشم وقت هایی ڪه 🥀دلم میگیرد عڪس هایت را مرور میڪنم اما جنس دلتنگی🍂 برای تو ای عزیز برادر فرق دارد دلتنگی برایت جوریست ڪه تمام👌ڪلمات دربرابرش عاجزند و جان را میسوزاند... ___🌸🍃 🌹🕊🌹🕊🌹 🌸به مناسبت سالروز 🎁 🔷تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۳ 🔷تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴ 🔷محل شهادت : سوریه، حلب 🔷مزار شهید : محمود آباد 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ❇️ 🟡شهید مدافع‌حرم حسن تمیمی 💚خیلی از غیبت و بدگویی بدش میومد؛ وقتی غیبت می‌شنید، فضا رو با شوخی‌کردن یا تغییردادن موضوع عوض می‌کرد یا حتی همان لحظه، اون مکان رو ترک می‌کرد. 💛عاشق ولایت فقیه بود و از هشت سالگی عضو بسیج محله بود؛ همیشه در مراسم‌های مساجد شرکت می‌کرد؛حسن بزرگ‌شده‌ی مسجد و حسینیه‌ها بود؛ عاشق اهل‌بیت که همیشه برای خدمت به اهل بیت در همه‌جا حضور داشت. 💚 اینقدر عاشق امام حسین علیه‌السلام بود که هرسال در ماه محرم، خیمه‌های نمایش برای دهه محرم رو تا خود صبح تو حسینیه می‌دوخت. 🎂 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎈اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎈 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ❇️ 🟢شهید مدافع‌حرم غلامحسن دهقان آزاد 🎙راوے: فرزند شهید پدرم بسیار اهل عبادت بود📿 از دوره جـــوانی👱‍♂ ۳ماهِ رجب‌، شعبان‌ و رمضــــان💚 روزه می‌گرفت و اهل نماز شب بود🕊 و بــــه هیــــچ وجه ترکَــــش نمی‌کرد🤞 او خیلــــی به نمازِ📿 اول وقت اهمیت می‌داد🚨 نزدیک اذان که می‌شد🔊 وقتـــی بیــــرون بـــود🛣 تمام دغدغــــه‌اش این بود💔 که جــــایی یا مسجــــدی🕌 پیدا کنه و نمازشو اول وقت بخونه⏰ و این عادتش رو حتی⚠️ توی خریــــدهای خانــــوادگی🛍 مسافرتها و بقیه‌جاها نیز ترک نمی‌کرد💜 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎉اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎉 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
خانزاده پاسدار مدافع حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها در تاریخ 29/9/94 توسط ✍😔 تکفیری در سوریه به شهادت رسید و به لاله های پیوست. ✍شهید اسماعیل خانزاده در زنگی کلا شهرستان متولد شد و در# سن31سالگی ماه همزمان با یازدهمین اختر تابناک امامت ✍😔 در منطقه سوریه در درگیری با اشرار به شهادت رسید ✍ و از این شهید گرانقدر یک ساله به نام نرگس به یادگار مانده است این عزیز شهید مدافع حرم شهرستان بود. ✍😔پیش از این شهید مدافع حرم از به دست تروریست‌های تکفیری داعش در سوریه به رسیده بودند. شهید اسماعیل خانزاده افتخاری آستانه‌ی مقدسه‌ی علیه السلام بود. ✍این#در۱۲کیلومترى آمل و در روستاى قرار دارد. این ی مبارکه از شاخص ترین و پر زائرترین گاه های ایران به شمار می رود. سالروزتولد شهیداسماعیل خانزاده 🦋🦋🦋•🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ نام : احمد نام خانوادگی : غلامی نام پــــدر : محمدصادق تاریخ تولد : ۱۳۳۰/۰۶/۰۱ - شهرری🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار درجه : سرتیپ ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۶/۱۹ - حلب🇸🇾 مزار : تهران، بهشت‌زهرا علیهاالسلام کتاب : «روایت ناتمام احمد غلامی» توضیحات : جانشین لشکر ۱۰ سیدالشهداء در دوران دفاع مقدس ، فرمانده تیپ ۱۱۰ خاتم‌الانبیاءﷺ ، بازنشسته سپاه پاسداران ، یکی از معاونین عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران ......🕊🌸 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📌بازگشت در ششم محرم آخرین تماس فرهاد گفت نگران نباش مادر که ششم محرم برمی‌گردم و همان ششم محرم هم بازگشت و افتخار می‌کنم که پسرم در این راه و به خاطر حضرت زینب (س) شهید شده است. راوی؛ مادر شهیـد 🍂🌺🍂🌺🍂 📌یاور یخی مدافعان حرم شهید طالبی در جبهه مقاومت چندین کیلومتر طی می‌کرد و آب‌خنک برای رزمندگان مدافع حرم تهیه می‌کرد. مدافعان حرم به شهید طالبی می‌گفتند یاور یخی که نمی‌گذاشت رزمندگان تشنه باشند و کم‌تر دیدیم خودش روزها آب بخورد. شهید طالبی در معرفی خودش می‌گفت من ایرانی‌ام و انتخاب‌شده حضرت زینب(س) هستم. راوی: همرزم شهید 🌷 :۱۳۷۲/۳/۱ :۱۳۹۷/۶/۱۸ محل‌مزار:گلزارشهدای‌‌روستای‌ دهنوبخش‌فاضلی‌چاهورز 🌷🕊🌷🕊🌷 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید☝️🏻 🍃🌹 🌹🍃 ⁦✍️⁩...وقتی کار فرهنگی را شروع می کنیم ، با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. 🌹✨وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید. 🌹✨پس مراقب باشید وقتی به اوج رسیدید شیطان ضربه ی نهایی اش را بهت نزند ، که چیزی جز پشیمانی و ناراحتی برات ، به ارمغان نمی گذارد. مدافع حرم ...🌿🌸🌺🌸🌿 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
_خدا شانس بده به ما اخم می‌کنه به داداشمون می‌خنده و براش عذا میکشه فکر کنم بابا صدای من رو شنید چون بشقاب من رو برداشت رو کرد به من لبخندی زد _خودم برای پسر کوچیکم غذا می‌کشم بشقاب من رو پر استانبولی کرد و با یه ظرف سالاد گذاشت جلوم و بعد رو کرد به سمت اتاق سارا _سارا جان بابا پاشو بیا ناهار بخور در اتاق باز شد و سارا با یه خروار اخم اومد سر سفره تو دلم گفتم یا حضرت اباالفضل من رو از شر خواهرم سارا در امان بدار برای اینکه سارا بهم گیر نده سرم رو انداختم پایین و شروع کردم به غذا خوردن استانبولی‌های مامانم حرف نداره خیلی خوشمزه است مخصوصاً اگر سالاد کنارش باشه غذا رو خوردیم سفره رو جمع کردیم بابا بلند شد ایستاد رو کرد به مامانم من کار دارم باید زود برم برای شب چیزی لازم داری بخرم مامانم سرشو انداخت بالا نه خیلی ممنون هیچی لازم نداریم همچین که بابا در اتاق رو بست مامانم رو کرد به ساسان خب عزیزم بگو ببینم این دختره کیه ماهان میگه که دیدش دلم حری ریخت گفتم الان دوباره ساسان باهام دعوا می‌کنه اما خدا را شکر به من چیزی نگفت رو به مامانم جواب داد آره اول ماهان دیدش به من گفت این دختره تو پارک نشسته کسی رو نداره منم دلم براش سوخت گفتم ببرمش بیرون هم یه شام بهش بدم هم ببینم زندگیش چه جوریه، طفلی خیلی زندگیش داغونه یه مسئله‌ای پیش اومده که مجبور شده خونوادش رو ترک کنه بیاد تهران بعد یه شرایطی پیش اومد که رفت بهزیستی و من چون خیلی بهش علاقه داشتم می‌خواستم جاش بهتر باشه عرشیا رو که می‌شناسی؟ مامانم جواب داد آره می‌شناسمش... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
▪️🍃🌹🍃▪️ ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃▪️ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃▪️ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ ▪️🍃🌹🍃▪️
