✍️🌷 دلنوشته استاد محسن قرائتی ، برای دختران سرزمینمان ایران :
➖➖➖
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷گوهر پاکی و پاکدامنی
🌷خواهرم و دخترم !
چون نمی دانم دامنه مطالعات و مقدار تحصیلات شما چقدر است ، از همه استدلال های علمی و فنی دوری میکنم و ساده و خودمانی حرف میزنم و خیلی هم با شما بیگانه نیستم . سال هاست شبهای جمعه در تلویزیون منزل شما هستم .
🌷خواهرم و دخترم !
غفلت بزرگترین خطر برای انسان است .
غفلت از خدا و قیامت ؛
غفلت ازجوانی،استعداد ها ، ارزشها و کرامتهای انسانی؛ غفلت از جامعه ، دوستان و محرومان ؛ و غفلت از توطئه ها و ترفندهای دشمنان .
🌷خواهرم و دخترم !
هرچیز و هر کس ما را غافل کند ، ما را به خطر انداخته و دشمن ماست و هر چیز و هر کس ما را از غفلت بیرون آورد و هشدار دهد ، بهترین دوست ماست .
🌹دوست ما ، خداوند است که هستی را به ما داد و همه چیز را در اختیار ما گذاشت و به ما عقل ، فکر ، علم ، هدایت ، قدرت تشخیص و انتخاب داد و طبیعت را تسخیر ما کرد و کارهای نیکوی ما را چندین برابر خریداری میکند .
🌹دوست ما ، پیامبر عزیز اسلام است که در روزگاری که دختر مایه ننگ بود و چه بسا زنده به گور میشد ، با بوسیدن دخترش ، به دختران مقام داد و برای زنان حق مالک شدن ، رأی داشتن ، تحصیل کردن ، انتخاب همسر و نظارت بر امور جامعه ، یعنی حق امر به معروف و نهی از منکر قائل شد و زن را مثل مرد ، مستعد رسیدن به همه کمالات دانست .
🌹دوست ما ، شهدایی هستند که با قبول جراحت و اسارت و شهادت ، دشمن را از این کشور بیرون راندند ، تا من و شما هر شب در امنیت استراحت کنیم .
🔥اما دشمن ما ، شیطان است که پدر و مادر ما ، آدم و حوا را به نافرمانی خدا کشاند که نتیجه اش کنار رفتن پوشش آنها شد .
🔥آری اولین پیروی از وسوسه شیطان ، نتیجه اش برهنگی بود .
🔥دشمن ما ، تفکری است که زن را برای کامیابی و هوسبازی می خواهد و تصویر نیمه عریان او را وسیله تبلیغات اجناس قرار می دهد .
🌷خواهرم و دخترم!
آیا تاکنون به این سوالات فکر کردهاید :
🔹۱- چرا دشمنان اسباب پیشرفتهای علمی را از ما بخل و نسبت به آنچه دختران و پسران ما را منحرف میسازد ، بخشش می کنند؟
🔹۲- در دفاع از میهن,، مادران محجبه فرزندان خود را به جبهه فرستادند یا زنان بیحجاب ؟
🔹۳- اگر امروز به کشور عزیز ما هجومی شود ، مردان و زنان با ایمان ایستادگی میکنند یا عناصر سست ایمان؟
🔹۴- در همه جوامع بشری ، آزار دختران عفیف و پوشیده بیشتر است یا دختران رها و لاابالی؟
🔹۵- اگر برادر شما بنای ازدواج داشته باشد و شما را وکیل خود کند ، شما دختری را انتخاب میکنید که هر روز خود را در معرض نگاه جوانان هرزه قرار داده یا کسی که عفاف و حجاب او کاملتر و از چشم هوسبازان به دور بوده است؟
🔹۶- آمار طلاق ، افت تحصیلی ، افسردگی و اضطراب ، امراض روانی و مقاربتی ، سقط جنین ، فرار از خانه ، اسراف و تجملگرایی ، گناه و بی بند و باری در میان دختران پاک و عفیف بیشتر است یا دختران رها و لاابالی؟
🌷خواهرم و دخترم!
حجاب از ضروریات دین است و شما ، بحمدللَّه فرزند اسلام هستید . امروز هزاران دختر تحصیلکرده با حجاب کامل به عالیترین درجات علمی رسیدهاند و با حضور خود در عرصه های علمی ، سیاسی و اقتصادی ، نشان داده اند که حجاب مانع فعالیتهای اجتماعی و رشد و پیشرفت نیست .
🌷خواهرم و دخترم!
اگر هر چیز را انکار کنیم ، مرگ را نمیتوان انکار کرد . من و شما دیر یا زود باید پاسخگوی کارهای خود در برابر خدا باشیم . در حجاب کامل رضای خدا ، پیامبر خدا و امامان معصوم است ، ولی در کشف حجاب و ولنگاری ، رضای شیطان و افراد لاابالی و چشمچرانان هرزه است .
🌷خواهرم و دخترم!
مگر شما خود طلا و جواهرات قیمتی را در پوشش قرار نمیدهید و آنها را از دسترس نااهلان دور نگه نمیدارید؟ چه گوهری گرانبهاتر از وجود خود شما است؟ چرا خود را ارزان در برابر هر چشمی قرار دهید؟ مگر نه این است که چشمان ناپاک شما را برای خودشان می خواهند و خدا شما را برای خودتان میخواهد؟
🌷خواهرم و دخترم!
اگر جلوه گری امروز شما دلربایی کرد و علاقه مردی را به همسرش کم کرد ، فردا زن زیبایی با جلوه گری خود ، دل شوهر شما را خواهد ربود و رونق زندگی شما را کم خواهد کرد .
🌷خواهرم و دخترم!
لباس و آرایش فریبنده شما در خیابان ، زخمی را در دل فقرایی که این نوع لباسها را ندارند ، به وجود خواهد آورد که با آه خود از شما انتقام خواهند گرفت .
🌷خواهرم و دخترم!
مراقب دوستان خود باشید ، زیرا بعضی غافل و گول خوردهاند . خیال میکنند بیحجابی نشان تمدن است یا گمان میکنند جلب توجه و نگاه دیگران ، به سود آنهاست . خیال می کنند جلوه گری گناه ساده ای است ، ولی نمی دانند چه بسا آرامش خانوادهای را به نگرانی تبدیل میکند .
منبع: ایسنا
✍️ این نامه را به خاطر در امان ماندن شما و جامعه از خطرات غفلت و وسوسههای شیطان نوشتم ؛ یک بار دیگر آن را بخوانید و اگر مفید دیدید به دیگران نیز بدهید . اگر مرا معلم خود میدانید، حق معلمی را با نماز و تقوا و قرب به خدا ادا فرمایید .
💐محسن قرائتی
وقتی خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرمایند؛ شهید زنده است، یعنی این 👇
✍شهید امامعلی صادقپور مادر پیری داشت. وقتی مینشاندیاش تکان نمیخورد و جایی نمیرفت. سالی سفر زیارتی کربلا پیش آمد. پسرش منصور مصمم شد به کولش بکشد و با کاروان بیاورد.
پدرم نقل میکند: در آن سفر با پرواز به بغداد و بعد به کاظمین رسیدیم. مادر شهید خسته بود خوابش برد. گفتیم: بماند، برویم زیارت، شب او را به حرم میبریم. همه رفتیم و مادر شهید در اتاق تنها ماند و خوابید. شب، نشد برویم. صبح هم که سریع اثاث جمع شد برای کربلا. در کربلا باز هم خواب بود. اتاقش در طبقۀ سوم هتل بود. تنها ماند. بعد از زیارت برگشتیم. اولین نفر من بودم که وارد هتل شدم. در طبقۀ همکف دیدم این مادر شهید روی صندلی نشسته است. دهانم باز مانده بود. گفتم: اینجا چکار میکنی؟ چه جور اومدی پایین؟ کی تو رو آورده؟ گفت: امامعلی. منو برده زیارت برگردونده. بقیه هم آمدند. مانده بودیم چه اتفاقی افتاده. از مدیر هتل پرسیدیم کدوم کارگرت رفته اتاق این خانم رو آورده پایین؟ گفت: چنین چیزی امکان ندارد. از خودش میپرسیدیم، میگقت: «امامعلی آمده، منو برده مکه، مدینه، کاظمین، بعد هم حرمهای امام حسین و ابوالفضل، و برد به نجف زیارت داده برگردونده و گفته اینجا بنشین. الانه که رفیقات بیان.» زنهای غریبه جمع شده بودند. ازش میپرسیدند و فیلم میگرفتند. منصور گریهاش گرفته بود. میگفت: پس، زیارتمان قبول نشد. بیایید یک بار دیگر با مادر برویم.
شادی روح شهدا صلوات
📢نوحه مورد علاقه حضرت زهرا(سلام الله علیها)📢
شهید بزرگوار آیت الله العظمی سید عبدالحسین دستغیب در یکی از نوارهای سخنرانی شان حکایتی را بدین مضمون نقل می فرمودند:...« یکی از اولیاءالله حدود۳۰، ۴۰ سال پیش خواب حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دیده بودند. آن حضرت فرموده بودند: من این نوحۀ (او می دوید و من می دویدم...) را خیلی دوست می دارم. شهید دستغیب می گفتند: به همین دلیل است که من همواره این نوحه را در روضه هایم می خوانم...»
