eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
318 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
14.4هزار ویدیو
203 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
پست خواهر شهید محمد رضا دهقان امیری👇🏻 بسم رب الحسین... _جوون من الان کجاست؟ بارها این سوال رو از مادر شنیدم و بارها با خودم تکرار کردم. محرم ۹۴ هربار سینه زدن جوان ها در چیذر را تماشا میکرد،قطره اشکی از گوشه‌چشمش روی شال عزای تو می چکید و می گفت: _جایِ‌جوونِ‌من اینجاخالیه،یعنی‌محمدرضا میاد؟؟ _چی براش دوست داری؟ بیاد؟ _چی بهتر از شهادت؟ اما مادر نیستی تا بفهمی پاره جگرت بین یک مشت وحشی باشه،چه بلایی سر دلت میاد! _چرا جلوی‌محمد رو نگرفتی؟اگر اجازه به رفتنش نمی‌دادی،الان نزدیکت بین این سینه زن‌ها بود... _اونوقت جواب عمه سادات رو چی میدادم؟ دیگه خجالت می کشیدم بگم: اللهم اجعل محیای محیا ...و مماتی ممات محمد وآل محمد...خجالت می‌کشیدم پا بذارم تو مسیر کربلا... یه جاهایی باید بین دلت و وظیفه ت یکی رو انتخاب کنی... _نترس مامان. محمد هنوز جوونه،خیلی راه داره. هربار مواجه می شدم با لبخند معنی دار مادر، انگار از اول منتظر خبر شهادت بود. بابا میگفت: _ اگر برگشت، الحمدلله و اگر برنگشت، روسفیدم پیش مادر سادات هرچند هنوز کاری برای اربابم نکردم... انقدر از حال مامان مستاصل بودم که یک نیمه شب سر سجاده قرآن را به نیت تو باز کردم شاید دلم آرام گیرد. آیه‌ای که خداوند برایت زمزمه کرد، دلداری پروردگار بود به مادر موسی: « اذ اوحینا الی امک ما یوحی ان اقذفیه فی التابوت... آن زمان که به مادرت آنچه باید الهام می شد را الهام نمودیم، که او را در صندوق بگذار و به دریا بینداز تا دریا او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او وی را برگیرد و محبوبیتی از سوی خود بر تو انداختیم تا همگان به تو‌محبت ورزند و با مراقبت من پرورش یابی» وجد تمام جانم را گرفت. مادر را بیدار کردم و با شوق گفتم: محمد برمیگرده، نگران نباشی ها! نمی دانستم آنچه باید به مادر الهام میشد، شده‌... بی شک دلش گواهی به شهادتت می داد. رعنا جوان من، ماه شب های من،زیباترین درد من، جایت خالی بود تا ببینی شب هایی را که مادر پای سنگ مزارت نشست و گفت: درست گفتی! جوونم برگشت،چقدر روسفید و پرافتخار و... پر از زخم... نکند نوبت ما که شود،در انتخاب بین دل و وظیفه، عقل بی خرد و بی غیرت، مارا از اربابمان دور کند؟ در این وانفسای جهان برای هم دعا کنیم... _______ دل ربایانه دگر بر سر ناز آمده ای/ از دل ما، چه به جا مانده که باز آمده ای؟؟ *عکس مربوط است به آخرین گردش خانوادگی، چند روز قبل از اعزام، مهر ماه۹۴* @shahidmostafamousavi