❇️بسمہ ربّ الحسین علیه السلام ❇️
✍به مناسبت سالروز تولد
🚩شهید_محمد_حمیدی
🚩تاریخ تولد : ۱۰ /۶/ ۱٣۵٨
🚩تاریخ شهادت : ۱ /۴/ ۱٣٩۴
🚩محل شهادت : درعا_سوریه
🚩مزار شهید : بهشت زهرا
🔰میدان رزم جای تردید نیست؛ زمانی میتوانی پر بگیری به آسمان که دل از تعلقات دنیایی بریده باشی و دیگر دلبستگی های دنیایی اسیرت نکرده باشد...
🔰میدان رزم شجاعت میطلبد؛ شهامت میخواهد و سرباز زینب شدن روحیه ای عباس گونه میخواهد؛ باید عباس باشی تا به دل دشمن بزنی و حتی اگر پیکرت هم اربا اربا شد باز هم با خشم نگاهت به دل دشمنان لرزه بیندازی. شهید محمد هم این را خوب میدانست و اینگونه بود که مدافع حرم شد و با صلابت و شجاعت خاص خودش تمام نیروهای دشمن را سرگردان کرده بود...
🔰بارها و بارها مجروح شده بود اما دست از جهاد نکشید و همچون بار اول مشتاق به شهادت و نبرد در راه خدا بود؛ اینبار اما میدانست تا رضایت مادر نباشد؛ اذن شهادت نصیبش نمیشود اینگونه بود که به مادر گفته بود دلت را با شهادت من صاف کن تا من هم شهید شوم و خداوند خریدارم شود.
🔰مادر که بی تابی اش را دید دلش راضی شد به آرام گرفتن دل بیقرار پسرش هر چند میدانست نوه ی سه ساله اش دیگر پدرش را نمیبیند اما گفت تمام زندگی ام فدای این خاندان که خود را فدای ما کردند...
🔰خداوند دعای مادر را مستجاب کرد و اینگونه شد که در دمشق؛ در شهر عشقی که معشوقش بنت_الحیدر است شهادت نصیبش شد و آرام گرفت. خوشا به سعادتت سرباز خاندانِ محمد(ص)
برای سلامتی امام عصر عجل الله...
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیدسرافراز<<محمدحمیدی>>
<<صلــــــــــوات>>
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منبر😍
💥مبادا توی خلوتت یه گناهی کنی و فکر کنی کسی حواسش بهت نیست!!😓
خیلی جالبه حتما ببینید رفقا👍
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•[🌱❤️🌱]•
«علی محمد» به حاج احمد کاظمی نامهای نوشت و روی پاکت هم نوشت که در فلان تاریخ 🗓 نامه را باز کنید
حاج احمد هم نامه را نگه داشت و به یکی از همرزمان خود سپرد که زمان باز کردن نامه را به او یادآوری کند 🙂
از این اتفاق پنج شش ماهی گذشت و عملیات کربلای چهار شروع 😵 شد.
روز موعود فرا رسید و آن را به حاج احمد یادآورے ڪردند ✅
حاج احمد نقل میکند :
" در ساعت های ⏰ اوج عملیات ، در حالی که حدود نیمه شب بود ناگهان به فکر نامه افتادم و به سراغ آن رفتم .
همین که نامه را باز کردم 💌 متوجه شدم
علی محمد در آن نوشته : من به شهادت رسیده ام 🌷😊 و طلب حلالیت دارم .
بلافاصله با بیسیم موقعیت علی محمد را جستجو کردم و متوجه شدم دقایقی پیش ایشان به شهادت رسیده است …” 😔
در دیدار خانواده شهیدان اربابـی با مقام معظم رهبری ، حین تعریف کردن این داستان برای ایشان ، تمام چهرهی رهبری قرمز شده بود و بغض کردند 💔
وقتی حرفها تمام شد ، آقا عکس را دیدند و پرسیدند : کدامیکـ از این شهدای بزرگوار بود ؟ 😊
عکس علی محمد را نشان دادند .
پرسیدند : او چند سال داشت ؟
گفتند : بیست و دو سه سال !!! 🥀
ایشان با ناراحتی گفتند : وای به حال ما کہ شهدا را نشناختیم …😔
#شهید_علی_محمد_اربابی🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد مشاهده😭😭
حتما ببینید و برا رقیه ای ها بفرستید
تو هنوزم وسط بازاری…
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
میزبان امروزمون برادر عباس هست🥰✋
*شهیدے ڪه عراقےها هم برایش ختم گرفتند🌙*
*🌷شهید عباس صابری*
تاریخ تولد: ۸ / ۷ / ۱۳۵۱
تاریخ شهادت: ۵ / ۳ / ۱۳۷۵
محل تولد: تهران
محل شهادت: فکه
*🌷راوی← قبل از به دنیا آمدنش مادر خواب دید آقایی به او نوید فرزند پسری به نام عباس را داد🍃حدود یک ماه بعد از تولدش، مریضی سختی گرفت🥀مادر به حضرت ابوالفضل(ع) متوسل شد و عباس شفا گرفت💫همرزم← برخی اوقات که عباس برای تفحص شهدا به خاک عراق میرفت💫 مقداری لباس، میوه و سیگار برای عراقیها میخرید🍃تا برای تفحص شهدا با آنها بیشتر همکاری کنند🌙 این هدیه همراه با مهربانی عباس موجب شد که دل عراقیها نرم شده و به او علاقهمند شوند🌙وقتی خبر شهادتش به عراقیها رسید🥀حتی عراقی ها هم برایش ختم گرفتند.🌙او قبل از شهادت غسل شهادت کرده💦 و میگفت: آرزو دارم در روز عاشورا در محضر امام حسین (ع) باشم🌙و دقیقا روز عاشورا روز تشییع پیکرش بود.»🕊️هفتم محرم که بنام حضرت علی اصغر(ع) بود💫در حین تفحص شهدا بر اثر انفجار مین💥بدنش پر از ترکش🥀و دو دست و پایش قطع شد🥀او شهادتین را گفت و به شهادت رسید.🕊️روز آخر گفته بود که امروز را به عشق حضرت عباس کار میکنم🌙و به من الهام شده که امروز یک شهید پیدا میکنیم.»💫آن روز فقط یک شهید را به معراج آوردند🌙آن هم عباس صابری بود*🕊️🕋
*شهید عباس صابری*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_بیست_نهم
هر چی بهش زنگ زدم جواب نداد
فهمیده چرا زنگ میزنم برنمیداره
ولی من کوتاه بیا نیستم
هر جور شده حالشو میگیرم
زیادی به اینا رو دادم دارن سوارم میشن
دارم براش دختری بیشعور...😡😡
.
.
.
داشتم همین جور زیر لب غر غر میکردم که صدای حسین رو شنیدم
حسین_حلما بیداری؟
از پشت در داشت صدام میکرد
نمیخواستم جوابشو بدم که فکر کنه خوابم ولی صداش یه جوری بود انگار ناراحت بود
_آره داداش بیا تو
اومد و غمگین بهم زل زد
نگران شدم
یعنی چی شده؟ 🤔🤔
چرا این جوری نگام میکنه؟
_چی شده داداش؟؟؟😢
چرا ناراحتی؟
حسین_داشتم با علی حرف میزدم😔😔
گفت فردا خونه حسن کنسله...
_وااا
چرا آخه؟ 😐
زیاد نمونده از درسش
قرار بود نمونه سوال کار کنم که آماده باشه واسه ترم اولش
چیزی شده؟🤔
حسین_ خبر داشتی که قلب مادرش مشکل داره؟
_اره 😢
نگرانم کردی
چی شده؟؟
حسین _ امروز بنده خدا تو خونه مردم کار میکرده که به قلبش فشار زیادی امده و بردنش بیمارستان...
_ واااای خدای من
الان حالش چطوره؟؟😭😢
بچه ها چی پیش کی هستن؟؟
حسین _متاسفانه حالش خوب نیست...
نیاز به عمل داره
بچه ها پیش عمشون هستن
خیلی بی تابی میکنن...
_بیچاره ها
هنوز خیلی کوچیکن که همچین چیزایی رو تحمل کنن
خدا کمکشون کنه
چرا آخه
هر چی سنگه ماله پای لنگه
این خانواده نباید رنگ آرامش رو ببینن؟؟
حالا عملش چطوریه داداش؟
سخته؟
حسین_اطلاعات زیادی از عملش ندارم حلما
فقط میدونم هر چی زودتر باید عمل شه
ولی...
حسین با ناراحتی سرشو انداخت پایین و سکوت کرد
_ولی چی داداش؟
مشکل کجاست؟؟😔😔
حسین_ هزینه عملش خیلی بالاست...
تا پول واریز نشه عملش نمیکنن...
_ پول
همش پول😒
همه چی به این پول لعنتی برمیگرده
پس انسانیت چی؟؟
چرا خدا براشون کاری نمیکنه داداش؟؟
حسین_آروم باش خواهری
خدا بزرگه
یه هفته دیگه محرمه من مطمینم به حق همین روزا مطمینم که همه چی درست میشه ☺️
امسال تو مراسم ها براش پول جمع میشه به امید خدا...
با حرف های حسین انگار یه جرقه تو ذهنم روشن شد
ما که هر سال نذری میدیم
و هزینه زیادی هم میکنیم
چرا امسال این هزینه صرف کار بهتری نشه؟
چی از جون یه مادر که دوتا بچه کوچیک داره مهم تره؟
_میگم حسین
ما امسال هم نذری میدیم دیگه؟؟😌
حسین_آره
چی شد یهویی پرسیدی؟🤔
چی تو فکرته خانم کوچولو؟
_میگم هزینه نذری رو بدیم خرج عمل مامان حسن
_اینجوری هم حال اون خوب میشه هم بچه ها خوش حال میشن
کار خیرهم انجام میدیم
حسین_فکره خوبیه ها چرا به ذهن خودم نرسید
میرم با بابا صحبت میکنم حتما قبول میکنه
آفرین خواهری 😍😍
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در گوشه خرابه،کنار فرشتهها
با ناخنی شکسته،ز پا خار میکشد
دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک،عکس علمدار میکشد 😭
◼️ سالروز شهادت دردانه اباعبدالله الحسین(ع)، حضرت رقیه(س) تسلیت باد...
#حضرت_رقیه (س)
#خانوم_سه_ساله
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
السلام علی آل یاسین💚🌴🥀
سلام آقا جاااااااانم ☺️✋🌴🥀
سالی گذشت اما تو را پیدا نکردم
فکری به حال این دل رسوا نکردم
شرمنده ام آقا، برای دیدن تو
این چشم های خشک را دریا نکردم
پر دارم اما پر نمی گیرم به سویت
بند گناهم را ز پایم وا نکردم
همت برای ترک معصیّت ندارم
گفتم که توبه می کنم اما نکردم
پیش همه نام تو را بردم همیشه
اما خودم را در دل تو جا نکردم
گفتی بیا، من روی گرداندم ز رویت
من با دل تو خوب، اصلا تا نکردم
جز روضه ها ما را پناهی نیست فردا
کاری برای محشر کبری نکردم
چون خواهری که بین مقتل داشت می گشت
گشتم ولی آقا تو را پیدا نکردم
تعجیل در فرج وسلامتی و آرامش
قلب نازنین مولایمان امام زمان عليهالسلام
اللهم صل علی محمد وآل محمد
وعجل فرجهم 🌴🥀🥀🌴🥀
اللهم عجل الویک الفرج
🌴🥀🌴🥀🌴🥀