آن دم بریدم من از حسین(ع)دل * کآمد به مقتَل، شمر سیه دل
او میدوید و من میدویدم * او رو به مقتَل، من رو به قاتل
او مینشست و من مینشستم * او روی سینه، من در مقابل
او میکشید و من میکشیدم * او خنجر از کین، من آه از دل
او میبرید و من میبریدم *** او از حسین(ع)سر، من از حسین(ع)دل
🌟🌟🌟اهمیت زیارت عاشورا🌟🌟🌟
سید علی موحد ابطحی اصفهانی: در سال ۱۴۰۹هجری قمری به شیراز رفتم. یکی از دوستانم می گفت: سی سال است که زیارت عاشورایم را ترک نکرده ام. در طول این سالهای متمادی یک بار به دلیل اینکه پیگیر قضیه ای بودم چند روزی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم. روزی اول صبح دخترم از دزفول تلفن زد و گفت: « پدر، زیارت عاشورا را ترک کردی؟! »
گفتم: « چطور؟! »
گفت: « امام حسین (علیه السلام) را در خواب دیدم که در صحن و سرایی بسیار مجلل حضور دارند و در اطراف ایشان شخصیت ها و بزرگانی به چشم می خورند. پرسیدم: اینها کیستند؟ جواب دادند: اینها علاقمندان به ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) هستند. من در همان عالَم خواب در بین آنها هر چه به دنبال شما گشتم نتوانستم پیدایتان کنم. گفتم: پدرم به امام حسین (علیه السلام) خیلی علاقه دارد و همیشه زیارت عاشورا می خواند، پس چرا بین اینها نیست؟! گفتند: چند روز است سراغ ما را نگرفته، انشاءالله باز خواهد آمد. »
( منبع: کتاب زیارت عاشورا و داستان های شگفت آن، ص۳۶)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانوان نه نیمی از جامعه، بلکه تمام جامعه اند و آنان که آرزوی به بردگی کشاندن نسل بشر را در سر می پروراند خوب میدانند چگونه باید با گره زدن عزت نفس بانوان به خودنمایی آنان را از ادعای رسالتشان در رساندن زمین به لحظه باشکوه موعودش باز داشته و بر این انتظار هزار و اندی ساله بیافزایند تا نابودی خود را به تاخیر اندازند✅
#حجاب
#عفاف
🎆❤️امام حسین و سلام (۹):
❤️ سلام بر امام حسین (ع) بعد از نوشیدن آب (۲):
❤️ داود بن كثير رقى گويد: خدمت امام صادق (ع) بودم ایشان آب خواست و چون نوشيد گریه کرد و چشمش غرق اشك شد.
سپس فرمود: "اى داود خدا قاتل حسين (ع) را لعنت كند چه اندازه ياد حسين زندگى را ناگوار می كند. من آب سردى نمی نوشم جز آنكه حسين را یاد كنم.
بنده اى نيست كه آب بنوشد و حسين را یاد كند و قاتلش را لعنت كند جز آنكه خدا صد هزار حسنه براى او بنويسد و صد هزار گناه از او محو كند و صد هزار درجه براى او بالا برد و گويا صد هزار بنده آزاد كرده و روز قيامت با رخسار درخشان محشور گردد". (امالی/ صدوق / ص142)
💥 إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْکُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ 💥
❤️🔷🔷🔷 پاداش خرج کردن برای امام حسین (علیه السلام) در عالم برزخ 🔷🔷🔷❤️
شیخ عبدالحسین تهرانی: وقتی میرزا نبی خان، که یکی از نزدیکان محمد شاه قاجار بود وفات کرد، شبی در خواب دیدم که گویا در باغ ها و عمارت های بهشتی گردش می کنم و کسی نیز همراه من است که منازل و قصرها را می شناسد. پس به جایی رسیدیم.
آن شخص گفت: اینجا منزل نبی خان است و اگر می خواهی خودش را ببینی آنجا نشسته است.
سپس به جایی اشاره کرد. وقتی به آن محل نگاه کردم، دیدم میرزا نبی خان در تالاری نشسته است.وقتی او مرا دید اشاره کرد که بیا بالا.
نزد او رفتم، برخاست و سلام کرد و مرا در صدر مجلس نشانید و خودش به همان عادتی که در دنیا داشت نشست.
نبی خان نگاهی کرد و گفت: ای شیخ، گویا از مقام من تعجب می کنی؟ زیرا اعمال من در دنیا خوب نبود و نتیجه ای جز عذاب دردناک نداشتم. البته این طور هم بود، اما من در طالقان معدن نمکی داشتم و هر سال درآمد آن را به نجف اشرف می فرستادم تا صرف برگزاریِ مراسم عزاداریِ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) شود. خداوند این مکان و باغ را در عوض آن به من عطا کردند.
شیخ عبدالحسین تهرانی می گوید: من از خواب بیدار شدم، در حالتی که متعجب بودم. فردای آن روز این رویا را در مجلسی بازگو کردم. یکی از فرزندان ملا مطیع طالقانی گفت: این رویای صادقه است. نبی خان در طالقان معدن نمکی داشت و هر سال درآمد آن را که نزدیک به صد تومان(دورۀ قاجاريه)بود به نجف می فرستاد و پدر من نیز مسئول خرج آن پول در راه عزاداریِ امام حسین( علیه السلام) بود. ( منبع: کتاب طوبای کربلا، ص۱۰۲ )