🔴 [به مناسبت سالروز کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ و آغاز عصر پهلوی در ایران]
♦️گزارش سفیر وقت آمریکا به وزارت امور خارجه کشورش از عملیات کودتا
♦️سفیر آمریکا در گزارشی به وزیر امور خارجه کشور متبوعش درباره کودتا نوشت: «در عصر یکشنبه بیستم فوریه، مردم از حرکت حدود ۱۵۰۰ نفر از نیروهای قزاق از قزوین که در چند مایلی بیرون تهران هستند، تعجبزده شدند. گفته میشد که آنها میخواهند پایتخت را به تصرف در آورند.
♦️در عصر همان روز وزیرمختار بریتانیا برای هواخوری به بیرون شهر رفته تا حدود ساعت پنج بازنگشته. ساعاتی قبل از این ساعت، کنسول هیئت بریتانیا، سرهنگ دوم هیگ و سیدضیاءالدین برای ملاقات با قزاقان به بیرون شهر رفته بودند. هدف این دو نفر تحقیق درباره نیات قزاقان مهاجم بوده است و قزاقان آشکار ساختند که به هریک از آنها بریتانیا قبل از ورود به شهر پنج تومان، حدود پنج دلار، داده است.
♦️این طور گفته می شود که پیش از خروج قزاقها از قزوین، کلنل اسمیت (رئیس قزاقها در قزوین) پول لازم را برای تحویل به قزاقها دریافت داشته است ... لازم به تذکر است که مبلغ مورد نظر با امضای اسمیت از بانک برداشت گردید ... بسرعت معلوم شد که بسیاری از چهرههای اصلی جنبش، پیشتر دارای تماسهای دوستانهای با بریتانیا بودهاند
♦️ سرگرد مسعودخان ... در قزوین دستیار شخصی کلنل اسمیت بوده است. کلنل رضاخان که به ریاست قزاقها رسید در هیئت انگلیس – ایران خدمت کرده و به صورت عملی جاسوس رئیس هیئت بوده و برای چندین ماه با بریتانیا در قزوین همکاری نزدیک داشته. سیدضیاءالدین، مالک روزنامه رسمی رعد است که بریتانیا به آن کمک مالی میکند.
📚چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه/ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زمستان ۱۳۸۷ /صفحه ۳۸۱ /روح الله حسینیان/شادی روح بلندش صلوات
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🔴 جوان بودن امام زمان در زمان ظهور
🔵 امام حسن علیهالسلام فرمودند :
🌕 او [مهدی] نهمين فرزند از اولاد برادرم حسين است كه از سيده كنيزان متولد خواهد شد، خداوند عمر او را طولانى خواهد كرد و در پشت پرده غيبت نگاه خواهد داشت، و پس از مدتى طولانى ظهور ميكند در حالى كه #جوان است و سنش کمتر از چهل سال نشان ميدهد، و اين براى اين است كه مردم بدانند خداوند به هر چيزى قادر است.
📚 إعلام الورى بأعلام الهدى، ص ۴۲۷
🌷 عزیزم، امیدم، نگارم، دلدارم، آقا جانم، امام زمانم ، امام جوانم ، روزت مبارک.🌷
میلاد با سعادت حضرت علی اکبر ع برتمام جوانان این مرز و بوم مبارک باد .
🔴 این هم یک نوع نیکی به برادران است
ابراهیم بن هاشم گفت عبدالله جندب را دیدم در موقع عرفات، حال هیچکس را بهتر از او ندیدم. پیوسته دست های خود را بسوی آسمان بلند کرده و آب دیده اش بر روی او جاری بود تا به زمین می رسید. چون مردم فارغ شدند به او گفتم در این پایگاه وقوف هیچکس را بهتر از تو ندیدم.
گفت به خدا قسم دعا نکردم مگر برای برادران مومن خود زیرا که از امام موسی بن جعفر (ع ) شنیدم هر کس دعا کند برای برادران مومن خویش پشت سر آنها، از عرش ندا رسد که از برای تو صدهزار برابر باد.
به خدا قسم دست برندارم از صدهزار برابردعاء فرشتگان که قطعا مستجاب و مقبول است برای یک دعای خودم که معلوم نیست مستجاب شود یا نه!
( منتهی الامال، ج 2، ص 164)
🌼بعد از هر گناه توبه کنید تا خداوند متعال به شما رحم کند!
✍️یک قاضی بسیار مؤمنی در زمان حکومت دنبلیها در شهر خوی به نام شیخ صادق بود. روزی پیرزنی فقیر و بینوا از جوانی نزد او شکایت برد که مرغ مرا این جوان دزدیده است. قاضی آن جوان را احضار کرد و جوان بعد از شنیدن شکایت آن پیرزن، بلافاصله به گناه خود بدون هیچ سخنی اعتراف کرد و سرش را پایین انداخت.
قاضی که خیلی ناراحت بود و تصمیم گرفته بود تا او را به اشدّ مجازات برساند از این اعترافِ جوان خشمش فروکش کرد و دلش به حال او رحم آمد. قیمت مرغِ پیرزن را خودش داد و او را بخشید. بعد از رفتن شاکی و متهم، شاگرد قاضی که یک جوان بود و در محکمه حاضر بود، دید حالِ قاضی دگرگون شد؛ و میگفت: خدایا! این جوان به خطای خود اعتراف کرد و من در صددِ اثبات گناه او برنیامدم.
اگر اعتراف نمیکرد با تحقیقی که در محل میکردم، آبروی او را میبردم و به شدیدترین وجه مجازاتش میکردم. خدایا! من نیز بر جهل و نادانیام در برابر تو اعتراف میکنم که مرا با قضاوتی اشتباه به دستِ خودم، جهل مرا بر خودم و دیگران اثبات نکنی.
خدایا! من در برابر تو به ناتوانی خودم اعتراف میکنم که مرا با قرار دادن در فلاکت و بدبختی، ناتوانی مرا به دیگران اثبات نکنی. خدایا! ناتوانی بیش نیستم که به همه چیز ابتدای کار اعتراف میکنم، دستم را بگیر و مرا ببخش و مرا نَیازمای که من، خود را میشناسم و تو مرا بهتر از من میشناسی.
🔴 وقایع ظهور حضرت مهدی علیهالسلام...
ورود امام به مکّه و فراخوان یاران خاصّ...
مفضل گفت: «آقا! او از کجا ظاهر میشود و چگونه آشکار میگردد؟ فرمود: ای مفضل! او به تنهایی آشکار میگردد و تنها به طرف خانه خدا میآید و تنها داخل کعبه میشود و چون شب فرا رسد، همچنان تنهاست.
وقتی چشمها به خواب رفت و شب کاملا تاریک شد، جبرئیل و میکائیل و دسته دسته فرشتگان بر وی فرود میآیند و در آن میان جبرئیل به وی میگوید: ای آقای من! هر چه بفرمایی پذیرفته است و فرمانت رواست.
او (قائم علیهالسلام) هم دست بر صورت خود میکشد و میگوید: «سپاس خدایی را که وعده اش را بر ما راست گردانید و سرزمین بهشت را به ما میراث داد، از هر جای آن باغ پهناور که بخواهیم جای میگزینیم. چه نیک است پاداش عمل کنندگان.
(زمر/۷۴). آنگاه در بین رکن و مقام میایستد و با صدای رسا میگوید: ای نقبا و مردمی که به من نزدیک هستید! و ای کسانی که خداوند شما را پیش از ظهور من در روی زمین برای یاری من ذخیره کرده است!
برای اطاعت از من به سوی من بیایید! صدای او به این افراد میرسد و آنها در شرق و غرب عالم، بعضی در محراب عبادت و گروهی خوابیده اند، با این وصف با یک صدا که میشنوند و با یک چشم به هم زدن، در بین رکن و مقام نزد او خواهند بود...»
