eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
326 دنبال‌کننده
21هزار عکس
14.8هزار ویدیو
203 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هرشب یک داستان کوتاه 📚لگد مکروه! "شیخ رجبعلی خیاط" تعریف میکند: اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت. بلافاصله استغفار کردم و به راهم ادامه دادم. قدری جلوتر شترهایی قطار وار از کنارم می‌گذشتند. ناگاه یکی از شترها لگدی انداخت که اگر خود را کنار نمی‌کشیدم، خطرناک بود. به مسجد رفتم و فکر می‌کردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود...!؟ در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فکری بود که کردی! گفتم: اما من که خطایی انجام ندادم... گفتند: لگد شتر هم که به تو نخورد...! 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.....: 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 قصه از اون جایی شروع شد از دانشگاه پیام اومد میخوان ببرن راهیان نور منم از خدا خواسته دوست داشتم از زندگی روز مره ام یکم جدا باشم ولی خیلی مانع وجود داشت تا بتونم برم و اولین سفر دور از خانواده و بدون اونا بود بعد از چند روز که پیام ها رو دیده بودم و مانع هایی که وجود داشت رفتنم به کل کنسل شد ....اما یه روز دانشگاه کلاس داشتم بعد از کلاس رفتم نماز خونه دقیقا بعد از خوندن نماز دیدم کنار پاهام یه برگه افتاده برداشتمش نوشته بود اردو راهیان نور زمان تا فردا باز گفتم خدایا چیکارکنم این کاغذ چرا کناره من افتاده...... همه چیو سپردم به خودش ...همه چیو ول کردم کار و درس و ..... و راهیه راهیان شدم😊 قشنگ ترین سفر عمرم بود و هرگز فراموشش نمیکنم اونجا که رفتم هیچ کدوم از دوستام نیومدن و تقریبا تنهای تنها بودم...... تو قطارم کسی رو نمیشناختم برای همین با کسی زیاد حرف نمیزدم و گوشیم دستم بود و داشتم با دوستم حرف میزدم که یه دفعه گفت،، این عکسه چیه گذاشتی پروفایلت نکنه رفتی راهیان گفتم اره ...گفت منم اومدم تو کجایی کدوم کوپه ای من باور نکردم و بهش گفتم خب دیگه شوخی بسته چیکار میکنی گفت باور کن منم تو قطارم اینو که گفت دیگه داشتم شک میکردم همه آدرس هایی که میداد درست بود از کوپه اومدم بیرون دنبالش گشتم و پیداش کردم از دوران راهنمایی با هم دوست بودیم و من خیلییییی خوشحال شدم دیدمش چون خیلی احساس تنهایی میکردم اونجا که رسیدیم خیلی جاها رفتیم شرهانی...کانال کمیل...فکه ...شلمچه....جزیره مجنون ولی یه خاطرش یادم نمیره .....توی اوتوبوس بهمون یه برگه هایی میدادن که نامه هایی بود از طرف شهدا و این شهدا اسمشون و تاریخ شهادتشون کاملا متفاوت بود نامه ای برای من بود از طرف شهید سید مصطفی موسوی بود😊 من اصلا نمیشناختمش و نمیدونستم اهل کجاست فقط اینو میدونستم که شهید مدافع حرمه و سال ۹۴ شهید شدن بعد از اینکه از راهیان برگشتم یک هفته بعدش رفتم بهشت زهرا اولین بار دومین بار سومین بار دیگه زندگی بدون دیدن اونا معنی نداشت اونا آرامشِ محض هستند سومین بار سومین بار که رفتم بهشت زهرا ظهر شد منم خسته با دوستم داشتیم دور خودمون میچرخیدیم و تقریبا اینم بگم گم شده بودیم😅 که یه دفعه چشمم خورد به عکسه یه شهید بالای سنگ قبرش خودش بود شهید سید مصطفی موسوی راستش این ما نیستیم که دوست شهید انتخاب میکنیم.... اونا خودشون مارو انتخاب میکنن امیدوارم لیاقت اینو داشته باشم که بتونم راهشونو ادامه بدم. ان شالله یا زهرا 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏 دوازده سحر از ماهِ اهل روزه گذشت خوش است وقت گدایی به بارگه آید به یازده گل زهرا قسم که یک عمر است نشسته ام که چه روزی دوازده آید 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
روضه ها در سحر سفارشےاست اهل روضـــه، امان ز عصر دهم زینب از روی تــل چه میبیند!!! "وای از ضربــــــــه دوازدهم" 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
4_5888899087691940250.mp3
850.2K
دوازدهمین سحر ضیافتت، پُر است از بوی نرگسین پیراهن یوسفم، که سالهاست همه اهل زمین را،به حیرت وا داشته است ... 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3139013.mp3
8.24M
💠ختم روزانه کلام الله مجید 💠با تلاوت استاد صدیق منشاوی 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
👇کک قدرت به جانشان افتاده است! 🔹«محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «شورای عالی اصلاح‌طلبی از همان آغاز، شورایی بود برای «شور» نکردن، برای «عالی» نبودن و برای «اصلاح‌طلب» نبودن. در درون این شورا، از همان آغاز «شوراها» برپا بود و بازی زبانی هفتادودو گروه و حزب و شخصیت؛ بنابراین از همان آغاز در پس و پشت هر تصمیم و تدبیر، هر ورود (عضویت) و خروجی (عدم عضویت)، هر موضع و مواضعی، هر استراتژی و تاکتیکی، هر ائتلاف و انفصالی و بالاخره هر دم و بازدمی، نوعی تنازع قدرت و بقا نقش بازی می‌کرد. صریح بگویم، امروز «تغییر» این شورا در «تعطیلی» آن است». تاجیک در توضیح تفکر و رفتار جریان اصلاح‌طلبی می‌افزاید: «چون نیک بنگریم بسیاری از اصلاح‌طلبان امروز را در «هیچ‌کجا» و «هرکجا»ی نظری و عملی می‌بینیم. اینان اصلاح‌طلبی را دقیقاً در همان موقف و موضعی تعریف می‌کنند که قدرت و منفعتشان اقتضا می‌کند. این عده برای رسیدن به قدرت آرام و قرار ندارند. کک قدرت افتاده توی تن و جانشان و آرامش و قرار را از آنان ربوده است. اینان تابعان قدرت‌اند؛ بنابراین هرکجا قدرت هست، آنان نیز هستند». 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🌐 لبه تیز ماهواره نور! 🔶خبرگزاری مهر در تحلیلی از پرتاب ماهواره نور نوشت: «می‌توان گفت با پرتاب ماهواره نور در این مدار، ایران به‌صورت زیرکانه‌ای به اهداف متعدد خود رسید. هم به روند پرتاب‌های ناموفق ماهواره‌های خود طی چند سال گذشته پایان داد، هم بار دیگر بی‌تأثیر بودن تحریم‌های آمریکا بر اراده ملی خود را اثبات کرد، هم ثبات کشور در شرایطی که تمام دنیا درگیر ویروس کرونا می‌باشد را به جهان نشان داد، همچنین در کشاکش منازعات بین ایران و آمریکا، پیام نانوشته‌ای به ایالات‌متحده فرستاده شد که آن می‌تواند اعلام دستیابی کشور به موشک‌های قاره‌پیما باشد. همچنین از کاربردهای فنی ماهواره نیز نباید غافل شد. برنامه‌های فضایی یک کشور در حوزه‌های نظامی و غیرنظامی، پایه و اساس مشترکی دارند. به‌طور مثال وقتی ایران می‌تواند به‌صورت بومی ماهواره خود را در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار دهد، یعنی به دانش ساخت موشک‌های قاره‌پیما نیز دست‌یافته. در حقیقت فناوری فضایی بستری برای راه رفتن بر لبه دیپلماسی است! جایی که می‌توان در آن به‌صورت غیرمستقیم با نظام بین‌الملل صحبت کرد و یا محترمانه کشوری را تهدید کرد. صنعت فضایی می‌تواند به‌طور هم‌زمان هم بستری برای قدرت‌نمایی باشد هم محلی برای گرفتن امتیاز در عرصه سیاست خارجی. در نظام بین‌الملل که منطق اصلی آن استفاده از زور است، این دانش می‌تواند حاشیه امنیت کشور را افزایش دهد. این که آیا کشور می‌تواند بر لبه این سکو حرکت کند یا نه، به مهارت مسئولین کشور بستگی دارد.» 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📩اختاپوس در خودروسازی چه می کند؟ 🔹سید نظام‌الدین موسوی منتخب مردم تهران در پیامی نوشت: «اطلاع دارم که نظارت و بررسی عملکرد خودروسازان کشور جزو دغدغه‌های جمع قابل‌توجهی از منتخبان مجلس یازدهم است، اما با دیدن مستند «اختاپوس» به این نتیجه رسیدم که تحقیق و تفحص مجدد از صنعت خودروسازی باید جزو اولویت‌های مجلس آینده باشد. اختاپوس‌هایی آنجا خیمه زده‌اند. اختاپوس‌ها!» محمدرضا منصوری عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس نیز پیش از این خبر از فساد و رانت‌های نجومی در صنعت خودروسازی کشور داده و گفته بود: «نباید گزارش تحقیق و تفحص از خودروسازان به فراموشی سپرده شود، چراکه این گزارش منجر به کشف فسادها و رانت‌های متعدد در خودروسازی ایران شده است که می‌تواند چراغ راه صنعت خودرو در ایران باشد.» وی مدعی شده بود؛ 100 نفر سود عمده تولید خودرو در کشور را می‌برند و دلیل آن را عدم نظارت، وجود فساد و عرضه کم خودرو دانسته و افزوده بود: «عدم کنترل و مدیریت در خودروسازان باعث شده که عده‌ای از این مسیر غیرشفاف به سودهای هنگفتی برسند.» 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5841190367629673382.mp3
455.8K
آغاز میکنیم امروز را با گوش کردن وخواندن آیت الکرسی کانال جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی https://t.me/shahidmostafamousavi
بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌴اللهمّ إنّا نشكوا إليك غيبةَ وليّنا إمام زماننا، و كثرة عدوّنا و قِلّة عدَدِنا، اللهمّ إكشف هذه الغُمّة عن هذه الأمّة بحضوره، و عجّل لنا ظهوره...( آمّين یارب العالمین ) 🌾 *ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج*🌾 💠 دوستان لطف کنید ما را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس موسوی شهیدمدافع_ حرم کانال @shahidmostafamousavi گروه @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 📤استفاده و کپی برداری از مطالب کانال باذکرصلوات آزاداست.
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡ از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست ✍رمان  : ❤️از فرط دردمعده،محکم خودم را جمع کردم که عثمان در جایش ایستاد و به سرعت به سمتم برگشت.و من در چشم بر هم زدنی از سرمای زمین کنده شدم.محکم بازویم را در مشتش گرفته بود و به دنبال خود میکشاند. یارای مقابله نداشتم،فقط تهوع بود و درد…معده ام بهم خورد. چند بار..و هر بار به تلافی خالی بودنش، قسمتی از زندگیم را بالا آوردم؛ تنهایی..بدبختی..بی کسی… و عثمان هربار صبورانه، فقط سر تکان میداد از جایگاه تاسف. دوباره به کافه رفتیم و عثمان با ظرفی از کیک و فنجانی چای مقابلم نشست:( همه اشونو میخوری…فقط معده ات مونده که بالا نیاوردیش!) رو برگردانم به سمت شیشه ی باران خورده ایی که کنارش نشسته بودم. من از چای متنفر بودم و او، این را نمیدانست.ظرف کیک را به سمتم هل داد:(بخور..همه اشو برات تعریف میکنم..قضیه اصلا اونطور که تو فکر میکنی نیست!گفتم صوفی رفته،اما نه از آلمان. فقط رفته محل اقامتش تا استراحت کنه. من گفتم که بره. واسه امروز زیادی زیاد بود..اگه میخوای به تمام سوالات جواب بدم،اینا رو بخور..) و من باز تسلیم شدم:( من هیچ وقت چایی نخوردم و نمیخوردم). لبخند زد. رفت و با فنجانی قهوه برگشت:( اول اینو بخور.. معدت گرم میشه.. ) با مهربانی نگاهم میکرد و من تکه تکه و جرعه جرعه کیک و قهوه به خورده معده ام میدادم و این تهوعم را بدتر و بدتر میکرد:(شروع کن.. بگو..) با دستی زیر چانه اش ابرویی بالا انداخت:(اول تا تهشو میخوری بعد..) انگار درک نمیکرد بدی حالم را! (حوصله ی این لوسبازیارو ندارم..) ایستادم، قاطع و محکم. دست به سینه به صندلیش تکیه داد:(باشه، هرطور مایلی.. پس صبر کن تا خونه برسونمت. دیر وقته..). چقدر شرقی بود این مرده پاکستانی… گرمای داخل کافه، تهوعم را به بازی گرفته بود و این دیوانه ام میکرد. پس بی توجه به حرفهای عثمان به سرمای خیابان پناه بردم. هوا تاریک بود و خیابانها به لطف چراغها، روشن. من عاشق پیاده روی در باران بودم، تنها! و چتری که بالای سرم، صدای پچ پچ قطرات را بلندتر به گوشم برساند. عثمان آمد با چتری در دست:(حتی صبر نکردی پالتومو بردارم..) بی حرف و آرام کنار هم قدم میزدم و چتر بالای سرم چقدر خوش صدا بود، همخوانی اش با گریه آسمان. حالا خیالم راحتتر بود، حداقل میدانستم دانیال زنده است و صوفی جایی در همین شهر به خواب رفته. اما دلواپسی و سوال کم نبود. با چیزهایی که صوفی گفت، باید قید برادرم را میزدم چون چون او دیگر شباهتی به خدای مهربان من نداشت و این ممکن نبود. اما امیدوارم بودم همه اینها دروغی هایی احمقانه باشد. (سارا! وقتی فهمیدم چی تو کله اته، نمیدونستم باید چیکار کنم.. داشتم دیوونه میشدم. چند ماه پیش یه عکس از دانیال بهم داده بودی. یادته؟ واسه اینکه وقتی دارم دنبال هانیه میگرد، عکس برادرتم نشون بدم تا شاید کسی بشناسدش. همینطورم شد. به طور اتفاقی یکی از دوستان صوفی، عکس دانیال روشناخت. با کلی اصرار تونستم راضیش کنم تا شماره ی تلفن صوفی رو بهم بده. وقتی با صوفی تماس گرفتم حتی حاضر نبود باهام حرف بزنه. دو هفته طول کشید تا تونستم راضیش کنم بیاد اینجا. اولش منم مطمئن نبودم که راست گفته باشه، اما وقتی عکسا و فیلمهای خودشو دانیال رو نشونم داد، باور کردم. هیچ نقشه ای در کار نیست… فردا صوفی میاد تا بقیه ی نگفته هاشو بگه..) مکث کرد:)همه مسلمونها هم بد نیستند، سارا.. یه روز اینو میفهمی.. فقط امیدوارم اون روز واسه زندگی، دیر نشده باشه..)چند قدم بیشتر به خانه نمانده بود.. مِن مِن کرد:(بابت سیلی، متاسفم..) رو به رویم ایستاد. چشمانش چه رنگی بود؟ هر چه بود در آن تاریکی، تیره تر نشان میداد. صدایش آرام و سرسخت شد:( دیگه هیچ وقت نگو ازت متنفرم..) انگار حرفهای صوفی در مورد عثمان، درست بود!! ادامه دارد.. سلام لینک گروه ایتا عوض شده جدید 👇. https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Moghadam-Shab1Moharram1389[03].mp3
3.32M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 شهید سید عبدالرضا موسوی: خدایا، خداوندا، روح ما را بی‏تاب شهادت گردان، تا پیام پرطنین شهیدان را دریابیم و از زنجیر اسـارتی که بر خود پیچیده‏ایم آزاد گردیم.