eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
333 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃کرامات شهـــــدا🍃 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🔹شفای درد🔹 محمدعلي عبودي چند بار در جبهه مجروح شد. وقتي براي بار دوم از ناحيه ي هر دو پا فلج شد، ديگر قادر به راه رفتن نبود و در بيمارستان بستري شده بود. روزي اذعان كرد كه ديگر خسته شده است. پدرش گفت: به خدا و ائمه اطهار توكل كن. چند روز به تولد امام رضا (عليه السلام) مانده بود كه ايشان به سمت بارگاه قدسي ايستاده و دلش را روانه ي ضريح منور آن امام همام ساخت و گفت: يا ضامن آهو! شفاي پسرم را از تو مي خواهم. همان شب از درد فرياد مي زد و دستانش را به تخت بسته بودند و با تزريق مسكن سعي در آرام كردن او داشتند. فردا صبح، محمد پرستارها را صدا كرد تا دستانش را باز كنند. بلند شد و به سمت وضوخانه رفت. او شفا گرفته بود و با ديدن اين صحنه همه نماز شكر به جاي آورديم. راوي : مادرشهيد🕊 🍂🍃🍂🍃🍂🍃
✅امام خامنه ای را همانند امام علی (ع) خانه نشين نكنيد، چرا كه در اين دنيا ، "تنها چيزی كه مرا آرام می نمود، نگاه زيبا و قشنگ و پر درد اين آقا بود" #شهید_حسن_غفاری
هدایت شده از تبلیغ همراه
🌸🍃خداوند به حضرت آدم علیه السلام وحي كرد : 🔹من همه سخن (حکمت) را در چهار كلمه براي تو جمع مي كنم ؛ كه همين چهار دستور، جامع و فراگيرنده همه وظايف انساني و در بر گيرنده همه كمالات بشر است . آدم: آن چهار كلمه چيست؟ خداوند فرمود: ❣يكي از آنها از آن من است ❣و يكي از آنها، از آن تو است ❣و سومي از آن ميان من و تو است ❣و چهارمي ميان تو و مردم است. 🔸آدم: خدايا! برايم شرح بده تا بدانم . خداوند، چهار موضوع فوق را چنين شرح داد: 1⃣ آن كه از آن من است، اين است كه " تنها مرا پرستش كني و كسي را شريك من نسازي." 2⃣ آن كه از آن تو است، اين است كه " پاداش عمل نيك تو را بدهم، در آن هنگام كه از همه وقت، به آن نيازمندتر هستي." 3⃣ آن كه بين من و تو است، اين است كه " تو دعا كني و من دعايت را به اجابت برسانم." 4⃣ و آن كه بين تو و مردم است، آن است كه: " آنچه را براي خود مي پسندي براي ديگران بپسندي و آنچه را كه براي خود نمي پسندي براي ديگران نيز نپسندي."
هدایت شده از تبلیغ همراه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : 〽 وَ قَالَ (عليه السلام): كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً. ✨ و درود خدا بر او فرمود: بخشنده باش اما زیاده روی نكن، در زندگی حسابگر باش، اما سختگیر مباش. 📚 حکمت ۳۳
✅باید بیاریش! ✍راوی: علی دهکردی مقدم 📖جوانی گریان آمد توی ستاد و گفت: می خوام دکتر چمرانو ببینم. بردیمش پیش دکتر، دکتر گفت:چی شده؟ جوان گفت: عراقی ها مادرمو کشتن، خواستم دفنش کنم، نذاشتن، از دست شون فرار کردم، اومدم بگم کمکم کنید. من گفتم:این همه فرمانده و نظامی سر راهت بود، چرا یه راست اومدی اینجا؟ گفت: من فقط چمرانو رو می شناسم. رفت دست دکتر را گرفت و به حالت التماس به او گفت: می خوام خودم خاکش کنم، برام میارینش؟ دکتر گفت: انقدر گریه نکن. به بچها می گیم برن مادرتو بیارن. بعد از گرفتن آدرس، بما گفت: باید برین بیاریدش. چطوریش مهم نیست. خود دکتر هم می دانست، رفتن به آن روستا خیلی خطرناک بود. حتی چندتا از بچه ها هم عنوان کردند خطرناک است، اما دکتر گفت: من قولم را به این جوان دادم. تا اون جایی که یادم میاد، شما هم یه قول هایی بمن داده بودین. بما فهماند که نباید روی حرفش حرف بزنیم. به هرحال بچه ها رفتند و جنازه مادر آن جوان را آوردند و تحویلش دادند. وقتی جنازه مادرش را تحویل گرفت، خیلی صحنه دیدنی بود. جوان نمی دانست چه کند و چطونه از دکتر تشکر کند. در حالیکه عزیزترین کس خود را از دست داده بود، اما با لبخند از ما و دکتر تشکر می کرد. 📚 چمران مظلوم بود،ص۹۱
🔅♨️🔅♨️🔅♨️🔅 از مرحوم محدّث قمی (رضی الله عنه) نقل شده که فرمود: من سفری به همدان رفتم و بر شخص معتمدی وارد شدم. یک شب او به من گفت: فلان جا شام مهمانم، دلم می خواهد خدمت شما باشم. با هم آنجا برویم. من امتناع کردم. گفت: آقا اگر شما همراه من بیایید آبروی من بیشتر می شود، برای من خوب است. با هم رفتیم. شام آوردند و خوردیم، بعد از شام به منزل برگشتیم. 🔸من صبح برخلاف هر شب که با کمال راحتی برای نماز شب بر می خاستم، زمانی از خواب بیدار شدم که نزدیک طلوع آفتاب بود و نزدیک بود، نماز صبحم قضا شود. خیلی ناراحت شدم. 🔸عجب! آدم یک عمر زحمت بکشد که نماز شبش ترک نشود، ولی حالا چطور شده که نماز صبحم نزدیک است قضا شود؟ با عجله برخاستم، با ناراحتی وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم تا قضا نشود بعد به فکر افتادم چرا این طور شد؟ یعنی چه؟ برای من مصیبتی شد. 🔸برای ما خیلی مهم نیست که نماز صبحمان هم قضا شود؛ امّا آن ها که خود را منظّم کرده اند، تطهیر کرده اند، برایشان سنگین است. 🔸من فکر کردم چرا این طور شد؟ گفتم: شاید به خاطر شام دیشب بوده است. غیر از این دیگر توجیهی ندارم. صاحبخانه آمد، به او گفتم: صاحب آن منزل که دیشب رفتیم چه کاره بود؟! قدری تأمّل کرد و گفت: ایشان بانک بعد از ظهر است. من نفهمیدم یعنی چه؟ بعد ادامه داد بانک ها قبل از ظهر، می دهند. این آقا بعداز ظهر ربا می دهد. من خیلی ناراحت شدم، گفتم: عجب! مرا به خانه یک رباخوار بردی و سر سفرهء او نشاندی. چرا این کار را کردی؟ به من خدمت کردی؟! این مهمان نوازی بود؟ 🔸ایشان فرمود: اثر این غذا این طور شد که تا چهل شب نمی توانستم خوب برای نماز شب برخیزم. تا چهل شب موفّق نشدم آن گونه که باید، نماز شب را انجام بدهم. 🔸به ما می گویند، اگر می خواهید صالح العمل باشید، غذایتان را پاک کنید. امّا ما دائم سعی در آلوده کردنش داریم. (صفیرهدایت (انفال/17)📚
«من به ولی فقیه خودم که نایب بر حق امام زمان (عج) من است، لبیک گفتم. مگر دختر من از حضرت رقیه عزیزتر؟ مگر پسر من از علی اصغر مهم‌تره؟ جانم، مالم، همسرم، مهلا، علی، همه و همه فدای بی بی زینب (س).» #شهید_مدافع_حرم "حسن غفاری"