کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز
تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز
#شهادت_امام_کاظم
..🖤🥀..
☑️#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 شهید حمید سیاهکالی مرادی
هر وقت از سوریه تماس میگرفتن ☎️، میخندیدن و میگفتن: از تمام وسایلی که برام گذاشتین فقط قران به کارم میاد 🌊
قران مدام تو جیبش بود و میخوند. شبِ رفتنشم یه قرانِ جیبی با معنی براش گذاشتم چون عادت داشت قران رو با معنی بخونه
☑️#معرفی_کتاب
📚 یادت باشد
کتابی است که می شود ساعت ها با آن خندید و روزها با آن اشک 💦 ریخت
کتاب را که ورق میزنی انگار شهدا برایت تصویر می شوند 🥺 و تازه میفهمی آنهایی که فدایی حضرت زینب (س) شدند، چه قدر شبیه هم هستند.
#اللهم_ارزقنا_شهادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره همسر شهید وحید زمانی نیا محافظ شهید سلیمانی از ایشان
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
گمنامی فقط برایِ
شهرت پرستان، دردآور است
وگرنه همهیِ اجرها در گمنامی است..!
#شهیدسیدمرتضیآوینی
🇮🇷 @shahidmedadian
🔴 سفارش #امام_کاظم کاظم برای دوران غیبت
🔵 هنگامی که پنجمین فرزند وصی هفتم از دیدگان ناپدید شود، به خدا پناه ببرید به خدا پناه ببرید در مورد دین خود که هرگز کسی آن را از شما نگیرد. بیتردید برای صاحب این امر غیبتی خواهد بود که بیشتر معتقدین به آن، از اعتقاد خود برمیگردند.
📚 الغيبة نعماني ص ۱۵۴
🌕 برای نجات از هلاکت و طریق سلامت دین در عصر غیبت احساس خطر و ایمان به آخرت لازم است. تا احساس خطر و باور به هلاکت نباشد پناه بردن معنا ندارد و چه زیبا پدر بزرگوار امام کاظم رئیس مذهب به ما دعای غریق را سفارش کرد برای حفظ ایمان و اعتقاد در آخرالزمان :
🔺 زماني ميرسد که امام هدايتگر ونشانه آشکاري نباشد ازحيرت وسرگرداني آن دوره کسي نجات پيدا نميکند مگر کسي که به خواندن دعاي غريق مداومت کند:
🔴 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
📚 کمال الدین جلد ۲ ص ۳۵۱
#امام_زمان
#شهید_در_کلام_شهید
#سال_روز_شهادت
#خاطره_ناب
💠بی بی گفت: ما پیروزیم💠
🌷خاطره شهید سلیمانی از شهید
محمدحسین یوسف الهی :
🔵یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم...
من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم:
چندتا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آن طور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟
گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سختتر است. موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکه کلام همیشگیاش گفت:
حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
میدانستم که او بیحساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان و اطمینان دارد.گفتم:
یعنی چه از کجا میگویی؟
گفت: بالاخره خبر دارم.
گفتم: خب از کجا خبر داری؟
گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم.
پرسیدم: کی به تو گفت؟
جواب داد: حضرت زینب(س).
دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟
با خنده جواب داد: تو چهکار داری. فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروز خواهید شد و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم...
✅ @rafiq_shahidam96
#شهید_شناسی
🌷آشنایی با سردار شهید
محمدحسین یوسف الهی
✅ 🇮🇷 @shahidmedadian
[علقمه،یادمان شهدای غواص]
جایی که هر چی بگی ،نسیم ِ اون حوالی تموم حرفاتو میبره در گوشِ امام حسین(:
اینجا هیچ کسو جز خدا و امام حسین نمیبینی . . .
#علقمه💔
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
دلتنگ راهیان نورم💔😔
دلتنگ شهیدان...😔
دلتنگ بوی شلمچه...😔
دلتنگ رمل فکه...😔
دلتنگ...😔
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
[علقمه،یادمان شهدای غواص] جایی که هر چی بگی ،نسیم ِ اون حوالی تموم حرفاتو میبره در گوشِ امام حسین(:
رفته بودیم اروند رود قدمگاه شهدای غواص(تصویر هم اروند رود و اون طرف رود هم عراق)
به راویمون گفتم یه شعری متنی چیزی تو قرانم بنویسید
گفت نمینویسم ،ولی میگم خودتون بنویسید
این متن و گفت بنویسم:
باید گذشت از دنیا به اسانی
باید محیا شد از بهر قربانی
سوی حسین رفتن با چهره خونین
زیبا بود اینسان معراج انسانی
جانم حسین جانم♥️(:
🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | حال هوای غروب عصر پنجشنبه گلزار شهدای کرمان را...
🎙مداح: حاج علی کدخدایی
#حاج_قاسم
@rafiq_shahidam96
🇮🇷 @shahidmedadian
روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم
پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح
✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
ساعت ۳ عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود ۹ شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
«در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»
#جان_فدا
🇮🇷 @shahidmedadian
@rafiq_shahidam96