eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
336 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.7هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین(ع) است، اگر گاهی در هیأت ها یک قطره از اشک برای ارباب را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمی‌فروشم.🕊🌷 شهـــــــ🌷ـــــــیدانه کلام شهـــــــ🌷ـــــــدا 🌷ـــــــید_غلامعل_رجبی(جندقی) @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یه فیلم چند ثانیه‌ای عمامه‌پرانی در صدها اکانت و کانال ضد انقلاب منتشر میشه، ولی این کار قشنگ طلاب اصفهانی در رسانه‌های انقلابی بایکوت! ما دقیقا از همین‌جا ضربه می‌خوریم! 💬 شیخ ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۷۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و هفتاد و هشتم:ورزش،هیجان و مسابقات 🍂دو سال اول بعثیها با هر گونه ورزش و نرمش مخالفت می‌کردن و زمینه‌ای برای این کار وجود نداشت، امّا از سال سوم به بعد خصوصاً بعد از برقراری آتش بس اجازه دادن به صورت محدود در زمان هواخوری یه سری مسابقات ورزشی مثل گل کوچیک و والیبال انجام بشه. بچه ها هم این مسابقات رو بصورت لیگ در هر بند برنامه ریزی کردن و افرادِ علاقمند در گروهای دو و سه نفره تیم بندی شده و دوره‌ای مسابقه برگزار می‌شد و داور هم داشتیم. 🔸️توپ این مسابقات با استفاده از لباسهای کهنه و پوسته‌ٔ بیرونی از برزنت چادر گروهی تهیه می‌شد و بچه ها اونها رو می‌دوختن و مسابقات فوتبال برگزار می‌شد. این مسابقات تا زمان رحلت حضرت امام(ره) و تبعید ما به شهر بعقوبه ادامه داشت و به مشغولیت خوبی برای بچه‌ها تبدیل شده بود. 🔘هر چه دوران اسارت طولانی‌تر می شد، بچه‌ها هم خودشون رو با شرایط تطبیق می‌دادن و چیزهای جدید و اندوخته‌های نو برای خودشون کسب می‌کردن. با آزاد شدن ورزش در هواخوری و برگزاری مسابقات گل کوچیک، تعدادی از بچه‌ها آموزش فنون رزمی رو شروع کردن. البته این آموزشها کاملاً سری و با رعایت اصول حفاظتی انجام می‌شد و اگه بعثیها بویی می‌بردن حسابی تنبیه می‌کردن و حداقلش، سلول انفرادی بود. 💎توی آسایشگاه ما خوشبختانه سه چهار نفر بودن که با رشته‌های مختلف رزمی، مثل کاراته و تکواندو آشنایی داشتن و به کسانی که علاقه داشتن یاد می‌دادن. منم مدتی دفاع شخصی کار کردم. حتی تو یکی از تمرین‌ها که با الله قلی غفاری بعنوان حریفم انجام دادم، یکی از دنده‌هام شکست. کتک کاری بعثیها کم بود خودمونم گاهی توی کلاسهای رزمی از خجالت هم در میومدیم. ⚡بعد ازمدتی مسابقات کشتی در اوزان مختلف در دستور کارمون قرار گرفت. البته این مسابقه از خنده‌دار‌ترین مسابقات و برنامه‌های ما بود. بجز یکی دو نفر بقیه با فنون کشتی آشنایی نداشتیم. کشتی ترکیبی بود از جودو، کاراته و کشتی و دعوای کوچه بازاری. از اونم جالب‌تر داور بود که داوری نمی‌دونست و بحث امتیاز در کار نبود و برنده کسی اعلام می‌شد که حریفشو ضربه فنی بکنه. باسکولی هم که برای وزن کشی نداشتیم و با وزن  تقریبی افراد رو به جون هم مینداختیم تا مسابقه بِدن. بعضی صحنه‌ها اونقد خنده‌دار بود که بیشتر از یه تئاتر کمدی می‌خندیدیم. گاهی مسابقه بین فیل و فنجان بود و دو حریف اصلا بهم نمیومدن. برگزاری این مسابقات حسابی حال و هوای بچه‌ها رو عوض کرده بود و شور و شادی همه جا حاکم بود... ☀️ واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo ایتا @shahidmostafamousavi ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
رین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo ایتا @shahidmostafamousavi
ابوتراب۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت چهاردهم ۰۰۰سید از خوشحالی زبونش بند اومده بود ، بریده بریده گفت : آب ب آبجی ، خدا خیرت بده ، امشب تو جلوی شروع جنگ جهانی سوم رو گرفتی ، همه زدیم زیر خنده ، موقع برگشتن وقایع رو تُو ذهنم مرور می کردم ، راستی این آقا میثم کِیه ؟ چه آدم بزرگیه ‌که این همه فداکاری میکنه ، حتما" با شهید جمال عشقی خیلی صمیمی بوده که بخاطرش این همه وقت واسه خانواده شهید می زاره ، از اون بالاتر مثل اینکه خواهر افشانه پنهانی میره و کارهای خونه مادر شهید رو انجام میده ، چه کار خوبی میکنه ، چون بی بی خیلی پیر شده تنهایی نمی تونه خیلی سخته ، به دَم درب خونه رسیدم ، دست کردم تُو جیبم تا دسته کلیدم رو در بیارم ُ و درب رو باز کنم ، یه دفعه دستم خورد به دستمال یزدی ، دستم خیس شد ، وقتی دستم رو بیرون آوردم توک انگشتم خامه ایی شده بود ، یاد ریختن خامه روی فرش بی بی ُ و صورتم افتادم ، نگران شدم ، بعد از سال ها مجبور بودم دستمالی رو که واسم گنجینه اَشک هایی بود که واسه امام حسین(ع) ریخته بودم رو بشورم ، آخه وصیت کرده بودم ، موقعه فُوتم ، این دستمال متبرک رو تُوی قبر بکشن روی صورتم ، حالا چطوری بشُورمش ، قضیه رو واسه عیال تعریف کردم ، پیشنهاد داد که فقط اون قسمتی رو که خامه ایی شده رو آروم بشورم و جاهای دیگه رو خشک بزارم ، دستمال آوردم شیر آب رو کمی باز کردم تا آب به صورت باریک و نخی بریزه همون جایی که خامه ایی شده بود ، یه دفعه چشمم افتاد به حاشیه دستمال که خط های نارنجی داشت ، میون دوتا خط نارنجی حاشیه دستمال با یه نخ سبز زیتونی کوچیک یه چیزی نوشته شده بود ، دستمال آوردم بالا ، عینک رو چشمم نبود دیدم یه کمی تار شد ، عیال رو صدا کردم ، زودی اومد گفتم اینو می تونی بخونی یه نگاهی انداخت بعد گفت یه نوشتس ، گفتم : می دونم چی نوشته ، گفت : بزار عینکمو بزنم ، خندیدم ُ و گفتم : خوب شکر خدا ما دو نفر رو هم دیگه یه چشم سالم نداریم ، عیال خندید و گفت ناشکری نکن ، شکر خدا خیلی هم خوبه ، خوب ، پیر شدیم دیگه ، پیرچشمی هم از مزایایی پیریه ، عینکش به چشمش زد و با دقت بیشتری نگاه کرد ، پرسیدم چی نوشته ؟ گفت : نوشته (عشقم مملی) ، دوئیدم ، عیال گفت چی شد ، گفتم میرم عینکم رو بیارم ، پرسید ؟ حالا مگه واجبه ، گفتم : واسه من از نون شب واجب تره ، یه عینک دوربین داشتم ، واسه دیدن دور ، و یه عینک نزدیک بین ، واسه مطالعه دو تاشو زدم روی هم ، عیال با اون تعجب زنونش پرسید ، وا ، وا ، این دیگه چجورش ؟ گفتم : اینطوری بهتر می بینم ، نوشته دستمال آوردم بالا ، بله عیال درست دیده بود ، توی حاشیه بین دوتا خط نارنجی دستمال با نخ سبز زیتونی نوشته شده بود(عشقم مملی) ، عین بستنی ِ که آب شده باشه وا رفتم ، همون جا تُو آشپزخونه نشستم روی زمین صحنه آشپز خونه عوض شد ، یه هو دیدم تُو اتوبوس کنار حاج آقا قلعه قوند دبیرمون نشستم ، با تعجب گفتم سلام اقا ، شما هم اینجائید ، آقا خندید و گفت ، خوب اره ، مگه قرار بود کجا باشم ، برادر عبدی از لحظه ایی که از شهرک آناهیتای کرمانشاه حرکت کردیم خواب بودی ، تا خواستم پاهمو جمع کنم پام خورد به یه چیزی کف اتوبوس ، برگشتم پائین رو نگاه کردم ، آقای قلعه قوند گفت : اسلحه کِلاشِته ، خابت که بُرد رو پات بود ، واسه اینکه راحت بخوابی من اسلحه تو گذاشتم زیر پات ، با تعجب دولا شدم اسلحه رو برداشتم ُ و اوردم بالا ، خدا همون اسلحه خوشگل خودم بود یه کِلاشینکف قنداق تاشو که روش با نوک یه میخ نوشته بودم (ابوتراب) کُد اسلحه ۱۱۶ بود این عدد رو من خیلی دوست داشتم دلیله ش هم این بود که تُو سال های تحصیلم هیچ وقت نمره بالاتر از شونزده نگرفته بودم و نمره شونزده یه جورایی واسه من حکم نمره بیست و داشت و برام شانس می آورد وقتی جایی شماره هیفده هیجده بهم می افتاد ، غصه ام می گرفت ، به یاد لقب ابوتراب ِ آقام امیرالمومنین حضرت علی(ع) که خود حضرت رسول اکرم(ص) بهش داده بود دولا شدم ُ و لب هامو چسبوندم به اسم ابوتراب و اسم رو بوسیدم ، یه هو یکی از پشت سر زد رو شُونم ُ و گفت : حسن ؟ دیوونه شدی ، چرا اسلحه رو می بوسی ؟ برگشتم دیدم ناصره ، بلند داد زدم ناصر تو هم اینجایی ؟ یه هو جمشید که کنارش نشسته بود ، گفت ، وا ؟ مگه قراره کجا باشه ، دوباره داد زدم جمشید ؟ تو هم هستی ؟ یه دفعه یکی حُولم داد ُ و گفت : حسن مسخره مون کردی ، گفتم احمد ؟ تو کِی اومدی ؟ بغل دستیش دولا شد ُ و گفت وقت ِ گُل ِ نِی ، دوباره داد زدم علی شاهرخی ، تو که شهید شده بودی اینجا چی کار می کنی ؟ یه دفعه ناصر رو کرد به آقای قلعه قوند ُ و گفت ، بیا فرمانده اینم از معاونت که می گفتی : خیلی با استعداده ، حسن هم که موجیه بابا ؟ جمشید بلند شد رفت ُ و از شاگرد راننده اتوبوس یه لیوان آب گرفت ُ و آورد ، آب رو که خوردم گفتم همه شما اینجائید ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی واتساپرین شه
ید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo ایتا @shahidmostafamousavi جوانت
🔴تیر چندشعبه ارتش سایبری آمریکا ♦️گسترش جنگ روانی آمریکا علیه ایران در منطقه نشان می‌دهد احتمالا برنامه‌ریزی علیه تهران از پیچیدگی‌های بیشتری برخوردار است. موضوعی که خود را در التهابات اخیر کشور نمایان ساخت. 🔻بر همین اساس در این گزارش تلاش شده برخی از اهداف و اقدامات ارتش سایبری آمریکا در حوزه ایران مورد شناسایی و بررسی قرار گیرند. 1- بزرگنمایی و ویژه‌سازی فساد 🔻تحریم‌ها فضای مساعد برای فساد و از سوی دیگر به فسادنمایی کمک می‌کند. تحریم‌ها ضمن آنکه منجر به فساد می‌شوند، به‌دلیل لزوم فعالیت‌های پنهانی اقتصادی منجر به فسادنمایی از اقدامات صحیح نیز می‌گردند. کار ارتش سایبری آمریکا تلاش برای برجسته‌سازی این پدیده‌هاست، درحالی‌که اساسا واشنگتن در ایجاد آنها نقشی موثر داشته است. 2 -سطحی ساختن دو‌سویه مردم 🔻عملیات روانی غرب بر افکار عمومی ایران بیشتر مبتنی‌بر انتشار اخباری سطحی‌کننده است. بر همین اساس طراحان امیدوار بودند در طرف مقابل نیز قشری ساده‌نگر تولید شوند تا قاعده دلسوزان نظام نیز به این بلا دچار شوند. 3 -مشکلات اقتصادی 🔻کمبود مواد غذایی و دارو مشکلات عمومی جهان هستند اما ارتش سایبری قصد دارند چنین مشکلاتی را مختص ایران معرفی کنند، درحالی‌که همزمان با ایران کشورهای غربی نیز با این معضلات مواجهند. 4- القای از‌هم‌گسیختگی نهادهای سیاسی 🔻برجسته‌سازی انتقادات معمول نهادها و ساختارهای سیاسی از یکدیگر درحالی‌که می‌تواند اقدامی مفید در کشف مشکلات کشور باشد، با اقدام ارتش سایبری آمریکا باعث القای ازهم‌گسیختگی ساختارهای سیاسی می‌شود و همزمان ادامه مسیر انتقادات و کشف مشکلات را در کشور مسدود می‌سازد. 5- سوال‌زایی و ارائه یک راه‌حل 🔻راهبردهایی که برای مناظرات پیشنهاد می‌شوند پرسش سوالات متعدد از طرف مقابل است تا وی قادر به پاسخگویی به تمام آنها نبوده و حتی اگر تعداد زیادی را نیز پاسخ دهد، مخاطبان از وی قبول نمی‌کنند که هیچ اتهامی را نپذیرد. 6 -اخلال در فهم مشکل 🔻ارتش سایبری آمریکا با القای پاسخی مخصوص به معضل بیکاری که مقصر بودن دولت است، تنها راه یگانه را فروپاشاندن آن معرفی می‌کند. 7- القای مساله موشکی، هسته‌ای و منطقه‌ای به‌عنوان ماجراجویی 🔻درحالی‌که برنامه موشکی و حضور منطقه‌ای با هزینه‌های بسیار کم موفق شده‌ است معضلات کشور را حل کند، ارتش سایبری آمریکا به‌دنبال معرفی کردن این اقدامات به‌عنوان ماجراجویی است. 8 -انتشار گسترده اخبار منفی 🔻تمرکز بر انتشار اخبار منفی باعث شد تا رسانه‌های کشور نیز به‌سمت این موضوع گام بردارند. بر همین اساس در موضوعی قابل‌توجه، برخی از افکار عمومی در برابر کوچک‌ترین مشکلاتی در بالاترین سطح دولت را مقصر می‌دانند. 9- تعریف ملیت در‌ برابر دین 🔻مطرح کردن سلطنت‌طلبان در فضای مجازی، بیش از آنکه برای بر سر کار آوردن آنها باشد، برای استفاده از این گروه برای تقویت ملی‌گرایی ایرانی است. 10- حقه مجازی 🔻ارتش سایبری آمریکا باعث کشیدن بخشی از توان کشور به فضای مجازی شده است. این مساله باعث شده بخشی از نهادها اساسا اطلاعات‌شان درباره کشور در حد همان فعالیت‌های مجازی‌شان باشد. 11 -ایجاد فضایی برای ایجاد پاس گل 🔻ارتش سایبری آمریکا در فضای مجازی موجی از گرایش به بی‌حجابی را القا می‌کند تا بتواند در کنار ورودهای کارشناسانه، به صید ورودهای غیر‌کارشناسی نشسته و پس از ابراز شدن شان آنها را در فضای مجازی بازنشر کند. 12- رویاسازی از کابوس‌ها 🔻تصاویری گزینشی از برخی اقدامات نمایشی رژیم پیشین به‌طور گسترده‌ای منتشر می‌شوند تا به جامعه این‌گونه القا شود که زندگی در آن دوره رویایی بوده است. 13 -ایجاد مشغولیت ذهنی 🔻مبهوت بودن جامعه به شمول مردم و مسئولان در برابر اعتراضاتی که اخبار و تصاویر آن ضریب‌گیری چندین‌ برابری در کشور و سراسر جهان منتشر می‌شدند، موجب شد ایران تا مدتی دچار ایست در فعالیت‌های مورد نیاز شود. 14- رساندن پیام مستقیم تهدید به دلسوزان کشور 🔻در نگاهی ساده ارتش سایبری آمریکا باید براساس شیوه اصلی‌اش به دنبال تاثیر‌گذاری بر اقشار ناآگاه و تحریک معترضان باشد، اما بخشی از پیام‌های آن به‌طور مستقیم تهدید دلسوزان کشور از میان مردم بود. 15 -نفرت‌پراکنی و تحریک 🔻ارتش سایبری آمریکا و حتی دنباله‌های داخلی آنها به دنبال نفرت‌پراکنی و تحریک مردم در کشور هستند. برخی از این رسانه‌ها به‌شدت در حال خبررسانی درباره اظهارات افرادی هستند که نظرات‌شان در کشور تاثیری ندارد اما از طریق این رسانه‌ها به یک جناح تبدیل شده‌اند. 16- تلاش برای تحریک به برخورد سخت 🔻یکی از کارویژه‌های ارتش سایبری آمریکا تحریک به انجام اعمال فیزیکی خشونت‌آمیز است تا بتواند تا حد ممکن اختلافات را در داخل کشور تثبیت کند ید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo ایتا @sha
🍂 هنگامه عملیات بود و آتش خمپاره. تدارکات لشکر، برای انتقال مهمات‌ و آذوقه نیروها، تعدادی «قاطر» به خدمت گرفته بود. هنگامی که در ارتفاعات، در کنار ستون نیروها بالا می‌رفتیم، تا سوت خمپاره می‌آمد قاطرها زودتر از ما خیز می‌رفتند روی زمین تا ترکش نخورند! چند بار که شاهد خیزرفتن قاطرها بودیم، بچه‌ها متعجب از یکدیگر علت این را که چرا آنها زودتر از ما خیز می‌روند، سؤال می‌کردند. دقایقی گذشت و ما به راه خود ادامه دادیم. ناگهان سوت خمپاره آمد و قاطری که در کنارم بود سریع خیز رفت. من هم که روی جاده دراز کشیدم، نگاهم افتاد به شکم و ران قاطر. خوب که توجه کردم، دیدم جای چند زخم ‌بزرگ که خوب شده بود، روی بدنش وجود دارد. دیگر نتوانستم جلوی خنده‌ام را بگیرم. بچه‌ها پرسیدند که چرا می‌خندم،گفتم: ـ شماها می‌دونین چرا قاطرها زودتر از شما خیز میرن؟ جواب همه منفی بود. با خنده گفتم: ـ خب معلومه. این بیچاره‌ها توی عملیات قبلی ترکش خوردن و اعزام ‌مجددی هستن و دیگه می‌دونن با سوت خمپاره باید خیز برن که دوباره‌ زخمی نشن. @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین دستنوشته های غلامرضا بسیار خواندنی است: شهیدان!، عزیزان!، چابک سواران!، شما رفتید و ما، کوله بار سنگین مسئولیت را، چه سان و با چه قدرتی تحمل توانیم. الا به قدرت خدای شما. ای عزیزان، از خدا بخواهید در درگاه ربوبی قدمهایمان نلرزد، دستانمان، افکارمان، انحراف را حتی لحظه ای در پیش پایمان به استقبال ننهد. شما میدانید اگر تنها مسئولیت خونتان و تنها مسئولیت انقلابتان، انقلابمان انقلاب امام زمانی ملت بزرگمان می‌بود آهنین اراده ی مردان را به زانو می نشاند. حال چه گویم این سنگین امانت پربها را با غم رفتنتان، غم تنها شدنمان، سوز دلمان اشک دیدگانمان به باید کشاننده باشیم. من با شما چه بگویم، چه دارم که بگویم، جز بر خاک تربت گلگونتان و یا بر غبار هجرت بی بازگشتتان سرشک غم ایثار کنم. خاطراتتان را چطور به فراموشی بسپارم! غم سنگین داغتان را به چه دارویی التیام بخشم؟ آوای قرآن‌تان درسم بود به رفتار و کردارتان معلم بودید. با چه روی در حضورتان سر بر گیرم. شرم و خجلت از سیمای منورتان را چه سان پنهان دارم که لحظه ای در ادای دین‌تان استوار نبودم؟ داستان شیوای مهرتان و قصه غمبار هجرتتان را با که گویم که بزرگی و شرافت شما را و دل شکسته و افسرده مرا التیام بخشد. @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرمانده کل سپاه: شرایط عادی نیست / همه دشمنان به میدان آمدند سردار سلامی: وقتی در عرصه ساخت لوازم خانگی خودکفا شدیم، پیام دادند که پول‌های بلوکه شده ایران را برمی‌گردانیم به شرط اینکه لوازم خانگی آنان را بخریم. امروز هدف دشمنان از میان برداشتن انقلاب اسلامی ایران است و باید متوجه باشیم که امروز شرایط عادی نیست، بلکه خطیر و تعیین‌کننده است. همه دشمنان در دنیا علیه ملت ایران به میدان آمدند و این حضور دشمن، روشن و واضح است. @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اخراج آمریکایی‌ها از مراسم یادبود شهدای مقاومت در عراق 🔹عراقی‌ها با فریاد «آمریکا شیطان بزرگ است»، هیئت سفارت آمریکا را از مراسم فرماندهان شهید ابومهدی و حاج قاسم اخراج کردند. @shahidmostafamousavi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴علامه حسن زاده آملی: باید قنبر حضرت خامنه‌ای کبیر بود. 🔹به هر جای آسمان رفتم این سید را دیدم. @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺راست میگید ما با شما فرق داریم! شما ننگ انگلیس را پاک می‌کنید ما درد مردم را @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸یک مساله بسیار دقیقی که ذهن بنده را درگیر کرده سوء استفاده کشور های دوست از دوستی محدود ما با چند کشور معدود است. دوستی محدود آن هم با کشور چین یا روسیه به عنوان دوکشور قدرتمند هرچند فرصت های خوبی را برای ما خلق کرده است اما باید ببینیم دیدگاه طرف مقابل نسبت به این دوستی چگونه است،سوء استفاده از این دوستی به معنای این است که آن ها از شرایط سخت و روابط متشنج ایران با غربی ها به عنوان یک فرصت برای کنترل ایران استفاده کنند. اینکه ما توان خودمان در حوزه های مختلف را باور داشته باشیم صرفا مصرف داخلی است و در حوزه بين الملل هیچ فایده ای ندارد، مهم این است که ببینیم محاسبات دیگران از توانمندی های ما چگونه است. بازدارندگی به معنای این است که قدرت های کوچک و بزرگ از موقعیت های ژئوپلیتیکی، نظامی، سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و امنیتی شما حساب ببرند و متناسب با آن با شما رفتار کنند. رابطه راهبردی داشتن با قدرت ها (حتی اگر آن قدرت چین یا روسیه باشد) بدون قدرت مانور مولفه های بازدارنده نتیجه ای جز رابطه یک طرفه نخواهد داشت چراکه قدرت ها صرفا و صرفا به منافع خودشان فکر می کنند و بدون ابزار بازدارندگی با سیاست ها و خواسته های شما همراه نخواهند شد. چین و روسیه کشورهای قدرتمندی هستند که مثل سایر قدرت ها تنها به منافع بلند مدت خود می اندیشند و این منافع را فدای روابط یک طرفه نمی کنند. چین يا روسیه درباره ایران چگونه می اندیشند ؟ این نکته خیلی اهمیت دارد که بدانیم دیگران درباره ما چگونه فکر می کنند (دیگران یعنی حکومت ها و ساختار های قدرتمند نه تحلیلگران شبکه های تلویزیونی) چراکه میزان جایگاه و اهمیتی که ایران برای چین و روسیه دارد دقیقا همان قدرت بازدارنده ای است که از ما در ذهن آن ها تصویر سازی شده است. محاسبات چینی ها از ایران چگونه است که به راحتی در بیانیه مشترک ضد ایرانی کشورهای عربی مشارکت می کنند ؟ آیا غیر این است که آن ها از رابطه دوستانه ایران تصور یک طرفه دارند و این دوستی را از سوی ما تنها راه انتخاب تحلیل می کنند؟ محدود سازی روابط راهبردی با چین و روسیه يا هرکشور دیگر اصلا به صلاح کشور نیست چون این محدودیت در روابط بین الملل یک تهدید برای ما محسوب و یک فرصت برای چین و روسیه جهت مهار ما می شود. چین و روسیه باتمام اختلافاتی که با آمریکا و اروپا دارند اما مبادلات تجاری خود را حفظ کردند و با آن در حال مهار سطح تهدید های متقابل هستند. ابوقاسم @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا