#گزیده_کتاب_شهید_نوید🌷
#شماره_۱۵
#باشهدا_رفیق_شده_بود💙
#تو_رفافت_هیچی_کم_نمیزاشت
حواست بود گفتم یک روز نوید دست من را گرفت و برد پیش رفقای جدیدش؟؟
سال ١٣٩٣ بود فکر می کنم. یک روز گفت : بیا برویم پیش رفیقی که تازه پیدایش کردم.
💙خیلی رفیق دوست بود.
پای رفاقت خیلی معرفت خرج می کرد.
هرکاری از دستش برمی آمد برای رفقایش می کرد.
وقت دامادی من سنگ تمام گذاشت.
شب عروسی همه کارها را روبه راه کرد.
قبل از مراسم کمک داد وسایل سنگین را چند طبقه با هم بردیم بالا.
🔹نصب مهتابی ها، چراغ ها، دوش حمام و خلاصه بیشتر کارهای فنی خانه را #نوید🌷 برایم انجام داد. ندار بودیم باهم. توقع جبران از هم نداشتیم؛ ولی با خودم قرار گذاشته بودم تمام محبت هایش را سر مراسم ازدواجش جبران کنم. فرصت نشد.
#نوید🌷 برای رفتن عجله داشت.
در عوض روز تشییع پیکرش تمام تلاشم را کردم که توی رفافت کم نزارم.
#به_نقل_از_دوست_شهیدنوید
📘کتاب شهیدنوید صفحه ٢٢
#تلنگر👇
راستی، همین الان هم آقانوید ، همون آقانویده.
بلکه خیلی بهتر و رفیق دوست تر.
#رفیق_شهیدم
#شہیدنویدصفرے
#نویدانه
#لینک_عضویت_تلگرام_ایتا👇
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari