eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
328 دنبال‌کننده
20هزار عکس
13.9هزار ویدیو
198 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد عرض ادب و احترام دارم خدمت همه عزیزان امشب قصد این رو داریم که پیرامون اتفاقات اخیر در آمریکا و نقش اون در اقتصاد کشور تحلیلی ارائه دهیم همونطور که در اخبار پیگیری میکنید، انتخابات برایت جمهوری در آمریکا در جریانه حالا چند سوال در اذهان پیش میاد ١- چه کسی برنده این انتخابات خواهد شد؟ ترامپ با بایدن؟ ٢- نتیجه این انتخابات در اقتصاد کشور ما چه خواهد بود ٣- دلیل ریزش اخیر بازار چیست و آیا این ریزش ادامه خواهد داشت یا خیر؟ ۴- آینده دلار و ارز و طلا و سکه و مسکن چه خواهد بود؟ آیا ارزان‌تر میشه یا دوباره گرون میشه؟ ۵-آیا اگر بایدن رئیس جمهور آمریکا شود با آن مذاکره خواهیم کرد یا نه؟ ۶- اوضاع آمریکا بعد از انتخابات چگونه خواهد بود؟ ٧- این اوضاع ربطی به ظهور دارد با خیر؟ ٨- وضعیت عربستان بعد از رای آوردن بایدن چگونه خواهد بود؟ این تقریبا همه سوال‌هایی است که در اذهان عمومی پرسیده میشه و اما بعد... در اینکه چه کسی پیروز انتخابات آمریکاست، به فرموده حضرت آقا برای ما هیچ فرقی نمی‌کند و اصلا اهمیت ندارد چون سیاست ما با آمریکا به هیچ عنوان تغییر نخواهد کرد جدای از این مطلب با پیش افتادن بایدن، طرفداران ترامپ که غالبا مسلح هم هستند اوضاع در آمریکاشدیدا پیچیده خواهد شد با توجه به اوضاع پیچیده آمریکا و سخنان ترامپ که سیستم حاکم بر آمریکا را فاسد می‌نامد و خودش برگزار کننده انتخابات هم هست می‌توان فهمید که درگیری بین ترامپ و دولت سایه اتفاق افتاده دولت سایه ای که غالبا فراماسون هستند و تعیین کننده اصلی اتفاقات آمریکا مقابله ترامپ با این دولت در سایه کاملا مشهوده سیستمی که رسانه های گردن کلفتی همچون سی ان ان و توئیتر و... رو در اختیار داره به طوری که به یکباره پشت ترامپ رو خالی کردن و این از هم گسستگی روحی ترامپ از این پشت کردن یکباره این رسانه هاست در واقع میشه گفت که فراماسونها تصمیم به تغییر ترامپ گرفتن البته به نظر میرسه که به همین آسونی ها هم نباشه چون بعیده که ترامپ آروم بشینه و نتیجه رو قبول کنه اگر به هر دلیلی ترامپ رای نیاره درگیری خیابونی یکی از محتمل ترین گزینه هاست البته این رو هم در نظر بگیرید که به احتمال قوی یکی از این دو، یعنی ترامپ و بایدن به زودی ترور شوند هم بایدن و هم ترامپ شدیدا مستعد ترور شدن هستن و نتیجه این بازی بدون خونریزی مشخص نخواهد شد مگر اینکه ترامپ کوتاه بیاد و کنار بره، که بعیده متاسفانه یک عده در ایران خوشحالند که ترامپ رفته و بایدن آمده مثالی عرض میکنم سگ به ذات، نجس العینه یعنی هیچ جوری تمیز نمیشه همه چیزش نجسه از مو و پوستش تا بذاق دهان و... و با هیچ شوینده ای این نجاست مرتفع نمیشه پس سگ ذاتا نجسه حالا به من بگید سگها با هم فرق دارند؟ این حکم شامل همه سگهاست پس فرق نداره که سگش چه نژادی داشته باشه مثال ترامپ و بایدن هم دقیقا همینه شیطان، شیطانه و هیچ فرقی نمیکنه این شیطان بایدن باشه یا ترامپ چون ذاتا دشمن ماست اینکه حضرت آقا می‌فرمایند برای ما فرقی نداره که کدوم یکی از این دو رئیس جمهور بشه و سیاست ما در قبال اینها فرقی نمیکنه، برای همینه چون تصمیم گیرنده اینها نیستن سیستم یهود و صهیونیزم جهانی است پس به قول قدیمی ها خر همان خره فقط پالانش عوض میشه بارها و بارها عرض کردم که سیر صعودی قیمت‌های اخیر بازار تعمدی است جریان نفوذ، با گروگان گرفتن معیشت مردم به دنبال راهی برای بقای خود و از هم مهمتر راهی برای مذاکره و در آخر تقابل با رهبری است چطوری؟؟؟؟ وقتی در بازار جهانی قیمت طلا میره بالا، چرا توی ایران باید به یکباره سکه سه میلیون تومن در دو روز سقوط کنه؟ چرا دلار باید اینقدر سقوط کنه؟ همه اینها نشون میده که دستی در داخل داره اینها رو کنترل میکنه یادتون هست جناب رئیس دولت لیبرال گفت که ما اگر بخواهیم قیمت دلار رو برمیگردونیم به همون قیمت اول؟ یعنی بالا و پایین شدن قیمت در دست دولت لیبراله حالا چی شده که قیمت دلار به یکباره اینقدر پایین اومد؟ خبری شده؟ یا قراره به مردم چیزی القا بشه؟؟؟؟؟؟ آیا قراره به مردم القا بشه که بایدن بهتر از ترامپه و با اومدنش دلار و ارز و سکه ارزونتر میشه ؟ پس بهتره بریم پای مذاکره آی مردم انصافا دیگه گول نخورید این پایین اومدن های کاذب و بالا رفتنهای کاذب دلار وسکه برای گول زدن شماست شما رو به همه مقدسات قسم گول نخورید گرانی های اخیر هیچ ربطی به تحریم نداره به والله همه اینها تعمدی است گول نخورید در حال حاضر خیلی ها در دولت به دنبال آیند که بایدن رای بیاره تا باز بازی مذاکره رو شروع کنند به والله قسم هر کس در هر پست و مقامی بخواهد عَلَم مذاکره با قاتل حاج قاسم رو بلند که اون عَلم رو روی سرش خراب خواهیم کرد و با تمام وجود در برابرش مقابله میکنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸تصویر ۵ شهید مدافع حرم روز ۱۶ آبان ماه ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
تهران در وضعیت خطرناکی قرار دارد فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران: 🔹طی یک هفته اخیر تعدادی از بخش‌های عادی بیمارستان‌ها به بخش‌های ویژه کرونایی تبدیل شده است. 🔹البته باید بدانید که اگر افراد شیوه نامه‌های بهداشتی مد نظر را به خوبی رعایت نکنند حتماً با پر شدن بی وقفه تخت‌ها رو به رو خواهیم شد. 🔹باید بدانید تهران در وضعیت خطرناکی قرار دارد و اگر شرایط به همین صورت ادامه پیدا کند، با نارسانایی‌های درمانی زیادی رو به رو خواهیم شد. @TasnimNews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹‏جو از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ معاون اول رئیس جمهور بود و در دوره معاونت او آمریکا 👇 ۳۵ بار یمن را، ۴۹۶ بار لیبی را، ۳ بار پاکستان را، ۱۴ بار سومالی را، ۱۲۰۹۵ بار عراق را، ۱۳۳۷ بار افغانستان را و ۱۲۱۹۲ بار سوریه را بمباران کرد، 👈 اوباما و جو بایدن طراح و شروع کننده جنگ در سوریه بودند😡 مراقب باشیم اورا فرشته جا نزنند !⚠️⚠️😡 ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵تفاوت بایدن و ترامپ برای ایران ⚪پیروزی بایدن لزوماً به نفع ایران و محور مقاومت نیست. بایدن برخلاف ترامپ -که با تک‌روی و رفتارهای غیرمتعارف امکان اجماع سازی جهانی را از خود سلب می‌کرد- قادر به این کار به‌ویژه با متحدان اروپایی است. 🚩برخی قائل به آن‌اند که ترامپ به‌رغم سیاست‌های رادیکال، ازجمله حمایت بی‌حد از رژیم اسرائیل و فشار حداکثری بر ایران، اصطلاحاً رو بازی می‌کرد، لذا مواجهه با او آسان‌تر بود. بایدن اما چنین نیست و همانند سلف خود اوباما، مشت چدنی را زیر دستکش مخملی پنهان می‌کند. ♦آنچه مسلم است بایدن در چهارچوب استراتژی کلان یعنی حفظ هژمونی آمریکا در جهان و خصوصاً غرب آسیا حرکت خواهد کرد و البته شیوه‌های نرم و دیپلماسی را ترجیح خواهد داد، هرچند پرونده دموکرات‌ها نشان می‌دهد از ابزار تحریم و حتی جنگ و بحران‌سازی روی‌گردان نیستند. 🔵درهرحال ماهیت آمریکا با تغییر روسای جمهور دچار تحول نمی‌شود و به همین دلیل رهبر انقلاب فرمودند سیاست ما در قبال آمریکا سیاست مشخص و حساب‌شده است و با رفت‌وآمد افراد تغییر نمی‌کند. (فرزان شهیدی) ✅‌‌کانالهای ما را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐 ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅‌┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه می‌کردم و مصطفی جان کندنم را حس می‌کرد که به سمتم برگشت و مقابلم زانو زد. جای لگدشان روی دهانم مانده و از کنار لب تا زیر چانه‌ام خونی بود، این صورت شکسته را در این یک ساعت بارها دیده و این زخم‌ها برایش کهنه نمی‌شد که دوباره چشمانش آتش گرفت. 💠 هنوز سرم را در آغوشش نکشیده بود، این چند ساعت محرم شدن‌مان پرده شرمش را پاره نکرده و این زخم‌ها کار خودش را کرده بود که بیشتر نزدیکم شد، سرم را کمی جلوتر کشید و صورتم را روی شانه‌اش نشاند. خودم نمی‌دانستم اما انگار دلم همین را می‌خواست که پیراهن صبوری‌ام را گشودم و با گریه جراحت جانم را نشانش دادم :«مصطفی دلم برا داداشم تنگ شده! دلم می‌خواد یه بار دیگه ببینمش! فقط یه بار دیگه صداشو بشنوم!» 💠 صورتم را در شانه‌اش فرو می‌کردم تا صدایم کمتر به کسی برسد، سرشانه پیراهنش از اشک‌هایم به تنش چسبیده و او عاشقانه به سرم دست می‌کشید تا آرامم کند که دوباره رگبار گلوله در آسمان پیچید. رزمندگانِ اندکی در حرم مانده و درهای حرم را از داخل بسته بودند که اگر از سدّ این درها عبور می‌کردند، حرمت و خون ما با هم شکسته می‌شد. 💠 می‌توانستم تصور کنم که حرم را با مدافعانش محاصره کرده‌اند چه ولعی برای بریدن سرهایمان دارند و فقط از خدا می‌خواستم من پیش از مصطفی باشد تا سر بریده‌اش را نبینم. تا سحر گوشم به لالایی گلوله‌ها بود، چشمم به پای پیکر ابوالفضل و مادر مصطفی بی‌دریغ می‌بارید و مصطفی با و اندک اسلحه‌ای که برایشان مانده بود، دور حرم می‌چرخیدند و به گمانم دیگر تیری برایشان نمانده بود که پس از صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست. 💠 نگاهش دریای نگرانی بود، نمی‌دانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده بود که خودم پیش‌قدم شدم :«من نمی‌ترسم مصطفی!» از اینکه حرف دلش را خواندم لبخندی غمگین لب‌هایش را ربود و پای در میان بود که نفسش گرفت :«اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟» 💠 از هول دیروزم دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد و صدای شکستن دلش بلند شد :«تو نمی‌دونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمی‌دونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!» هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانه‌شان درد می‌کرد، هنوز وحشت بی‌رحمانه مادرش به دلم مانده و ترس آن لحظات در تمام تنم می‌دوید، ولی می‌خواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش بردارم که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم :«یادته منو سپردی دست (علیهاالسلام)؟ اینجا هم منو بسپر به (علیهاالسلام)!» 💠 محو تماشای چشمانم ساکت شده بود، از بغض کلماتم طعم اشکم را می‌چشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و (علیهاالسلام) را شاهد عشقم گرفتم :«اگه قراره بلایی سر حرم و این مردم بیاد، جون من دیگه چه ارزشی داره؟» و نفهمیدم با همین حرفم با قلبش چه می‌کنم که شیشه چشمش ترک خورد و عطر عشقش در نگاهم پیچید :«این و جون این مردم و جون تو همه برام عزیزه! برا همین مطمئن باش تا من زنده باشم نه دستشون به حرم می‌رسه، نه به این مردم نه به تو!» 💠 در روشنای طلوع آفتاب، آسمان چشمانش می‌درخشید و با همین دستان خالی عزم کرده بود که از نگاهم دل کَند و بلند شد، پهلوی پیکر ابوالفضل و مادرش چند لحظه درددل کرد و باقی دردهای دلش تنها برای (علیهاالسلام) بود که رو به حرم ایستاد. لب‌هایش آهسته تکان می‌خورد و به گمانم با همین نجوای عشقش را به (علیهاالسلام) می‌سپرد که تنها یک لحظه به سمتم چرخید و می‌ترسید چشمانم پابندش کند که از نگاهم گذشت و به سمت در حرم به راه افتاد. 💠 در برابر نگاهم می‌رفت و دامن به پای صبوری‌ام می‌پیچید که از جا بلند شدم. لباسم خونی و روی ورود به حرم را نداشتم که از همانجا دست به دامن محبت (علیهاالسلام) شدم. می‌دانستم رفتن (علیه‌السلام) را به چشم دیده و با هق‌هق گریه به همان لحظه قسمش می‌دادم این حرم و مردم و مصطفی را نجات دهد که پشت همهمه شد. 💠 مردم مقابل در جمع شده بودند، رزمندگان می‌خواستند در را باز کنند و باور نمی‌کردم تسلیم تکفیری‌ها شده باشند که طنین در صحن حرم پیچید... ✍️نویسنده: ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشعار زیبا در وصف حاج قاسم شعری زیباتر از این ندیدم شما هم دعوت هستید 👇 در کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کلیپ تصویری سالگرد شهادت و جشن تولد ۲۵ سالگی سید مصطفی موسوی کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa ایتا @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 دو ماشین نظامی و عده‌ای مدافع تازه نفس وارد حرم شده بودند و باورم نمی‌شد حلقه شکسته شده باشد که دیدم مصطفی به سمتم می‌دود. آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه می‌درخشید و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفس‌نفس افتاد :«زینب اومده!» 💠 یک لحظه فقط نگاهش کردم، تازه فهمیدم را می‌گوید و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم می‌پیچید :«تمام منطقه تو محاصره‌اس! نمی‌دونیم چجوری خودشون رو رسوندن! با ۱۴ نفر و کلی تجهیزات اومدن کمک!» بی‌اختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم و به‌خدا حس می‌کردم با همان لب‌های خونی به رویم می‌خندد و انگار به عشق سربازی با همان بدن پاره‌پاره پَرپَر می‌زد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد :«ببین! خودش کلاش دست گرفته!» 💠 را ندیده بودم و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانی‌اش را در سرمای صبح با چفیه‌ای پوشانده بود. پوشیده در بلوز و شلواری سورمه‌ای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به ، گرای مسیر حمله را می‌داد. از طنین صدایش پیدا بود تمام هستی‌اش برای دفاع از حرم (علیهاالسلام) به تپش افتاده که در همان چند لحظه همه را دوباره تجهیز و آماده نبرد کرد. 💠 ما چند زن گوشه حرم دست به دامن (علیهاالسلام) و خط آتش در دست بود که تنها چند ساعت بعد محاصره شکست، معبری در کوچه‌های زینبیه باز شد و همین معبر، مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سال‌های بعد بود تا چهار سال بعد که آزاد شد. در تمام این چهارسال با همه انفجارهای انتحاری و حملات بی‌امان تکفیری‌ها و ارتش آزاد و داعش، در ماندیم و بهترین برکت زندگی‌مان، فاطمه و زهرا بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند. 💠 حالا دل کندن از حرم (علیهاالسلام) سخت شده بود و بی‌تاب حرم (علیهاالسلام) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیری‌ها بود و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دل‌مان را زیر و رو کرده بود. محافظت از حرم (علیهاالسلام) در داریا با حزب‌الله بود و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای به زیارت برویم. 💠 فاطمه در آغوش من و زهرا روی پای مصطفی نشسته بود و می‌دیدم قلب نگاهش برای حرم (علیهاالسلام) می‌لرزد تا لحظه‌ای که وارد داریا شدیم. از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده و از حرم (علیهاالسلام) فقط دو گلدسته شکسته که تمام حرم را به خمپاره بسته و همه دیوارها روی هم ریخته بود. 💠 با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، می‌توانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده‌اند و مصطفی دیگر نمی‌خواست آن صحنه را ببیند که ورودی رو به جوان محافظ‌مان خواهش کرد :«میشه برگردیم؟» و او از داخل حرم باخبر بود که با متانت خندید و رندانه پاسخ داد :«حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟» دیدن حرمی که به ظلم زیر و رو شده بود، طاقتش را تمام کرده و دیگر نفسی برایش نمانده بود که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست :«نمی‌خوام ببینم چه بلایی سر قبر اوردن!» 💠 و جوان لبنانی معجزه این حرم را به چشم دیده بود که (علیه‌السلام) را به ضمانت گرفت :«جوونای و تا آخرین نفس از این حرم دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، (علیه‌السلام) خودش از حرم دخترش دفاع کرد!» و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد تا دست حیدری (علیه‌السلام) را به چشم خود ببینیم. 💠 بر اثر اصابت خمپاره‌ای، گنبد از کمر شکسته و با همه میله‌های مفتولی و لایه‌های بتنی روی ضریح سقوط کرده بود، طوری که دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده و هرگز دست‌شان به قبر مطهر حضرت سکینه (علیهاالسلام) نرسیده بود. مصطفی شب‌های زیادی از این حرم دفاع کرده و عشقش را هم مدیون (علیهاالسلام) می‌دانست که همان پای گنبد نشست و با بغضی که گلوگیرش شده بود، رو به من زمزمه کرد :«میای تا بازسازی کامل این حرم بمونیم بعد برگردیم ؟» 💠 دست هر دو دخترم در دستم بود، دلم از عشق (علیهاالسلام) و (علیهاالسلام) می‌تپید و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود که عاشقانه شهادت دادم :«اینجا می‌مونیم و به کوری چشم و بقیه تکفیری‌ها این حرم رو دوباره می‌سازیم ان‌شاءالله!»... ✍️نویسنده: ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انتشار برای نخستین بار؛ روایت محافظت از شخصی که همیشه جلوتر از محافظانش حرکت می‌کرد 🔹محمد طه امیری، فعال رسانه‌ای و عکاس جبهه مقاومت، با انتشار عکسی از محافظان حاج قاسم سلیمانی برای اولین بار در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: در بوکمال کار گره خورده بود، همه چیز به هم دیگر قفل شده بود. مشکلاتی در پشتیبانی، کمی کلافگی نیروهایی که نمی‌توانستند راه ورود به شهر را پیدا کنند و ترس اینکه نکند با کار حساب نشده‌ای همه چیز بهم بریزد. 🔹 چند متر عقب‌تر از خط اما هلیکوپتری بر خلاف اصرار که «پرواز در این منطقه اصلا به صلاحش نیست» از زمین کنده می‌شود و به پرواز در می‌آید.
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 🔹 کمی جلوتر از خط و نزدیکی شهر در میان دود و خاک به هوا بلند شده، آرام به زمین می‌نشیند. کمک خلبان بیرون می‌پرد، در هلیکوپتر را باز می‌کند و بعد از آن حاجی پیاده می‌شود و روی خاک ناامن بوکمال که هنوز نیروهای اصلی به آن نرسیده‌اند قدم می‌گذارد. 🔹 چند لحظه بعد سه نفر دیگر هم از پرواز پیاده می‌شوند. لباس رزم به تن دارند با اسلحه‌ای در دست. تیم حفاظت حاجی هستند. 🔹 حاجی بیسیم می‌زند که ما نزدیکی ورودی بوکمال هستیم، بگویید نیروها بیایند. 🔹 این گوشه‌ای از روایت سخت محافظت از شخصی است که همیشه جلوتر از محافظانش حرکت می‌کند. 🔹 برای توصیف عکس باید بگویم از سمت راست، شهید «هادی‌طارمی» ایستاده وسط شهید «رضاخرمی» و در گوشه سمت چپ هم شهید شهروز‌مظفری‌نیا». 🔹 اما ای کاش اینجا این امکان را داشتم که عکس را از سی متر عقب‌تر برایتان توصیف کنم. 🔹 حاجی و چند نفر دیگر در حال بازدید از میدان جنگی در عراق هستند. 🔹 قانون سی متر را خود حاجی وضع کرده بود، اینکه هر جایی که من هستم شما باید حداقل سی متر عقب‌تر باشید. در تعریف عرفی محافظ آمده، که او باید نفس به نفس با شخصیت برود. اما هادی و شهروز و رضا موتوری هیچ چیزشان مثل محافظ‌های عرفی نبود. همیشه باید همه چیز را از سی متر عقب‌تر هدایت می‌کردند. 🔹 یک بار حاجی گفته بود، من اصلا دیگر تیم حفاظت نمی‌خواهم! هادی و رضا و شهروز مثل دیوانه‌ها آتش کردند، رفتند دم خانه حاجی. داخل خانه حاجی سینی چای را که گذاشت، شیرینی کلمپه کرمان را که تعارف کرد، هادی با بغض گفته بود: حاجی دیگه ما رو دوست نداری؟ خودت گفتی هرکی رو از تیم حفاظت بذارم کنار یعنی دوستش ندارم! حاجی هم گفته بود که نه همه شما را دوست دارم منتها بار بودن شما کنار من سنگین است، نمی‌خواهم برای وظیفه سازمانی ور دل من بمانید. 🔹 آن شب بچه‌ها بار دیگر مجوز حضورشان را این بار با اشک از حاجی گرفته بودند. رابطه‌شان با حاجی یک جور دیگری شده بود. انگار که حاجی محافظ آن‌ها بود. انگار قرار بود حاجی خیلی چیزها را برایشان تضمین کند. 🔹 شهر بوکمال سال ۹۶ آزاد شد اما شهید رضا خرمی سال ۹۵ به شهادت رسید. 🔹 آدمیزاد وقتی راه درست را پیدا می‌کند، رهایش نمی‌کند. آدمیزاد عاشق پایان درست است و انگار هر سه آن‌ها خوب فهمیده بودند که به یمن حاجی قرار است تمام این راه صحیح و سالم بروند. 🔹 وقتی خبر رضا را که در حلب شهید شده بود به حاجی دادند، حاجی خدا را شکر کرده بود که «الحمدلله در میدان شهید شد، پیش من از دنیا می‌رفت نمی‌توانستم جواب خونش را بدهم». 🔹 تمام تعاریف عرفی محافظ را بار دیگر مرور می‌کنم. یادم می‌آید یک بار یکی از مسئولین سابق بعد از اتمام کارش گفته بود همه پول محافظان را خودم میدهم فقط بگذارید بمانند، من بدون اینها نمیتوانم زندگی کنم! 🔹 هادی و شهروز هیچ‌گاه قرار فاصله‌ی سی متر را نشکستند البته به جز یک بار فرودگاه بغداد و آن شب کذایی وقتی که دیگر حاجی اجازه داد بود در نزدیک‌ترین حالت پیش او بمانند. حالتی که حتی دیگر نتوان گوشت و پوست و استخوانشان را هم از یکدیگر جدا کرد. حاجی انگار تیم محافظت از عاقبت بچه‌ها بود. حفاظتی که تا شهادت شخصیت ادامه پیدا کرد. هادی، رضا و شهروز خوب می‌دانستند که در این قصه این حاجی است که محافظ است نه آن‌ها... ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا