فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موشنگرافی «طرح وان»، طرح دولت سایه برای توزیع عادلانه یارانه انرژی
📣 برای آنهایی که هنوز تصمیم قطعی نگرفتهاند👆
دکتر #جلیلی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اگه کوتاهی کنیم، تا قیامت گیریم!!
وقت خانه نشستن نیست
الان امام زمان به ما احتیاج داره
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
🔻ثبت شکایت قضائی رجانیوز از مسعود پزشکیان
🔹عصر امروز و پس از طی روندهای اداری و قضائی، شکایت رجانیوز از مسعود پزشکیان به علت اظهارات دروغ او علیه این رسانه ثبت شد.
🔹این کاندیدای ریاست جمهوری در مناظره اول به دروغ مدعی شد رجانیوز برای درج خبر اهانت کانال حامی او به عبدالحمید و اهل سنت، ۲۱۰ میلیون تومان پول دریافت کرده است.
🔹او همچنین در مناظره دوم با تکرار ادعای دروغ خود، در اظهارات کذب دیگری مدعی عذرخواهی رجانیوز بابت درج خبر مذکور شد. این در حالی است که هیچ عذرخواهی صورت نگرفته و در پی سخنان دروغ او، دو نامه اعتراض به کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ارسال شده است.
🔹 کمیسیون تبلیغات صداوسیما در نامهای به ستاد او تا ظهر امروز فرصت داده بود تا مستندات خود برای این ادعای دروغ را ارائه کند.
#سعید_جمهور
#دکتر_سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هوش مصنوعی پس از اطلاع از برنامه های #سعید_جلیلی
ایران را ترسیم کرد.
بر اساس بررسی های دقیق میدانی
مردم میخواهند نتیجه ۱۱ ساله دکتر جلیلی و صدها متخصص و کارشناس را ببینند.
#جلیلی
#سعید_جمهور
#دکتر_سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیس ستاد قالیباف در میان حامیان جلیلی حاضر شد
🔹نیکزاد: ما برای عمران روستاها، عمران شهری، صنعت، کشاورزی، معیشت، ازدواج جوانان و مقابله با دیوانسالاری برنامه داریم.
#سعید_جمهور
#دکتر_سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای پزشکیان! ایران قفس نیست
مینا مهرنوش، کارآفرین مدیر و داور برنامه «میدون» در اجتماع مردمی هواداران سعید جلیلی در مصلی تهران
#سعید_جمهور
#دکتر_سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارشی از فسادهای دوره وزارت طیبنیا
🔹 از حقوقهای نجومی، تا پست دادن به مدیرعامل دستگیر شده بانک ملت و اختلاس ۱۲۰۰ میلیارد تومانی
🔹 فرمانده اقتصادی پزشکیان را بیشتر بشناسید
#سعید_جمهور
#دکتر_سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
🌷 #دختر_شینا – قسمت 3⃣4⃣
✅ فصل دوازدهم
کمی بعد،از آن خانه اسبابکشی کردیم و خانهی دیگری در خیابان هنرستان اجاره کردیم. موقع اسبابکشی معصومه مریض شد. روز دومی که در خانهی جدید بودیم، آنقدر حال معصومه بد شد که مجبور شدیم در آن هیر و ویری بچه را ببریم بیمارستان.صمد به تازگی ژیان را فروخته بود و بدون ماشین برایمان مکافات بود با دو تا بچهی کوچک از اینطرف به آنطرف برویم.
نزدیک ظهر بود که از بیمارستان برگشتیم.صمد تا سر خیابان ما را رساند و چون کار داشت دوباره تاکسی گرفت و رفت. معصومه بغلم بود.خدیجه چادرم را گرفته بود و با نق و نق راه میآمد و بهانه میگرفت. میخواست بغلش کنم. با یک دست معصومه و کیسهی داروهایش را گرفته بودم،با آن دست خدیجه را میکشیدم و با دندانهایم هم چادرم را محکم گرفته بودم. با چه عذابی به خانه رسیدم، بماند.
به سختی کلید را از توی کیفم درآوردم و انداختم توی قفل.در باز نمیشد.دوباره کلید را چرخاندم. قفل باز شده بود؛ اما در باز نمیشد.انگار یک نفر آن تو بود و پشت در را انداخته بود. چند بار به در کوبیدم. ترس به سراغم آمد. درِ خانهی همسایه را زدم و ماجرا را برایش تعریف کردم. زن هم میترسید پا جلو بگذارد. خواهش کردم بچهها را نگه دارد تا بروم صمد را خبر کنم. زنِ همسایه بچهها را گرفت. دویدم سر خیابان.هر چه منتظر تاکسی شدم، دیدم خبری از ماشین نیست. حتی یک ماشین هم از خیابان عبور نمیکرد.آن موقع خیابان هنرستان از خیابانهای خلوت و کمرفت و آمد شهر بود. از آنجا تا آرامگاه بوعلی راه زیادی بود.
تمام آن مسیر را دویدم.از آرامگاه تا خیابان خواجهرشید و کمیته راهی نبود. اما دیگر نمیتوانستم حتی یکقدم بردارم. خستگی این چند روزه و اسبابکشی و شبنخوابی و مریضی معصومه، و از آنطرف علّافی توی بیمارستان توانم را گرفته بود؛ اما باید میرفتم. ناچار شروع کردم به دویدن. وقتی جلوی کمیته رسیدم، دیگر نفسم بالا نمیآمد. به سرباز نگهبانی که جلوی در ایستاده بود، گفتم: « من با آقای ابراهیمی کار دارم. بگویید همسرش جلوی در است.»
سرباز به اتاقک نگهبانی رفت. تلفن را برداشت.شماره گرفت و گفت:«آقای ابراهیمی!خانمتان جلوی در با شما کار دارند.
صمد آنقدر بلند حرف میزد که من از آنجایی که ایستاده بودم صدایش را میشنیدم.میگفت:«خانم من؟!اشتباه نمیکنید؟!من الان خانم و بچهها را رساندم خانه.»رفتم توی اتاقک و با صدای بلند گفتم: « آقای ابراهیمی! بیا جلوی در کار واجب پیش آمده.»
کمی بعد صمد آمد. قیافهام را که دید، بدون سلام و احوالپرسی گفت:«چی شده؟! بچهها خوباند؟! خودت خوبی؟!»
گفتم:«همه خوبیم.چیزی نشده.فکر کنم دزد به خانه زده. بیا برویم. پشت در افتاده و نمیشود رفت تو.»
کمی خیالش راحت شد. گفت:«الان میآیم. چند دقیقه صبر کن.»رفت و کمی بعد با یک سرباز برگشت. سرباز ماشین پیکانی را که کنار خیابان پارک بود، روشن کرد.صمد جلو نشست و من عقب.ماشین که حرکت کرد، صمد برگشت و پرسید:«بچهها را چه کار کردی؟»
گفتم:«خانهی همسایهاند.»
ماشین به سرعت به خیابان هنرستان رسید. وارد کوچه شد و جلوی در حیاط ایستاد. صمد از ماشین پیاده شد. کلیدش را درآورد و سعی کرد در را باز کند. وقتی مطمئن شد در باز نمیشود، از دیوار بالا رفت. به سرباز گفتم:«آقا! خیر ببینید.تو را به خدا شما هم بروید. شاید کسی تو باشد.»
سرباز پایش را گذاشت روی دستگیرهی در و بالا کشید. رفت روی لبهی دیوار از آنجا پرید توی حیاط.کمی بعد سرباز در را باز کرد. گفت:«هیچکس تو نیست. دزدها از پشتبام آمدهاند و رفتهاند.»
خانه به هم ریخته بود.درست است هنوز اسباب و اثاثیه را نچیده بودیم. اما اینطور هم آشفتهبازار نبود.لباسهایمان ریخته بود وسط اتاق. رختخوابها هر کدام یک طرف افتاده بود.ظرف و ظروف مختصری که داشتیم،وسط آشپزخانه پخش و پلا بود.چند تا بشقاب و لیوان شکسته هم کف آشپزخانه افتاده بود.
صمد با نگرانی دنبال چیزی میگشت. صدایم زد و گفت:«قدم! اسلحه، اسلحهام نیست.بیچاره شدیم. » اسلحهاش را خودم قایم کرده بودم. میدانستم اگر جای چیزی امن نباشد، جای اسلحه امنِامن است.رفتم سراغش. حدسم درست بود.اسلحه سر جایش بود. اسلحه را دادم دستش، نفس راحتی کشید. انگار آب از آب تکان نخورده بود. با خونسردی گفت:«فقط پولها را بردند. عیبی ندارد فدای سر تو و بچهها.»
با شنیدن این حرف، پاهایم سست شد. نشستم روی زمین. پول ژیانی را که چند هفته پیش فروخته بودیم گذاشته بودم توی قوطی شیر خشک معصومه. قوطی توی کمد بود. دزد قوطی را برده بود. کمی بعد سراغ چند تکه طلایی که داشتم رفتم.طلاها هم نبود. صمد مرتب میگفت:«عیبی ندارد. غصه نخور. بهترش را برایت میخرم. یک کم پول و چند تکه طلا که این همه غصه ندارد. اصلِ کار اسلحه بود که شکر خدا سر جایش است.»
🔰ادامه دارد...🔰
"کوچه شهدا"💫
🌷 #دختر_شینا – قسمت 4⃣4⃣
✅ فصل دوازدهم
💥 کمی بعد صمد و سرباز رفتند و من تنها ماندم. بچهها را از خانهی همسایه آورده بودم. هر کاری کردم، دست و دلم به کار نمیرفت. میترسیدم توی اتاق و آشپزخانه بروم. فکر میکردم کشی پشت کمد، یخچال یا زیر پله و خرپشته قایم شده است. فرشی انداختم گوشهی حیاطو با بچه ها نشستم آنجا. معصومه حالش بد بود؛ اما جرئت رفتن به اتاق را نداشتم.
شب که صمد آمد، ما هنوز توی حیاط بودیم. صمد تعجب کرده بود. گفتم: « میترسم. دست خودم نیست. »
💥 خانه بدجوری دلم را زده بود. بچهها را بغل کرد و برد توی اتاق. من هم به پشتوانهی او رفتم و چیزی برای شام درست کردم. صمد تا نصفشب بیدار بود و خانه را مرتب میکرد. گفتم: « بیخودی وسایل را نچین. من اینجا بمان نیستم. یا خانهای دیگر بگیر، یا برمیگردم قایش. » خندید و گفت: « قدم! بچه شدی، میترسی؟! »
گفتم: « تو که صبح تا شب نیستی. فردا پسفردا اگر بروی مأموریت، من شبها چهکار کنم؟! »
گفت: « من که روی آن را ندارم بروم پیش صاحبخانه و خانه را پس بدهم. »
گفتم: « خودم میروم. فقط تو قبول کن. » چیزی نگفت. سکوت کرد. میدانستم دارد فکر میکند.
💥 فردا ظهر که آمد، شاد و سرحال بود. گفت: « رفتم با صاحبخانه حرف زدم. یکجایی هم برایتان دیدهام. اما زیاد تعریفی نیست. اگر صبر کنی، جای بهتری پیدا میکنم. »
گفتم: « هر طور باشد قبول. فقط هر چه زودتر از این خانه برویم. »
فردای آن روز دوباره اسبابکشی کردیم. خانهمان یک اتاق بزرگ و تازه نقاشیشده در حوالی چاپارخانه بود. وسایل چندانی نداشتم. همه را دورتادور اتاق چیدم. خواب آرام آن شب را هیچوقت فراموش نمیکنم. اما صبح که از خواب بیدار شدم، اوضاع طور دیگری شده بود. انگار داشتم تازه با چشم باز همه چیز را میدیدم. آنطرف حیاط چند تا اتاق بود که صاحبخانه در آنجا گاو و گوسفند نگه میداشت. بوی پشم و پهنشان توی اتاق میپیچید. از دست مگس نمیشد زندگی کرد. اما با این حال باید تحمل میکردم. روی اعتراض نداشتم.
💥 شب که صمد آمد، خودش همه چیز دستگیرش شد. گفت: « قدم! اینجا اصلاً مناسب زندگی نیست. باید دنبال جای بهتری باشم. بچهها مریض میشوند. شاید مجبور شوم چند وقتی به مأموریت بروم. اوضاع و احوال مملکت روبهراه نیست. باید اول خیالم از طرف شما راحت شود.
💥 صمد به چند نفر از دوستانش سپرده بود خانهی مناسبی برایمان پیدا کنند. خودش هم پیگیر بود. میگفت: « باید یک خانهی خوب و راحت برایتان اجاره کنم که هم نزدیک نانوایی باشد، هم نزدیک بازار؛ هم صاحبخانهی خوبی داشته باشد تا اگر من نبودم به دادتان برسد. »
من هم اسباب و اثاثیهها را دوباره جمع کردم و گوشهای چیدم. چند روز بعد با خوشحالی آمد و گفت: « بالاخره پیدا کردم؛ یک خانهی خوب و راحت با صاحبخانهای مؤمن و مهربان. مبارکتان باشد. »
با تعجب گفتم: « مبارکمان باشد؟! »
رفت توی فکر. انگار یاد چیزی افتاده باشد. گفت: « من امروز و فردا میروم مرز، جنگ شده. عراق به ایران حمله کرده. »
💥 این حرف را خیلی جدی نگرفتم. با خوشحالی رفتیم و خانه را دیدیم. خانه پشت انبار نفت بود؛ حاشیهی شهر. محلهاش تعریفی نبود. اما خانهی خوبی بود. دیوارها تازه نقاشی شده بود؛ رنگ پستهای روشن. پنجرههای زیادی هم داشت. در مجموع خانهی دلبازی بود؛ برعکس خانهی قبل. صمد راست میگفت. صاحبخانهی خوب و مهربانی هم داشت که طبقهی پایین مینشستند. همان روز آینه و قرآن را گذاشتیم روی طاقچه و فردا هم اسبابکشی کردیم.
💥 اول شیشهها را پاک کردم؛ خودم دستتنها موکتها را انداختم. یک فرش ششمتری بیشتر نداشتیم که هدیهی حاجآقایم بود. فرش را وسط اتاق پهن کردم. پشتیها را چیدم دورتادور اتاق. خانه به رویم خندید. چند روز اول کارم دستمال کشیدن وسایل و جارو کردن و چیدن وسایل سر جایشان بود. تا مویی روی موکت میافتاد، خم میشدم و آن را برمیداشتم. خانهی قشنگی بود. دو تا اتاق داشت که همان اول کاری، در یکی را بستم و کردمش اتاق پذیرایی. آشپزخانهای داشت و دستشویی و حمام، همین. اما قشنگترین خانهای بود که در همدان اجاره کرده بودیم.
💥 عصر صمد آمد؛ با دو حلقه چسب برق سیاه. چهارپایهای زیر پایش گذاشت و تا من به خودم بیایم، دیدم روی تمام شیشهها با چسب، ضربدر مشکی زده. جای انگشتهایش روی شیشه مانده بود. با اعتراض گفتم: « چرا شیشهها را اینطور کردی؟! حیف از آن همه زحمت. یک روز تمام فقط شیشه پاک کردم. »
گفت: « جنگ شده. عراق شهرهای مرزی را بمبارن کرده. این چسبها باعث میشود موقع بمباران و شکستن شیشهها، خرده شیشه رویتان نریزد. »
چارهای نداشتم. شیشهها را اینطوری قبول کردم؛ هر چند با این کار انگار پردهای سیاه روی قلبم کشیده بودند.
🔰ادامه دارد...🔰
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
سفر به زاهدان
#قسمت_بیست_و_هفتم
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
شروع کرد به گفتن
اون وقت ها می دونی که حاج آقا خامنه ای تبعید شده بودن به یکی از روستاهای ایرانشهر من اون موقع یک نامه
داشتم برای ایشون که باید می رسوندم به دست خودشون.
کنجکاوی ام بیشتر شد گفتم:«دادن یک نامه که دو روز طول نمی کشه!»
گفت: «درست میگی ولی کار دیگه ای هم پیش اومد.»
«چه کاری؟»
نامه رو دادم خدمت آقا بین اندرونی و اتاق ملاقات رو نشونم دادن و گفتن ساواک از همین جا رفت و آمد ما رو کنترل می کنه هر کی می آد پهلوی ما، با دوربین هایی که دارن می بینن؛ اگر شما بتونی کاری بکنی که این کنترل رو نداشته باشن ، خیلی خوبه.»
فهمیدم منظور آقا اینه جلوی دید ساواکی ها رو با کشیدن یک دیوار بگیرم منم سریع دست به کار شدم. آجر ریختم و تشکیلات دیگه رو هم جور کردم و اون جا را دیوار کشیدم برای همین برگشتنم دو روز طول کشید.»
با خنده گفتم:«پس اون دبه روغن رو هم برای آقا می خواستی؟»
«بله دیگه.»
پرسیدم: «ساواکی ها بهت گیر ندادن؟»
گفت:«اتفاقاً وقت آمدن، آقا احتمال می دادن که منو بگیرن» به شون گفتم:« من اینجا که اومدم سرم چفیه بسته
بودم فکر نکنم بشناسن؛ ولی آقا راضی نشدن منو از مسیر دیگه ای خارج کردن که گیر نیفتم.»
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNW
╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
سرمازده
#قسمت_بیست_و_هشتم
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
آتش کنجکاوی ام سرد شده بود حرف های عبدالحسین سند مطمئنی بود برای قرص و محکم بودن او و برای راز نگه داشتنش " 1 ".
پاورقی
-۱ مقام معظم رهبری در عید نوروز سال ۱۳۷۵ به خانه ی شهید بزرگوار حاج عبدالحسین برونسی می روند و در دیداری که با خانواده ایشان داشته اند همین خاطره را تعریف می کنند.
حجت الاسلام محمدرضا رضایی
پنجاه متر زمین داشتم تو کوی طلاب، سندش مشاع بود ولی نمی گذاشتند بسازم علناً گفتند: « باید حق حساب بدی تا کارت راه بیفته».
تو دلم می گفتم هفتاد سال سیاه این کارو نمی کنم.
حتما باید خانه را می ساختم و آنها هم نمی گذاشتند. سردی هوا و چله زمستان هم مشکلم را بیشتر می کرد. بالاخره یک روز تصمیم گرفتم شبانه دور زمین را دیوار بکشم رفتم پیش آقای برونسی و جریان را به اش گفتم گفت:«یک بنای دیگه هم می گم بیاد خودتم کمک می کنی ان شا الله یک شبه کلکش رو می کنیم.»
فکر نمی کردم به این زودی، قبول کند آن هم تو هوای سرد زمستان گفت: فقط مصالح رو سریع باید جور کنیم شب نشده بود مصالح را ردیف کردیم بعد از نماز مغرب و عشاء با یکی دیگر آمد . سه تایی دست به کار شدیم.
بهتر و محکم تر از همه او کار می کرد خستگی انگار سرش نمی شد.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNW
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداقت پزشکیان!
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خیلیمهم
اگر دروغگوهای جهان دریایی از دروغ رو تشکیل بدن ، اعضای دولت روحانی اقیانوسی از دروغ هستن!!
تو همین هیاهوی انتخابات ظریف به دروغ فریاد زد که به شما دروغ گفتن روحانی واکسن نیاورده! ما ۱۲۰ میلیون وارد کرده بودیم!
از اونطرف هم تو خود دولت روحانی از ربیعی سخنگوی دولت گرفته تا همتی و علی مطهری، همشون مصاحبه کردن و گفتن تا زمانی که FATF رو نپذیریم از واکسن خبری نیست!
اما همین ظریف که فریاد میزنه میگه روحانی ۱۲۰ میلیون دوز وارد کردیم، سال ۱۴۰۰ جلوی آقای رئیسی میگه دولت تامین مالی نکرده و نتونستیم وارد کنیم!
این ۶ دقیقه رو ببینید و پخش کنید تا مردم حجم دروغگویی دولت روحانی رو ببینن!
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
🌹#شهیــد_همــت:
به جوانـان بگوییــد:
امروز چشـم شهیـدان بـه شماست
بپاخیزیـد
اسلام و خود رادریابیـد
هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را میکوبد، همان جبهه خودی است.
#انتخاب_درست
#انتخاب_اصلح
#رئیس_جمهور_شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان: حالا ما چی باید بگیم؟
یه چیزی بدید، حداقل بدونیم چی بگیم!🫠
(در حاشیه دیدار آقای پزشکیان با اهالی فرهنگ و هنر)
شمایی که نمیدونی چی باید بگی و انشا به قلم یکی دیگه رو می خونی . به همون حضرت علی که هی از نهج البلاغه میگید . لیاقت ریاست جمهوری رو دارید ؟
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
🚨 #فوری | بیت شهید #رئیسی حمایت خود را از دکتر #جلیلی اعلام کرد
متن این بیانیه به شرح زیر است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹مردم عزیز ایران؛ سیدالشهدای خدمت با رب ادخلنی مدخل صدق وارد عرصه ریاست جمهوری شد، صادق الوعد بود، مجاهدت کرد تا به لقاء الله رسید.
🔹کذب گویی ها و توهین ها و تخریب ها، نه تنها خدشه ای بر اخلاص و صفا و صداقت در حکمرانی کارآمد ایشان، وارد نمی کند بلکه ننگی بر پیشانی مدعیان بی انصاف، خواهد بود.
🔹امروز اگر چه آن شهید عزیز در بین ما نیست اما راهی که او گشود پیش روی ماست. برای تداوم پیشرفت مادی و معنوی کشور در این مسیر، از شما ملت عزیز دعوت می کنیم ضمن مشارکت پرشور و آگاهانه در انتخابات روز جمعه، با انتخاب درست، نگذاریم گفتمان «ما می توانیم» و «عزت»، به «نمی شود و نمی توانیم» و «عبرت» تبدیل شود.
🔹ضمن احترام به هر دو نامزد محترم، امید داریم برادر گرامی جناب آقای دکتر سعید جلیلی، با تفضل الهی و مجاهدت، بتواند با صیانت از میراث شهید جمهور در عرصه مدیریت و رعایت تقوای سیاسی، ادامه دهنده راه این عزیز کشور امام رضا علیه السلام باشد.
و من الله التوفیق
بیت آیت الله شهید رئیسی ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳
#به_عقب_برنمیگردیم
با سلام.خدمت دوستداران شهدا
اینجانب سید عین اله موسوی پدر جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
اینجانب سیده زینت السادات موسوی
مادرجوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
حمایت خود را از جناب آقای دکتر سعید جلیلی کاندیدای ریاستجمهوری اعلام مینمایم
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اعلان جنگ جلیلی بر علیه مافیای افسادطلبان و مفسدان اقتصادی
🔹دکتر جلیلی: هنوز هیچی نشده فریادهایشان علیه من بلند شده است
🔹دکتر جلیلی: می دانند به حساب آنها خواهم رسید... به حساب شرکتهای دولتی و به حساب های رانت خورها خواهم رسید.
🔹رای به جلیلی، رای به قلع و قمع زالوصفتان خون آشامی است که همواره خون مردم را میبلعند و شکمبه های خود را از سفره های مردم پر میکنند.
👈 آنان که آرزوی نابودی مفسدان اقتصادی را دارند،
✅بسم الله به سعید جلیلی رای دهد.
#دکتر_جلیلی
#انتخابات
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
با سلام.خدمت دوستداران شهدا
اینجانب سید عین اله موسوی پدر جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
اینجانب سیده زینت السادات موسوی
مادرجوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
حمایت خود را از جناب آقای دکتر سعید جلیلی کاندیدای ریاستجمهوری اعلام مینمایم
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
29.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥❗️🔥❗️🔥
لازم میدانم دوستان با دقت توجه بفرمایند ، کاملاً مستند ،،،
فاجعه را بدقت ببینید
ظاهرا اون عمامه ای که سر خاتمی و روحانی است در اصل عمامه معاویه، یزید و قوم لوط است
تعهد کتبی پزشکیان در میثاق نامه جبهه اصلاحات برای تامین حقوق همجنسگرایان بعد از به دست آوردن ریاست جمهوری
😬😬😬😬😬
#نه به همجنسگرایی
#نه به سند 2030
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی🔻
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 زمان ثبتنام اربعین اعلام شد
سازمان حج و زیارت:
💠 ثبتنام از متقاضیان سفر اربعین از ساعت ۱۰ صبح روز یکشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳ در سامانه سماح به نشانی samah.haj.ir آغاز میشود.
برای شرکت در پیادهروی اربعین حتما باید در سامانه «سماح» ثبتنام قطعی شود.
📡 اخبار و اطلاعات مربوط به حوزه حج و زیارت ، از طریق کانال رسمی حج و زیارت در پیامرسان « ایتا » eitaa.com/hajziarat قابل دسترسی می باشد
☟︎︎︎❁᯽﷽᯽❁☟︎︎︎
☫ کانال رسمی و بینالمللی حج و زیارت ☫
☫ القناة الرسمية والدولية للحج والزیارة ☫
☫ 𝐓𝐡𝐞 𝐎𝐟𝐟𝐢𝐜𝐢𝐚𝐥 𝐀𝐧𝐝 𝐈𝐧𝐭𝐞𝐫𝐧𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧𝐚𝐥 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥 𝐎𝐟 𝐇𝐚𝐣𝐣 𝐀𝐧𝐝 𝐏𝐢𝐥𝐠𝐫𝐢𝐦𝐚𝐠𝐞 ☫
⚜ ➪ https://eitaa.com/joinchat/31654337C4aadc57821
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آمریکاییها اذعان داشتند خروج از توافق بخاطر اطمینان از عدم پاسخ روحانی بود
جمشیدی معاون امور سیاسی رئیس جمهور شهید:
🔸خیلی از مقامات دولت ترامپ به صورت صریح در چندین مورد اعلام کردند؛ هم وزیر خارجهشان و هم سفیرشان در سازمان ملل گفتند ما به شما قول میدهیم که ایران واکنشی نشان نمیدهد. خروجشان از توافق به این خاطر بود که مطمئن بودند دولت آقای روحانی پاسخی نشان نمیدهد، اگر احساس میکردند پاسخی وجود دارد اینها متوقف میشدند. این نکته مهمی است؛ وقتی شما علامت ضعف به طرف مقابل میدهید، طرف مقابل اصلا احساس نیاز نمیکند که با شما وارد مذاکره واقعی شود.
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مردخای کیدار کارشناس ایران اطلاعات اسرئیل (موساد): در دوره رئیسی ایران با فروش نفت قوی شد، جلیلی نباید در انتخابات ایران رای بیاورد، همان مسیر را میخواهد دنبال کند.
@Kayhan_online