eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
4.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
524 ویدیو
20 فایل
📌 آخرین ماموریت بسیجی شهادت است |🗓|تاسیس کانال↵ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ { یک‌هفتہ‌بعدازانتشارکلیپ‌شهادت‌} |💛|خادم‌↵ @Seyed_fz |📖|محفل‌قرآنی↵ https://eitaa.com/joinchat/2943090802C8e98ae06c6 |📚|محفل‌چلہ‌ها↵ https://eitaa.com/joinchat/843055297C91379d9a73
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای کمیل (:💔
رفقا مهلا ببینیم ؟💔
https://www.aparat.com/v/Kqyj9/ قسمت سوم با حضور آقای عبدالرضا هلالی {منم ندیدم نمی دونم چه جوریه}
شهید مصطفی صدرزاده
https://www.aparat.com/v/Kqyj9/ قسمت سوم با حضور آقای عبدالرضا هلالی {منم ندیدم نمی دونم چه جوریه}
_ پرسید: تو این ۲۵ سال چی گیرت اومد ؟ + گفت: من نیومدم چیزی گیرم بیاد ، من امام حسین رو دوست دارم 💔 -چه‌حرفی(:🌱
مهمونشون گفت ... ارباب شدی رو به هر کس نزنم ... با این شعر متحول شده بودن 💔💔💔
پرسید: اگه امام حسین نبود الان اینجا بودی ؟ گفت: اگه امام حسین نبود کدوممون اینجا بودیم ...💔🌱
شهید مصطفی صدرزاده
https://www.aparat.com/v/Kqyj9/ قسمت سوم با حضور آقای عبدالرضا هلالی {منم ندیدم نمی دونم چه جوریه}
عالی بود 💔(: به قول آقای پویانفر مهلا برنامه نیست ، اومدیم حرف بزنیم که گوشه چشممون تر بشه ... 🌱
اینم از رزق این شب جمعه ... واقعا نمی خواستم مهلا ببینم ... می خواستم یه روضه بذارم ولی خب یهویی شد و چه یهویی قشنگی (:💔
رفقا یه فاتحه بفرستید برا روح یه آقا سید ۱۶ ساله که چند روزه از دنیا رفته 💔
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ 💔 دلتنگم ... #شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
📃💔 ماهواره و فرهنگ کثیف غرب، مقصدی جز آتش دوزخ ندارد. ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
🌸🌿 ای طبیب دل و جان چون گذریم از در تو؟! ما همه خسته‌ دلانیم و مداوا با توست...! ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
26.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ 🛑نماهنگ دهه هشتادیا . ✔️با حضور عبدالرضا هلالی، محمدحسین پویانفر و علی رام نورایی 🔊👌🏻 ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌برنامه تلویزیونی تکیه با حضور علیرضا پناهیان 📡 پخش زنده از کربلای معلی 🔻از جمعه ۱۲ شهریور به مدت یک هفته 🔻هرشب، حوالی ساعت۲۱ از شبکه افق @Panahian_ir
📃💔 سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را افزایش دهید. ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
🌼🌿 هميشه‌هاي مشامم شميم زلف تو دارد ‏تو با مني و نيازي به بوي پيرهنت نيست... ❤️ 💚 ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
📃💔 وقتی کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود ، تازه اول مبارزه است ؛ زیرا شیطان به سراغتان می آید. ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
#دلتنگی_شهدایی 🌸🌿 گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جـانِ شیرین منزل است... #شهید_مصطفی_صدرزاده❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
📃💔 زندگی نامه شهدا را بخوانید. ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
.• کتابِ مرتضی و مصطفی •. " قسمت۱ " |فصل اول : شما کہ ایرانی هستی| ...💔... مرتضی عطایی نام جهادی : ابوعلی ولادت : ۴ اسفند ۱۳۵۵ ، مشهد ازدواج : ۲۶ بهمن ۱۳۷۸ ثمره ازدواج : یک دختر ( نفیسه ، متولد ۱۳۸۰ و یک پسر ( علی ، متولد ۱۳۸۲ ) شهادت : ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ ، لاذقیه سوریه 💟 مقدمہ شماره اش 📱 را از دانیال گرفتم ؛ شماره ابوعلی را . اواخر سال ۱۳۹۴ برنامه ای با موضوع شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده از سیما 📺 پخش شد . خیلی به دلم ❤️ نشست . همان جا تصمیم گرفتم درباره او کاری انجام دهم 🙇‍♂، کار من هم که معلوم است ، کتاب صلی علی 📙. بعد از پایان برنامه شماره دانیال را گرفتم. دانیال از رزمندگان لشکر فاطمیون🕊 و از برادران با صفا و مخلص افغانستانی است. صدرزاده از رزمندگان همین لشکر بود که با نام افغانستانی به منطقه رفته بود. تصمیمم را که به دانیال گفتم ، حسابی استقبال کرد 😍 و گفت : دمت گرم ، خدا خیرت بده✋، حالا چه کمکی از دست من بر میاد؟🤔 گفتم : هیچی، تو فقط چند تا شماره از این رفقای صدرزاده رو به من بده ؛ همین . چهار پنج تا شماره به من داد . غیر از یکی که بچه محل اش بود و شهریار زندگی می کرد ، بقیه شهرستان بودند؛ مشهد و کرمان. مشهد برایم راه دست تر بود. با مشهدی ها هماهنگ کردم و راهی دیار امام رضا شدم. 💚 ابوعلی جزو شماره های لیستم بود. دانیال روی اسم او سفارش کرد و گفت : ابوعلی هم جانشین سید ابراهیم بوده، هم حسابی با هم جیک تو جیک 😉بودند. سید ابراهیم نام جهادی مصطفی صدرزاده بود. با ابوعلی تماس☎️ گرفتم. استقبال کرد و گفت حتما وقت می گذارد⏰، قرار شد خودش زنگ📞 بزند. دو روز گذشت، اما خبری از ابوعلی نشد.🤐 تماس📞 گرفتم و پیگیر شدم. عذرخواهی کرد🙏 و گفت فردا زنگ ☎️ خواهد زد و قرار می گذارد. فردا هم آمد و خبری نشد😐. پس فردا زنگ زدم و بگی نگی توپم پر 😠 بود. گفتم: مومن خدا سه روز منو سر کار گذاشتی! بگو کجایی، من بیام پیشت. ☹️ گفت : جای شما کجاست؟ گفتم : یه جا نزدیک باب الجواد🏢. گفت: فردا بعد از ظهر خوبه؟!؟ یعنی یک روز دیگر.😩 چاره ای نداشتم و گفتم : آدرس را برایت پیامک می کنم فقط جان هر کی دوست داری سر کارمون نذار😕. گفت: نه حتما میام.🙌 فردا ساعت ۴ عصر بالاخره چشمم به جمال جناب ابوعلی روشن شد🤗. با موتور 🛵 آمده بود. موتور را داخل حیاط گذاشت و رفتیم برای مصاحبه🎤. کمی خوش و بش کردیم😉 و گلایه بابت سه ، چهار روز سرکار گذاشتن اش😢. گفت: پیگیر کارهای اعزامم هستم. شروع کردیم🎙: بسم الله الرحمن الرحیم. ۱۱ خرداد ۱۳۹۵. مشهد ، حسینیه چهارده معصوم حضرت عبدالعظیمی ها. در خدمت آقای ابوعلی هستیم. البته اسم جهادی ایشان ابوعلی است. خودتان را معرفی کنید. _ خدمت شما عرض شود که ابوعلی هستم، در خدمت شما. حالا قرار نیست این مصاحبه منتشر بشود که ؟ چون اگر منتشر شود، به قول ما اسم و رسم اصلی ما دیگر لو می رود. + نه ، اسم و رسم شما محفوظ است ، خیالتان راحت✋ . _ زنده باشید ان شالله. مرتضی عطایی هستم. حالا شما همان ابوعلی در نظر بگیرید. در خدمتتان هستم. و الی آخر... یک ساعت و ۴۸ دقیقه صحبت کردیم. مصاحبه ناتمام ماند. همان جا وعده ی جلسه بعدی را از ابوعلی گرفتم. گفت: فردا کار دارم ، ان شاالله برای پس فردا ساعتی 🕒 را هماهنگ کنیم. این پس فردا شد چهار روز بعد😑. طی این چند روز با دوستان دیگر صدرزاده صحبت کردم.🙋‍♂ ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ مصاحبه دوم انجام شد. این بار دو ساعت و ۲۴ دقیقه. طی این دو نوبت مصاحبه ، شیفتگی او به سید ابراهیم ♥️ از سر و رویش می بارید، یک سید ابراهیم 😢 می گفت ، ده تا سید ابراهیم از بغلش 💔 در می‌آمد . خیلی از ابوعلی خوشم آمد😌؛ او هم شاید . چرا که هم در زمان مصاحبه، هم خارج از آن، بگو مگوهای😊 زیادی برایم گفت. درد دل‌های زیادی داشت😢💔، خیلی گریه😭 می کرد. می گفت: نمی گذارند بروم. من با تعجب گفتم: آخه یعنی چی؟ با این همه مسئولیت؟ مگه میشه؟ گفت: حالا که شده.🤷‍♂ از اتفاقات ناگوار و بعضی افراد در لشکر فاطمیون حسابی گله مند بود😖. آن روز خداحافظی و روبوسی کردیم؛ او را به خیر و ما را هم به سلامت. برگشتم تهران و مشغول کارهای روزمره شدم😎.
یک شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ طبق روال هر ساله روز عرفه راهی صنف لباس 👕فروشی ها شدم. با نوای گرم🎤 حاج آقا منصور ارضی که خداوند بر تاییدات و طول عمر ایشان بیفزاید، از روضه حضرت آقا سید الشهدا {صلوات الله علیهم} مستفیض گردیدم. ساعت پنج ، پنج و نیم جلسه تمام شد. همراه با خیل جمعیت به طرف میدان توپخانه می‌رفتم. طی مسیر، گوشی همراهم 📱 را روشن کردم پیام ها پشت سر هم آمد. شروع کردم به چک کردن. به یکی از آنها که رسیدم، درجا میخکوب شدم:😓 " مرتضی عطایی ابوعلی به یاران شهیدش پیوست. "😭💔 تازه از روضه آمده بودم. دلم رقیق شده بود. خبر شهادت ابوعلی حسابی منقلبم کرد و ریختم بهم. بی اختیار اشکم سرازیر شد😭. با خودم زمزمه می کردم : چقدر راحت اینها شهادت را می‌گیرند، چقدر راحت قید همه چیز را زده و دنیا را سه طلاقه می‌کنند، خوش به حالت ابوعلی! خوش به حالت! روز عرفه رفتی پیش ارباب.😟 روز عرفه رفتی پیش رفیق جون جونیت سید ابراهیم♥️. تو را به خدا یک نگاهی به ما کن. ابوعلی قربانت بروم. ابوعلی فدایت بشوم... این ها را می‌گفتم و مثل باران اشک😢 می ریختم و مسیر را می‌آمدم. همان جا تصمیم گرفتم، تا چهلمش نشده صحبت‌هایم با ابوعلی را کتاب کنم.📚 سریع دادم مصاحبه ها 🎙 را پیاده کردند. خیلی تلاش کردم، اما قسمت نشد کار تا چهلم آماده شود. و امروز در سالگرد جناب مرتضی عطایی این افتخار نصیبم شد که بتوانم این مصحف 📖 را تقدیم درگاهش کنم؛ ان شاالله که توشه ای باشد برای آخرتم. در پایان ضمن عرض ارادت به تمام کسانی که در تهیه این کتاب یاری ام کردند، دست بوس همه ی آن ها هستم؛ دانیال عزیز که علاوه بر معرفی دوستان شهید، تصاویر زیادی از ابوعلی را در اختیارم گذاشت؛ جنابان 'جرجانی' پدر و برادر خانم همسر شهید مرتضی عطایی که حدود ۱۰۰ تصویر به بنده دادند؛ مهدی شهبازی که زحمت پیاده کردن مصاحبه ‌ها را متقبل شد و صمدی عزیزم که همیشه در کنارم بوده و خواهد بود. اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک ان شاالله 🙏💚 علی اکبری مزدآبادی ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ ...💔... ⚪️ ادامہ دارد ...
🌼🌿 وقت آن شد که دل رفته به ما باز آری :)... ❤️ 💚 ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
📃💔 اگر روزی به فکر شهادت نبودید، فردایش را روزه بگیرید. ❤️ ➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh