فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️♦️سه کاری که خدای متعال امر کرده
و سه کار که نهی کرده است.
♻️♻️♻️
♦️♦️♦️
🌸صلوات سبب رفع عذاب قبر است
زنی دختری داشت آن دختر وفات نمود و مادرش در خواب دید که به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است و با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و زاری آغاز نمود چند روز به حال فرزندش اشک میبارید و مینالید تا این که بار دیگر آن دختر را در خواب دید. خوشحال و شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک میریخت و به او گفت: ای دختر آن چه بود که من میدیدم و این چه صورت است که مشاهده میکنم؟
جواب داد: ای مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم چنانچه دیدی و در این روز ها عزیزی به کنار قبر ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آنها را به اهل گورستان بخشید و حق تعالی به برکت آن صلوات عذاب را از اهل گورستان برداشت.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند :
بسیار بر من صلوات بفرستید. زیرا که صلوات فرستادن بر من نور است در قبر، و نور است در صراط، و نور است در بهشت.
بحارالانوار، ج۹۴، روایت ۶۳
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🌺التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎بوسه شوهر به سر همسر وسط خیابون
میخوام ارایشم و پاک کنم 😊
مشاهده کنید
امر به معروف یا همان لحظه تأثیر دارد
یا اجازه بدین زمان
و نظر اهل بیت علیهم السلام
نتیجه خودش و برسونه
#بی تفاوت نباشیم 👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر طنزی که امام خامنهای را حسابی خنداند😍😂😂😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌👌
شهید مطهری: چهارشنبه سوری سند خریّت پدران شماست...
ـــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸#کربلای_طلائیه
🎥فیلمی جانسوز و سراسر درد و اندوه از شهدای پاکباز و مظلوم #عملیات_خیبر مربوط به ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۲ منطقه عملیاتی #طلائیه که بلافاصله بعد از سقوط خط پدافندی رزمندگان اسلام توسط مزدوران بعثی تصویر برداری شده و منتشر شده است .
🌷خوشا آنان که مردانه جنگیدند و رفتند
🌷شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات..
کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👆
اصلا بعید نیست به مُرده نفس دهد
دستان کوچکش به خدا معجزه گر است
#بنت_الحسین
#رقیه_جانم
#ولادت_حضرت_رقیه
شهادت افسر اطلاعاتی ارتش در جنوب شرق کشور
🔹فرمانده تیپ شهید دلجویان ارتش در خراسان شمالی: شهید امیرحسین میرزایی از اهالی استان خراسان شمالی در منطقه جنوب شرق ایران به درجه رفیع شهادت نایل شد.
tn.ai/2866840
مریم بوبانی انگار کرده او کشف حجاب
کار ایشان بوده در کل اشتباه و ناصواب
در خبرها پس همین که عکس او را دیده ام
جایگاه و احترامش نزد من پس شد خراب
چونکه او نقش های مثبت گاه بازی کرده است
پول و هم شهرت گرفته از نظام و انقلاب
دشمنان از کار او خوشحال و اما عاقلان
هم به حال او ترحم می کنند و هم عتاب
من به جای هجو او یک حرف کلی می زنم
بی حجابی از درون غم سازد و هم اضطراب
بی حجاب هر روز اگر صدبار هم خندان شود
روزها تشویش و شب ها دارد از کابوس عذاب
پس فریب خنده هیچ بی حجابی را مخور
چون حجاب دریای نور و بی حجابی هم سراب
📝 علی شیرازی
l🚩السلام علیک یا أباعبدالله 🇮🇷
لینک گروه یاوران مهدی (عج)
اگه موافقی و حمایت میکنی پایین کلیک کن👇👇👇👇👇👇
👍بلــــــــــــــــــــه موافقــــــــم
🔆زنگ عبرت
🔴"روز جهانی زن یا روز جنایت علیه زن"
♦️ اکثر سلبریتی های مملکت ما روز جهانی زن رو تبریک گفتن ،چرا؟ چون خارجیه ،کلاس داره،چون آمریکا و اروپا رو نماد آزادی زن میدونن! بدون اینکه حتی بدونن چرا این روز به نام زنان نامگذاری شده!
شاید براتون جالب باشه که بدونید چرا ۸ مارس به عنوان روز جهانی زنان نامگذاری شده:
♦️زنان کارگر یک شرکت نساجی در روز ۸مارس سال ۱۹۰۸ میلادی در اعتراض به وضعیت سخت کاری خود در شهر نیویورک آمریکا دست به اعتصاب زدند. شرایط سخت با دستمزد کم کارگران زن در اوایل قرن بیستم که همراه با مردان در کشورهای صنعتی وارد بازار کار شده بودند آنان را وادار به اعتراضی گروهی کرد. صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان به منظور جلوگیری از همبستگی کارگران، این زنان را در محل کارشان محبوس کرد و آنجا را آتش زد ،در این حادثه ۱۲۹ تن از زنان کارگر در این آتش سوختند.
♦️بله عزیزان ، ماهیت روز جهانی زنان اشاره به جنایت اروپا و آمریکا در حق زنان داره.
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃
🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃
🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃
🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃
🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃
🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃
🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج
*🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼
🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
هیچ وقت از خودمون پرسیدیم قیمت یه روز زندگى چنده؟
ما که قیمت همه چیزو با پول میسنجیم تا حالا شده از خدا بپرسیم:
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بى عیب چقدر مى ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنیم؟
قیمت یه سلامتى فابریک چقدره؟
و خیلى سوال ها مثل این....
چیه...؟
خیلى خنده داره نه؟
اگه یه روزى فهمیدیم قیمت یه لیتر بارون چنده؟قیمت یه ساعت روشنایى خورشید چنده؟
چقدر باید بابت مکالمه رایگان با خدا پول پرداخت کنیم؟
یا اینکه چقدر بدیم تا بى منت نفسمون رو،با طراوت طبیعت پر کنیم....
تموم قشنگى هاى دنیا مال ما،مجانى مجانیه
خدایا برای تمام وجود دوست دارم
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۶۷)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و شصت و هفتم:محرم بیاد ماندنی (۱)
♦️با شروع مرداد سال ۶۹ محرم هم آغاز شد. روز سه شنبه دوم مرداد مصادف بود با اول محرم سال ۱۴۱۱ . در سه سال قبلش از برگزاری هرگونه عزاداری و مراسمات ماه محرم، محروم بودیم.
💥من مسئول فرهنگی زندان قلعه بودم و بچهها انتظار داشتن که یهکاری در این زمینه بکنیم. امکان برگزاری مراسم عمومی نبود و بعثیها بشدت برخورد میکردن. حدود ۴۰ نفر از بچه بسیجیهای نترس و کلهشق تصمیم گرفته بودن تو یکی از آسایشگاها یه مراسم آروم عزاداری برگزار کنن. دو سه نفرشون اومدن پیش من و گفتن: ما میخوایم مراسم برگزار کنیم و حداقل امسال رو عزاداری کنیم. گفتم این کار خطرناکه و احتمال داره بریزن سرتون و حسابی شکنجه بشید.
🔹️گفتن: همه چیزو بجون میخریم فقط اومدیم ازت کمک بخوایم. گفتم: شما که تصمیمتون رو گرفتین چه کمکی از من ساختهس؟ گفتن: سخنران نداریم میخوایم این دهه رو برامون سخنرانی کنی.
🔸️راستش کمی مردد بودم. تصمیم دشواری بود. سخنران مراسم ۴۰ نفرۀ مراسم عزاداری اونم یه دهه کامل! نه یه روز! خوش انصافها اشتهاشون هم ماشاءالله کم نبود. بین دو راهی گیرکردم. اگه جواب مثبت بِدم میبایست پی همه چیز از شکنجه و سلول انفرادی رو بجون میخریدم و اگه جواب رد بدم بدجوری توی ذوق بچه ها میخورد. به خودم نهیب زدم اینها خطو شکستن و همه چیز رو بجون خریدن! مگه خون تو از اینها رنگینتره؟! بعد از لحظاتی سکوت سرم رو بلند کردم گفتم: قبوله ولی به دو شرط!
پرسیدن شروط چیه؟ گفتم: اول اینکه اگر مشکلی پیشامد کرد نباید بقیه بخاطر ما کتک بخورن و اذیت بشن ما باید بطور کامل مسئولیت کارمون رو بپذیریم و نذاریم کسی دیگه غیر ازین جمع کتک بخوره و دوم اینکه عکسی از صدام تو اون اتاقه. من زیر عکس یزید برای امام حسین(علیه السلام) سخنرانی نمی کنم. باید بردارید. هر دو شرط رو قبول کردن و از همون روز اول محرم مراسم ما که شامل سخنرانی من و مختصری عزاداریِ آروم بود شروع شد.
📌دو سه روز بدون اینکه بعثیها بفهمن داخل اتاق مراسم رو اجرا کردیم. بعد از دو سه روز نمیدونم کسی خبرکشی کرده بود یا نگهبانهای عراقی متوجه شده بودن، تعدادی نگهبان ریختن پشت اتاق و گفتن چه خبره اینجا؟ گفتیم: داریم آروم و بی سر صدا عزاداری میکنیم! گفتن: مگه نمی دونید ممنوعه سریع جمعش کنید و دیگه هم تکرار نشه. بچه ها گفتن: ما کاری به کار کسی نداریم و توی اتاق خودمون کمی سینه می زنیم و متفرق میشیم. تهدید بعثیها شروع شد و در رو از پشت قفل کردن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
دنبال رفیق شهید هستی بسم الله
مادر شهید سید مصطفی موسوی:
مصطفی گفت مادر من صدای
«هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم .
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت
نیست
قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم .
اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله.
📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم
تک پسرخانواده
دانشجوی رشته مکانیک
مقلدحضرت آقا
تولد ۷۴/۸/۱۸
شهادت ۹۴/۸/۲۱
شهادت سوریه
محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران
قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶
{ شهید نشوی میمیری }
🙇♂رؤیای اصلیام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تلآویو بزنم
شما به کانال من جوانترین🕊شهید
مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
ایتا کانال استیکر شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
#کانال_سید_مصطفی_موسوی
#جوانترین_شهیدمدافع_حرم
#گروه_ایتا_
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
خواهر اطلاعاتی۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت صد و چهل و دوم
۰۰۰ گفتم : خودم میام ولی فکر نمی کنم عیال بیاد ، میثم پرسید واسه چی ؟ مگه اونم سوخته ؟ گفتم نه اون خودش نسوخته ولی با حرف ها ُ و نیش زبونش دل منو طبق معمول سوزونده و باعث شد که هوای خونه ما همین چند لحظه پیش به شددت طوفانی بشه و اوضاع بهم بریزه ، میثم پشت تلفن گفت : آهان پس اینطور حالا طوفان تو بودی یا عیالت ، گفتم هیچ کدوم بلکه یه توده هواس گرم ُ و سوزان با یه توده هوای سرد ُ و یخی برخورد کرد و طوفان به پا شد ، میثم پرسید اونوقت جنابعالی توده هوای گرم بودی یا توده هوای سرد ، گفتم من همیشه توده هوای گرمم که امید زیادی به آینده دارم که شاید وضع بهتر بشه ولی این خانم همیشه نق می زنه ُ و همیشه ناامیده و دائما" من رو بخاطر نداریم و فقرم ُ و معلم بودنم مسخره میکنه ُ و دائم ثروت باد آورده داداش ُ و باباش رو به رُخ ِ من می کشه ، میثم پشت تلفن گفت انگار وضع تواَم زیادخوب نیست باشه شب تُو مسجد می بینمت و با هم مفصل صحبت می کنیم ، غروب زودتر رفتممسجد و موقع رفتن با عیال هم خداحافظی نکردم هنوز از دستش به شددت عصبانی بودم و همه اش نق ها ُ و توهین هاش تُو گوشم بود حتی جوری شده بود که سر نماز جماعت تمرکز نداشتم و اَگه نمازم نماز جماعت نبود ُ و نماز فرادی ' بود ده بار تا حالا نمازم باطل شده بود بعد نماز داشتم تعقیبات نماز رو می خوندم که دیدم میثم کنارم نشست و سلام داد ، گفتم سلام ُ و پرسیدم الان اومدی پس به نماز جماعت نرسیدی ؟ میثم جواب داد نه رسیدم و پشت سر تو تُو ردیف بعدی نمازم رو به جماعت خوندم حالا اَگه نمازت تموم شده پاشو بریم دفتر حاج آقا دلبری که نماینده اطلاعات اومده و الانه که جلسه سروع بشه ، با میثم دوتایی وارد اطاق حاج آقا دلبری شدیم و سلام دادیم دیدم عیال ُ و خانم افشانه جلوتر از ما اومدن و نشستن ، عیال تا منو دید سلام داد و از جاش بلند شد تا بیاد طرف من با سر اشاره کردم همون جا بشین ، عیال همون جا کنار خانم افشانه نشست و منو میثم هم بخاطر اینکه جا نبود درست روی دوتا صندلی خالیه جلوی خانم افشانه ُ و عیال نشستیم بطوری که من درست چِش تُو چِش عیال شدم عیال یه نگاهی به من کرد و آروم لبخند زد احساس کردم که نوعی محبت با لبخندش همراهه ، نماینده اطلاعات سپاه تقریبا" نیم ساعت صحبت کرد و یه تاریخچه کامل از فرقه بهایی و این گروه خانم کِلاله جادو جَنبل نویس و یا همون کِل اعظم واسمون گفت ، و اینکه این خانم چند سال پیش فرار کرده بوده و گُم ُ و گور شده بوده و چند وقت پیش اتفاقی توسط یکی از خواهرهای همین مسجد جامع شناسایی شده و به اطلاعات سپاه معرفی شده پیش خودم گفتم : آفرین یعنی ما تُو نیروهای بسیج خواهران یه چنین زن های دقیق ُ و ماهری داریم که حواسشون به همه چی هست ، نماینده اطلاعات همراه خودش یه کادو قشنگ آورده بود حدس زدم که این کادو رو می خاد بده به همون خواهر بسیجی که تونسته این عفریته جادوگر رو شناسایی کنه ، نماینده اطلاعات گفت ، این خواهر بسیجی که رابطه خوبی با دختر خانم ها در داخل بسیج و مسجد داره خودش قبلا" معلم پرورشی مدارس تهران بوده و حالا بازنشسته شده ایشون از صحبت بعضی از دخترها متوجه میشه که یه خانمی که به مسجد رفت ُ و آمد هم داشته از بعضی دخترها دعوت میکنه تا برن خونه اش و وقت پذیرایی در منزل خودش با لباسهای خاص و شرایط خواستی از دخترها پذیرایی می کرده و به اونها پلاک و زنجیر هدیه می داده و لباس های آرم دار هدیه می داده این قضیه دو ماهی ادامه پیدا می کنه یه روز این خانم بسیجی تُو مسجد متوجه میشه یه خانمی جوانی وقت نماز یه تعدادی از دخترها رو دور خودش جمع میکنه به طوری که این گروه نه تنها نماز نمی خوندن بلکه موقع نماز جماعت بلند بلند می خندیدن و یه جوری نماز خوندن خانم های مُسن و دختر بچه های کوچیک رو مسخره می کردن ، این خواهر بسیجی موضوع رو با فرمانده قبلی بسیج خواهران مسجد درمیون میزاره و اون خواهر فرمانده قبلی عنوان میکنه که این دخترها که دور هم جمع شدن یه گروهیشون عُذر شرعی دارن و یه گروهشون هم نمازشون رو فُرادی ' تنهایی می خون چون از حاج آقا دلبری دلگیرن و اون رو قبول ندارن این قضیه باعث میشه که این خواهر بسیجی موضوع رو با خواهر افشانه و دوستای دیگه درمیون بزاره و اونها در سکوت و موتور خاموش قضیه رو دنبال کنن تا اینکه در یکی از روزها یکی دیگه از خواهرها متوجه میشه که بعضی از همین دختر خانم ها کاغذهایی رو با خودشوم میارن و در قسمت های مختلف مسجد پنهان می کند تا به عناوین مختلف این کاغذها به طور اتفاقی در اختیار بقیه قرار بگیره و مطالعه بشه ، یکی از این کاغذها توسط خواهر افشانه در اختیار همسرش برادر صاحب بصیر قرار میگره و ایشون این کاغذ رو در اختیار حاج آقا دلبری قرار میده و حاج دلبری هم اون رو به برادر میثم داده بود۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی