💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهــید علــۍ ماهانـــۍ:
راه را ڪه انتخاب ڪردی دیگـــر
مال خودت نیستی اگر قـــرار است
درد بڪشی بڪـش ولی آه و ناله
نڪن اگر آه و ناله ڪردی متعلق به
دردی نه راه.
@shahidmostafamousavi
🌷🕊🍃
ادعــایے در شما نمے بینیم
و تمـــام هویتتان
خلاصــــہ شـدہ در
همیــن بے ادعــایے ...
مـــا را دریابــید
اے مــــــردان بے ادعـا 🥀
#سرداران:زین الدین،باڪری،ڪاظمی،سلیمانی و...
.....رفاقت باشهدا دو طرفه است......
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
@shahidmostafamousavi
#خاطرات_شهدا
🔮 نیت عاشقانه
🌹 روزي از «رضا» پرسيدم: تا به حال چند بار مجروح شده اي؟ تبسمي كرد و گفت: يازده بار! و اگر خدا بخواهد به نيت دوازده امام، در مرتبه ي دوازدهم شهيد مي شوم.»
او همان طور كه وعده داده بود، مدتي بعد در منطقه ي «شرهاني» به وسيله ي تركش خمپاره راه جاودانگي را در پيش گرفت.
راوي : همسر سردار شهيد «رضا چراغي» _ فرمانده ي لشگر محمد رسول الله (ص)
@shahidmostafamousavi
•🇮🇷🌹
اگرعالمپرازاشرارگردد
دوبارهڪربلاتڪرارگردد
جهانداندڪہمامهدےتباریم
تجلاےجلالذوالفقاریم
بہفرمانولےپادررڪابیم
یزیدےمسلڪانرابرنتابیم
#لبیڪیاامامخامنہاے♥️🇮🇷
@shahidmostafamousavi
﷽اِنّ مَعَ العُسٌرِ یسٌراً
وقتی غبار وقاحت و حماقت بر زمین نشست و آرامش بر دل زار ما حاکم شد ؛
خوب که نگاه کردم؛ دیدم تنها کسانی میتوانند به زخم دلم مرحم بزنند که مدتی است آنها را ندیدم .
ماشینم دیگر راه دلم را بلد است.
⚘⚘قطعه ۵۰ و ۲۶ بهشت زهرا(س)⚘⚘
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
سلامی به صاحبان سنگهای سرد شده از پاییز بی مهری
سلامی به گرامی ترین دوستان ؛
سلامی به افق عشق ؛
سلام.
سلام به #محسن_قوطاسلو 😭
سلام به #مرتضی_کریمی 😭
سلام به #جواد_اله_کرم 😭😭
سلام به #سید_مصطفی_صادقی 😭😭😭😭
سلام به #سید_مصطفی_موسوی 😭
سلام به #حسین_معزغلامی😭
سلام به همه همه همه همه ❤
سلام به #امامزادگان_عشق❤❤
دلم گرفته بود که بعد از مدتی به شما پناه آورده ام .
دلم گرفته بود که بعد از مدتی کار نفس گیر و طاقت فرسا به شما پناه آورده ام .
میدانم خبر از شهدای کوچه و خیابان دارید .
میدانم از اهانت ها به خودتان و امام هم خبر دارید .
ولی دلم گرفته بود.
عزیزانم ؛ همه وجود من شما هستید .
دلم گرفته .😭
یاد لحظاتی می افتم که گلوی شما برای امنیت زنانی که زندگی در آزادی و امنیت ایران را آرزو دارند ؛ طعمه خنجرهای داعش شد می افتم 😭
یاد لبهای تشنه تان می افتم .
لبهایی که آب نخورد و آب ندید تا موی پریشان دختران سرزمینم در دستان سربازان داعش مچاله نشود .😭
یاد زخمهایتان می افتم که خون از آنها میچکید که نکند حتی یک نفر از دختران کشورمان اشک اسیری بریزد .😔😔
و امروز ....
امروز عده ای که جایی در دل مردم ندارند ؛ با گوشی های مدل بالا در حال فتح شهرهای فرنگی هستند .
کدام شهرها ؟؟؟
البته که نه شهری از ایران .
شهرهایی که روی نقشه ایران نیست .
برلین ؛ ونکوور ؛ لندن ؛ اوکلاهما؛ وین و ...
فقط خجالت میکشم که بگویم ؛ در ایران کسانی پشت حماقت آنها رژه می روند.
ایکاش یکی از سربازان داعش را با خودمان به ایران می آوردیم و در قفس نمایش میدادیم.
ایکاش این کار را میکردیم که همین عده قلیل هم قدر امنیت و عافیت را بدانند .
البته باز هم کسانی هستند که آرزو داشتند برده جنسی داعش باشند .
عده ای مریض هستند که رقص در کاباره های فروش انسان غرب را به عزت و اقتدار انسانی خود عوض کنند.
با آنها کاری ندارم .
سرنوشت آنها هم به جز مسیر مریم رجوی و مسیح علینژاد ها نخواهد بود .
اما خب دلم گرفته .
دلم هوایتان را دارد .
خنده با شما و در کنار شما .
در کنارتان به امید بازنشدن دوباره چشمهایم ؛ پلک بر هم میگذارم.
راستی که نگفتم
به #مصطفی بگویید برگردد . مادرش بیمار است .😭😭😭
برای جابجایی روی تخت ؛ پدرش توان جسمی اش کم شده .😭😭
بگویید یک شهر میگوید که برگرد😭
امید است که یکبار هم سودای دلمان باطل نشود .
نمیتوانم متن را ادامه دهم.
دلم برای همه تان تنگ شده 😭😭😭😭
✍ #علی_سام_نژاد
@khmoghaddam
هدایت شده از شهید مسعود عسگری
🌹 این دختر ۸ ساله هم نیست؛
اما میراث #مادر ۱۸ ساله ما را خوب حفظ کرده است.
در این زمانه
دوربینها بیوقفه تصویر سلمای محجبه را ثبت و خبرگزاریها مدام برایش خبر تولید نمیکنند؛ زیرا افتخارآفرینی یک #دختر_مسلمان_ایرانی برایشان سودی ندارد.
ما اما، به سلما افتخار و خبر موفقیت این دختر عفیف را منتشر میکنیم.
دختری که اصالتش را در این طوفان بیحیایی، به باد نداد و ثابت کرد دخترِ مسلمانِ ایرانی، محروم نیست !
🌹 ما مفتخریم به داشتن دخترانی چون او .
#سلما_همتیان
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
هدایت شده از شهید مسعود عسگری
#خاطرات_شهید
●بعد از ازدواجش عبدالله محافظ رئیس جمهور شد و آموزش ها و ماموریت هایش فشرده. هر چه یاد مے گرفت به من هم یاد مے داد. بار اولے ڪه اسلحه اش را آورد خانه، صدایم ڪرد ڪه بیا بشین. ریز و درشت و زیر و زبرش را مثل استادے ماهر نشانم داد، نحوه دست گرفتن، ماشه ڪشے و ...
●دفاع شخصے را هم از عبدالله یادگرفتم. به همین ها اڪتفا نڪرد. جمعه ها با چند تا از دوستانش مے رفتیم خارج از شهر و تمرین مے ڪردیم، همه فنون رزمے و حفاظت، حتے راپل و چتربازی.
●از سپاه انصار نامه زده بودند ڪه اگر نیایید درجه هایتان را بگیرید توبیخ مے شوید. یک سرے ڪارهاے قانونے داشت. نامه را دید ولے باز هم نرفت. تا اینڪه بعد از شهادتش رفتم دنبال ڪارهاے ترفیع درجه اش. با شهادتش شد ستوان دوم.
●نمے دانم عبدالله رفیقم بود یا برادر، یا رفیقے ڪه از برادر نزدیڪتر است. فقط این را مے دانم ڪه توے این دنیاے به این بزرگے هیچ ڪس براے من عبدالله نمے شود.
✍ راوے: برادرشهید
#شهید_عبدالله_باقرے 🌷