eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
336 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.7هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 ‌‌بیاین یه سلام به امام حسین بدیم..زیاد وقتتون رو نمیگیره.. ✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.💫 ••اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ••وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ••وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ••وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ♥️🔗 ‌‌اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَباعَبدِالله الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلامُ
تو خیابونای دمشق دنبال شهادت بودن، ولی تو همین تهرون ارباب بی‌کفنمون به آغوش کشیدنشون.
مسئول جمهوری اسلامی است مدافع حرم هم بوده شاید خیلی ها نمی دانستند خدایش که می داند امروز در پرایدش، درب منزلش در جنوب شهر تهران در خون خود غلطید و به آرزویش رسید و رفت پیش رفقایش... جمهوری اسلامی روی دوش این مدیران گمنام و خوش غیرت پیش می رود... طوبی لهم و حسن مآب
اهل شهادت که باشی ... شهادت خودش میاد دم در خونه دنبالت 🕊️ ♥️ @ghalbeziba313 ♥️
یه‌سلام‌بدیم‌به‌آقامون‌صاحب‌الزمان 💚͜͡📗"! السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: مادری که در سن شصت و نه سالگی همچنان با انگیزه به سمت اهدافش میره... ببینید و بفرستید برای همه کسایی که شاید دیدن این ویدیو براشون ارزشمنده👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دعای فرج|• بخوان دعای فرج را اثر دارد📿 ✨🕊
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باید که در این حادثه توبیخ شود خصم درسی بدهیم عبرت تاریخ شود خصم وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد 🙌 ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد🙌 👌فوق العاده زیبا🌺🍃
♦️زنان تنها‌تر می‌شوند /۷۰۰‌هزار زن سالمند، تنها هستند 🔹با توجه به یک‌پژوهش، تا ۳۰‌سال دیگر جمعیت زنان سالمند ۳برابر امروز خواهد شد و در معرض آسیب بیشتری قرار خواهند گرفت. 🔹آمارها نشان می‌دهد هم‌اکنون یک‌پنجم، معادل ۲۰‌درصد زنان سالمند، یعنی ۷۰۰هزار زن سالمند، تنها زندگی می‌کنند. این در حالی است که این آمار در مردان یک‌چهارم زنان است. 🔹براساس یک تحقیق، بیش از ۹۰درصد زنان سالمند تنهای ایرانی در ۳ دهک پایین درآمدی قرار گرفته‌اند. 🔹۷۱ درصد زنان سالمند تنها، درآمدی ندارند و تنها ۲۹درصد آنها درآمدی از آن خود دارند و از این بین نیز ۳.۵درصد درآمد کمتر از یک میلیون تومان و ۱۳.۵درصد نیز بین یک تا ۳میلیون تومان درآمد دارند. 🔹پیش‌بینی می‌شود نسبت خانوارهای تک‌نفره در طول دوره ۱۳۹۵ تا ۱۴۳۰ دو‌برابر خواهد شد و از ۸.۷درصد در سال ۱۳۹۵به ۱۶.۴درصد در سال‌۱۴۳۰ افزایش می‌یابد. بخش عمده این افزایش به‌دلیل روند فزاینده تنها ماندن سالمندان است.
~🕊 ابراهیم مۍگفت : مطمئن با‌ش هیچ چیزے مثڵ برخوردِخوب روے آدم ها تٵثیر ندارد . 🌹 *✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨*
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نقد فیلم بانوی بهشت 🅾️ این روزها و بعد از اکران فیلم سینمایی بانوی بهشت برخی کاربران فضای مجازی ذوق زده به استقبال این فیلم رفته:🔻 🔺" یک رویداد تاریخی بی سابقه یک هواپیمای ایرباس منقش به اسم حضرت فاطمه س به دو زبان انگلیسی وعربی برای اولین بار در تاریخ ازلندن پایتخت انگلیس به سمت پایتخت ایرلند محل اکران فیلم سینمایی بانوی بهشت پرواز کرد مسافران داخل هواپیما که عمدتا از شیعیان هستند ونیز کاپیتان در صحنه ای زیبا به بانوی بهشت لبیک گفتند این سفر اختصاصی برای تماشای فیلم بانوی بهشت در سینماهای ایرلند است" 🔻 چند سوال: 💥 ایا بانوی بهشت، تریبون بهشت یا جهنم ونفاق رسانه ای است؟ 💥 چرا ملکه انگلیس دلسوز حضرت زهرا س شده است؟ 💥آیا نویسنده ی این فیلم یاسرالحبیب را می شناسید؟ 💥پشت صحنه فیلم بانوی بهشت چیست؟ 💥 آیا با انتشار این فیلم بایست بهت زده شویم یا ذوق زده؟ 🎙استاد جعفر مقصودی (کارشناس دینی عمار۱۱۰) در این خصوص توضیح می‌دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواظب باشیم فریب نخوریم صیحه ی آسمانی ظاهر شدن اشکالی در آسمان البته که علائم برای مومنین از روز آشکارتر است
«بِسم الله الرحمن الرحیم» 💠يا اللّٰهُ یا رَحْمَانُ یا رَحیم،يَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّتْ قَلبی عَلی دینِک 💠دعای زمان غیبت؛ ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی 💠توسل به امام زمان(عج)؛ يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا، إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بلاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه‌های یوسف هم بی‌رمق شده و به‌نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمت‌شان دویدم. 💠 زن‌عمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه می‌رفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زن‌عمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته و نفس‌های یوسف به شماره افتاده بود و من نمی‌دانستم چه کنم. زن‌عمو میان گریه (سلام‌الله‌علیها) را صدا می‌زد و با بی‌قراری یوسف را تکان می‌داد تا بلاخره نفسش برگشت، اما حلیه همچنان بی‌هوش بود که نفس من برنمی‌گشت. 💠 زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب می‌ترسید جلو بیاید. با هر دو دست شانه‌های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش می‌کردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو می‌لرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری می‌داد :«نترس! یه مشت بزن به صورتش به حال میاد.» ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو شد و ناله زن‌عمو را به بلند کرد. 💠 در میان سرسام مسلسل‌ها و طوفان توپخانه‌ای که بی‌امان شهر را می‌کوبید، آوای مغرب در آسمان پیچید و اولین روزه‌مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بلاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. 💠 هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بی‌تاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران می‌بارد و زیر لب به فدای یوسف می‌رود. عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج دور باشیم، اما آتش‌بازی تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره‌ها اضافه شد و تن‌مان را بیشتر می‌لرزاند. 💠 در این دو هفته هرازگاهی صدای انفجاری را می‌شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی‌وقفه تمام شهر را می‌کوبیدند. بعد از یک روز آن‌هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم. 💠 همین امروز زن‌عمو با آخرین ذخیره‌های آرد، نان پخته و افطار و سحری‌مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی می‌کرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زن‌عمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمی‌دانستم آبی برای دارد یا امشب هم با لب خشک سپری می‌کند. 💠 اصلاً با این باران آتشی که از سمت بر سر شهر می‌پاشید، در خاکریزها چه‌خبر بود و می‌ترسیدم امشب با گلویش روزه را افطار کند! از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد. 💠 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم. 💠 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی که شهر را می‌لرزاند از دست‌مان رفته و نمی‌دانستیم بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار (روحی‌فداه) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات ، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک کردیم. 💠 آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛ پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. 💠 تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سدّ شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت ... ✍️نویسنده: کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست مقام معظم رهبری