♦️سالروز شهادت احمد شاه مسعود احمد شاه مسعود ملقب به شیر دره پنجشیر از فرماندهان افغانستان بود که سال‌ها با نیروهای ارتش شوروی سابق که اقدام به اشغال افغانستان کرده بودند مبارزه کرد و پس از آن نیز در جنگ داخلی افغانستان حضور فعالی داشت. وی در 11 شهریور 1332 مصادف با 2 سپتامبر 1953 در ولایت پنجشیر متولد شد. پدر وی دگروال دوست محمد یکی از افسران ارتش در زمان محمد ظاهر شاه بود. وی به‌واسطه شغل پدر دوران کودکی و نوجوانی خود را در نقاط مختلفی از کشور سپری کرد. احمد شاه مسعود برای حفظ دره استراتژیک پنجشیر مدت نه سال از 1359 تا 1367 با نیروهای ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان دست به مبارزه زد. فرمانده احمد شاه مسعود، پس از سالها مقاومت در برابر اشغال کشورش توسط ارتش شوروی سابق و جنگ با گروه طالبان ، در روز 18 شهریور ماه 1380 برابر 9 سپتامبر سال 2001 میلادی، بر اثر انفجار انتحاری دو مرد عرب که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، کشته شد. 🌹تصویر کمتر دیده شده از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار «احمد شاه مسعود» معروف به «شیر دره پنج شیر» افغانستان - 1993 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🟣شهید مدافع‌حرم فرهاد خوشه بر ♨️حَــــقٌّ مَعْلُــــوم 💜فرهاد زندگی ساده‌ای داشت و عادت داشت تمام اعمال مستحبّی خود را دور از چشم دیگران انجام دهد. از ریا بیزار بود و عزمی بسیار راسخ و ایمان قوی و استواری داشت. ❣یک روز به من گفت: «منم دختر دارَمااا» فرهاد خیلی دختر دوست داشت، آن موقع پسرش، محمد سنّ زیادی نداشت. گفتم: «چطور؟! یعنی چی دختر داری؟» برگه‌ای از جیبش بیرون آورد؛ دختری را که از لحاظ مالی نیاز به پوشش داشت، از طریق کمیته‌ی امداد تحت پوشش قرار داده بود و هر ماه حتی اگر در امور مالی خانواده خود به مشکل برمی‌خورد، به هر شکل ممکن مبلغی را برای کمک به حسابش واریز می‌کرد. 💜فرهاد به من می‌گفت: «آدم باید از حقوقی که می‌گیره، یه مقداریش رو هم برای کسانی که نیاز دارند، کنار بذاره! اینا حقّ اونهاست». شهید خوشه‌بر مصداق آیه «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ» بود. 🎁 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💕اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💕 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
📨 🔴شهید مدافع‌حرم محمدحسین مرادی 🔷به یاد شهید بهشتی 🎈پدر شهید روایت می‌کند: وقتی که مادرِ محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، «محمدحسین» بگذاریم. 🦋دو ماه و چندروز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرد و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید. 🎈محمدحسین حین جنگ تحمیلی بزرگ شد و در برخی از این اعزام‌ها، او که شاید چهارسال بیشتر نداشت، به بدرقه‌ی رزمنده‌ها می‌آمد و به شکل نمادین، اسلحه روی دوشش می‌انداخت. یکبار وقتی من جبهه بودم، محمدحسین همراه برادرِ بزرگش دنبال تشییع جنازه‌ی یک شهید رفته و سر از بهشت زهرا علیهاالسلام درآورده بودند! 🦋آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت و برایمان عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته است! عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دلِ این بچه جوانه زده بود. 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎊اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎊 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ منافقين روز 20 شهريور 1360 شهید آیت الله اسدالله مدني امام جمعه تبریز را مانند جدش ـ حضرت علي بن ابيطالب ـ در محراب به شهادت رساندند. مدنی و انقلاب 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
❇️ 🔴سرلشکر شهید ♻️نوکر اهل‌بیت علیهم‌السلام 🌹دوست شهید نقل می‌کند: سردار حجازی به شدت محبّ حضرت زهرا علیهاالسلام بود و هر سال مراسم روضه برگزار می‌کرد. با اینکه در تهران در منزل سازمانی سکونت داشت اما عشق و علاقه او به حضرت زهرا، جمعیّت زیادی را به خانه او می‌کشاند؛ تا حدّی که داخل جا نبود و مردم بیرون می‌نشستند. زمانی هم که در سفر بود، در ایام فاطمیّه به اصفهان می‌آمد، مراسمی می‌گرفت و بازمی‌گشت. 💚در ایام محرّم نیز مقیّد بود در منزل پدری‌اش روضه بگیرد و این روضه‌ها نیز مفصّل بود و شاهد بودم افرادی از مسیرهای دور در آنجا شرکت می‌کردند و حتی حجت‌الاسلام فرحزاد در این سال‌ها خود را به این روضه می‌رساند. به یاد دارم زمانی که به منزلش می‌رفتیم و هنگام نماز جلو می‌ایستاد، تا چه حد خلوص داشت و اذکاری می‌گفت که هنوز در وجودم تلنگر می‌زند. 🌹وقتی که به روضه می‌رفت، همیشه دَم در می‌نشست و یا مشغول کمک بود. سردار حجازی را در خانواده‌اش، به‌عنوان گلِ سرسبد و انسانی که ذوب در دین، خدمت و اعتقادات است، می‌شناختند. سید محمد همیشه مشکل‌گشا بود. 🌹 رویاد کنیم... 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بردمش پیش مادربزرگ عرشیا تو کرج بهش گفتم پیش این حاج خانم بمون تا من خونوادم رو راضی کنم و تو رو عقدت کنم به هم محرم بشیم تا من برم دنبال کار بگردم و با سند ازدواجمون دنبال وام برم برنامه عروسیمون رو ردیف کنم که بابا میگه نه الا و بلا اول سه ماه باید بری سر کار من می‌خوام هر طور شده اول اکرم رو از اون خونه بیارم تو خونه خودمون پیش ما باشه تا یواش یواش کار من جور شه هرچی از صحبت‌های ساسان گذشت از اون لبخند و نشاط مامانم کم شد تا جایی که شبیه به کسانی که غم باد گرفتن شد مامانم نگاه تاسف آوری به ساسان انداخت _می‌خوای با دختر فراری ازدواج کنی؟ دختری که معلوم نیست تو پارک چی می‌خواسته قبل از اینکه تو ببریش خونه مادر بزرگ عرشیا شبها کجا می‌خوابیده _ببین مامان اکرم ذاتش خوبه چون وقتی من براش خونه پیدا کردم دیگه تو خیابون پرسه نزد الانم رفتم بهش گفتم با من می‌خوای ازدواج کنی باید چادری شی باید نماز بخونی احکام اسلام م رو مو به مو یاد بگیری و عمل کنی همه رو به من گفته باشه پس دیگه دست دست کردن برای چی؟ مامانم مات زده خیره شد به ساسان بعد از چند لحظه محکم زد رو پشت دستش _خاک عالم بر سر من به فامیل بگم چی بگم بابای این دختره کیه مادر این دختره کیه خونه این دختر کجاست؟ صداش رو برد بالا _چیکار داری می‌کنی ساسان چرا آبروی ما رو می‌بری چرا می‌خوای شهره شهرمون کنی _مامان شهره شهر کدومه قرار نیست که تاریخچه زندگی زن آینده من رو همه بدونن مامانم عصبی سرش و انداخت بالا... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌻 💐قبل از ازدواج با همسرش شرط کرده بود که یازده ماه از سال مال شماست و یک ماه اسفند مال شهداست.حتی سال اول ازدواج هم سال تحویل گیلان نبود. هرسال به عنوان راوی به مناطق راهیان نور اعزام می شد و بعد از ازدواج هم هر سال با خانواده با پراید قدیمی اش راهی می شد.با اینکه سنش به جنگ نمی رسید اما مطالعات خوبی داشت و بر همه جزئیات مناطق و عملیاتها مسلط بود و خیلی خوب رشادتهای شهدا را روایتگری می کرد.عاقبت هم در نهم اسفندماه ۹۳ به وصال یاران شهیدش رسید.در آخرین تماسش به همسرش قول داده بود که خودم را برای راهیان نور خواهم رساند اما این بار خودش تنهایی مسافر نور بود. 🌷شهادت ... پایان نیست آغـــــاز است تولـ🎂ــدی دیگر است در جهانی فراتر از آنڪه عقل زمینی بہ ساحت قدس آن راه یابد 🌷 🕊 🌻🎀💖🍰 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