🔴وقتی که نماز قضا بشود،چه میشود؟!
✳️هشام جواليقى گويد: امام صادق(عليه السلام) روايت كرد كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: هر كس نماز واجب خود را نخواند تا وقت آن بگذرد آنگاه آن را قضا كند ...
💥آن نماز تيره و تار بالا رود و گويد: خدا تو را ضايع كند همچنانكه مرا ضايع ساختى!(لذا گاهی گرفتاری ها و مشکلاتی برایمان پیش می آید که نمیفهمیم منشا آن از کجاست! آن ها ناشی از نفرین نماز است.)
🌺بعد فرمود: اوّلين چيزى كه در ايستگاه قيامت در پيشگاه خداوند متعال درباره آن از انسان سؤال شود نماز است،
🌸 و هرگاه نماز در آن روز، پاك بود باقى اعمال نيز پاك و شايسته باشد، و چنانچه نماز شايسته نبود باقى اعمال نيز پاك و شايسته نخواهد بود.
🔴نماز اگر قبول نشود بر فرق صاحبش كوبيده مى شود
✳️ ابوبصير گويد: امام صادق(عليه السلام) فرمود: براى نماز فرشته اى گمارده شده كه كارى جز آن ندارد، هنگامى كه بنده اى از نماز فارغ شود آن فرشته آن را برگيرد و به آسمان برد
🌱 و هرگاه از قبول شدنيها باشد پذيرفته گردد، و گرنه فرشته را گويند: آن را به صاحبش بازگردان!
✨ پس فرشته با آن نماز فرود آيد، و آن را بر روى صاحبش بكوبد، و گويد: اف بر تو باد كه همواره از تو عملى صادر مى شود كه مرا به زحمت مى اندازد!!
🔵 نکته: این امر نباید مانع از قضا کردن نمازهایمان بشود زیرا که کیفر نخواندن نماز به مراتب بسیار بیشتر از قضا کردن نماز است...
📒منبع کتاب:آرزوى جبرئيل يا هفت خصلت ممتاز
نوشته:ميرزا باقر حسينى زفره اى اصفهانى
💌صبحها بعد نماز صبح یس بخوانیم و هدیه کنیم به امام زمان علیه السلام
مرحوم مرعشي نجفي توفيق يافت در مسجد سهله به محضر امام زمان علیه السلام مشرف شود؛
امام زمان خواندن
سوره ياسين را بعد از نماز صبح،
نبأ را بعد از نماز ظهر،
سوره واقعه بعد از نماز مغرب
و خواندن سوره ملك را بعد از نماز عشاء
به ايشان توصيه كردند.
( اعمال مستحبی رو اگه در وقت معین هم نتونستیم بجا بیاریم در طول ۲۴ ساعت بجا بیاریم خصوصا سوره ی یس دعای عهد و زیارت عاشورا در ۲۴ ساعت ۱ بار حتما بخوانیم)
متن-و-ترجمه-سوره-یاسین.pdf
970.4K
متن-و-ترجمه-سوره-یاسین.pdf
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃
🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃
🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃
🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃
🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃
🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃
🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج
*🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼
🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
واتساپ
کانال سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qvo
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🌸🌹زیارت نامه شهدا🌹🌸
🍃بخوانیم با هم
به نیت تمام شهدا🍃
کاربرایِ عزیز صبحتون بخیر شادی🌸
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
واتساپ
سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
📌 سید محمود با سربند یازهرا(س)آسمانی شد
🔹️ دوستی میگفت وقتی که عازم عملیات بودیم سید محمود رادیدم که بین سربندها دنبال یک سربند خاص میگشت
◇ به او گفتم : چرا اینقدر سربندها را زیر و رو میکنی ؟! یکی را بردار
◇ گفت: می خواهم سر بندی را که نام مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها روی آن نوشته شده بردارم و به پیشانیم ببندم .
◇ وسط معرکه بالای سرش رسیدم ، فرمانده ی گردان که کنارم بود، گفت: دنبال چی می گردی؟ او شهید شده.
◇ گفتم : آخر اثر گلوله ای دربدنش نیست!
◇ گفت : پهلویش را نگاه کن.
◇ پهلویش را نگاه کردم، گلوله ی کالیبر پهلوی چپش راشکافته و به قلبش رسیده بود. یک طرف صورتش در اثر اصابت به زمین کبود شده بود و دستهایش پراز گل بودند . لبخندی زیبا روی لبانش بود.
◇ دستانم را اطراف پیشانی بندی که دور گردنش انداخته بود، حلقه کردم، نگاهم روی جملاتش ثابت ماند : یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) درآرزوی شهادت.
◇ شهید «سید محمود اسدي خانوكي» يكم فروردين 1349 روز شهادت جده اش، در روستاي خانوك از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد.
◇ دوره تحصيلي سطح يك اتمام- المعتين را در حوزهعلميه گذراند. روحاني بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيستويكم دي 1365، روز شهادت جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در شلمچه براثر اصابت تركش به پهلو، شهيد شد.
@shahidmostafamousavi
📌 محافظ حاج قاسم، تازه دامادی ڪه اِرباً اِربا شد
🔹️ مادر شهید وحید زمانی نیا می گوید: آرزو داشتم پسرم را در لباس دامادی ببینم ولی خداروشکر میکنیم که وحیدم عاقبت بخیر شد ...»
◇ وحید زمانینیا تازه دامادی بود که با ۲۷ سال سن، چهار سال در دفاع از حرم شرکت کرد و دو سال هم در معیت حاج قاسم حضور داشت.
◇ وحید در زمان جاری شدن خطبه عقد، چون شنیده بود دعا در آن لحظه به استجابت میرسد، از همسرش هم خواست که برای شهادت دعا کند و چقدر زود دعایش مستجاب شد.
◇ وحید از محافظان حاج قاسم بود ، بی خود نبود که حاجی، وحید را انتخاب کرد.
◇ او از همه نظر نمونه و بسیار به حاج قاسم نزدیک بود و هر جا که حاج قاسم حضور داشت وحید هم همانجا بود.
◇ وحید تازه عقد کرده بود و میخواست دست همسرش را بگیرد تا سر زندگی اش برود .
◇ چند روز قبل از شهادت گفته بود که با اجازه حاج قاسم می خواهم به کربلا بروم اما قسمت این بود روی دستان مردم در کنار حاج قاسم کربلایی شود.
◇ شهید وحید زمانی نیا بامداد ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد با ۲۷ سال سن در کنار حاج قاسم سلیمانی"سردار بزرگ ایران و اسلام" پر کشیدو در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
🔹️ شهید وحید زمانی نیا
◇ تاریخ تولد: ۳ / ۴ / ۱۳۷۱
◇ تاریخ شهادت : ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
◇ محل تولد: تهران
◇ محل شهادت : فرودگاه بغداد
◇ محل خاکسپاری :شهر ری - حرم حضرت عبدالعظیم حسنی
#شهید_مدافع_حرم
#محافظ_حاج_قاسم
@shahidmostafamousavi
🔴دادستان تهران دستور جلب ملی پوش سابق والیبال را در خارج از کشور به دلیل توهین به مقدسات صادر کرد.
🔹فرهاد ظریف ملی پوش سابق والیبال با انتشار یک استوری در صفحه مجازی خود به مقدسات توهین کرده و همین امر باعث شد علی صالحی دادستان تهران علیه وی دستور تعقیب قضایی صادر و حکم جلب وی را برای ضابط ارسال کند.
🔷با توجه به اقامت ظریف در خارج از ایران دستور جلب وی به مراجع ذیربط ارسال شده است
http://eitaa.com/akhbaremoqavemateislami
🔺 رضاخان و بمباران هوایی مردم لرستان
🟢شما یادتون نمیاد ولی رضاخان اولین حاکمی در تاریخ بشریت است که مردم کشورش را بمباران هوایی کرد، به طوریکه سرتیپ محمد شاه بختی فرمانده لشگر رضاخان در لرستان و آذربایجان غربی در خاطراتش مینویسد:
🔹۲۴ آذرماه ۱۳۰۶: طیاره امروز صبح در منطقه رومشکان و سر طرحان لرستان پرواز نموده مقداری بمب برای متمردین قسمت شرقی رومشکان پرتاب کرد.
🔹۲۶ آذر ماه ۱۳۰۶: یک فروند طیاره مطابق دستوری که بدواً داده شده بود به طرف رومشکان و پران پریز رفته مواضع اشرار را بمباران کرده بود.
🔹 منبع: کتاب عملیات لرستان/نوشته سرتیپ محمد شاه بختی (فرمانده لشگر رضاخان در لرستان و آذربایجان غربی)/به کوشش کاوه بیات/صفحه ۲۴۹_۲۵۰
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
@shahidmostafamousavi
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۰۷)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و هفتم:پناهندگی با چه انگیزهای؟
💥منافقین با تبلیغات فراوان وانمود میکردند که پناهندگی جمع محدودی از اسرا به اونها با انگیزه ایدئولوژیکی و ضدیت با نظام اسلامی و پذیرش ایدئولوژی سازمان صورت گرفته، امّا واقعیت غیر از این بود و از همون تعداد کم پناهنده که به چهار درصد کل اسرا هم نمیرسید، تعداد انگشت شماری با انگیزه های ایدئولوژیکی به منافقین پیوستن و بیش از ۹۰ درصد از اونها صرفاً بهعلت عدم تحمل شرایط سنگین و طولانی شدن دوران اسارت و به قصد#رهایی از وضعیت موجود بود. شخصا تعدادی از این افراد رو میشناسم که بچههای خوبی بودن و به شدت با منافقین دشمنی داشتن، ولی دیگه خسته شده بودن و به پناهندگی صرفاً بعنوان ابزاری برای خلاصی و آزادی نگاه میکردن.
♦️من با بعضی از اینها صحبت میکردم و میگفتم فلانی مگه تو ماهیت اینهارو نمی دونی؟ چطور حاضر شدی به اینها پناهنده بشی؟ میگفتن بخدا ما برای همکاری به اینها پناهنده نمیشیم و هدفمون اینه وقتی به اروپا رفتیم یه جوری خودمون رو به ایران برسونیم و بریم پیش خونواده هامون.
⚡تعدادی از اسرا هم مریض بودن و هیچ دارو و درمانی در کار نبود و هر آن، وضعیت جسمی شون وخیمتر میشد و امیدی به آزادی نداشتن فقط میخواستن شرایطی براشون فراهم بشه که کمتر اذیت بشن و مجروحیتشان مداوا و از درد خلاص بشن. از اونجا که به علت ضعف نفس چارهای جز این کار نمیدیدن، به سمت منافقین رفتن.
📌البته شکی در ساده لوحی و فریب خوردن این افراد از شگردهای تبلیغاتی و وعدههای رنگارنگ منافقین نبود؛ ولی حرف در اینه که اینها صرفاً فریب خوردن! نه اینکه اعتقادات آنها تغییر کرده و جذب ایدئولوژی سازمان شده باشن. به هر حال این بیچارهها نه تنها به اروپا نرفتن و در رفاه و آسایش قرار نگرفتن، بلکه به جز تعداد محدودی از اونها که بعد از سالها شبه اسارت مجدد در دام و چنگال منافقین، به ایران برگشتن، اکثریت اونها همانجا تلف شدن و هیچگاه پاشون به ایران و بین خونواده هاشون نخورد و به علت حوادث گوناگون سپر بلای منافقین واقع شدن و به فراموشی سپرده شدن.
🔸️وقتی انسان در شرایطی اینچنین سخت قرار میگیره، تنها ایمان راسخ، امید و توکل هستش که می تونه انسان رو حفظ کنه، تا بتونه با صبر و استقامت این شرایط رو پشت سر بذاره و نا امید نشه. باید قبول کرد که ایمان همه در یه حد و اندازه بود و با تشدید فشار و تحمیل رنجهای طاقت فرسا و طولانی شدن شرایط سخت، بعضیها میشکنن و تسلیم میشن و از پا می افتند...
☀️#نسال_الله_منازل_الشه
دنبال رفیق شهید هستی بسم الله
مادر شهید سید مصطفی موسوی:
مصطفی گفت مادر من صدای
«هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم .
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت
نیست
قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم .
اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله.
📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم
تک پسرخانواده
دانشجوی رشته مکانیک
مقلدحضرت آقا
تولد ۷۴/۸/۱۸
شهادت ۹۴/۸/۲۱
شهادت سوریه
محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران
قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶
{ شهید نشوی میمیری }
🙇♂رؤیای اصلیام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تلآویو بزنم
شما به کانال من جوانترین🕊شهید
مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
ایتا کانال استیکر شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
#کانال_سید_مصطفی_موسوی
#جوانترین_شهیدمدافع_حرم
#گروه_ایتا_
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
شهید ، شهید رو می شناسه۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت بیست و هشتم
۰۰۰ واسه هر کدومتون پنج روز تشویقی جایزه صادر شده ، علی شاهرخی در حالی که می خندید صدا زد ، حسن ؟ لیوان چایی رو بگیر ، یه دفعه به خودم اومدم ُ و دیدم تُو اطاق لوطی صالحم ُ و آقای ولی زاده داره بِهم چایی تعارف می کنه ، چایی رو برداشتم ، لوطی صالح با مهربونی خاصی گفت : پسرم ؟ شما با محمد ِ من دوست بودی ؟ گفتم بله ، پرسید از کِی می شناختیش ؟ گفتم از اوایل اردیبهشت ماه ۶۷ ، گفت کجا ؟ گفتم اولین بار ایشون رو در عقبه اول خط مقدم شاخ شِمران کردستان عراق دیدم ، پرسید ؟ خوب این عگس رو کجا باهاش انداختی ، گفتم ، وقتی که از جبهه غرب واسه عملیات بیت المقدس هفت اومدیم پادگان دوکوهه ، این عگس رو آقا میثم بغدادچی ازمون گرفته ، گفت : راست میگی ؟ همین آقا میثم خودمون ، گفتم : من ایشون رو ندیدم ، ولی احتمالا" باید خودش باشه ، چون سی و هف هشت ساله ازش اطلاعی نداشتم ، گفت عگسش رو ببینی می شناسی ؟ گفتم بله می شناسمش ، دستش رو برد زیر تُشک تختخوابش و چند تا عگس دراورد ُ و بین اون ها یکی رو انتخاب کرد ُ و پرسید ، نگاه بکن ببین اینه ، عگس رو گرفتم ، با دقت نگاش کردم ، صحنه یه لحظه واسم عوض شد ، (حسن جوونه مادرت عگس رو قشنگ بگیری ها ، می خام بفرستم واس نامزَدم ، گفتم تُو خودت رو آماده کن ، تفنگ قناسه رو بگیر بالا ، چرا کمربند فشنگ ها رو به کمرت نبستی ؟ با اونا قشنگتر می شدی ، کمربند فشنگ رو بست ، با دوربین که بهم داده بود یه نگاه به تیپش انداختم ، هنوز یه چیزی کم بود ، لباس کردی که بود ، شال کردی رو سرش بود ، چفیه گردنش بود ، خنجرش لای شال کمرش بود ، کیسه شیمیای رو دوشش بود ، پس چی به نظرم کم اومد ؟ میثم پرسید پس چرا عگس رو نمی گیری ، گفتم ، کاک میثم یه چیزی کمه ، هر چی فکر می کنم یادم نمی یاد ، یه کمی به خودش نگاه کرد و گفت : کمه ، چی کمه ؟ گفتم چی کمه ، بزار فکر کنم ، آهان ، آهان ، یادم افتاد ، دستمال یزدی ؟ دستمال یزدی کمه ، کجاست ؟ دست کرد تُو جیب شلوارش ُ و دستمال درآورد گفت : اینهاش ، دستمال پیچید دور دستش و من عگس رو گرفتم ، یه هو لوطی صالح صِدام کرد ، پسرم ؟ پسرم ؟ خودشه ، این همون آقا میثم شماست ، به خودم اومدم ُ و خندیدم ُ و حوشحال گفتم : آره خودشه ، من این عگس رو تُو عقبه دوم شاخ شِمران وقتی رفته بودیم مهمّات بیاریم ازش گرفتم ، خودم گرفتم ، می خواست بفرسته واسه نامزدش ، حاجی ؟ الان کجاست ؟ سالمه ، حالش خوبه ؟ میشه ببینمش ، لوطی صالح که از جواب من خوشحال شده بود گفت : بله سالمه ، حالش خوبه ، قراره فردا بیاد منو ببره حموم ، بی بی گفت : این آقا میثم بعد مفقود شدن محمد ُ و پایان جنگ ، مثل پسرمون به ما خدمت کرده ، جای محمد رو واسه ما پُر کرده ، مخصوصا" بعد فوت پدر و مادرش ، هفته ایی دو سه مرتبه به ما سر می زنه ، سالی یه بار تابستونا ما رو می بره مشهد ، کارای لوطی صالح رو انجام میده ، خلاصه ما رو شرمنده خودش کرده ، پرسیدم ، بی بی ، فردا کِی می یاد ، میشه بِگی ، و اَگه شما و لوطی صالح اجازه بدید ، من از آقای قلعه قوند ، فرمانده من ُ و محمد ُ و آقا میثم هم دعوت کنم بیاد اینجا ، تا دیداری تازه بشه ؟ بی بی یه نگاهی به لوطی صالح انداخت ، لوطی گفت : فردا حوالی ساعت چهار بعد از ظهر می یاد خونه ما ، شما می تونید ده دقیقه به چهار اینجا باشید ، اون شب تا رسیدم خونه ، شماره آقای قلعه قوند رو گرفتم و قضیه رو سیر تا پیاز واسش توضیح دادم ، از خبر شهادت محمد هم ناراحت شد و هم شاد و گفت پس چهار تا از پسرای من شهید شدن (احمد و ناصر و علی و محمد) البته دوتاشون برگشتن ، دوتاشون مفقود الاثر شدن ، پشت تلفن گریه اش گرفت ، من رو هم به گریه انداخت ، گفتم آقا ، یادت هم اینا به ما می گفتن : نور بالا می زنیم ُ و شهید می شیم ، اما قضیه برعگس شد ، نگو تابش نور بهشتی خودشون اونقدر زیاد بوده که انعکاسش رو در ما می دیدند ، از قدیم گفتن شهید ، شهید رو می شناسه ، و نور شهادت رو تُو وجود دوستش درک می کنه ، ان شاءالله ماهم شهید می شیم ، چون اون ها نور شهادت رو در ما دیدند ،صدای گریه آقا قلعه قوند بیشتر شد ُ و گفت حسن ؟ خیلی دلم براشون تنگ شده ، مخصوصا" واسه ناصر و محمد ، که مفقود الاثرند ، گفتم آقا ان شاء الله بزودی برمی گردن ، قرار گذاشتیم فردا ساعت سه بعد از ظهر برم دنبال آقای قلعه قوند ، چون آقا بازنشسته شده بود ُ و حالا تُو امام زاده حسن(ع) محله قدیمشون محضر ازدواج ُ و طلاق داشت و کار ازدواج پسر من رو هم خودش انجام داده بود ، فرداش حول ُ و حوش ِ ساعت سه راه افتادم ، عیال پرسید چرا انقدر زود میری ، گفتم : می خام برم یه سر زیارت امام زاده حسن(ع) و ازش واسه پیدا شدن پیکر ناصر و محمد ، مدد بگیرم ، می خام آقا رو قسم بدم به مادرش خانم حضرت زهرا(س) ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
دنبال رفیق شهید
هستی بسم الله
مادر شهید سید مصطفی موسوی:
مصطفی گفت مادر من صدای
«هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم .
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت
نیست
قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم .
اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله.
📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم
تک پسرخانواده
دانشجوی رشته مکانیک
مقلدحضرت آقا
تولد ۷۴/۸/۱۸
شهادت ۹۴/۸/۲۱
شهادت سوریه
محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران
قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶
{ شهید نشوی میمیری }
🙇♂رؤیای اصلیام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تلآویو بزنم
شما به کانال من جوانترین🕊شهید
مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
ایتا کانال استیکر شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
#کانال_سید_مصطفی_موسوی
#جوانترین_شهیدمدافع_حرم
#گروه_ایتا_
تلفنی به خدا (داستان واقعی)
#قسمت_اول
حکایتی که مطالعه می فرمایید همگی توسط استاد محمد علی مجاهدی (از شاگردان عارف روشن ضمیر؛ شیخ جعفر مجتهدی) در محضر لاهوتیان آمده است که به دلیل نکات برجسته اخلاقی تقدیم می گردد.
تلفنی كه من به خدا زدم!
سالها قبل ، در اتاق كار خود نشسته بودم كه مرد روحانی خوش چهرهای وارد شد. از چینهای عمیق پیشانیاش پیدا بود كه مردی دنیا دیده و سرد و گرم روزگار چشیدهاست. سر و وضع نسبتاً مرتبی داشت و پنجاه ساله به نظر میرسید و رفتار متین او انسان را به احترام وامی داشت.
پس از سلام و احوال پرسی، گفت:
شنیدهام كه روحانی زادهاید و اصیل و درد آشنا. كتابی نوشتهام كه اگر مجوز چاپ آن را صادر كنید برای همیشه ممنون شما خواهم بود. نگاهی به كتابهایی كه در روی میز كارم بر روی هم انباشته شده بود، انداختم و گفتم:
ملاحظه میكنید، این كتابها به ترتیب در انتظار نوبت نشستهاند تا پس از رسیدگی به دست چاپ سپرده شوند و مؤلفان آنها همه، همین تقاضای شما را دارند. شغل اصلی من دبیری است و با حفظ سمت آموزشی، این وظیفه سنگین اداری را نیز به من محول كردهاند تا در ساعات فراغت به بررسی كتاب بپردازم! و طبیعی است كه كار به روز نباشد. جانا! چه كند یك دل با این همه دلبر؟! اگر شما به جای من بودید چه میكردید؟!
با لحن پدرانهای گفت:
فرزندم! فكر نمیكنم در تشخیص خود اشتباه كرده باشم، شما اهل دردید و درد مرا خوب میفهمید! این كتاب، ماجرای تلفنی است كه من به خدا زدهام! و فكر میكنم كه مطالعه آن برای عموم مردم خصوصاً جوانان مفید باشد. بركاتی كه این تلفن به همراه داشته، نه تنها زندگی من بلكه زندگی صدها نفر را تا به امروز دگرگون ساخته است. اگر من به جای شما بودم نگاه گذرایی به مطالب كتاب میانداختم و اجازه چاپ آن را صادر میكردم!
آن روز، حدود هفت سال از آشنایی من با عزیز نادرالوجودی چون آقای مجتهدی میگذشت و طبعاً تشنه شنیدن مطالبی از این دست بودم، خصوصاً كه سفارش اكید آن مرد خدا را همیشه به خاطر سپرده بودم كه:
« فرصتها را نباید از دست داد.»
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
ایتا
@shahidmostafamousavi
#قسمت_دوم
گفتم:
نیازی به بررسی كتاب نیست! دوست دارم فهرست وار مطالب كتاب را از زبان شما بشنوم.
گفت:
اسم كتاب را: « عبرتانگیز» گذاشتهام به خاطر عبرتهای بسیاری كه از آن میتوان گرفت.
این كتاب دو بخش دارد:
بخش اول آن درباره تلفنی است كه به خدا زدهام!
و بخش دوم آن مربوط به بركات بیشماری میشود كه این تلفن به همراه داشته.
بعد آمار مفصلی را ارایه كرد كه تا آن روز توفیق انجام چه خدماتی را خداوند نصیب او كرده است؛ از قبیل: احداث چند باب دارالایتام، دبستان ، دبیرستان، مسجد و ... و گفت: آمار این خدمات به تفكیك سال، دقیقاً در این كتاب آمده است.
از توفیق بزرگی كه خداوند سبحان نصیب این روحانی خدوم كرده بود، دچار حیرت شده بودم و از او خواستم ماجرای تلفن خود را به خدا برایم بازگو كند، و او در حالی كه اشك در چشمانش حلقه زده بود، گفت:
طلبه جوانی بودم كه در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی از اراك به قم آمدم، و با آنكه بیش از 25 سال نداشتم بایستی هزینه یك خانواده پنج نفری را تأمین میكردم، و شهریه ناچیزی كه هر ماه از حوزه میگرفتم، پاسخگوی اجاره و هزینههای زندگیام نبود، و با آنكه همسرم با فقر و نداری من میساخت ولی اغلب ناچار میشدم برای امرار معاش از این و آن قرض كنم.
دو سه سال به این روال گذشت و كار من به جایی رسید كه به تمامی كسبه محله گذرخان از نانوا گرفته تا بقال و قصاب بدهكار شده بودم و شرم میكردم كه برای تهیه مایحتاج زندگی به آنها مراجعه كنم .
در این شرایط دشوار و كمرشكن، صاحبخانه نیز با اصرار، اجارههای عقب افتاده را یك جا از من طلب میكرد و بار آخر كه به سراغم آمد، گفت: اگر تا دور روز دیگر بدهی خود را پرداخت نكنی، اثاثیهات را از خانه بیرون میریزم و خانهام را به مستأجری میدهم كه توان پرداخت این مال الاجاره را داشته باشد !
دیگر كارد به استخوانم رسیده بود، سحرگاه از خانه بیرون زدم. بایستی خود را گم و گور میكردم! زیرا دیگر تحمل آن همه سختی را نداشتم و نمیتوانستم به چشمان بیفروغ فرزندانم نگاه كنم، و نگاه طلبكارانه كسبه محل را نادیده بگیرم، و از همه بدتر شاهد لحظهای
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
باشم كه اثاثیه مرا از خانه بیرون میریزند !
#قسمت_سوم
از محله گذرخان كه بیرون آمدم، چشم به گنبد و گلدسته حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام افتاد، بی اختیار دلم شكست و قطرات اشك بر گونهام نشست، و با زبان بی زبانی، ناگفتههای دلم را برای آن بانوی بزرگوار گفتم. نماز صبح را در حرم بیبی خواندم، و از صحن بیرون آمدم :
چند اتوبوس در كنار « سه راه موزه » سرگرم پركردن مسافر بودند. دلم از غصه پر بود و جیبم خالی! بسیار كاویدم و سرانجام یك اسكناس 50 ریالی را در گوشه جیب بغلم پیدا كردم! سوار اتوبوسی شدم كه به تهران میرفت و قرار بود مسافرهای خود را در میدان شوش پیاده كند .
در طول راه، لحظهای ارتباط قلبیام با خدا قطع نمیشد. مدام اشك میریختم و میسوختم. التهاب عجیبی تمام وجودم را فرا گرفته بود، انگار بر سر آتش نشستهام! ناگهان با صدای راننده اتوبوس به خود آمدم كه میگفت :
آقا! آخر خط است. میدان شوش همین جاست!
از ماشین پیاده شدم، ساعتی از طلوع آفتاب میگذشت. باید به كجا میرفتم؟ پاسخی برای این سؤال نداشتم!
مغازهها یكی پس از دیگری باز میشد، و من در میانه آنها به آدم آوارهای میماندم كه جایی برای رفتن ندارد، ولی سعی میكند تا كسی پی به رازش نبرد!
ناگهان به خاطرم خطور كرد كه برادرم میگفت در خیابان شمالی منتهی به این میدان، نمایشگاه فرش دارد، و تابلوی بزرگی به چند رنگ سردر نمایشگاه او را زینت داده است .
تصمیم گرفتم كه از او دیدن كنم، هر چند او تمایلی به دیدن من نداشت .
محل كارش را پیدا كردم، نمایشگاهی بود چهار در و بسیار بزرگ، پیدا بود كه تازه درها را باز كرده، و یادش رفته كه در ماشین بنز خود را ببندد، و شاید عازم محلی بود و میخواست از مغازه چیزی بردارد!
وارد نمایشگاه شدم و سلام كردم. همین كه نگاهش به من افتاد به طعنه گفت: علیكم! امروز آفتاب از كجا سرزده كه یاد فقیران كردهای؟!
شما كجا؟ اینجا كجا؟
دنبال رفیق شهید هستی بسم الله
مادر شهید سید مصطفی موسوی:
مصطفی گفت مادر من صدای
«هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم .
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت
نیست
قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم .
اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله.
📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم
تک پسرخانواده
دانشجوی رشته مکانیک
مقلدحضرت آقا
تولد ۷۴/۸/۱۸
شهادت ۹۴/۸/۲۱
شهادت سوریه
محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران
قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶
{ شهید نشوی میمیری }
🙇♂رؤیای اصلیام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تلآویو بزنم
شما به کانال من جوانترین🕊شهید
مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
ایتا کانال استیکر شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
#کانال_سید_مصطفی_موسوی
#جوانترین_شهیدمدافع_حرم
#گروه_ایتا_