🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣1⃣1⃣ به یاد #شهید_محمد_شالیکار🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣6⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰محمد شالیکار در سال های نوجوانی عازم #جبهه های حق علیه باطل می شود, در #عملیات های مختلف شرکت می کند, چندین بار مجروح💔 می شود و حتی یکبار تا مرز #شهادت هم می رود ⚡️اما تقدیر #سرنوشتی_دیگر برای او رقم می زند.
🔰او در #خاطراتش بیان می کند📝 زمانی که در عملیات #والفجر ۱۰, تک تیر انداز دشمن #سر او را هدف🎯 تیر خود قرار می دهد, می بیند که روحش😇 از بدن جدا می شود و ب بالا #صعود می کند. در آن حال #رفقای_شهیدش🌷 از جمله ✓شهید محمد علی معصومیان را می بیند.
🔰 #شهیدمعصومیان در جواب سوال او می گوید فعلا زمان #شهادتش فرا نرسیده است❌ و به او مژده می دهد که #سی_سال دیگر ب دوستان شهیدش🌷 ملحق می شود.
🔰محمد شالیکار بابت تیری💥 که به سرش اصابت کرده است #چهارماه در بیمارستان بستری می شود و بعد از بهبودی نسبی دوباره #عازم میدان نبرد می گردد. او پس از بازنشستگی در #سپاه مشغول کار ساختمانی می شود که از این زمان ب بعد اوضاع مالی💰 او روز ب روز بهتر می شود✅
🔰تا اینکه جزو #سرمایه_داران بزرگ شهرش به حساب می آید . #شهیدشالیکار با اینکه حالا اوضاع مالی خوبی دارد ⚡️اما هرگز دلبسته دنیا نمی شود⛔️ و از پولش جهت #رفع مشکلات گرفتاران بهره می برد
🔰و زمانی که متوجه می شود جهت اعزام نیرو به #سوریه ثبت نام می کند📝, او نیز اسم خود را می نویسد✍ و #بااصرار جزء لیست نهایی اعزام قرار می گیرد✅
✅حاج محمد با دنیا خداحافظی👋 می کند و راهی #سوریه می شود🚌. او پس از رشادت ها سرانجام در محله ای به نام #وادی_ترک مورد اصابت گلوله💥 دشمن قرار می گیرد و پس از پنج روز ب خیل دوستان #شهیدش می پیوندد🕊
🔰و این زمان #دقیقا همان سی سال بعدی است که #شهیدمعصومیان🌷 ب او وعده داده بود👌
#شهید_محمد_شالیکار🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
حسن باقری را بسیاری بهعنوان #مغز_متفکر اطلاعات نظامی ایران🇮🇷 میشناسند. او در #نهم_بهمن ماه سال ۶۱🗓
2⃣9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠راوی: سردار صفاری
🔰روز هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ قرار بود که جمعی از فرماندهان با #امام_خمینی (ره) دیدار داشته باشند، اما از آنجایی که شناسایی محور #فکه به پایان نرسیده بود، شهید باقری از محسن رضایی اجازه خواست تا برای تکمیل شناسایی جهت #عملیات_والفجر مقدماتی در منطقه بماند.
🔰قبول این درخواست از سوی محسن رضایی موجب شد تا من و #شهید_بقایی هم بنا به دستور محسن رضایی از فرودگاه چهارم🛫 وحدتی #دزفول بازگردیم و توفیق دیدار با امام از ما سلب شود😔بدین ترتیب صبح روز بعد به سمت منطقه مورد نظر رفتیم.
🔰در طول مسیر یادم میآید که شهید بقایی در حال حفظ سوره #والفجر بود، اما آیات پایانی یعنی آیات «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِیجَنَّتِی» را #نمیتوانست به خاطر بسپارد💬 و وقتی موضوع را به #شهید_باقری گفتم؛ او مکثی کرد و گفت که این آیه در شأن #امام_حسین (ع) است.
🔰بدین ترتیب به منطقه مورد نظر رسیدیم، به دیدگاهی که در بالای تپهای قرار داشت و برای #ارتش بود، رفتیم؛ در آنجا شش نفر بودیم که شهید باقری کالک و نقشهها🗺 را روی زمین پهن کرد و درباره هر کدام از مواضع دشمن سوالاتی میکرد و روی نقشه علامت❌ میزد. در این هنگام #عراقیها خمپارههای کور میزدند
🔰اما یکی از خمپارهها 💥به زیر تپهای که ما مستقر بودیم اصابت کرد به همین خاطر شهید باقری متوجه شد که دیدهبان عراقی #موقعیت ما را فهمیده لذا «کالک» عملیات و وسایل را جمع کردیم تا #محل شناسایی را تغییر دهیم؛ از طرفی به برادرش « #محمد» که اکنون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح است گفت از سنگر ارتشیها که در کنار ما بود درباره یکی از سنگرهای عراق سوال❓ کند.
🔰با بیرون رفتن وی ما هم آمدیم تا از #سنگر خارج شویم که در همین لحظه گلوله خمپاره💥 به جلوی سنگری که بودیم اصابت کرد و انفجارش باعث شد که همه جا سیاه و خاکآلود🌫 شود و هنگامی که به خودم آمدم متوجه شدم، #پرده_گوش من آسیب دیده و جسم سنگینی هم روی سینه من است.
🔰در آن لحظه اولین صدایی که شنیدم صدای « #یاصاحبالزمان (عج)» مجید بقایی بود. وی بر اثر ترکش خمپارهای که به پایش اصابت کرده بود مجروح شده💔 و به روی من افتاده بود؛ البته همه ما در آنجا #ترکش خورده بودیم، اما مجروحیت من کمتر بود. در آنجا دیدم #حسن باقری در حالت نشسته دست بر سینه دارد و به #امام_حسین (ع) سلام میدهد.
🔰 برادر شهید باقری را دیدم و وقتی به آنها ماجرا را گفتم، #بیهوش شدم؛ هنگامی که به هوش آمدم از محمد باقری سراغ بقیه را گرفتم که گفت: «برای سرعت عمل در انتقال مجروحها آنها را داخل جیپ فرماندهی🚑 گذاشتیم که حین انتقال به عقب #مجید_بقایی در داخل جیپ و « #حسن» هم در اتاق عمل به #شهادت🌷 رسید😔
#شهید_حسن_باقری
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🗓 25 اسفند ماه سالروز #شهادت شهردار شهر عشق، فرمانده دلاور لشگر 31 عاشورا، مهندس #شهید_مهدی_باکری🌷
1⃣2⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 زندگی نامه شهید مهدی باکری
🔰در۳۰فروردین۱۳۳۳در #میاندوآب و در خانوادهای مذهبی📿 به دنیاآمد. در همان آغاز کودکی #مادرش را از دست داد. او و دوستانش نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵🗓 داشتند.
🔰همان زمان وی توسط #ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی و تحت نظر آزاد شد. پس از اخذ دیپلم📃 وارد #دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی مکانیک🔌 شروع به تحصیل کرد.درحین تحصیل خبر از دست دادن برادرش، #علی_باکری را به وی دادند. بدین ترتیب او دومین👥 عضو خانواده خویش را نیز از دست داد😔
🔰باپیروزی انقلاب اسلامی ایران🇮🇷 باکری نقش فعالی در سازماندهی #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. مدتی هم #شهردار ارومیه بود و مدتی هم #دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. او #همزمان بافعالیت درسپاه، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیزبرعهده گرفت.
🔰با شروع جنگ ایران وعراق ازدواج💍 کرد و بلافاصله #روز_بعد از ازدواجش عازم🚌 جبههها شد. #مهدی باکری یکی از بهترین سرداران سپاه در ۸ سال جنگ ایران و عراق بود.در مدت کوتاهی مدارج ترقی رادر #جبهه طی کرد.
🔰درعملیات #فتح_المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف توانست در کسب پیروزی✌️ مؤثر باشد. درهمان عملیات از ناحیه #چشم مجروح💔 شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت ودر عملیات هایی چون عملیات ✓بیتالمقدس، ✓رمضان، ✓مسلم بن عقیل، ✓والفجر مقدماتی، ✓ #والفجر ۱ تا چهار و ✓عملیات #خیبر در سمتهای مختلف شرکت کرد. در مجموعه عملیاتهای والفجر با عنوان فرمانده #لشکرعاشورا در جبهه حضور داشت.
🔰در عملیات #خیبر به مهدی باکری خبر داده شد که #برادرت شهید🌷 شدهاست و میخواهیم پیکرش⚰ را برگردانیم؛ ولی مهدی اجازه نداد❌ و از پشت بیسیم📞 این جمله تاریخی را به زبان آورد:« #همهٔ آنها برادرای من هستند اگرتونستیدهمه را برگردونید #حمید را هم بیاورید».
🔰او بعد از #شهادت برادرش با خانواده اش تماس گرفت☎️وبه آنها گفت:« #شهادت_حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شدهاست😊».
🔰یکسال بعد از شهادت برادرش در حین عملیات بدر و در حالیکه نیروهای #عراقی با محاصره کامل سربازان تحت امر #باکری در جزیره مجنون در حال زدن تیر💥 خلاص به #سربازان مجروح💔 باقیمانده بودند، احمد #کاظمی و محمود #دولتی با اصرار از وی میخواهند که با عبور از دجله و پیمودن فاصله۷۰۰ متری🗺 که میان خط اول و خط دوم حمله جان خود را نجات دهد
🔰ولی این #درخواست هر بار با جواب منفی⛔️ وی روبرو میشد تا اینکه بر اثر اصابت تیر💥 مستقیم سربازان عراقی مجروح میشود و توسط برادر قمرلو با #قایق بطرف نیروهای خودی در شرق #دجله منتقل می شود که یکدفعه قایق حامل پیکرش مورد اصابت آرپی جی قرار گرفته و منهدم می شود و پیکر مطهرش #خاکستر شده و در 🗓تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ قطره ناب وجودش به دریا پیوست.
#سردار_شهید
#شهید_مهدی_باکری🌷
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺
🔹بانوی شهیدہ عصمت پورانوری فرزند غلام علی در تاریخ بیستم اردیبهشت ماه سال چهل و یک در #دزفول دیده به جهان گشود.
🔹این بانوی بزرگوار در تاریخ نوزدهم آذر ماه سال یکهزار سیصد و شصت در حالی که فقط #دو_ماه زندگی مشترک را تجربه کرده است، آنگاه که برای #زیارت قبور شهدا، قدم در راه عاشقی می گذارد، در اثر #ترکش راکت هواپیمای نیروهای بعثی، بر روی پل قديم دزفول، آسمانی می شود.
🔹مزار مطهر ایشان در کنار مزار یادبود #برادر_شهیدش عليرضا پورانوری که هیچ گاه از عملیات #والفجر مقدماتی برنگشت، در گلزار شهدای شهید آباد دزفول زیارتگاه
عاشقان است.
#شهیده_عصمت_پورانوری🌷
#شهید_شاخص_سال۹۸
#مربی_نهضت_سواد_آموزی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمضانے ترین شهید علوے راز بیست و یڪ چہ بود سید...؟؟؟ در ۲۱ #رمضان آمد و در ۲۱ #رمضان رفت...💫
6⃣9⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠دعوت شهید دوامی از قاری قران در خواب👇👇👇
🔻خاطره از زبان سرهنگ پاسدار ولی اله عرب زاده طوسی....
🌷در دوران تصدی اقای غیب پرور به سمت فرماندهی لشگر بیست و پنج کربلا مقرر شد یک #اجلاسیه سراسری و کشوری در خصوص عملیات #والفجر هشت به مدت دوروز در حسینیه عاشقان کربلا واقع در #ساری برگزار شود.
🌷کلیه مدعوین به صورت رسمی که دخیل در عملیات والفجر هشت بودند از هر استانی برابر با سهمیه و تعیین صندلی های مشخص دعوت شدند.طبیعتا #محدودیت در دعوت وجود داشت....
🌷از مسئول دارالقران پرسیدم که ایا من هم دعوت هستم؟ ایشان با #شرمندگی گفتند...نه.چون کارت دعوت دست من نبود و محدودیت درکار بود.
🌷بغض گلویم را گرفت و با اندوهی از #غصه روانه خانه شدم.
بعد از اینکه نماز مغرب و عشا را خواندم کمی #خوابیدم...
🌷در خواب #شهید_سیدعلی_دوامی را دیدم که به من گفت: بلند شو برو مراسم....
من به ایشان گفتم ولی من که دعوت نیستم...
ایشان گفتند: #من تو را دعوت کردم..برو...
🌷در همین حال دخترم مرا بیدار کرد و گفت اقایی با شما کار دارند...
پشت خط اقای موازی بودند که به من گفتند تا پنج دقیقه دیگر باید حتما در حسینیه باشی.سوال نکن و #سریع خودت را برسان....
🌷به سرعت خودم را به حسینیه رساندم...
وقتی رفتم داخل قران به دستم دادند و گفتند برو و بخوان.
گفتم چرا من؟؟
گفتند:چون قاری کشوری نیامد و قاری استانی هم که دعوت کرده بودیم حضور ندارد.معطل نکن..برو جایگاه و #قران_بخوان....
#سیدجان_میشود_روزی_تو_هم_مارا_اینطور_دعوت_کنی....؟؟😢
#شهید_سیدعلی_دوامی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کاش وسواس بگیرم شب و #روزم همه این باشد و باشد👌 که مبادا❌ ز من و #کرده ی من دلبر من♥️ غصه بگیرد....
🔰قسمتی ازخاطرات مادر شهید
🔹خاطرم می آید که محمدرضا بعد ازعملیات #والفجر هشت شدیدا مجروح💔 شده بود وپایش درگچ بود دوستانش برای #عیادتش، زیاد به خانه ما رفت و آمد داشتند.
🔹ازطرفی #خواهرش هم زایمان کرده ومن خیلی کارومشغله داشتم. هم مریض داری🤒 می کردم وهم به کارهای دخترم می رسیدم.
🔸یک روز وقتی ازخانه دخترم🏡 برگشتم دیدم که #محمدرضا عصاها را زیر بغلش گذاشته وباهمان تن دردمند ایستاده و #ظرفها رامی شست، محمدرض اتحمل نداشت❌ که مشغله زیاد ورنج مراببیند.
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰فرماندهای که از شلوغی مراسم تشییعش میترسید ...
🔸یڪ روز بعد از پایان عملیات #والفجر۸ تویوتا را روشن کرد و به سمت آبادان حرکت کردیم. حالش آشفته بود تا به حال اینگونه او را ندیده بودم، یک به یک شهدا🌷 را یاد میکرد و برایشان گریه میکرد، گفتم حالا چرا اینقدر ناراحتی گفت: «بیشتر برای زمان بعداز #شهادتم ناراحتم»
🔹متوجه حرفش نشدم با تعجب گفتم: بعداز شهادت که ناراحتی نداره! گفت: « برای ما داره از آنجایی که من #فرمانده بودم، مردم و مسئولین مرا میشناسند. ناراحتم و میترسم از آن روزی که وقتی #شهید بشوم، تشییع جنازهام شلوغ شود، مسئولین بیایند، برایم تبلیغات ڪنند😔 کل استان اعلامیه پخش کنند. این است که برای بعداز شهـادتم هم ناراحتم، من خودم را شرمنده شهدایی که "واقعاً زحمت کشیدند" و نامی از آنها نیست❌ میدانم.
🔸با این اعتقادی که داشت، خدا به او عنایت کرد و بعد از شهادتش، #مفقود ماند و تشییع نشد. مدتها از زمان شهادتش🌷 گذشت تا اینکه در سال ۱۳۷۴📆بهمراه هفتاد و چند تن از شهدای مازندران تشییع شد.
✍ راوی: همرزم شهید
#شهید_سردار_محمدحسن_طوسی
#جانشین_فرمانده_لشکر۲۵کربلا
#شهادت_عملیات_کربلای۸
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴 #خبر_فوری 💠 به امر مقام معظم رهبری و #فرماندهی معظم کل قوا 🍃پیکر مطهر #شهید_نسیم_افغانی در حرم
📸دیروز عکسی دیدم از ارادت یک ملت به ملت
عکسی که مطمئن باشیم در بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی نمیبینیم❌ چون بنا نیست چنین اتفاقاتی دیده شود.
عکس دستهایی از ارتش و #سپاه را نشان میدهد که برای تبرک جستن به تابوت #شهید_افغانستانی از هم سبقت میگیرند. تابوتی که "نسیم" را در خود جای داده
سالهای سال است کجسلیقگی عدهای قلیل با پشتیبانی رسانهای چهرهای سرد از دو ملت نشان میدهد که #عمومیت ندارد🚫
نسیم🌷 با پرچم افغانستان وارد ایران شد و #سردار_باقرزاده کلاه نسیم به سر کرد و زیر تابوتش را گرفت. هرچه قلبهای دو ملت بیشتر بههم نزدیک میشود💕 بعضیها احساس خطر بیشتری میکنند، آنهایی که نانشان در اختلافاندازی است امروز از میدانداری نسیم_افغانی وحشت کردند
#فکه #شلمچه #تفحص #والفجر۱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#لاله_های_زینبی🌷
🌀سال ۱۳۴۲ در #چالوس متولد شد. همزمانی دوران جوانیاش با جنگ تحمیلی باعث شد در جبهههای نبرد حضور پیدا کند و به #سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا بپیوندد. او در این دوران در عملیاتهای متعددی از جمله عملیات #والفجر۸ و والفجر۲ شرکت کرد.
🌀حمله تکفیریها به #سوریه باعث شد تا بار دیگر این رزمنده کهنه کار تخریبچی عزم رفتن به جبهههای جهاد را کند، از این رو از #طریق تیپ۴۵ جوادالائمه در سمت معاون هماهنگ کننده تیپ۴۵ و تخریبچی حرفهای به سوریه رفت. او در طی سالها جنگِ سوریه بارها برای نبرد با #تروریستهای تکفیری و دفاع از حرم عمه سادات به این ڪشور رفت و از دیماه سال ۱۳۹۵📅 چندین بار به به جبهههای سوریه اعزام شد.💥
🌀او سرانجام در #مرداد سال ۹۶ پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در حین پاکسازی مقری که #شهید محسن حججی در آن به شهادت رسیده بود ، نزدیک مرز سوریه و عراق به درجه شهادت رسید . پیکر مطهر این شهیدِ اهل مازندران و ساکن گرگان پس از تشییع در زادگاهش؛ در #شهر گرگان به خاک سپرده شد.
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_مصطفی_خوشمحمدی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♥️♥️♥️ #پنجشنبه_های_شهدایی🌷 #سلام ما به لبخند ☺️شهیدان به #ذکر🥀 روی سربند #شهیدان #سلام ما به #
9⃣1⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
#رزق_محرم
☘️ #سلامبࢪابࢪاهیم ☘️
🔰ابراهيم در اول #ارديبهشت سال 1336📅 در محله #شهيدآيت الله سعيدي حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.😍
او #چهارمين فرزند خانواده بشمار ميرفت. با اين حال پدرش، #مشهدي محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت.
او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با #شغل بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد.
🔰ابراهيم نوجوان بودکه #طعم تلخ يتيمي را چشيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد. دوران دبستان را به مدرسه طالقاني رفت و دبيرستان را نيز در مدارس #ابوريحان و کريم خان زند. سال 1355 توانست به دريافت #ديپلم ادبي نائل شود.✅ از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد.
🔰حضور در #هيئت جوانان وحدت اسامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه #محمد تقي جعفري بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود.
در دوران پيروزي انقلاب #شجاعت هاي بسياري از خود نشان داد. او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به #آموزش و پرورش منتقل شد.
🔰ابراهيم در آن دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد.
او اهل ورزش بود. با #ورزش پهلوانان يعني ورزش باستاني شروع کرد.
در #واليبال وکشتي بي نظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه مي ايستاد.مردانگي او را مي توان در #ارتفاعات سر به فلک کشيده بازي دراز و گيلان غرب تا دشت هاي سوزان #جنوب مشاهده کرد.
🔰حماسه هاي او در اين #مناطق هنوز در اذهان ياران قديمي #جنگ تداعي مي کند.در #والفجر مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي 👥#گردان هاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند.
🔰سرانجام در 22 #بهمن سال 1361 بعد از فرستادن بچه هاي باق يمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد.او هميشه از #خدا مي خواست گمنام بماند، چرا كه #گمنامي صفت ياران محبوب خداست.
خدا هم دعايش📿 را مستجاب كرد.
#ابراهيم سال هاست كه #گمنام و غريب در فكه مانده تا خورشيدي ☀️باشد براي #راهيان نور.💥
بࢪگࢪفتھازڪتابسلامبࢪابراهیم📚
#محرم
#شهید_ابراهیم_هادی 🌷
#رفاقت_با_شهدا
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️از بی برکتی عمرم خجالت میکشم😔 🥀 #شهید_محمود_کاوه از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ در سن۲۱ سالگی فر
🌾در #آستانه پاییز 🍁۱۳۳۴📅 به دنیا آمد با تقدیری پر #شجاعت
🍂در سال ۵۵ که به #سربازی رفت، به فرمان حضرت روح الله از پادگان #گریخت و شد قطره ای در دریای انقلاب سبز🍀ِ پوش سپاه که شد انگار بارِ دِین و #مسئولیتش بیشتر شد!
اولین ماموریتش؛ حراست از بیتِ امام بود.لحظه ای آرام نبود.#همیشه در تکاپو برای مفید بودن؛
🍀 برای پریدن پای در غائله #کردستان نهاد تا ضدانقلاب را ساکت کند۱همپای #جهانآرا در #خرمشهر میگشت و شناسایی میکردسپس در #بازی_دراز جانشین فرمانده عملیات شد.دستش را در #ارتفاعات بازی دراز جا گذاشت و طواف خانه🏡 محبوب را با دستِ دل❤️ انجام داد
🍁ردپای #علیرضا در جای جای جبهه و جنگ☄ دیده میشودعملیاتهای زیادی علیرضا را همراه داشته و زمین های بسیاری خاکِ #پوتینش را به چشم سرمه کرده اند.فتحالمبین،الی #بیت_المقدس و آزادسازی خرمشهر حضور اورا با چشم دیدند
🍂حتی خاکِ #لبنان طعم حضورش را چشیده و پس از بازگشتش، در #والفجر۱ مجروحیت دوباره به آغوش کشید
والفجر۲ اما زمان بال #گشودن بود
وقتش رسیده بود تا #حاج_عمران سکوی پروازش شودپرواز🕊 کرد به سوی #آسمان🌫بعضیها متولد میشوند برای جاودانگی ،برای #شهادت
میلادت مبارک جاودانه در تاریخ
به مناسبت سالروز تولد
#شهید_علیرضا_موحد_دانش🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾 بی همگان به #سر شود،بی تو به سر نمیشود❌ 🌾 عــشق تــ✨ـــو در #دلم ❤️بُـوِد غیر تـو جا #نمیشود #شه
6⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
#رزق_محرم
☘️ #سلامبࢪابࢪاهیم ☘️
🔸 #ابراهيم در اول ارديبهشت سال 1336📅 در محله شهيدآيت الله سعيدي حوالي ميدان #خراسان ديده به هستی گشود.او #چهارمين فرزند خانواده بشمار ميرفت. با اين حال پدرش، #مشهدي محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت.
او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با شغل بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد.
🔸ابراهيم نوجوان بودکه طعم تلخ يتيمي را چشيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد. دوران دبستان را به مدرسه #طالقاني رفت و دبيرستان را نيز در مدارس ابوريحان و کريم خان زند. سال 1355 توانست به دريافت ديپلم ادبي نائل شود. از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد.
🔸حضور در هيئت جوانان وحدت اسامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه محمد تقي جعفري بسيار در رشد #شخصيتي ابراهيم موثر بود.
در دوران پيروزي انقلاب شجاعت هاي بسياري از خود نشان داد. او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد.
🔸ابراهيم در آن #دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد.او اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانان يعني ورزش باستاني شروع کرد.در #واليبال وکشتي بي نظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه مي ايستاد.
🔸مردانگي او را مي توان در ارتفاعات سر به فلک کشيده بازي دراز و گيلان غرب تا دشت هاي سوزان #جنوب مشاهده کرد.حماسه هاي او در اين مناطق هنوز در اذهان ياران قديمي #جنگ ