هدایت شده از Khosravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان
و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
💎کانال سید مصطفی موسوی↙️
لینک گروه
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
که ایام گل و یاسمن و عید صیام است
خادم ااشهدا.:
💎کانال سید مصطفی موسوی↙️
#-لینک کانال
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
#_لینک گروه
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
سروش
کانال
https://sapp.ir/900404shahidmostafamousavi
گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
animation.gif
133.6K
خادم ااشهدا.:
💎کانال سید مصطفی موسوی↙️
#-لینک کانال
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
#_لینک گروه
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
سروش
کانال
https://sapp.ir/900404shahidmostafam
🔸️شعری که میثم مطیعی قبل از نماز عید فطر خواند:
لشکر فرعون و مقابل، دریاست
ذرهای ترس به دل راه مده، حق با ماست
نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست
مژده «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی» آقا هم هست
باتوام ای سند جعلی باران دیده!
موریانهزده! طومارِ به هم پیچیده!
ای به هر جنگ جهان، نحسی نام تو دلیل
ننگ بادا به تو و مرگ به تو اسرائیل
ای که از عمر تو جز بیست خزان برجا نیست
حرص بیهوده نخور، نام تو در فردا نیست
از سوی کرب و بلا عازم راه قدسیم
روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم
قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو
میرسد لشکر پیروز "رِجالٌ صَدَقوا"
میرسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز
صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز
مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست
بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست
رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود
رود، آن است که در راه مردّد نشود
چشم این رود چهلساله به دریاست هنوز
یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز
اولین بارقه صبح سپید است امید
نفس زخمی جانباز و شهید است امید
دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو
وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو
دل ما مانده به پیروزی فردا روشن
دل ما روشن و راه حججیها روشن
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🌹| #پل_صراط
ترک موتور بودم که ناگهان پایم بین موتور و سپر یک ماشین ماند. راننده ماشین اصرار کرد که نگه دارد، باحالتی عصبی از ماشین پیاده شد و خواست که ببیند چه شده است.
زیر سپر شکسته اش را به ما نشان داد و ادای خسارت کرد.
ما که مقصر نبودیم به او باج ندادیم، دید که نمیتواند حریف ما بشود برگشت و گفت که از ظاهرتان معلوم است مذهبی هستید.
دیدار ما به قیامت، سر پل صراط..!!
قائله که ختم شد حرکت کردیم.
در طول مسیر درباره ی این قضیه شوخی می کردیم و می خندیدیم. ناگهان برگشت گفت: باید به آن راننده میگفتم که تا تو پل صراط برسی، ما رد شدیم..!!!
به راستی که از پل صراط رد شد و ما جا ماندیم....
♦️نقل شده از #دوست_شهید
#ابووصال
#شهید_محمد_رضا_دهقان
🍃🌹| @shahid_dehghan
روایت جوان ترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
در یک بازی رایانه ای
💎کانال سید مصطفی موسوی↙️
#-لینک کانال
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
#_لینک گروه
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
سروش
کانال
https://sapp.ir/900404shahidmostafamousavi
گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت جوان ترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
در یک بازی رایانه ای
#-لینک کانال
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
#_لینک گروه
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
هدایت شده از Khosravi
1_13470455.mp3
10.27M
4⃣ قسمت چهارم
🕊خداحافظ سالار
💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم #حسین_همدانی
#_لینک گروه
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
😔اهانت متوکّل عباسی به #امام_هادی علیه السلام و وعده امام به کشته شدن وی😄
✅ در روز عید فطر آن سالی که متوکّل کشته شد، متوکّل دستور داد که همه بنیهاشم و امام هادی علیه السلام به صورت پیاده از مقابل او عبور کنند
بنی هاشم از امام هادی علیه السلام سوال کردند: ای سرور ما! آیا در این عالم کسی نیست که دعایش مستجاب شود و ما را از شرّ این فرد رها نماید؟
🌿 حضرت فرمودند:
🌸 در این عالم، کسی هست که تکهای از ناخن او از شتر قوم ثمود گرامیتر است! هنگامی که قومِ ثمود شتر را کشتند، بچه آن شتر به سوی خدا ناله کرد.
🌿 خداوند سبحان به آن قوم فرمود:
🌸 سه روز در خانه هایتان بمانید که وعده خداوند، حتمی است.
‼️پس بعد از سه روز در چهارم شوّال متوکّل کشته شد.
(بحارالأنوار، ج۵۰ ،ص۲۰۹ به نقل از عیون المعجزات)
✅ ماجرای قتل متوکّل
متوكل ندیمى داشت بنام «عباده مخنّث». عباده در مجلس متوكل به شکل خاصی به رقص مىپرداخت و آوازه خوانان سرودهایی میخواندند که اهانت به امیرالمؤمنین علیه السلام بود.
متوكل نیز شراب میخورد و میخندید.
در یكى از روزها كه عباده طبق معمول مسخرگى میكرد، مُنتصِر فرزند متوکل از دیدن این منظره ناراحت شد و با اشاره، عباده را تهدید كرد. عباده از ترس ساكت شد. متوكل پرسید: چه شده؟ عباده برخاست و علت را بیان كرد. در این هنگام منتصر بپا خاست و گفت: آن كسى كه این شخص اداى او را در میآورد و مردم میخندند، پسر عموى تو و بزرگ خاندان تو است و مایه افتخار تو محسوب میشود. اگر خود میخواهى گوشت او را بخورى بخور، ولى اجازه نده این سگ و امثال او از آن بخورند. پس متوكل با تمسخر، به آوازه خوانان دستور داد كه هم صدا این شعر را بخوانند:
«غار الفتى لابن عمّه ؛ رأس الفتى فى حِرِ امّه»
«این جوان به خاطر پسر عمویش به غیرت در آمد. سر این جوان در ..... باد»
(کامل ابن اثیر، ج۷، ص۵)
به دنبال این قضیه بود كه مُنتصر با نقشه قبلى با همكارى تركان، پدر را به قتل رساند.
(مروج الذّهب، ج۴، ص۳۸)
🌺چهارم شوال سالروز هلاکت متوکل عباسی مبارک🌺
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
تو گردان شایعه شد نماز نمی خونه! گفتن:
«تو که رفیق اونی، بهش تذکر بده!»
باور نکردم و گفتم:
«لابد می خواد ریا نشه، پنهانی می خونه.»
وقتی دو نفری تو یه سنگر کمین جزیره ی مجنون، بیست و چهار ساعت نگهبان شدیم.
باچشم خودم دیدم که نماز نمی خونه! توی سنگر کمین، در کمینش بودم تا سرحرف را باز کنم.
گفتم:
تو که برای خدا می جنگی، حیف نیس نمازنخونی؟
لبخندی زد و گفت:
یادم می دی نماز خوندن رو!
گفتم: بلد نیستی!؟
گفت: نه. تا حالا نخوندم!
همان وقت داخل سنگر کمین، زیر آتش خمپاره ی شصت دشمن، تا جایی که خستگی اجازه داد، نماز خواندن را یادش دادم.
توی تاریک روشنای صبح، اولین نمازش را با من خواند.
دو نفر نگهبان بعد با قایق پارویی که آمدند و جای ما را گرفتند.
سوار قایق شدیم تا برگردیم.
پارو زدیم و هور را شکافتیم هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره شصت توی آب هور خورد و پارو از دستش افتاد.
آرام که کف قایق خواباندمش، لبخند کم رنگی زد.
با انگشت روی سینه اش صلیب کشید و چشمش به آسمان یکی شد....
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
هدایت شده از خبرگزاری فارس
4b87f45b77-5b2343dcc2fbb8d6008b751b.mp3
7.64M
🎙بشنوید | شعرخوانی صبح امروز میثم مطیعی در مراسم نماز عید فطر
@Farsna