مسابقه مُچ اندازی۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت بیست و پنجم
۰۰۰ مثل اینکه لوطی صالح همون جا نشسته هم ورزش می کرد ، یه ویلچر کنار اطاق بود ، نگاهم افتاد به روی دیوار ، یه قاب عگس از شهید طیب ، رو دیوار نصب بود ، کنارش یه کَبباده ورزش باستانی و چند تا عگس از جوونی های لوطی ، طرف دیگه دیوار عگس قدیم تمثال مبارک حضرت علی(ع) کنار یه شیر بزرگ ، در حالی که ذوالفقار شمشیر حضرت هم دستش بود ، بوی خوش عود اطاق رو برداشته بود ، رو طاقچه یه رحل قرآن با یه قرآن نفیس خود نمایی می کرد ، کنارش یه نهج البلاغه و کنار اون یه کتاب شاهنامه فردوسی ، پیش خودم گفتم چه خوب ، مثل اینکه ، لوطی هم اهل شعر ُ و ادبیاته ، محو اطاق شده بودم ، که صدای مهربون لوطی منو رو متوجه خودش کرد بفرما تُو پسرم ۰۰۰ ، خوش اومدی ، صفا آوردی ، یا هو ، یا علی ، بفرما اینجا بشین ، بی بی شما هم بفرمائید ، رو کرد به آقای ولی زاده ُ و گفت : شما رو بجا نمی یارم ، شما هم از دوستای محمدم هستی پسرم ؟ بعد گفت : اما نه به سن و سال شما نمی خوره که دوست پسرم باشی ، احساس کردم آقای ولی زاده خجالت کشید ، این نشونه این بود که آقای ولی زاده تا حالا یه سر به لوطی صالح که پدر شهیده نزده ، پشت سر آقای ولی زاده ، خواهر افشانه وارد شد ُ و سلام کرد ، بی بی صالح تا خواهر افشانه رو دید خندید ُ و گفت : خوش اومدی دخترم ، تو منو یاد دخترم لیلا میندازی ، راستی شعله زردی رو که اورده بودی رو خوردم ، خیلی خوشمزه بود ، منو یاد شعله زردای مادرم انداخت ، یه دفعه بی بی با تعجب پرسید ، بله ؟ بله؟ چی فرمودی ؟ لوطی صالح خندید ُ و گوشه سبیلش رو تاب داد ُ و گفت : البته یاد شعله زردای مادرم ُ و بی بی ، ، بی بی خندید ُ و گفت : آهان حالا شد ، هممون زدیم زیر خنده ، به لوطی صالح دست دادم ُ و پیشونیش رو بوسیدم ، دست کوچیک من که فکر می کردم مردونه و بزرگه ، تُوی دست قوی پیرمرد گُم شد ، ماشاءالله دستا ُ و بدن ورزیده و قوی داشت ، دستمو که فشار داد یه هو صحنه اطاق واسم عوض شد ، دیدم محمد روبروی من نشسته مچ من تو مچ محمد قفله ، ناصر مچ هر دوی مارو گرفته ُ و می خنده ُ و میگه : آقایون گفته باشم ، من داور سخت گیری هستم ، ببینید کف سنگر دور تا دور میخ چیدم ، اَگه هر کدوم از شما جِرزنی کنید و دستون رو به اطراف بکشید میخ ها زخمی تون می کنه ، حالا که شما دو نفر به فینال رسیدید ، پس باید از این مرحله سخت بگذرید ، یه نگاه انداختم دیدم همه هستند ، آقای قلعه قوند می خنده جمشید کنار ناصر وایساده و بهش داره توضیح می ده که قانون مسابقات مچ اندازی چیه ، احمد یه چوب گرد دستش گرفته ُ و داره گزارشگری میکنه ، علی با اون قد بلندش واسه اینکه سرش به سقف سنگر گیر نکنه ، به حالت تعظیم وایساده ، آقا میثم بیسیم تُو دستشه ، و داره با دیده بان اونور خط صحبت می کنه ، ناصر بلند گفت : آماده ، یک ، دو ، سه ، شروع ۰۰۰ ، تمام قدرتم رو جمع کردم تُوی مُچم ُ و فشار آوردم مچ محمد نیمه خم شد ، ولی دستش رو به پائین حرکت نکرد ، اصلا" فکر نمی کردم این بچه نُخبه درس خون ، با این بدن لاغر یه همچین توانی داشته باشه از شدت فشاری که به دستم و مُچ محمد وارد می کردم ،بدنم می لرزید ، محمد هم تمام توانش رو جمع کرده بود تُو بازو و دستش ، عرق کرده بود ُ و آب از سر و صورتش می چکید ، هواسم بهش بود ، بچه ها بلند بلند ما رو تشویق می کردند (یا الله بزن ، یا الله بزن ) اصلا" معلوم نبود کِی طرفدار کِیه ، به صورت قرمز ُ و خیس محمد نگاه کردم ، یه صورت معصوم ُ و دوست داشتنی ، از بچه ها شنیده بودم که شهداء ، شهداء رو می شناسن و امواج مثبت هم رو درک میکنن ، تُو ذهنم به خودم گفتم یعنی قراره منو ُ و محمد ، هر دوتامون شهید بِشیم ، بعد گفتم خدا کنه ، یعنی میشه ، همینطور که به صورت محمد ظل زده بودم و به مچ ُ و دستم فشار می آوردم ، دیدم چند تا قطره اَشک شور از پیشونی محمد چکید روی ابروش و وارد