✍دختر شیردل پاوه در یادداشتهای شهید چمران🌹
🌺منظرهای داشت این خانه پاسداران چه دردناک! چه قدر شلوغ و پر سر و صدا! گویی صحرای محشر است! نیروهای مسلح و غیرمسلح در پشت در به انتظار کمک. آثار غم و درد بر همه چهرهها سایه افکنده بود؛ دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته و خون لباس سفیدش را گلگلون کرده بود، آنقدر از بدنش خون رفته بود که صورتش سفید و بیجان بود، پاسداران جوان به شدت متاثر بودند. این پرستار ۱۶ ساله مجروح شده بود، به شدت از پهلویش خون میرفت، نه پزشکی، نه دارویی ... این فرشته بیگناه ساعاتی بعد در میان شیون و ضجه زدنها جان به جان آفرین تسلیم کرد.🌺
🌼هلیکوپتر ساعت ۴ بعدازظهر در محل معین بر زمین نشست. رگبار گلوله دشمن از هر طرف باریدن گرفت و ما به سرعت مشغول تخلیه آب و نان و خرما و مهمات مختلفی شدیم که تیمسار فلاحی برای ما فرستاده بود. از طرف دیگر عدهای نیز کشتهها و مجروحین را از داخل بهداری حمل کرده و سوار هلیکوپتر میکردند. هر کس هر کاری میکرد، عدهای به تیراندازی دشمن پاسخ میگفتند و عدهای مجروحین و شهدا از جمله شهیده فوزیه شیردل را سوار هلیکوپتر میکردند. همه چیز آماده شد و هلیکوپتر صعود کرد، اما از روی اضطراب رگبار گلولهها خلبان که میخواست هر چه زودتر اوج بگیرد، کنترل خود را از دست داد و پروانه هلیکوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و تعادل خود را از دست داد.🌼
🌷درست در کنار انبار مهمات و مواد انفجاری که تازه تخلیه شده بود، محصور شد. پرههای شکسته شده همچنان با دیوار عمارت بهداری اصابت میکردند و کابین خلبان متلاشی شده بود و جسد نیمه جان دو خلبان آن به بیرون آویزان شده بود. مجروحین داخل بالگرد همه شهید شده بودند و از همه غمانگیزتر جسد همان دختر پرستار شهید، فوزیه شیردل بود که گلوله پهلویش را شکافته و بعد از ۱۶ ساعت خونریزی بدرود حیات گفته بود. پایش در داخل بالگرد و بدنش با روپوش سفید خونین از بالگرد آویزان شده بود و دستهای آویزانش بر روی خاک کشیده میشد.🌷
#دلنوشته
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
🌸🌸یکی از دوستان و همکارانش نقل میکند: «فوزیه در بیمارستان با صدای بلند اعلام میکرد که من پیرو خط امام هستم؛ آن زمان، همه از ناجوانمردی و حملههای وحشیانه دموکراتها و ضدانقلاب می ترسیدند ولی فوزیه دل شیر داشت.🌺🌺
🌼🌼 خیلی به امام خمینی (ره) علاقه داشت و عکس ایشان را بر روی دیوار اتاقش نصب کرده بود. دیگران میگفتند اگر ضد انقلابها پیببرند که عکس امام را به دیوار اطاقت زدهای حساب همهمان را میرسند. 🌸🌸
🌺اما او میخندید و میگفت:ضد انقلاب هیچ غلطی نمیتواند بکند.»🌼
#خاطره
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
به وقت عاشقی
✍ درچندمین روز محاصره با زبان روزه روحیه مقاومت را در دل های مجروح مردم تقویت و بهیاری می کرد زیرا معتقد بود :
" کسے که قرار است مهمان خدا باشد،دلش غذاهاے دنیایـے را نمےخواهد،سفره مهمانے خدا در محوطه بیمارستان، در محل ضد و خورد پاسداران و دمکرات ها پهن است،
خدایا من را بطلب،
خدایا من را بخواه،
خودت گفتے اگر کسے من را بخواهد،اگر کسے من را صدا کند،اجابش مےکنم،
خدایا به مظلومیت پاسدارانے که منافقان سر از بدنشان جدا کردند،
خدایا به پاکے خونهایـے که از صبح تا به حال در این منطقه به دفاع از دین تو ریخته شده،مرا بخواه مرا بطلب آماده ام " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمد رسول الله " 🌷
#دلنوشته ای وصیت گونه
#شهیده فوزیه شیردل
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
#معرفی_شهید
🌺🌺عبدالحمید دیالمه ۴ اردبیهشت ۱۳۳۳ در تهران منولد شد.🌸🌸
☘☘نماینده مجلس اول شورای اسلامی ایران بود.☘
🌼🌼در ۷تیر ۱۳۶۰ درانفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شهید شد و در قم به خاک سپرده شد.🌹🌹
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
Tahdir joze17.mp3
3.8M
تلاوت جز ۱۷ قرآن کریم 🌷
#تقدیم به شهید عبدالحمید دیالمه🌹
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻
🌾روزانه نگاهی کوتاه به آیهای از قرآن کریم
وَ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَنَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِى الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ کُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَهِدِینَ
فَفَهَّمْنَهَا سُلَیْمَنَ وَکُلًّا ءَاتَیْنَا حُکْماً وَعِلْماً وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُدَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَعِلِینَ
و داود و سلیمان (را یاد کن) آن هنگام که درباره کشتزارى که گوسفندان قوم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه ساخته بودند) داورى مىکردند و ما شاهد داورى آنان بودیم.
پس ما آن (حکم حقّ) را به سلیمان تفهیم کردیم و ما به هر یک از آنها، فرزانگى و دانش دادیم، و کوهها را رام داود ساختیم (به طورى که آنها) و پرندگان (با او) تسبیح مىگفتند، و ما انجام دهنده این کارها بودیم.
سوره انبیاء / ۷۸_۷۹
🦋 نکتهها:
🌱 آنچه از روایات و تفاسیر، پیرامون ماجراى مطرح در این آیه به دست مى آید این است که:
🌱 گوسفندانى شبانه وارد تاکستان شخصى مى شوند و آن را ضایع و خراب مى کنند، صاحب درختان انگور، شکایت به نزد داود (ع) مى برد، و حضرت براى جبران خسارت، حکم به تحویل تمام آن گوسفندان به صاحب باغ مىکند،
🌱 امّا فرزند ایشان، سلیمان، راهحلّ دیگرى به پدر پیشنهاد مىدهد و آن اینکه گوسفندان در اختیار شاکى قرار گیرد تا او از منافع آنها استفاده کند و باغبه صاحب گوسفندان تحویل گردد تا او به ترمیم آن بپردازد و بعد از جبران خسارت، هر یک مال اصلى خود را باز پس گیرند.
🌱بدیهى است که هر دوپیامبر به دنبال راهى براى جبران خسارت بودند، لیکن پدر(داود علیه السلام) آن را در تحویل گوسفندان مىدانست ولى فرزند(سلیمان علیه السلام) مىخواست به وسیله منافع گوسفندان آن را تدارک کند.
🌱 خداوند مىفرماید: اگر چه ما به هر دو✌🏻، علم و حکمت عطا کردیم، ولى در این مورد داورى سلیمان بهتر بود.✅
🎀 پیامها:
🔮 باید احترام پدر، حتّى در ترتیب ذکر نام او با فرزند رعایت شود.
🔮 قضاوت، یکى از شئون انبیا است.
🔮 انبیا مراجع اصلى و واقعى حل اختلافات مردم هستند.
🔮 جبران ضرر و زیان، اختصاص به موارد عمد ندارد.
🔮 قاضى باید خدا را بر کار خود شاهد و ناظر بداند.
🔮 فهم و درک درست بدون عنایت الهى مَیسور نیست.
🔮 گاهى خداوند به فرزند خیرى عطا مىکند که به پدر نمىدهد.
✍🏻 استاد محسن قرائتی
📚 تفسیر نور
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia