به طبیبان دگر نسخهی ما را مسپار ...💔
درد با دست تو درمان بشود خوبتر است
#آقای_ابا_عبدالله♡
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
خوابمیبینم
کهشبجمعهباسینهزنها
حرمتعازمم
اصلادارمدیگهدقمیکنم
مناینروزها،کربلالازمم...💔
#شب_زیارتی_ارباب📿
نمیگم شبتون بخیر 🌙
که خیریست به کوتاهی شب
میگم عاقبتتون بخیر
که خیریست به
بلندای سرنوشت😌🌱
آقامحمدحسین حدادیان در ۲۳ دی ماه ۱۳۷۴ در تهران به دنیا اومدن.دانشجوی علومسیاسی بودن واز ۷سالگی عضو بسیج شدن و فعالیتشون رو در مسجد شروع کردن.
خصوصیات اخلاقیشون:نماز اول وقت،
زیارت عاشورا،و هیئت بود!بی ادعا بودن:)
اقامحمدحسین به دنبال اجرا کردن فرامین
حضرت آقا بودن!
نحوه شهادت:شب شهادت خانم حضرت فاطمه آقا محمدحسین مثل همیشه پیرهن
مشکیشون رو به تن میکنن که برن هیئت.
مادرشون بهشون میگن که:محمدحسین،مامان جان پاسداران شلوغ شده،اونجا نرو.آقامحمدحسین عادت داشتن
هرچی مادرشون بهشون میگفتن،خممیشدن
دستشون رو میزاشتن روی سینشونو میگفتن
چشم حاج خانم!اما زمانی که مادرشون بهشونگفتن پاسداران نرو،ایشون خم شدن
دستشون رو روی سینه گذاشتن،اما چشم
حاج خانم رو نگفتن.
مادرشون همونجا فهمیدن که ایشون میخوان
برن پاسدارن!
آقا محمدحسین اول با اسلحه شکاری مجروح
میشن،و بعد توسط یه ماشینِ سمند زیر گرفته میشن!
این ماشین دوبار از روی ایشون رد میشه و
ایشون به شهادت میرسن!
اما خب وقتی پیکر اقامحمدحسین رو میارن
معراج،مادرشون طاقت نداشتن که برن معراج
پدرشون با کلی تلاش ایشون رو میبرن معراج
و وقتی پیکر اقامحمدحسین رو میبینن،
متوجه میشن که یکی از چشم های اقامحمد حسین تخلیه شده .
زمانی که مادرشون کنارشون هستن،یه خونی
از گوشه چشم آقا محمدحسین جاری میشه
کهبعد ها مادرشون یادشون میاد که
اقامحمدحسین قبل از شهادتشون به مادرشون گفتن که :مامان چقدر خوبه آدم با چشمِ خونی اربابش رو زیارت کنه...
و آقامحمدحسین با چشم خونی حضرت سیدالشهدا رو زیارت کردن:))))
که رفقا!پدر و مادر شهید محمدحسین حدادیان افتخار دادن،منتگذاشتن
و در کانال ما حضور دارن🙂
بعضیهافکرمیکنن
اگرظاهرشانراشبیهشھدا کنندکار تمام است،نه!
باید مانند شھدا زندگیکرد:)
[شھید ابراھیم ھمت]
-مااینجاهیچڪدام
حآلمانخوبنیسٺ؛
بئڪـسوکآریـم . . .
بیا:)!💔
#حضرت_صاحب♡