چشمش شد ُ و چشمش رو سوزوند ، سعی کرد با کتفش چشمش رو بماله ولی نتونست ، ناصر داد زد محمد داری جِرزنی می کنی ، یه نمره منفی بهت دادم ، یه لحظه یاد تیری که به چشم حضرت عباس(ع) خورد افتادم ، در حالی که هر دوتا دستش قطع شده بود ، سعی کرد با زانو تیر و دربیاره و با کتفش خون رو از روی چشمش پاک کنه ، دلم سوخت ، بیچاره محمد غرق آب بود ولی کوتاه نمی یومد ، و من از نقطه ضعف سوختن چشمش استفاده کردم ُ و فشار آخر رو وارد کردم مچش کاملا" خم شد ، از روی درد یه آخ گفت ُ و دستش شروع کرد به پائین رفتن ، خوشحال شدم ، آخه جوون ، آخه جایزه برنده این بود که دو هفته شهردار نباشه ، و این یعنی دو هفته بخور ُ و بخواب ، دست به سیاه ُ و سفید نزن ، نه ظرف بشور ، نه سنگر رو جارو کن ، نه نظافت کن ، فقط دستت بکن تُو جیبت ُ و لذت ببر ، چشمم افتاد به چشم های معصوم محمد ، یکیش رو از شددت سوزش ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
ایتا
@shahidmostafamousavi
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خدا كه رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش هميشگى
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيٰاتِنٰا فَأَخَذَهُمُ اللّٰهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللّٰهُ شَدِيدُ الْعِقٰابِ (١١)
[روشِ آنان] مانند روش فرعونيان و كسانى است كه پيش از آنان بودند كه آيات ما را تكذيب كردند، پس خدا هم آنان را به گناهانشان مؤاخذه كرد؛ و خدا سخت كيفر است
قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلىٰ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهٰادُ (١٢)
به كافران بگو: به زودى شكست مى خوريد و به سوى دوزخ محشور مى شويد، و آن بد آرامگاهى است
قَدْ كٰانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتٰا فِئَةٌ تُقٰاتِلُ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ وَ أُخْرىٰ كٰافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَ اللّٰهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشٰاءُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصٰارِ (١٣)
تحقيقاً براى شما در دو گروهى كه [در جنگ بدر] با هم رو به رو شدند، نشانه اى [از قدرت خدا و حقّانيّت نبوّت پيامبر] بود، گروهى در راه خدا مى جنگيدند، و گروه ديگر كافر بودند، كه اهل ايمان را به چشم خويش دو برابر مى ديدند [به همين خاطر شكست خوردند] و خدا هر كه را بخواهد با يارى خود تأييد مى كند؛ مسلماً در اين [واقعيت] عبرتى براى دارندگان بصيرت است
#هر_روز_را_با_قران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#روز_مادر
✴️ پنجشنبه 👈22 دی /جدی 1401
👈19 جمادی الثانی 1444 👈12 ژانویه 2023
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی.
💍 ازدواج حضرت عبدالله با آمنه علیهما السلام و حمل آمنه به رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب جمعه.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری عقد و ازدواج.
✅خرید وسیله سواری.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅مسافرت.
✅دیدار بزرگان.
✅و استخدام کردن افراد خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 زایمان خوب و نوزادش روزی دار و صالح خواهد شد.
🚘 مسافرت :خوب و مفید است.
💑مباشرت امروز :
مباشرت هنگام زوال مستحب و فرزند حاصل از آن عاقل و سیاستمدار و بزرگوار و هیچگونه انحرافی در وی نخواهد بود...ان شاءالله.
💑 مباشرت امشب:
امشب (شبِ جمعه )،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء ، از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید خانه و ملک.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️ارسال جنس به مشتری.
✳️تجارت و داد و ستد.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️نو بریدن و پوشیدن.
✳️کتابت ادعیه و نماز و استفاده از حرزها.
✳️و قباله و قولنامه نوشتن خوب است.
📛ولی آغاز درمان و معالجات.
📛و امور زرگری خوب نیست.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث توانگری می شود.
💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث رفع درد بدن سلامتی می شود.
🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه" است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی...
و مفهوم آن این است که دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد. ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
با صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم
با سلام و صبح بخیر و با آرزوی سلامتی و تندرستی و عاقبت بخیری
🌸تا که سخن از دل و از دلبر است
✨نام خـدا ، زینت هـر دفتـر است
🌸خداوندا بانام و یادت
✨و توکل بر کرمت
🌸روزمان را شروع میکنی
✨ الــهـــی بــه امــیــد تــو
🌹🍃خدایا
آنچه در نهان وآشکار من است را می دانی پس عذرم را بپذیر ونیازم را می دانی پس خواسته ام را به من عطا بفرما وآنچه در نفس من است را می دانی پس گناهم را ببخشا...
🌹🍃خدایا
از تو ایمانی قلبی ویقینی راستین می خواهم تا آنکه بدانم جز آنچه تو برایم مقرر کرده ای ونوشته ای چیزی به من نمی رسد پس مرا به آنچه که قسمتم کرده ای راضی گردان..
#آمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین علیه السلام:
🌸🌿🌹🕋🌹🌿🌸
فیلم زیبا ازترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ
🌺🌸 بقرہ 🌸🌺
بخش سیزدهـم
✨اشارہ بهــــــــــــــــــــ👇
⚡امتحان
حج
گروہ ما در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼آهنگ : لطف مادر
💥بمناسبت ولادت باسعادت حضرت فاطمه الزهرا (س)
🎤خواننده: روح الله سلطانی رهنانی
📝شعر : نوید اسماعیلزاده
تنظیم فرهاد کیانی
تصویر امیر حسن یساری
#پندانه | مادری که در جوانی، پیر شد
☆دکتری به خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت:
به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید!
☆جوان در کار خود ماند و نزد یکی از اساتید رفت و با خجالت گفت:
در یکسالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند، در خانههای مردم لباس میشست.
☆حالا دختری که خیلی دوستش دارم، شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالتزده کرده است. بهنظرتان چهکار کنم؟
☆استاد به او گفت:
از تو خواستهای دارم. به منزل برو و دست مادرت را بشوی، فردا به نزد من بیا تا به تو بگویم چهکار کنی.
☆جوان به منزل رفت و اینکار را کرد. او باحوصله دستان مادرش را در حالی که اشک روی گونههایش سرازیر شده بود، شست.
☆اولین بار بود که دستان مادرش را در حالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته بودند، میدید. طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میافتاد.
☆پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت:
ممنونم که راه درست را به من نشان دادید!
◇من مادرم را به امروزم نمیفروشم، چون او زندگیاش را برای آینده من تباه کرد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#روز_مادر
📷شلیک موشک کروز ضدکشتی قدیر از ناو الوند نیروی دریایی ارتش رزمایش مشترک ذوالفقار1401
🔹شناور موشکانداز الوند در گذشته به 4 موشک کروز سطح به سطح قدیر مجهز بوده و به 8 موشک کروز سابسونیک قدیر با برد 300km افزایش یافته و این شناور به سامانه ردگیری الکترواپتیکی EOTS-I-4 با قابلیت کشف پهپادها و موشکهای کروز در برد 20 کیلومتری مجهز شده است.
سلامی: خطاکاران را به عاقبت «رُشدی» ارجاع میدهم
فرمانده کل سپاه:
🔹فرانسویها و مدیران موسسه نشریه شارلی ابدو را به سرنوشت سلمان رشدی ارجاع میدهم؛ با مسلمانان بازی نکنید، سلمان رشدی سی و چند سال پیش به قرآن و پیامبر اسلام اهانت و جسارت کرد و در مخفیگاههای مخوف پنهان شد.
🔹بعد از سالها یک جوان مسلمان انتقام غیرتمندانهای از سلمان رشدی گرفت و در امان نماند؛ او الان کجاست؟ چه وضعیت دارد؟ نمیدانیم!
🔹شاید این جوان رشید را به شهادت برسانند یا رسانده باشند؛ اما واقعیت این است که سلمان رشدی دیگر باز نمیگردد.
🔺ایرانی: در حال برنامهریزی برای حضور در تنگه «پاناما» هستیم
🔹فرمانده نیروی دریایی ارتش: ما تا امروز در تمامی تنگههای راهبردی دنیا حضور داشتهایم و تنها در دو تنگه حضور نداشتهایم که در یکی از آنها امسال حضور پیدا میکنیم و در حال برنامهریزی برای حضور در تنگه پاناما هستیم.
