" فاطمي مي مانيم "
وعده ما تجمع هيئتهاي مذهبي دارالشهداي تهران به مناسبت شهادت بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) ، شنبه، ۲۰ بهمن ماه از ساعت ۱۰ در ميدان ابوذر
لطفاً در تمامي گروه ها ، كانال ها ، شبكه هاي اجتماعي ، رسانه ها ، مساجد ، هيئت ها و .... اطلاع رساني نماييد.
( حوزه مقاومت بسيج ۲۴۹ المهدي " عج" )
🚨 رهبر انقلاب خطاب به مسئولان: به اروپاییها اعتماد نکنید
⚠️ در مذاکرات هستهای هم گفتم آمریکا غیرقابل اعتماد است
👈 امروز خود مسئولان مذاکره کننده میگویند آمریکا غیر قابل اعتماد است!
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز:
🔸 این روزها صحبت از اروپاییها و پیشنهادهای آنها است. من توصیهام این است که به اینها هم مثل آمریکا اعتماد نکنند.
🔹 دربارهی آمریکا هم چند سال پیش در زمان مذاکرهی هستهای دائماً در جلسهی خصوصی با مسئولین و جلسات عمومی میگفتم که به آمریکاییها، به قول و لبخند و امضایشان اعتماد نکنید، اینها مورد اعتماد نیستند. خب، نتیجه این شد که مسئولینی که آن روز #مذاکره میکردند، حالا خودشان میآیند و میگویند آمریکا غیر قابل اعتماد است!
🔸 [حالا هم] دربارهی اروپا، نمیگویم با آنها ارتباط نداشته باشیم، بحث سر اعتماد است. در خیابانهای #پاریس به مردمی که اعتراض میکنند، حمله میکنند و کورشان میکنند؛ آنوقت از ما با کمال وقاحت مطالبهی حقوق بشر میکنند. شما اصلاً میشناسید حقوق بشر را؟ نه امروز، نه در گذشته و نه در تاریخشان، #حقوق_بشر را نمیشناختند.
🔺 به اینها نمیشود اعتماد کرد و احترام گذاشت؛ بارها این را دیدهایم؛ فرانسه یکجور، انگیس یکجور و هر کدام یک جور دیگر.
البته ما با همهی دنیا غیر از استثناها ارتباط داریم و خواهیم داشت، لکن بدانیم با چه کسی قرار میبندیم و سر چه میبندیم. ۹۷/۱۱/۱۹
هدایت شده از 🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یاسیده زینب
🔵تصویر ویژه از حرم حضرت زینب
#مدافعان_حرم
#جبهه_مقاومت
#حرم_امن_تو_بهشت_روی_زمین
#ساعاتی_پیش
#شب_جمعه
#سوریه_زینبیه
#تلگرام_رسانه_دمشق
هدایت شده از خبرگزاری فارس
@Farsna
4.75M
🏴اسم تو میبارد از نفس باران... با نوای سیدمجید بنی فاطمه
@Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی حاج مهدی سلحشور درشب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با حضور رهبر معظم انقلاب
0⃣9⃣
سید مصطفی موسوی:
برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است، یعنی روزی که آقا امام حسین(ع) ندای «هل من ناصر» را سر داد و کسانی که رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند،
#-لینک کانال و گروه
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
زمانی كه هادی در منزل ما كار ميكرد او را بهتر شناختم.
بسيار فعال و با ايمان بود. حتي يك بار نديدم كه در منزل ما سرش رابالابياورد.
چند بار خانم من، كه جای مادر هادی بود، برايش آب آورد. هادی فقطزمين را نگاه ميكرد و سرش را بالا نميگرفت.
من همان زمان به دوستانم گفتم: من به اين جوان تهرانی بيشتر از چشمان خودم اطمينان دارم.
بعد از آن، با معرفی بنده، منزل چند تن از طلبهها را لولهكشی كرد. كارلولهكشی آب در مسجد را هم تكميل كرد.
من و هادی خيلی رفيق شده بوديم. ديگر خيلي از حرفهايش را به من ميزد.
يك بار بحث خواستگاری پيش آمد. رفته بود منزل يكی از سادات علوی.
آنجا خواسته بود كه همسر آيندهاش پوشيه بزند. ظاهراً سر همين موضوع جواب رد شنيده بود.
جاي ديگري صحبت كرد. قرار بود بار ديگر با آمدن پدرش به خواستگاریبرودكه ديگر نشد.
اين اواخر ديگر در مغازهی ما چای هم ميخورد! اين يعني خيلی به مااطمينان پيدا كرده بود.
يك بار با او بحث كردم كه چرا برای كار لولهكشي پول نمیگيری؟ خبنصف قيمت ديگران بگير. تو هم خرج داري و...
هادي خنديد و گفت: خدا خودش ميرسونه.
دوباره سرش داد زدم و گفتم: يعنی چی خدا خودش ميرسونه؟
بعد با لحنی تندگفتم: ما هم بچهآخوند هستيم و اين روايتها را شنيدهايم.
اما آدم بايد برای كار و زندگیاش برنامهريزی كنه، تو پسفردا ميخوای زن بگيری و...
هادی دوباره لبخند زد و گفت: آدم برای رضای
خدا بايد كار كنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت احتياج داشتيم برامون ميفرسته.
من فقط نگاهش ميكردم. يعنی اينكه حرفت را قبول ندارم. هادی هم مثل هميشه فقط می خنديد!
بعد مكثی كرد و ماجرای عجيبی را برايم تعريف کرد. باور کنيد هر زمان ياد اين ماجرا میافتم حال و روز من عوض ميشود.
آن شب هادیگفت: شيخ باقر، يه شب تو همين نجف مشكل مالی پيداكردم و خيلی به پول
احتياج داشتم.
ً آخر شب مثل هميشه رفتم تویحرم و مشغول زيارت شدم. اصلاًهم حرفی دربارهی پول با مولا اميرالمؤمنين(ع) نزدم.
همين كه به ضريح چسبيده بودم، يه آقایی به سر شانهی من زد و گفت: آقا اين پاكت مال شماست.
برگشتم و ديدم يك آقای روحانی پشت سر من ايستاده. او را نميشناختم.بعد هم بیاختيار پاكت را گرفتم.
هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از زيارت راهی منزل شدم. پاكت را بازكردم. با تعجب ديدم مقدار زيادی پول نقد داخل آن پاكت است!
هادی دوباره به من نگاه كرد و گفت: شيخ باقر، همه چيز زندگی من وشما دست خداست.
من برای اين مردم ضعيف، ولی با ايمان كار ميكنم. خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام ميذاره تو پاكت وميفرسته!
خيره شدم توی صورتش. من ميخواستم او را نصيحت كنم، اما او واقعيتاسلام را به من ياد داد.
واقعاً توكل عجيبی داشت. او برای رضای خدا كار كرد. خدا هم جواب اعمال خالص او را به خوبی داد.
بعدها شنيدم که همه از اين خصلت هادی تعريف ميکردند. اينکه کارهايش را خالصانه برای خدا انجام ميداد. يعنی براي حل مشکل مردم کار
ميکرد اما برای انجام کار پولی نميگرفت.
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
همرزمان شهید هم قسم میشوند برای برگردوندن مدافع تازه داماد !!
اما خیالی باطل، مگر عباس کسی بود که زمین گیر شود. به قول خودش من سکون را دوست ندارم. وقتی دید دوستانش در خط به کمک نیاز دارند، سریع آماده شد و با فرمانده به سمت خط حرکت کرد. مهمات را که رساند، دید یکی از بچه ها تیر خورده و میگه عباس را ببرید عقب.
در حال برگشت دوام نمیارند که دوستانشان را تنها بگذارند، در کوچه
می ایستند که از خودرو پیاده شوند، مورد اصابت موشک که در جنگ لبنان تانک های مرکاوا را از بین بردند،
اینبار برای عباس استفاده میشود و عباس بین در و دیوار مانند مادرمان زهرا میسوزد و نارنجکی که در پهلویش هم بود منفجر میشود .
ای وای عباس! چه گذشت میان تو حضرت زهرا خوشا بحالت میدانم بالای سر تو زینب کبری(س)با مادرش آمد... آه یا زهرا...
خوشا بسعادتت عباس
شما هم مثل حضرت مادر بین در و دیوار ... آه یا زهرا (س)😭😭😭
🌷شهید عباس دانشگر🌷
🌷جوانترین شهید مدافع
حرم شهرستان سمنان
یاد شهدا با صلوات🌷
هدایت شده از کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
﷽
سلام ما بہ لبخند شهیدان
بہ ذڪر روی سربند شهیدان
سلام ما بہ گمنامانِ لشڪر
بہ تسبیحات یا زهراے معبر
همانهایے ڪہ عمرے نذر ڪردند
اگر رفتند دیگر برنگردند
#صبحتون_شهدایی🌷
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
هادی در كنار درس خواندن برای طلبهها صحبت ميكرد و به شرايط روز عراق و موقعيت آمريكا و دشمنی اين كشور با مسلمانان اشاره ميكرد.
حالا ديگر زبان عربی را به خوبی تكلم ميكرد.خيلی از طلبهها عاشقهادی شده بودند.
او با درآمد شخصی خودش بارهادوستان را به خانهی خودش دعوت ميكرد و برای آنها غذا درست ميكرد.
منزل هادی محل رفت و آمد دوستان ايرانی نيز شده بود. در ايام اربعين،
خانه را برای اسكان زائران آماده ميكرد و خودش مشغول پخت و پز و پذيرايی از زائران ابا عبدالله الحسین(ع) ميشد.
برخی از دوستان عراقی هادی ميگفتند: تو نميترسی كه در اين خانهیبزرگ و قديمی و ترسناك، تك و تنها زندگی ميكنی؟
هادی هم ميگفت: اگر مثل من مدتها كنار خيابان خوابيده بوديد قدراين خانه را ميدانستيد!
بعد از آن رفت و آمد هادی با منازل
دوستان طلبهاش بيشتر شد. در اين
رفت و آمدها متوجه شد كه بيشتردوستان طلبه، از خانوادههای مستضعف نجف هستند. بسياری از اين خانوادهها در منازلی زندگی ميكنند كه از نيازهای اوليه محروم است.
اين خانهها آب لولهكشی نداشت. با اينكه آب لولهكشی تا مقابل درب خانه آمده بود، اما آنها بضاعت مالی برای لولهكشی نداشتند.اين موضوع بسيار او را رنج ميداد. برای همين به تهران آمد و به سراغ دوستانش رفت.
دستگاههای مربوط به لولهكشی را خريد و چند روزی در مغازهی يكي از دوستانش ماند تا نحوهی لولهكشی با لولههای جديد پلاستيكی را ياد بگيرد.
هر چه را لازم داشت تهيه كرد و راهی نجف شد. حالاصبح تا عصر در كلاس درس مشغول بود و بعد از ظهرها لوله تهيه ميكرد و به خانهی طلبههای نجف ميرفت.
از خود طلبهها كمك ميگرفت و منازل مردم مستضعف، ولی مؤمن نجف را لولهكشی آب ميكرد.
خستگی برای اين جوان معنا نداشت. از صبح زود تا ظهر سر كلاس بود.
بعد هم كمی غذا ميخورد و سوار بر دوچرخهای كه تازه خريده بود راهی
ميشد و در خانههای مردم مشغول كار ميشد.
برخی از دوستان هادی نميفهميدند! يعنی نميتوانستند تصور كنند كه يك طلبه كه قرار است لباس روحانی بپوشد چرا اين كارها را انجام ميدهد؟!
برخی فكر ميكردند كه لباس روحانيت يعنی آهسته قدم برداشتن و ذكرگفتن و دعا كردن و...
براي همين به او ايراد ميگرفتند. حتی برخیها به اينکه او با دوچرخه به حوزه میآيد ايراد ميگرفتند!
اما آنها كه با روحيات هادی آشنا بودند ميفهميدند كه او اسلامواقعیراشناخته.
هادی اعتقاد داشت كه لباس روحانيت يعنی لباس خدمت به اسلام ومسلمين به هر نحو ممكن. با اينكه فقط دو سال از حضور هادی در نجف ميگذشت اما دوستان زيادی پيدا كرده بود. برخی جوانان طلبه، كه كاری جز مطالعه و درس و بحث نداشتند، با تعجب به كارهای هادی نگاه ميكردند. او در هر كاری كه
وارد ميشد به بهترين نحو عمل ميكرد.
كمكم خيلیها فهميدند كه هادی در كنار درس مشغول لولهكشی آب برای خانههای مردم محروم شده. هادی با اين كار كه بيشتر مخفيانه انجام ميشد خدمت بزرگی به خانوادههایطلّاب ميكرد.
اخلاص و تقوا و ايمان هادی اثر خود را گذاشته بود. او هر جا ميرفت ميخواست گمنام باشد. هيچ گاه از خودش حرفی نميزد. هرگز نديديم كه به خاطر پول كاری را انجام دهد. اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود. بعد از شهادت همه از اخلاص او ميگفتند.
چندين نفر را ميشناختم که در تشييع هادی شرکت کردند و ميگفتند:
ما مديون اين جوان هستيم و بعد به لولهکشی آب منزلشان اشاره ميکردند.
هادی غير از حوزه هر جای ديگر هم كه وارد ميشد بهترين نظرات راارائه ميكرد.
در مسائل امنيتی به خاطر تجربهی بسيج و فتنهی 1388 بسيار مسلط بود.
از طرفی ديدگاههای فرهنگی او به جهت تجربهی فعاليتدر مسجد بسيارموثربود.
شايد به همين خاطر بود كه مسئولان حشدالشعبی به اين طلبهی ايرانیبسيار
علاقه پيدا كردند.
رفت و آمد هادی با نيروهای مردمی زياد شده بود. او به كار هنری وساخت فيلم علاقه داشت و اين روند را بين نيروهای حشدالشعبی گسترش داد.
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بركت در مال چيزی نيست كه با مفاهيم مادی و دنيايی قابل بحث و توجيهباشد.
برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع مشكلات مردم قرار ميدادند و خدا هم از خزانهی غيب خود مشكلات مالیآنها را برطرف ميكرد.
ً مثلاً، شهيد ابراهيم هادی. دوستی ميگفت: يک شب ابراهيم را ديدم که
در کوچه راه ميرود. پرسيدم:کاریداری؟
گفت: از صبح تا به حال کسی از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالی
داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. برای همين ناراحتم.
ابراهيم هادی هيچ گاه پول را برای خودش نخواست، بلكه با پولی كه به
دستش ميرسيد مشكلات بسياری از رفقا را برطرف ميكرد.
بارها شده بود كه مسافركشی ميكرد و پول آن را خرج هيئت و يا افرادنيازمند
ميكرد.
اين ويژگیهای شهيد ابراهيم هادی برای هادی ذوالفقاری خيلی جالب بود.
هادی ذوالفقاری ابراهيم را خيلی دوست داشت براي همين سعی ميكرد
مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند.
يادم هست كه در تهران تصوير نسبتاً بزرگ شهيد ابراهيم هادی را جلوی
موتور نصب كرده بودواينطرفوآنطرف ميرفت.
هادی هم از خدا خواسته بود كه بتواند گره از مشكلات خلق خدا برطرف
كند.
بايد اشاره كرد كه نشستن و دعا كردن، برای اينكه خداوند بركت خود را
نازل كند، در هيچ روايتی وارد نشده.
انسان اگر ميخواهد به جايی برسد، بايد تلاش كند. زمانی كه هادیذوالفقاری در تهران بود و در بازار آهن فعاليت ميكرد، هميشه دست خيرداشت. خصوصاً برای هيئتها بسيار خرج ميكرد.
هادی ميگفت بايد مجلس امام حسين(ع) پررونق باشد. بايد اين بچههاكه به هيئت میآيند خاطرهی خوشی داشته باشند.
هر بار كه برای هيئت و يا كارهایفرهنگی مسجد احتياج به كمك مالیداشتيم اولين كسی كه جلو میآمد هادی بود. هميشه آماده بود برای هزينه كردن.
يك بار به هادی گفتم: از كجا اين همه پول می یاری؟ مگه توی بازار
چقدر بهت حقوق ميدن؟
خنديد و گفت: از خدا خواستم كه هميشه برای اينطور كارها پول داشته
باشم. خدا هم كمكم ميكنه.
پرسيدم: چطوری؟
گفت: بايد تلاش كرد. بعد ادامه داد: برای اينكهبرخیخرجهاروتأمينكنم، بعد از كار بازار آهن، با موتور كار ميكنم. بار ميبرم، مسافر و... خدا
همتویپولمابركتقرارميده.هادیدرنجفهمدستازاينكارهابرنميداشت.
بسياری از طلبههای نجف از فعاليتهای هادی ميگفتند و اينكه نميدانستند
هادی از كجا پول می آورد، اما كارهای خير ماندگاری از خود به يادگارميگذارد.
زمانی كه هادی شهيد شد، چند نفر از طلبهها آمدند و خاطرات خود را از
هادی بيان كردند.يكی ميگفت: اين عبايی را كه دارم هادی برايم خريد، ديگری به نعلين خود اشاره كرد.
يكی ديگر از آنها از لولهكشی آب خانهاش ميگفت و...
هادی برای تأمين هزينهی اين كارها در نجف كار ميكرد. اين اواخركاری كرده بود كهمسئولانگروههاینظامیمردمی(حشدالشعبی)حسابیبهاواطمينانداشتند.هميشه پول در اختيار او ميگذاشتند تا برای كارهای فرهنگی كه در نظرداردهزينه كند.
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
عین الله مویوی:
Shahid Seyed Mostafa Mousavi. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبری
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
ميگويند تاريخ مرتب تكرار ميشود، فقط اسمها عوض ميشود، وگرنه بسياری از اتفاقات سالها و قرنهای گذشته، با نامهايی جديد تكرار ميگردد.
از روزی كه بيداری اسلامی منطقهی ما را فراگرفت، آمريكا و اسرائيلبا كمك حاكمان فاسد منطقه، يك نوع كودتا را در كشور سوريه به راهانداختند.
آنان ميخواستند وانمود كنند كه سوريه هم مانند تونس و ليبی و مصروبحرين و ... درگير بيداری اسلامی شده!
اما تفاوت آشكار بحران سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريستهایصدها كشور در غالب قيام مسلحانه ضد دولت سوريه بود!
شكی نبود كه دولت مردمی سوريه تاوان حمايت از محور مقاومت راپرداختميكرد.
تروريستهای سوری صدها انسان بيگناه را فقط به جرم حمايت از دولت قانونی اين كشور به خاك و خون كشيدند.
آنچه كه ما از خوارج زمان اميرالمؤمنين علی(ع) شنيده بوديم در رفتاراين قوم وحشی مشاهده كرديم. دولتهايی كه ادعا ميكردند نظام سوريه ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروههای مردمی بهحمايت از دولت سوريه برخواستند.
مدتی بعد خشنترين گروههای مسلح در غالب دولت اسلامی عراق و شام (با نام داعش) اعلام موجوديت كرده و حملات گستردهای را آغاز كردند.
آنان روی فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند. كارهايی از اين قوم سر زد كه تاريخ از نوشتن آن شرم دارد!
اما همه ميدانستند كه اسرائيل و حامی هميشگی آن يعنی آمريكا عامل اصلی ايجاد و حمايت داعش هستند.
اوايل سال 1393 داعش توانست در عراق برای خودش زمينهی نفوذ رافراهم كند.
سپس شهر موصل و چندين منطقهی ديگر با خيانت نيروهایوابسته به صدام، به اشغال داعش درآمد. آنان هزاران شيعه و سنی را تنها به جرم مخالفت با نظرات داعش اعدام كردند.
اوضاع عراق عجيب و غريب شد. آيتالله سيستانی حكم جهاد صادر كرد.
صدها زن و مرد شيعه و سنیآمادهی مبارزه با داعش شدند.
هادی در اين ايام در حوزهی نجف مشغول تحصيل بود. با اعلام حكم جهاد، از مسئولان نيروهای مردمی(حشدالشعبی)تقاضا كرد كه با اعزام او به جبههینبرد با داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان هادی بودبااعزام اومخالفت کرد.
او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از حرم به كشور سوريه
اعزام شود اما مخالفت شده بود.
اين بار تقاضای مكرر او جواب داد. هادی توانست خود را به جمع نيروهایمردمی برساند.
او از زمانی كه در ايران بود، در كارهای هنری فعاليت داشت. توليد فيلم و
عكس از برنامههای شهدا و ... از كارهای او بود.
حالاهمين برنامهها را در غالب نيروهای مردمی عراق آغاز كرده بود.
تهيهی فيلم، خبر و عكس از نبردهای شجاعانهی نيروهای مردمی.
هادی هر جا قدم ميگذاشت از شهدا ميگفت؛ از ابراهيم هادی، از شهيددينشعاری و...
او براي رزمندگان و فرماندهان حشدالشعبی از خاطرات شهيدان دفاع
مقدس ميگفت و آنها را با فرهنگ شهادت آشنا ميكرد. آنها تشنهی فرهنگ انقلابی بسيجيان ما شده بودند.
اين عطش باعث شد كه فرماندهان حشدالشعبی از هادی بخواهند برای
تهيهی چفيه و پيشانیبند و پرچم راهی ايران شود.
آنها مبلغی حدود صد ميليون تومان در اختيار هادی قرار دادند تا برای
تهيهی اين اغلام به ايران برگردد.
آنقدر در عراق به او اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ پول را به او دادند و
خواستند هر چه سريعتر، اين اقلام فرهنگی به کسانی که در خط مقدم
جنگ عليه داعش هستند برسد.
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران
رهبر معظم انقلاب: در هیچ جنگی حتی با آمریکا، گلوله اول را ما شلیک نکردیم جمهوری اسلامی متحجر نیست
جمهوری اسلامی آنچه هست با آنچه باید باشد، فاصلهای ژرف دارد
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
sapp.ir/900404shahidmostafamousavi
sapp.ir/javantern
https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
بیانیه رهبر معظم انقلاب با عنوان «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران منتشر شد.
👇👇👇👇👇
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
sapp.ir/900404shahidmostafamousavi
sapp.ir/javantern
https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
از میان همهی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمّدنسازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونهگون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیکتر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانهی انقلاب و چهل دههی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست و پنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش می رود.
برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همهی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشماندازهای مبارک دلزده شوند. هرگاه دلزدگی پیش آمده، از رویگردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.
انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصلهای طیشدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکهای حتّی با آمریکا و صدّام، گلولهی اوّل را شلّیک نکرده و در همهی موارد، پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنهی عمل جهانی و منطقهای در کنار مظلومان جهان، مایهی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بندهی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل دربارهی گذشته است.
عزیزان! نادانستهها را جز با تجربهی خود یا گوش س
پردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطهی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقبافتادگی شرمآور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.
ثانیاً: هیچ تجربهی پیشینی و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشهی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.
پس آنگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دو قطبی آن روز را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانهی جدید «اسلام و استکبار» پدیدهی برجستهی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانهی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادیخواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینهورزانه و بدخواهانهی رژیمهای زورگو و قلدرهای باجطلب عالم، بدان دوخته شد. بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزلهی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنیها با همهی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزهی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشدهی امام عظیمالشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکانپذیر نمیشد.
به رغم همهی این مشکلات طاقتفرسا، جمهوری اسلامی روز به روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفتآور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهلسالهی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همهی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همهی عرصهها رسانید.
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریّت کرد؛ روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزهی پیروزی در جنگ هشتساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقیاش را پدید آورد.
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالندهی آن روز به روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانشبنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزههای عمران و حمل و نقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیونها تحصیلکردهی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، دهها طرح بزرگ از قبیل چرخهی سوخت هستهای، سلّولهای بنیادی، فناوری نانو، زیستفنّاوری و غیره با رت
بههای نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، دهها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشتههای گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشتههای مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و دهها نمونهی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت بهجز مونتاژ و در علم بهجز ترجمه هنری نداشت.
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمکرسانیها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس از انقلاب، مردم در مسابقهی خدمترسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بینالمللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئلهی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئلهی جنگافروزیها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقهی محدود و عزلتگزیدهای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این گونه روشنفکری میان عموم مردم در همهی کشور و همهی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.
خامساً: کفّهی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بیهمتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بیعدالتی در این چهار دهه، با هیچ دورهی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتختنشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیهی زیرساختی و خدمترسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّقترین حاکمیّتهای جهان در جابهجایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور، و از مناطق مرفّهنشین شهرها به مناطق پاییندست آن بوده است. آمار بزرگ راهسازی و خانهسازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سدّ و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بیشک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنهای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیدهی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایههای مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشهدار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیهی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفهی دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیدهی آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بیسابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهادسازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزهداری و پیادهروی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همهجا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبهروز بیشتر و با کیفیت