.

حیفم آمد که صبح را با نفس خوب خدا "ها" نکنم حیفم آمد که در این روز دل انگیز خدا به سر انگشت دعا وا نکنم الهی امروز بهترین روز زندگیتون باشه خوشرنگ‌ترین صبح دنیا را با لحظه‌هایی پر از شادی و آرامش براتون آرزو می‌کنم @shahidmostafamousavi

🌷سه شنبه 11 آبان ماهتون بے نظیر 🌼امروز از خدا 🌷براے تک تڪون اینگونه 🌼آرزو ڪردم.. 🌷الهی.. 🌼همه چیزتون عالے باشه 🌷حالتون عالی 🌼روزتون عالے 🌷لحظه هاتون عالے 🌼حس تون عالے واز 🌷همه مهمتر 🌼زندگیتون عالے باشه @shahidmostafamousavi

#مدافع_عشـــــق #قسمت_هفتاد_و_سوم ❤️ #هوالعشــــــق +اسمع و افهم... اسمع وافهم... چه جمعیتی برای تشییع پیکر پاکت آمده! سجاد در چهار چوب عمیق قبر مینشیند و صورتت را روی خاک میگذارد. خم میشود و چیزی در گوشت میگوید... بعد از قبر بیرون می آید.چشمهایش قرمز است و محاسنش خاکی شده.برای بار آخر به صورتت نگاه میکنم...نیم رخت به من است!لبخند میزنی...!برو خیالت تخت که من گریه نخواهم کرد! برو علی...برو دل کندم...برو!! این چند روز مدام قرآن و زیارت عاشورا خواندم و به حلقه ی عقیقی که تو برایم خریده ای و رویش دعا حک شده،فوت کردم. حلقه را از انگشتم بیرون میکشم و داخل قبر میندازم...مردی چهارشانه سنگ لحد را برمیدارد... یکدفعه میگویم _بزارید یه بار دیگه ببینمش... کمی کنارمیکشدومن خیره به چهره ی سوخته و زخم شده ات زمزمه میکنم _راستی اونروز پشت تلفن یادم رفت بگم... منم دوستت دارم! و سنگ لحد را میگذارد 💞 زهرا خانوم با ناخن از زیر چادر صورتش را خراش میدهد.. مرد بیل را برمیدارد،یک بسم الله میگوید و خاک میریزد... با هربار خاک ریختن گویی مرا جای تو دفن میکنند چطور شد...که تاب آوردم تو رابه خاک بسپارم! باد چادرم را به بازی میگیرد... چشمهایم پر از اشک میشود...وبالاخره یک قطره پلکم را خیس میکند... _ببخش علی...اینا اشک نیست... ذره ذره جونمه... نگاهم خیره میماند... تداعی آخرین جمله ات... _میخواستم بگم دوستت دارم ریحانه! روی خاک میفتم... #خداحافظ_همراز...🌹 خاڪ، موسیقیِ احساس تو را میشنود. ✍ ادامه دارد ... کانال ایتا @shahidmostafamousavi کانال استیگرشهدا.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگه داشتن یادشهداکمترازشهادت نیست مقام معظم رهبری 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

#اختصاصی_مجموعه_فرهنگی_سنگر #شرح_غزلیات_حافظ ‏‏🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃 من از رنگ صلاح آن‌‌دم، به خون دل بشستم دست 🍂 که چشم باده‌پیمایش، صَلا بر هوشیاران زد ✍️محبوبا! چون چشم خمارآلود و مست، و جمال جذّابت بر هوشياران برآشفت و بر هوشيارى‏شان با زبان بى‏زبانى مذمّت نمود كه: چگونه در مقابل جذبه جمال من هوشياريد؟ برآشفتم و با اشک ديدگان كه از عشق به جمال تو ظاهر شده بود، دست از صلاح و زهد و تقواى خشک شسته و به مراقبه جمالت پرداختم؛ كه: «إِلهى! إِنَّهُ مَنْ لَمْ يَشْغَلْهُ الْوَلُوعُ بِذِكْرِكَ وَلَمْ يَزْوِهِ السَّفَرُ بِقُرْبِكَ، كانَتْ حَياتُهُ عَلَيْهِ مَيْتَةً وَمَيْتَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً.»: (معبودا! كسى كه حرص شديد به يادت او را مشغول ننموده، و سفر به قرب و نزديكى تو او را [از ديگر چيزها] بر كنار نكرده باشد، زندگانى‏اش مرگ، و مرگش حسرت بر او خواهد بود.). 📚برگرفته ازکتاب جمال آفتاب، شرح غزلیات حافظ، ج ۴ ص ۲۴۸، تالیف آیت‌الله سعادت پرور(ره) ‏‏🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 #شعر #جمال_آفتاب #آیت‌الله_سعادت‌_پرور #بحارالانوار ‏‏‏‏‏‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 دعا را خواندن، یک مرحله‌ی نازلی از دعا خواندن است -...- امّا با دعا آمیخته شدن، با آن مضامین آمیخته شدن و در آنها فرو رفتن، خیلی با ارزش است. ۱۳۹۴/۰۴/۱۰ ☀️#امام_خامنه‌ای من سید مصطفی موسوی جوانترین شهید مدافع حرم تک پسر خانواده دانشجوی رشته مکانیک مقلد حضرت آقا تولد ۷۴/۸/۱۸ شهادت ۹۴/۸/۲۱ شهادت العیس محل دفن قطعه 26 گلزار شهدای تهران رؤیای اصلی‌ام این بود که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تل‌آویو بزنم