🔹برخی قوانین دست و پاگیر در حوزه اقتصاد دریایی وجود دارد و این موضوع مشکلاتی را برای دستگاهها ایجاد کرده است که باید این مشکل حل شود./مهر
🌼ماجرای تولد حضرت زهرا(س)
🌸روزى مفضّل بن عمر به محضر امام جعفر صادق علیه السلام شرفیاب شد و از آن حضرت پیرامون چگونگى ولادت حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها سؤ ال کرد؟
🌸امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامى که حضرت خدیجه با پیغمبر خدا صلّلى اللّه علیه و آله ازدواج کرد، زنان مکّه با او به مخالفت برخاستند و خدیجه از این امر بسیار نگران و اضطراب داشت ، تا آن که بعد از مدّتى ، نطفه حضرت زهراء سلام اللّه علیها منعقد گردید.
🌸و پس از گذشت اندک زمانى ، جنین مونس مادر خود شد و از درون شکم با وى سخن مى گفت و خدیجه این راز را پنهان مى داشت تا آن که روزى حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله وارد منزل گردید و متوجّه شد که خدیجه با کسى سخن مى گوید، فرمود: با چه کسى سخن مى گفتى ؟
🌸خدیجه پاسخ داد: با جنین و بچّه اى که در شکم دارم ، سخن مى گفتم ؛ چه این که او انیس و مونس من مى باشد.
🌸حضرت رسول فرمود: اى خدیجه ! جبرئیل علیه السلام به من خبر داد که این نوزاد، دختر است و خداوند متعال از نسل او امامان و پیشوایان دین را برگزیده است ، تا در روى زمین خلیفه و براى جهانیان حجّت باشند.
🌸پس زمان به سرعت گذشت و لحظات حسّاس ورود نور از جهان ظلمانى رحم فرا رسید،
🌸آن گاه خدیجه براى زنان قریش پیام فرستاد تا او را در مورد زایمانش کمک نمایند؛ لیکن آنان با طرح سخنانى تلخ و شماتت آمیز، از انجام کار اجتناب کردند.
🌸 خدیجه سخت دل تنگ شد و در غم و اندوه فرو رفته بود، که ناگاه چهار زن گندمگون و رشید وارد منزل وى شدند وگفتند:
🌸اى خدیجه ! ما از جانب پروردگار، به یارى تو آمده ایم ، من ساره همسر ابراهیم و مادر اسماعیل هستم و این آسیه هم نشین تو در بهشت خواهد بود، و آن دیگرى مریم دختر عمران و مادر عیسى است و آن یکى هم ، کلثوم خواهر موسى مى باشد.
🌸و سپس آن چهار زن بهشتى در اطراف بستر خدیجه نشستند و او را کمک و یارى نمودند تا این که ناگهان نور وجود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها در حالى که پاک و پاکیزه بود دیده به جهان گشود؛ و از تشعشع نور جمالش ، تمام خانه هاى مکّه را روشنائى بخشید.
🌸پس از آن ، ده فرشته با در دست داشتن ظرف هاى بهشتى و آب کوثر وارد شدند و نوزاد عزیز را غسل دادند و او را با دو پارچه سفید و خوشبو پوشاندند.
🌸در همین لحظه ، نوزاد لب به سخن گشود و شهادت به یگانگى خداوند و رسالت پدرش ، حضرت محمّد و امامت شوهرش ، حضرت علىّ و یازده فرزندش صلوات اللّه علیهم داد؛ و نام مبارک فرد فرد آن بزرگوان را بر زبان جارى نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روز_مادر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☆ازدحام یزدیها ماشین رییسجمهور را متوقف کرد
◇استقبال مردمی از رئیس جمهور در مسیر میدان امیرچخماق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#روز_مادر
🌹جهیزیه حضرت زهرا🌹
1.پیراهنی به بهای هفت درهم💐
2.یک روسری به بهای یک درهم💐
3.قطیفه مشکی که تمام بدن را نمی پوشانید💐
4.یک تخت عربی از چوب ولیف خرما💐
5.دو تشک از کتان مصری که یکی پشمی ودیگری از لیف خرما بود💐
6.چهار بالش از چرم طائف💐
7.پرده💐
8.حصیر هجری💐
9.مشکی از پوست💐
10.کاسه چوبی برای شیر💐
11.ظرفی از پوست برای آب💐
12.بازوبندی از نقره.💐
13.آسیاب دستی💐
14.ظرفی مسی برای شستن لباس💐
15.آفتابه ای قیراندود💐
16.یک عبا💐
17.کوزه ای سبزرنگ💐
18.دو کوزه سفالی💐
📚شیخ طوسی، الأمالی، ج1، ص93
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روز_مادر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان