~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
در آخرین سفر محمد به #کردستان، برای بدرقه تا نزدیکی ماشین رفتم. وقتی میخواستم او را ببوسم و خداحافظی کنم، با حجب و حیای خاصی سرش را پایین انداخته بود.
این کار او مایه تعجب من شد ولی چیزی نگفتم. در کردستان به یکی از دوستانش گفته بود وقتی مادرم میخواست مرا ببوسد، به صورت مادرم نگاه نکردم. میترسیدم محبت فرزند و مادر مانع از رفتنم شود و از راه خدا باز بمانم، چرا که این بار حتماً #شهید خواهم شد...
#شهید_محمدرضا_افیونی♥️🕊
@moshleb1394🌸🍬
~🕊
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
در طول یک ماه و نیمی که از عقدشان گذشته بود،
اغلب وقت هایی که به دیدار نامزدش میآمد
برای او گل میخرید.
اواسط فروردین ۱۳۹۵، یک روز به او گفتم: «این گل ها گران است! به فکر زندگیتان باشید، پول ها را باید جای دیگری خرج کنید. این گل ها بعد از چند روز خشک میشوند...»
جواب داد: «ارزشش را دارد که یک لبخند
بر چهره همسرم ببینم...»
✍🏻روای: مادر همسر شهید
#شهید_عباس_دانشگر♥️🕊
@moshleb1394
شهید مدافع حرم: موسی جمشیدیان🌹دوست
داشت هرکاری که انجام میدهد برای رضای خدا
انجام دهد وقتی کسی می گفت: فلان کار ثواب
دارد، انجام بده، در جوابش با متانت
همیشگیاش می گفت: خوب است که کارها را نه فقط به خاطر ثواب اش،به خاطر خدا و برای رضای خدا انجام دهیم.
❤️@moshleb1394