📗بحارالأنوار، ج ۵۳، صص ۷-۱
🔴 صاحبِ بازگشت ها
بیا که دینِ خدا باتو میشود معنا
خلاصۀ همــۀ دین علی ولیُّ الله
🌕 رجعت اميرالمومنين علیه السلام، سرآمد تمام رجعتها خواهد بود. خود حضرت در اين باره میفرمايند:«وَ إنَّ لِی الْکَرَّهْ بَعْدَ الْکَرَّهْ وَ الرَّجْعَهْ بَعْدَ الرَّجْعَهْ وَ أَنَا صَاحِبُ الرَّجَعَاتِ وَ الْکَرَّاتِ»
من دارای رجعتِ پس از رجعت و بازگشتِ پس از بازگشت هستم؛ من صاحبِ رجعتها و بازگشتها هستم!
🌕 تعداد رجعتهای اميرالمومنين، مشخص نيست؛ ولی آنچه معلوم است اين است که حضرت حداقل سه بار رجعت میکنند. اولين رجعت آن حضرت، در آغاز عصر ظهور تحقق میيابد، تا امام مهدی، را ياری دهند. امام حسين علیه السلام در اين باره میفرمايند:
رجعت من با بازگشت اميرالمومنين و قيام قائمِ ما، همزمان خواهد بود.
🌕 رجعت ديگر اميرالمومنين پس از امام مهدی و در زمان حاکميت امام حسين خواهد بود و تکرار جنگ صفین و انتقام از معاویه. و بار دیگر نیز با رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنیا برمیگردد
📗بحار الأنوار،ج۵۳، ص۴۶
📗الخرائج، ج۲، ص۸۴۸
🔴 بخشی از تحرکات شعیب بن صالح بصورت اجمالی...
امام علی علیهالسلام میفرمایند: هنگامیکه سپاه سفیانی به سوی کوفه عزیمت میکند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان میفرستد که برای یاری حضرت مهدی علیهالسلام خروج کردهاند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازة اصطخر روبرو میشوند، که مردی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانیهاست و پرچمهای سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میانشان پدید میآید که سرانجام صاحبان پرچمهای سیاه پیروز میشوند و سپاه سفیانی پا به فرار میگذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی عج مشتاقتر میشوند و به جستجوی او میپردازند. مهدی در آن هنگام در مکه ظهور میکند و پرچم رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در دست میگیرد.
📗الملاحم و الفتن ، ص۵۱
پیامبر اکرم میفرمایند: «یخرج شعیب بن صالح متخفیاً الی بیت المقدس یوطی للمهدی منزله»
شعیب بن صالح مخفیانه به بیت المقدس میرود و مقدمات ورود مهدی عج را مهیا میکند.
و در حدیثی دیگر میفرمایند:
«ینزل بیت المقدس یوطی للمهدی سلطانه یمد الیه ثلاثمائه من اهل الشام.»
(شعیب بن صالح) به بیت المقدس وارد میشود و زمینه حکومت مهدی عج را فراهم میسازد و سیصد نفر از اهل شام به کمک او میشتابند.
📗بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۰۸
📗کنز العمال، ج۴، ص۵۸۸
📗الفتن، ص۱۸۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای سوالات علماء یهود از امام(ع)
از قول شهید کافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماهواره پارس ۱ در آستانه پرتاب به فضا
🔹تصویربرداری از تمام اراضی ایران در کمتر از ۴۵ روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهرم دلشوره حرام است
آیت الله فاطمی نیا(ره)
هروقت دلشوره گرفتی بگو:
"اِعتَصَمتُ بِکَ یا ربِ مِن شرِ ما اَجدُ فی نَفسی
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام و عرض ادب واحترام.
از محضر دوستان و محبین اهلبیت علیهم السلام تقاضای عاجزانه و ملتمسانه میشود که چند مرتبه این کلیپ را ببینید و برای هرکس که میشناسید از قوم و خویش و دوست آشنا گرفته تا افرادی که به هر جهتی نام اونها را در دفترچه تلفنتان دارید ارسال کنید و همین متن را هم کپی کرده و بفرستید.
ان شاء الله امید است فردای ظهور شرمنده امام زمان علیه السلام نشویم.
جهاد تبیین ✌️:
سخنی با هر آن که خود را شیعه امیرالمؤمنین(ع) می داند.../ نازنین دست علی(ع) یا پای حجاج خبیث؟؟
🔸 بی تعارف، در دنیای امروز، حضورمان در انتخابات یعنی بیشتر شدن اقتدار، عزت و آبروی «تنها نظام شیعی دنیا»
و عدم شرکت در انتخابات، یعنی گامی در جهت تضعیف این نظام...
🔸 محبو شیعه أمیرالمؤمنین(ع)، حتی اگر خیلی دل صافی هم با این نظام ندارد، نمی تواند دور تنها پرچمی که برای شعارها و اهداف شیعه در این روزگار برافراشته شده را خالی کند...
✅ امروز اگر با «دست حق» همراه نباشیم، فردا به «پای ظلم» خوار و خفیف و ذلیل می شویم.
🔸 عبدالله بن عمر به خیال اشتباه خود، برای احتیاط در دینش با علی(ع) بیعت نکرد...
اما چند صباحی که گذشت، همین خلیفه زاده، شبانه!! سراغ حَجّاج _ یکی از سفاک ترین و پلیدترین حاکمان تاریخ اسلام _ رفت!
🔸 حجاج به جای دست، پای خود را دراز کرد و در حالی که او را احمق می نامید، گفت: «با پای من بیعت کن.» و او هم بیعت کرد...
(ر.ک: التذکرة الحمدونية، ج٩، ص٢٢٥. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج١٣، ص٢٤٢)
یاعلی🌹
#طلبه_ای_در_قم
محمد صالح مشفقی پور
تمام حجم قفس را شناختیم،بس است.
بیا به تجربه،در آسمان پری بزنیم...💛
.
.
#شعر
#فاضل_نظری
#قیصر_امین_پور
سلطان بار عام داده بود. همه دعوت بودند.
هر کس وارد قصر میشد، مبهوت جلال و شکوه و زیبایی و دلربایی خیره کننده بارگاه میشد. هر چه پیشتر میرفتند، شگفتیها بیشتر میشد. تا اینکه به سالن اصلی وارد میشدند که سلطان در آن بر تخت نشسته بود از مهمانانش استقبال میکرد.
انواع پذیراییها توسط خادمان و چاکران بیدریغ تعارف میشد و هر کس هنری داشت برای زینت مجلس با خود آورده بود.
بسیاری را میدیدی که محو در و دیوار قصرند و دیگرانی که مشغول خوردن و نوشیدن و گروهی با هم گفتگو میکنند از افسونگری تختگاه و ... خلاصه هر کس در تماشای چیزی غرق شده بود و از دیگری غایب بود.
در این میان جوان ژندهپوشی در گوشهای خزیده بود و انگار که پنهان شده باشد، دزدانه به یک نقطه خیره شده بود. گاه میخندید و گاه مانند کسی که متعجب شده ابروها را بالا میداد و گاه هر دو را در هم میآمیخت.
وزیر که مرتب مجلس را میپایید تا به بهترین شکل برگزار شود، چشمش به آن جوان افتاد. ابتدا حیرت کرد و سپس نگران شد. مبادا مجنون است. مبادا سوء قصدی دارد. مبادا....
وقتی سوی نگاهش را دنبال کرد به سلطان رسید.
آن جوان ژولیده در معرکه تماشا چنان در صورت سلطان محو شده بود که انگار هیچ چیز دیگری در آنجا نیست. تا سلطان میخندید او نیز میخندید و چون سلطان ساکت میشد، او نیز به فکر فرو میرفت. و چون سلطان لب میگشود او نیز میشکفت
ساعاتی گذشت و ناگهان جارچی اعلام کرد که مهمانی به پایان رسیده و همه باید قصر را ترک کنند. در این هنگام همهمه بر فضا غالب شد. عدهای هنوز بر در ورودی بودند و از تماشایش سیر نشده بودند، عدهای در صحن و حیاط قصر مشغول بودند و آنان که داخل شده بودند، هر یک به زیباییها و جذابیتهای سرای پادشاهی خیره بودند.
جارچی که خبر را اعلام کرد، ناگهان همه متوجه شدند که بسیار مانده که ندیده و نچشیدهاند. اما اعتراض فایده نداشت. التماس و خواهش هم. اصرار و تمنا نیز به جایی نمیرسید. اما همچنان آن جوان در همانجا با همان حالت مشغول تماشای سلطان بود.
مردم تازه فهمیده بودند که در این ساعات طولانی جز چند نگاه کوتاه و گاه تصادفی، سلطان را ندیدهاند.
نگهبانان یک به یک مردم را به بیرون راهنمایی و بدرقه میکردند. سلطان که از جای برخواست، ناگهان جوان نیز برخواست و چون سلطان از تخت سرازیر شد، جوان از کنج خلوت بیرون آمد و بدون آنکه چشم از سلطان بردارد. آرام آرام عقب میرفت.
در این لحظه سلطان از بدرقه مهمانانش فارغ شد و ناگهان اقیانوس نگاهش به چشمه تشنه نگاه جوان گره خورد.
وزیر را به حضور طلبید و چیزی در گوشش زمزمه کرد و جوان چنان محو بود که آرام لب میزد. مانند ماهی افتاده بر خاک.
چون نجوای سلطان تمام شد، وزیر رخصت خواست و به سوی جوان آمد.
چون به او رسید به سویش خم شد و پیشانیش را بوسید و لبانش را بویید و دستش را گرفت و به سوی سلطان برد.
جوان که از خویش غافل بود، جز سلطان نه میدید، نه میشنید، نه اختیار میکرد.
هر قدم که نزدیکتر میشد، التهاب و حرارت هیجان جوان بیشتر و بیشتر میشد.
حالا در قصر هیچ کس باقی نمانده بود. همه مهمانان رفته بودند به جز یک نفر. کسی که تنها برای تماشای سلطان آمده بود نه هیچ چیز دیگر.
هر کس از این ضیافت به خواسته خویش رسید و مست شد و در جایی از قصر سست شد و ماند اما آن جوان...
و جوان که چشم از تمام جلوههای جمال و جلال قصر فروبسته بود به محرمیت آن صحن و سرا درآمد و به فیض ملازمت دائمی سلطان افتخار یافت و ساکن همیشگی قصر گردید.
پس از این در تمام مراسمات رسمی و غیررسمی جوان همراه سلطان بود. جایی در نزدیکترین نقطه به سلطان. مشاور و همراه و همسفر و مونس او.
مناجات شعبانیه قصه آن جوان است در روزهای منتهی به ضیافت رمضان.
روز جوان بر همه جوانمردان مبارک.
بسم الله الرحمن الرحیم
حکمت 436 نهج البلاغه: راه شناخت کریمان
وَ قَالَ (عليه السلام): أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ، مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ.
و درود خدا بر او، فرمود: شايسته ترين مردم به بزرگوارى آن كه بزرگواران را با او بسنجند.
@mah_davit313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸اعترافات عجیب نشریه تایمز
درباره رهبر معظم انقلاب
🔺توصیه می شود حتما ببینید و منتشر کنید. تا ابلهانی که شعار مرگ بر دیکتاتور می دهند بفهمند چقدر نادان و نمک نشناسند. و چگونه آلت دست دشمن شده اند.