💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🍃علی حیدر حیدری، #مدافع_امنیت، نهم مرداد سال ۴۸ چشم به جهان گشود و یازدهم اردیبهشت سال ۶۷ چشم از جهان فرو بست. تا ابتدایی بیشتر نخواند و بعد از آن به عنوان #پاسدار وظیفه کمیته #انقلاب_اسلامی در جبهه حضور پیدا کرد و در نهایت بر اثر برخورد گلوله هنگام آموزش نظامی باران رحمت الهی شامل حالش شد و به شهادت رسید🕊
✍️نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_حیدر_حیدری
📅تاریخ تولد : ٩ مرداد ۱٣۴٨
📅تاریخ شهادت : ۱۱ اردیبهشت ۱٣۶٧
🕊محل شهادت : سنندج
🥀مزار شهید : فیروز آباد
#روحش #شاد و #یادش #گرامی باد.
─┅═ঊঈ🕊🕊🕊ঊঈ═┅─
#بــرایشــادیروحــش
"#صلوات"
اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ الفَرَجَهُم
🍃اَلَّلـهُم َّعجِّل لِوَلیـِڪَ الفـَرَج💚
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
*بسم رب الشهدا و الصدیقین*
*امشب بیاد بسیجی شهید:*
*محمد درویشی *صلوات*
نام پدر: *سلمان*
تاریخ تولد : *۱۳۳۵*
محل تولد : *دیر ، دوراهک*
تاریخ شهادت : *۱۳۵۹*
محل شهادت: *دارخوین*
محل دفن :گلزار شهدای *دوراهک*
*شهدا را یاد کنید با یک صلوات
*اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم*
@shahidmostafamousavi
32.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نجوای دخترانه محمود کریمی
@shahidmostafamousavi
💢 رزمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه آغاز شد
🔹رزمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه برای دفاع از جزایر ایرانی در خلیج فارس آغاز شد.
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_چهل_و_نهم
💠 سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه میکردم و مصطفی جان کندنم را حس میکرد که به سمتم برگشت و مقابلم زانو زد.
جای لگدشان روی دهانم مانده و از کنار لب تا زیر چانهام خونی بود، این صورت شکسته را در این یک ساعت بارها دیده و این زخمها برایش کهنه نمیشد که دوباره چشمانش آتش گرفت.
💠 هنوز سرم را در آغوشش نکشیده بود، این چند ساعت محرم شدنمان پرده شرمش را پاره نکرده و این زخمها کار خودش را کرده بود که بیشتر نزدیکم شد، سرم را کمی جلوتر کشید و صورتم را روی شانهاش نشاند.
خودم نمیدانستم اما انگار دلم همین را میخواست که پیراهن صبوریام را گشودم و با گریه جراحت جانم را نشانش دادم :«مصطفی دلم برا داداشم تنگ شده! دلم میخواد یه بار دیگه ببینمش! فقط یه بار دیگه صداشو بشنوم!»
💠 صورتم را در شانهاش فرو میکردم تا صدایم کمتر به کسی برسد، سرشانه پیراهنش از اشکهایم به تنش چسبیده و او عاشقانه به سرم دست میکشید تا آرامم کند که دوباره رگبار گلوله در آسمان #زینبیه پیچید.
رزمندگانِ اندکی در حرم مانده و درهای حرم را از داخل بسته بودند که اگر از سدّ این درها عبور میکردند، حرمت #حرم و خون ما با هم شکسته میشد.
💠 میتوانستم تصور کنم #تکفیریهایی که حرم را با مدافعانش محاصره کردهاند چه ولعی برای بریدن سرهایمان دارند و فقط از خدا میخواستم #شهادت من پیش از مصطفی باشد تا سر بریدهاش را نبینم.
تا سحر گوشم به لالایی گلولهها بود، چشمم به پای پیکر ابوالفضل و مادر مصطفی بیدریغ میبارید و مصطفی با #مدافعان و اندک اسلحهای که برایشان مانده بود، دور حرم میچرخیدند و به گمانم دیگر تیری برایشان نمانده بود که پس از #نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست.
💠 نگاهش دریای نگرانی بود، نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده بود که خودم پیشقدم شدم :«من نمیترسم مصطفی!»
از اینکه حرف دلش را خواندم لبخندی غمگین لبهایش را ربود و پای #ناموسش در میان بود که نفسش گرفت :«اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟»
💠 از هول #اسارت دیروزم دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد و صدای شکستن دلش بلند شد :«تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!»
هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانهشان درد میکرد، هنوز وحشت #شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده و ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش بردارم که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم :«یادته #داریا منو سپردی دست #حضرت_سکینه (علیهاالسلام)؟ اینجا هم منو بسپر به #حضرت_زینب (علیهاالسلام)!»
💠 محو تماشای چشمانم ساکت شده بود، از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و #حضرت_زینب (علیهاالسلام) را شاهد عشقم گرفتم :«اگه قراره بلایی سر حرم و این مردم بیاد، جون من دیگه چه ارزشی داره؟»
و نفهمیدم با همین حرفم با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد و عطر عشقش در نگاهم پیچید :«این #حرم و جون این مردم و جون تو همه برام عزیزه! برا همین مطمئن باش تا من زنده باشم نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو!»
💠 در روشنای طلوع آفتاب، آسمان چشمانش میدرخشید و با همین دستان خالی عزم #مقاومت کرده بود که از نگاهم دل کَند و بلند شد، پهلوی پیکر ابوالفضل و مادرش چند لحظه درددل کرد و باقی دردهای دلش تنها برای #حضرت_زینب (علیهاالسلام) بود که رو به حرم ایستاد.
لبهایش آهسته تکان میخورد و به گمانم با همین نجوای #عاشقانه عشقش را به #حضرت_زینب (علیهاالسلام) میسپرد که تنها یک لحظه به سمتم چرخید و میترسید چشمانم پابندش کند که از نگاهم گذشت و به سمت در حرم به راه افتاد.
💠 در برابر نگاهم میرفت و دامن #عشقش به پای صبوریام میپیچید که از جا بلند شدم. لباسم خونی و روی ورود به حرم را نداشتم که از همانجا دست به دامن محبت #حضرت_زینب (علیهاالسلام) شدم.
میدانستم رفتن #امام_حسین (علیهالسلام) را به چشم دیده و با هقهق گریه به همان لحظه قسمش میدادم این حرم و مردم و مصطفی را نجات دهد که پشت #حرم همهمه شد.
💠 مردم مقابل در جمع شده بودند، رزمندگان میخواستند در را باز کنند و باور نمیکردم تسلیم تکفیریها شده باشند که طنین #لبیک_یا_زینب
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
386.3K
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
◾️ امام سجاد عليه السلام:
... بِنا يُنزِلُ الغَيثَ ، و بِنا يَنشُرُ الرَّحمَةَ ، و يُخرِجُ بَرَكاتِ الأَرضِ ، و لَولا ما فِي الأَرضِ مِنّا لَساخَت بِأَهلِها؛[1]
"خداوند" باران را به سبب ما"اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام" نازل می کند و به سبب ما، رحمت را منتشر می نماید و بركتهاى زمين را بیرون می دهد و اگر كسى از ما در زمين نمى بود، زمین اهل خود را درکام خود فرو مى بُرد.
📚1.أمالي الصدوق، ص۱۵۶ ، ح ۱۵.
🎙یوسف شیخ
🕧 زمان: ۱دقیقه و۲۸ ثانیه
🌏مجتمع اهل البیت علیهم السلام
🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
#امام_رضا #استوری #لینک۱۲۰۰گروهمذهبی #مشهد #زیارت
1_1127713286.mp3
4.31M
⭕️ #تشرفات
💚 داستان تشرف خدمت #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
♨️ توبه قاسم جیگرکی
بسیار عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خاطرهای عجیب از رزمنده جانباز دفاع مقدس
#حاج_مصطفی_باغبان
🔺این خاطره یکی از عجیبترین خاطرات تاریخ جنگ است.
شگفت آوراست حتما ببینید
ارادتمند: ناصرکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احکام امر به معروف و نهی از منکر 7 مطابق بافتاوای مراجع اعظام توسط حاج آقا فلاح زاده(144P).mp4, ۸٫۶ MB
42.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت بیست و نهم (۲۹) فصل چهارم زندگی پس از زندگی - زنده مانی(144P).mp4, ۴۲٫۸ MB
42.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت بیست و نهم (۲۹) فصل چهارم زندگی پس از زندگی - زنده مانی(144P).mp4, ۴۲٫۸ MB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانهای شگفت انگیز از آیت الله دستغیب- عنایت و صله امام رضا(240P).mp4, ۱۱٫۰ MB