eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
•⸾💔🌙⸾• همسرشهید: وقتے روح‌الله شهید شد چند وقت بعد خیلےدلم براش تنگ شده بودبه خونه خودمون رفتم،وقتےڪتابے ڪهـ روح‌الله به من هدیه داده بود رو باز کردم دیدم روے برگ گل رز برام نوشته بود: عشق من دلتنگ نباش...!(: ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃از چیزی نمی‌ترسیدم... 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت حاج‌ قاسم‌ سلیمانی...🕊 🌱عاشق فرارسیدن بهار بودم، زمستان ما بسیار سخت بود. و پلاستیکی که به آن «بشور و بپوش» می‌گفتیم و ایران، زنِ کرامت، آن را می‌دوخت، بدون هرگونه زیرپوش یا روپوش به تن ما بود. بعضی وقت‌ها از شدت سرما، چادر شب یا چادر مادرمان را دورمان می‌گرفتیم. مادرم با چارقَدِ خودش دور سرم را محکم می‌بست که به تعبیر خودش، باد توی گوش‌هایم نرود. از شدت سرما دائم در حال دندان گریچ بودیم. مادرم زمستان‌ها مقداری مائده خشک‌شده که مثل سنگ بود (شلغم پخته‌شده خشک‌شده) به ما می‌داد. جویدن یک شلغم نصف روز طول می‌کشید. مقداری شیشْت (سنجد) و گندم برشته و مغز هم، بعضی وقت‌ها می‌داد و بعضی وقت‌ها نمی‌داد. ❄️عمدتأ زمستان‌ها من و خواهر و برادرانم سيبو (سیب‌زمینی) زیر آتش چال می‌کردیم، می‌پختیم و می‌خوردیم. به محضی که آسمان باز می‌شد، به سمت آفتاب می‌رفتیم و کنار خانه صمد که برِ آفتابی خوبی داشت، رو به آفتاب، خودمان را گرم می‌کردیم. کم‌کم که بزرگ شدم، زمستان‌ها بازی ما برف بازی و کاگوبازی بود. حسین جلالی از زردلو می‌آمد و با بچه‌ها بازی می‌کرد. با بی‌رحمی، همه را می‌زد! برای فرار از زمستان و سردیِ شديد آن و سختی، ما در آرزوی فرارسیدن فصل بهار بودیم... (۱) ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀فرق آدم با نماز و بی نماز چیه..؟!! 🎙حجت الاسلام ماندگاری ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢جیگرم می سوزد ... 🔹وداع جانسوز مادر شهید مدافع امنیت مهدی یزدی در استان اصفهان ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*❤️خدا صبر بده ان شاءالله برا آرامش دلشون صلواتی ختم کنیم🥺 #اتفاقی*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید محمد گرامی ✍️ قید امتحان را زد ▫️بر خلاف تصور خیلی‌ها، محمد قید امتحان را زد و دنبال مریضی مادرش را گرفت تا اینکه مادر بستری شد. یک ماه و نیم به مادر رسیدگی کرد. رفته بود ویلچر گرفته بود تا مادر را در حیاط بیمارستان بگرداند. بارها مادر را بر دوش گذاشته و از پله‌های بیمارستان آورده بود پایین! به مادرش خیلی احترام می‌گذاشت. 📚 همسفر شقایق، صفحه ۲۶۴ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
به قمر فاطمیون شهرت داشت یکی از شروط عقدش این بود که مدافع حرم باقی بماند.. کلام شهید: من حاضرم مثل علی‌اکبرِ امام‌حسین(ع) اربا اربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه آخرش هم این شهید در حالِ خنثی کردن بمب بود که منفجر شد و بدنش تیکه تیکه شد! :) 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم ائمه، گریه هاش رو با اون پاک میکرد و میگفت که این اشکها😭 و این دستمال روز قیامت برام میدن 🔸ارادت خاصی به اربابش علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن زیارت عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت. میگفت امکان نداره شما با کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه❌ 📌حفظ قرآن شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر و قرائت قرآن بامعنی و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی📝 یادداشت و همچنین بصورت صوتی🎧 و با صدای خودش ضبط میکرد 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 🔔 اولین خاکریز جبهه 🌹استاد شهید مرتضی مطهری(ره): حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است که دشمن برای تصرف سرزمینی، اول باید آن را بگیرد... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 مأمور پلیس اهواز در عملیات دستگیری قاتل فراری 🔹 در پی درگیری مسلحانه مأموران پلیس با قاتل فراری در شهرستان ، ستوان سوم «سعید ربیعی» به دلیل شدت جراحات وارده لحظاتی پیش به درجه رفیع شهادت🌷 نائل آمد. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نه بسیجی بود نه طلبه بود فقط بی‌تفاوت نبود. اینجوری امام رضا خریدش! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💐 🔻حاج آقا دانشمند 🔻چقدر به امام زمان اعتقاد داریم؟! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☀️ 🔔 ناپایداری و بی‌اعتباری دنیا ✅ امام علی علیه السلام: چه بسيار كسانى كه در آغاز روز زنده بودند اما روز را به پايان نبردند و چه بسيار كسانى كه در آغاز شب زندگیشان مورد غبطه مردم بود اما در پايان همان شب عزاداران به سوگشان نشستند! 📙 حکمت 380 نهج البلاغه ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
به هوش باشید و فرصت ها را غنیمت بشمارید و بدانید که هر چه به خدا نزدیک شوید باز کم است و کم کار کرده اید ، بچه ها کسی می تواند پا به جبهه جنگ با دشمنان و منافقین و استکبار و ... بگذارد که از جبهه درونی پیروز و سربلند بیرون آمده باشد . پس سعی کنید که در لحظه لحظه زندگی با خدا باشید و مبارزه با نفس را فراموش نکنید . ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
«📕📍» - ناراحت‌بود، بهش‌گفتم‌محمدحسین‌چراناراحتۍ؟ گفت:خیلۍ‌جامعہ‌خراب‌شدھ، آدم‌بہ‌گناه‌مۍ‌افته. رفیقش‌گفت:خد‌اتوبہ‌رو‌ براۍ‌همین‌گذاشته... وگفتہ‌ڪہ‌من‌گناهاتون‌رو‌میبخشم. محمد‌حسین‌قانع‌نشد‌وگفت: وقتۍ‌یہ‌قطرھ‌جوهر‌مۍ‌افتہ‌روآینہ،شاید دستمال‌بردارۍ‌ وقطرھ‌روپاڪ‌کنۍ‌،ولۍ‌آینہ‌کدر‌میشه..(: _شهیدمحمدحسین‌محمدخانۍ🌱 - ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
روزی سردار برای دیدن نوه‌های دو قلویش که تازه به دنیا آمده بودند به بیمارستان رفت. پرستاران از دیدن سردار خیلی خوشحال شدند، اما رویشان نمی‌شد جلو بروند. سردار خودش پیش پرستارها رفت و خیلی گرم با آنها سلام و احوال‌پرسی کرد. پرستارها که صمیمیت حاج قاسم را دیدند، خیلی زود یکی‌یکی به سراغ ایشان رفتند. بعد از سلام و احوال‌پرسی، دکترها و پرستارها دور سردار جمع شدند تا عکس یادگاری بگیرند. همه آماده بودند و با لبخند منتظر گرفتن عکس بودند. اما ناگهان سردار سرش را برگرداند و به نظافتچی که سالن را نظافت می‌کرد اشاره‌کرد. سردار او را صدا کرد و گفت: «شما هم در عکس یادگاری ما باشید.» سردار سلیمانی هیچ وقت مغرور نشد. او قدرت، ثروت، سواد و زیبایی را نشانه‌ی بهتر بودن آدم‌ها نمی دانست و به همه احترام می گذاشت. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خبر خوب، برای کسانی که عکس شهدا را به در و دیوار می زنند، یادواره شهدا می گیرند، به خانواده های شهدا سر کشی می کنند، شهدا را یاد می کنند و راه شان را ادامه می دهند...😍😍 ✨ ‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @SHAHIDnAZARZADEH
🔻حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون‌ها با قیافه‌ی زننده سرِ کار می آد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی‌حجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد می‌کنم شورای انقلاب.» با اصرارِ ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش‌ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». 🏡 رفتیم درِ خانه‌اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم‌ها گفت و از حجاب همسرش، از خونِ شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آن‌قدر زیبا حرف می‌زد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همان‌جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با و ، می‌شه افراد رو اصلاح کرد. 🔹یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می‌کنه». 🌿شهید ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‎‎کتاب شهدایی🖱⇩⇩ 📚خاک های نرم کوشک ⇩⇩ نویسنده: سعید عاکف 🌷زندگی‌نامه و خاطرات عبدالحسین برونسی،از تولد تا زمان شهادتش را روایت می‌کند که در قالب خاطراتی به نقل از خانواده و همرزمانش گردآوری شده است.🌷 🔸قسمت 7⃣4⃣ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh