eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
331 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
13.8هزار ویدیو
198 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
گمشده هور27 .......... .... سردار حاج علی هاشمی .... هزینه ی قرارگاه بالا بود و تمام نیازها را باید خودمان مستقیما برطرف میکردیم. گرفتن بودجه خودش کار مشکلی بود. هر بار که ما پول می خواستیم چون مقدار زیادی بود با دردسر مواجه میشدیم. این پولها را هم از بند هشت به ما می دادند که مربوط به امور خاص و سری است. قرارگاه از هدایایی که مردم برای جبهه می فرستادند، محروم بود. کسی که ما را نمی شناخت اگر هم می شناخت چون از هر شهری آدم اینجا هست ما شامل هدایای هیچ کدام از استانها نمی شدیم. یک روز از سپاه سوسنگرد تماس گرفتند و گفتند: «علی یک آقایی از چالوس با یک سری پتو، کلاه و... برای جبهه آمده و اصرار دارد که حتما نامه ای بگیرد و ما در آن نامه قید کنیم که این اقلام را از فلانی تحویل گرفتیم. فکر می کنیم قصد سوء استفاده دارد». ما به این هدایا احتیاج داشتیم و نامه نوشتن و اینها هم که مرسوم نبوده و نیست. گفتم: «همه ی جنس ها را بگیرید، نامه هم لازم نیست بدهید بفرستید راننده را برود و بعد وسایل را خرد خرد بیاورید اینجا در هوره آنها هم همین کار را کردند. حالا نمی دانم به شهر رفته و چه گفته است. اما کلاهها و لباس ها به دردمان خورد، خدا خیرش بدهد. ما حتی بچه های خودمان را می فرستادیم تا از بوشهر قایق بخرند. خودشان هم بار می زدند و شبانه اینجا می آوردند و خالی می کردند. نیروهای نصرت هم راننده اند، هم شناسایی، هم عملیات، هم باربر و... بچه ها یاد گرفته اند کارهای بزرگ را در گمنامی انجام دهند. برای همین است که دوستشان دارم و آنها هم با من غریبگی نمی کنند. ما برای این عملیات که تا چند ساعت دیگر قرار است شروع شود، نیاز داشتیم تعدادی پل داخل جزیره بزنيم تا نیروها بتوانند در بعضی قسمت ها خیلی سریع از روی آن بگذرند و ارتباط با عقبه همچنان برقرار باشد. چند ماه پیش هزینه ی زیادی کردیم و پایه پل های فلزی را زدیم اما به دلیل موقعیت خاص و زمین مردابی اینجا کار معطل ماند و پل های فلزی و سنگین جواب نداد. رفتم و به بچه های مهندسی که حالا اسمشان مهندسی امام حسین علیه السلام است گفتم که ما یک پل میخواهیم. آنها هم نشستند و فکرهایشان را روی هم ريختند. تعدادی کاتالوگ از پل هایی که در کشورهای مختلف ساخته شده بود آوردیم. در بین آنها پلی بود که در هندوستان ساخته بودند، شناور بود و قابلیت نصب یک کیلومتر را داشت. بچه ها روی ساخت چنين پلی تمرکز کردند. بعد از چند مدت که صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که دو گروه شروع به کار کنند. یک عده داخل قرارگاه طرح و ایده ی اولیه را بدهند، یک عده هم بروند و از شرکت های بیرون کمک بگیرند. ادامه دارد.
🌸🍃خاطرات و وصیت شهدا🌸🍃 🌹🍃به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست گردان را ببر جلو آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . . ! امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند….. حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر گفتم صبر کن با بقیه بفرستشون عقب حبیب اصرار کرد سابقه نداشت تا آن روز حبیب با من بحث کند گفتم باشه 🌿دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد ترکشی به سبنه اش اصابت کرده بود جای زخم را با دست فشار می داد . سوار شد تا حرکت کردم صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد . تصمیم گرفتم کمی با این نوجوان حرف بزنم گفتم برادر اسمت چیه جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت زیر لب چیزهای می گوید فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد . 🌿گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی گفت نماز می خواندمنگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون… گفتم ما که رو به قبله نیستیم تازه پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که نجسه . گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد . گفتم نماز عصر را هم خوندی گفت بله گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند بعد لباست را عوض می کردی ان وقت نماز می خوندی گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش با خدا. 🌿گفتم : بابا جون تو چیزیت نیست یک جراحت مختصره زود بر می گردی پیش دوستات.. با خودم فکر کردم یک الف بچه احکام نماز را هم شاید درست بلد نیست والا با بدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه.در اورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل! گفت: تا خدا چی بخواد. با برانکارد آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش جدی نیست فقط سریع بهش برسید… 🌿بیست دقیقه ای آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست اورژانس پرسیدم حال مجروح نوجوان چطوره؟ گفتند شهید شد با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و رفت….. تمام وجودم لرزید. بعدها نواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: آهای بسیجی خوب گوش کن چه می گویم من می خواهم به تو پبشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود ! 🌿من دستغیب حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو، و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنگ بدون وضو پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس خوانده ای از تو بگیرم آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی ؟!🌹🍃 🌹🍃فرزند شهید همدانی: 🌹🍃پدرم در وصیت نامه خود یک پیشنهاد خوب دارند و آن اینکه اگر امکان داشت هر شخصی که وصیت نامه من را می خواند؛ 🔸برای من یک روز نماز و روزه به جای آورد که اگر در آن عالم در کنار هم بودیم جبران کنم...🌹🍃 🌹شهید🌹حسین🌹همدانی🌹 🌷تاریخ ولادت: ۱۳۲۹ ابادان 🌹تاریخ شهادت: ۱۶ مهر ۱۳۹۴ 🌷محل شهادت: حلب سوریه 🌹مزار: باغ بهشت همدان 🌹برای شادی روح شهید صلوات
... 🍃پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» . پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند. 🍃روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. 🍃وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینبار روایت گر آنهایی است که امامشان را رها کردند!! قسمت اول: حسود
؟ *به سود چه کسی است ؟* 🌹 درحالیکه آمریکا پازل محاصره اقتصادی ونفتی ایران را می چیند ؟ ودر این پازل ناجوامردانه ، منبع درامدی کشور یعنی نفت را هدف قرار داده است ● وهمچنین تهدید شرکتها وکشورهایی که موافق این عمل زشت و استکباری امریکا نیستند را جزیی ازاین پازل قرار داده است ؟ تا مانع کار انها با ایران گردد 🌐 ناگهان فضای مجازی ایران پر می شود از موضوع عراقی ستیزی ؟ عناوینی که در این موضوعات مطرح می شود ؟ بسیار حساس و غیرتی به لحاظ افکار عمومی ایرانی می باشد ؟ 🔵 *اول ناموس پرستی است* 🔹*دوم خرید خانه و زمینها در شهرهای ابادان وخرمشهر یا شمال کشور است* 🌹 متاسفانه چون جامعه ایرانی به لحاظ روانی به شدت شایعه پذیر شده است ؟ ویک مطلب به سرعت در جامعه نشر وپردازش می شود لذا کسی نمی گوید که ؟؟؟ ⭕ مگر خدای ناکرده ایران تایلند شده که عراقیها برای گردش جنسی به ایران می آیند یا ایران مراکز متعدد اینچنینی دارد که عراقیها به انجا مراجعه می نمایند ؟؟ عراقیها اگر قصد اینچنینی داشته باشند ؟ به راحتی می توانند به لبنان ، مصر ، مراکش یا ترکیه بروند چه لزومی دارد که به ایران بیایند!!!! هرچند در ایران هم برخی افراد برای این نوع کارها وجود دارد *اما لطفا ابروی زنان ایران را نبرید ؟* *اگر غیرت دارید ؟* ⭕ موضوع دیگر ، خرید خانه و زمین است *طبق قوانین ایرانی ، هیچ ملک یا زمین یا ساختمانی بنام اتباع خارجی نمی شود ؟* لذا این امر غیر ممکن است ؟ اما چرا عراقی ستیزی ؟؟؟ ⭕ *پیاده نظام رسانه ای امریکا وال سعود درحال پیاده سازی این سناریو می باشد* *چرا ؟؟؟؟* 🔹*چون عراق هم اکنون سالیانه ۱۲ میلیارد دلار کالای ایرانی می خرد واز این بابت هزاران کارگر ایرانی مشعول به کار است ، وهمین سیاست ، برنامه تحریمی آمریکا را مختل ساخته ، لذا بهترین کار برای امریکا تخریب این روابط است* *روزانه ۷۰ میلیون دلار کالا از ایران به عراق می رود* 🔹سالیانه ۲ میلیون عراقی به عنوان ترویست برای زیارت ، تفریح ، ویا امورات پزشکی به ایران می اید واز این سو ،میلیاردها دلار عایدی نصیب بازار ایران می شود در حالیکه این میزان سفر می تواند به سمت ترکیه و لبنان ومصر سوق پیدا نماید 🔹 امروز هوشیاری ایرانی را در این طراحی پیچیده باید طلب نمود *امروز عراق متحد ماست* امروز عراق راه تنفسی ایران برای شکستن تحریم است نباید با فریب از این بازی این منبع بزرگ سود تبدیل به منبع ضرر برای ما گردد والعاقبه للمتقین را نشانه گرفته اند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گمشده هور28 .......... .... سردار حاج علی هاشمی .... گروه دوم که سیامک هم جزو آنان بود، به یک شرکت کشتی سازی در بوشهر رفتند و در آنجا با یک مهندس طراح صحبت کردند و گفتند: «ما یک مکعبی می خواهیم که وزنش کم و ابعادش m ۱۷۱ باشد و بتوانیم n تا از روی آن بسازیم و به هم وصل کنیم. در ضمن سطح، هم شناور است و قرار است نیرو روی آن مستقر شود». مهندس هم پرسیده بود: «عمق؟» . _گفته بودند: «دومتر»، - آب شیرین یا شور؟ - شیرین. - موج داریم یا نه؟ - كجا رو می خواهید بگیرید در خلیج فارس که هر چه فکر می کنم چنین جایی نداریم. - تو چه کار داری کارت رو بكن. ممكنه بخوایم از اون به عنوان پل هم استفاده کنیم و نفرات دستشون بگیرند و حمل کنند. مهندس همینطور مانده بود و دست آخر گفته بود: «باشه من یک نمونه درست می کنم. شما دو هفته دیگه بیاین سر بزنيد». بچه ها که دو هفته دیگر رفته بودند بعد از سلام و علیک مهندس گفته بود: «من هر چه فکر کردم و نقشه ایران و عراق رو بررسی کردم دیدم دو جا بیشتر نیست که این شرایط رو دارد. یکی آب گرفتگیه بین ایران و عراقه. حالا اونجا دست ماست یا عراقی ها؟» بچه ها هم گفته بودند: «دست ما نیست دست عراقه». او هم با تأسف گفته بود: «حیف شد اگر دست ما بود میتونستیم عراقی ها رو دور بزنیم». مهندس یک طرح داده بود اما به درد ما نخورد. بیشتر از اینکه به پل فکر کند به هدفش فکر کرده بود و این به سود ما نبود. باید در حفاظت کامل کار را جلو می بردیم. بعد از آن تصمیم گرفتیم دیگر به دنبال شرکت های بیرون نرویم. بچه ها طرح این پل را دادند که از فوم ساخته شده و روی آب می ماند و وزن سنگین را هم آن طور که ما امتحان کردیم تحمل می کند. نیروها هم هر کدام میتوانند دستشان بگیرند و با خودشان جابه جا کنند. در کارخانه های تهران و اراک انبوه دادیم از روی آن ساختند. خدا کند در این عملیات آن طور که ما فکر کردیم به کار بیاید. برای این کار و برنامه های دیگر ما پول می خواستیم، شریف زاده را صدا کردم و یک کاغذ دادم دستش و گفتم: «این کاغذ رو ببر و پول بگیر بیار» شریف زاده کاغد را نگاه کرد و گفت: «علی با این پول نمیدند این خیلی کوچیکه، هیچ نشانه ای هم نداره فقط نوشته ای "برادر محسن رضایی به برادر شریف زاده یک میلیون پول بدهید" روی یک کاغذ بزرگتر بنویس و زیرش حداقل یک امضایی بكن». . خندیدم و گفتم: «برو میدند این کاغذ خودش امضاست». او هم کاغذ را برداشت و پیش آقا محسن برد. آنجا هم به آقا محسن گفته بود: «شما که می خواهید برای آقای رفیق دوست بنویسید حداقل روی یک کاغذ بزرگتر بنویسید». آقا محسن هم یک کاغذ ۱۰۷۷ برداشته بود و گفته بود: «بزرگی کاغذ خوبه؟» این بیچاره هم گفته بود: «والله نمی دونم) روی آن برای آقای رفیق دوست نوشته بود و با همان یک میلیون تومان گرفت و آورد. وقتی من را دید گفت: «باورم نمی شد با این کاغذ اینقدر پول بدهند. با این وجود می خواستیم خودکفا باشیم. نیروهای بومی که کار شناسایی می کردند برای خودشان ماهی می گرفتند و می فروختند. تعدادی از نیروهای ما هم شروع کردند به ماهیگیری. یک نفر را مسئول کرده بودم برود و ماهی ها را بفروشد. پول خوبی در می آمد که میشد هزینه ی بعضی کارها را مستقل درآورد. ادامه دارد.
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🔥 از فتنه های آخرالزمان احمد الحسن🔥 📂 احادیث زیادی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) درباره روزگار غربت اسلام در آخرالزّمان از شیعه و اهل‌سنّت نقل شده است که مضمون آنها این است که 👈 روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت در نزد مردم بدعت و بدعت، سنت میشود 📗 بحارالانوار ج22،ص453 ♉️ یکی از شگردهای استعمار غربی برای ایجاد سلطه نظامی و سیاسی بر کشورهای اسلامی در راستای استحاله فرهنگی و تفرقه دینی تاسیس فرقه ها و جریانات مذهبی است. ☀️ امیرالمؤمنین(ع): با هر بدعتي كه پديد مي آيد، سنّتي از بين مي رود 📕1. نهج البلاغه خطبه ۱۴۵، 📘2.مستدرك وسائل، ج ۱۲، ص ۳۲۴ 📙3.بحار، ج ۲، ص ۲۶۴ 💥 جریانی افراطی و گمراه کننده ای که به نظر میرسد این روزها در فضاهای مجازی بیشتر خود را نشان میدهد جریان احمدالحسن است.💥 🔥احمدالحسن ادعای فرزندی امام زمان(عج) را کرده با این که سید نیست، و اصل و نسب او از طایفه « صیامر » معلوم ومعروف است ، عمامه سیاه میپوشد، که این خود دروغی بزرگ است. 👺از جمله ادعاهای احمدالحسن: «من مایه رحمتم برای اسلام، بلکه برای اهل زمینم ، اهل بیت (ع) هر کجا بروم، همواره با من هستند و صریحاً می گویم که خدواند مرا برگزیده است؛ صاحب نفس مطمئنه به من متصل شده، وخود صاحب نفس مطمئنه شده ام» 📛 جریان مذکور عموم شیعیان را بخاطر تبعیت از علما، منحرف میدانند در حالی که بدعت گذاری پیروان این جریان و تناقضات و دروغهایشان حاکی از انحرافشان دارد. ☘ رسول خدا(ص)میفرمایند: هنگامي كه بدعت در ميان امّت ظهور كرد بر عالمان لازم است كه عالمانه با آن مبارزه نمايند. 📓كافي، ج۱، ص۵۴، ح۲، باب البدع.
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🏴 فرقه منحرفه ای آمده است که که به عنوان انصار المهدی که خودشان را شیعه معرفی کرده اند ؛ درحال تبلیغ بیعت گرفتن از مردم با یمانی از طریق اینترنت و انواع مسنجر ها در تمام نقاط جهان هستند. ♨️ جریانی تحت عنوان احمدالحسن الیمانی وصی و فرستاده امام زمان(ع) در اواخر سالهای حاکمیت صدام ملعون بروز کرد. پس از سقوط او با کمک برخی از باقیمانده های رژیم بعث تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف,کربلا,ناصریه و بصره به راه انداخته و مؤسس جریان شخصی به نام احمد اسماعیل قاطع از قبیله صیامر درحدود سال ۱۹۷۳میلادی در منطقه ای بنام هویر از توابع زبیر از استان بصره متولد شد. 🎓 وی درسال ۱۹۹۹میلادی از دانشکده مهندسی نجف فارغ التحصیل شده و مدتی در حوزه شهید سید محمد صدر تلمذ نمود. ☝️ضمنا بنا بر نقل موثق برادر وی از نیروهای بعثی بود. ⚡️ادعاهای واهی احمد الحسن یمانی: این فرد با این که سید نیست ، و اصل و نسب او از طایفه « صیامر » معلوم و معروف است ، عمامه سیاه پوشید ، ودر مجامع عمومی ظاهر شد. 🌚 📸 از جمله ، با توجه به فیلمی که از او گرفته شده است ، بر بالای منبر در یک مسجدی، با لباس روحانی و عمامه سیاه سخنرانی ، وادّعاهای ضد ونقیض خودش را مطرح کرده است.از لحن کلام او پیداست که سواد پایینی دارد، وسخن گفتن به عربی فصیح برای او مشکل است. در آن سخنرانی در عین این که تصریح می کند که هیچ ادّعایی ندارد، واو یک مرد ساده هست در عین حال ادعا میکند که ، « من مایه رحمتم برای اسلام، بلکه برای اهل زمینم ، اهل بیت (عليهم السلام ) هر کجا بروم، همواره با من هستند وصریحاً می گویم که خدواند مرا برگزیده است؛ صاحب نفس مطمئنه به من متصل شده، وخود صاحب نفس مطمئنه شده ام. من می خواهم شیعیان را متحد کنم از عالم و عامی؛ من آمادگی دارم حقایق را برای همه روشن کنم ، وبه صورت سیاه وسفید نشان دهم. خدا نور است وکلام او نور است. در عین حال هیچ ادعایی هم ندارم ! »
مقام معظم رهبری و فرمانده معظم کل قوا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مد ظله العالی)، امیر سرتیپ خلبان حسن شاه‌صفی، فرمانده سابق #نیروی_هوایی_ارتش جمهوری اسلامی ایران را مفتخر به دریافت نشان نصر کردند. .
فرمانده معظم کل قوا، در راستای اجرای مأموریت‌های متعدد در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و به پاس سال‌ها خدمت صادقانه، مخلصانه و شجاعانه این نیرو، نشان پر افتخار نصر را به امیر سرتیپ خلبان حسن شاه‌صفی اعطاء فرمودند. . امیر سرتیپ شاه‌صفی که از 10 شهریور 1387 تا 28 مرداد امسال فرماندهی نیروی هوایی ارتش را بر عهده داشت، سوابقی همچون رئیس دایره عملیات تاکتیکی معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش و جانشین مدیر عملیات این معاونت، جانشین و فرمانده پایگاه چهارم هوایی دزفول و جانشینی فرمانده نیروی هوایی ارتش را در کارنامه خود دارد
#روزشمار_محرم رفته رفته نالۀ مظلوم دارد میرسد مادری با کودکی معصوم دارد میرسد آه آه خواهری مهموم دارد میرسد خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد #ده_روز_تا_محرم #لشکری_میرسد_از_راه_خدا_رحم_کند #لبیک_یاحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"چهل تیکه" لقبی بود که همرزمان او به علت دفعات بالای مجروحیت و تکه‌های ترکشی که در بدنش بود به او نسبت می‌دادند 🌷«۱۱ شهریور سالروز شهادت شهید محمود کاوه»
محمود موقع انقلاب شاگرد ما بود؛ ولی حالا استاد ما شد (مقام معظم رهبری) #سالروز_شهادتش_گرامی_باد #شهید_محمود_کاوه 📆 تاریخ شهادت: ۶۵/۶/۱۱ #رفتند_تا_بمانیم
🔴 تنها ۳ درصد زائران خارجی که به مشهد سفر می کنند مجردند 🔹استاندار خراسان رضوی: 🔹طبق آمار موجود از میان زائران خارجی تنها ۳ درصد مجرد بوده و این افراد نیز هدفی جز زیارت ندارند. 🔹در کشور ما برخورد با مسائل غیر اخلاقی بسیار سختگیرانه صورت می گیرد و اگر عده ای به دنبال اهداف دیگری در سفر به مشهد بودند قطعا این شهر را انتخاب نمی کردند و به کشورهای دیگر می رفتند. 🔹تخریب مشهد با سفارش سعودی ها و از روزنامه انگلیسی گاردین آغاز شد و این روزها دوباره به این موضوع پرداخته شده و عده ای نیز در داخل کشور بلندگوی دشمن در این زمینه شده اند. /مهر (نشردهید) 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
🍃❤️ 🔸 شهادٺ درد دارد! دردش ڪشتن لذت هاست به یاد قتلگاه ڪربلا به یاد قتلگاه شلمچه الهی قتلگاهے. باید ڪشته شویم، تا شهید شویم اشرف الموت قتل الشهاده شهادت برترین مرگهاست! #شهیدنشوے_میمرے ____🍃🌸🍃__
آقاۍ_من ڪاش دستِ بیعت‌مان با تو، از جنس حجة الوداعیان نباشد؛ ڪہ غدیر را در همان برڪہ ‌ گذاشتند..! ڪاش بیعت‌مان عمّــارگونہ بماند... ڪاش داعیہ علوے بودن‌مان، رنگِ ڪوفے نگیرد...😔 🍃🍃🍃🍃🍃
خاطرات شهید احمدی روشن 🌹به نقل از همسر 🌹 رفقایم توی بسیج بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده.☺️ از این طرف و آن طرف به گوشم می رساندند که «قبول نکن، متعصبه». با خانمها که حرف میزد، سرش را بالا نمیگرفت.🍃 سر برنامه های بسیج اگر فکر می کرد حرفش درست است، کوتاه نمی آمد. به قول بچه ها حرف، حرف خودش بود.👌 معذرت خواهی در کارش نبود.  بعد از ازدواج 😍 محبتش به من آنقدر زیاد بود که رفقایم باور نمی کردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج می شناختند.❤️ طاقت نداشت سردرد من را ببیند.🍃☺️
گوییا خوابیده اے... اما ڪجا⁉ عند رب❗ ڪہ از هر بیدارے، بیدارترے.. نگاه ڪن ما را ڪہ بہ ظاهر بیداریم... ڪمڪمان ڪن ڪہ بیدار شویم از خواب غفلت..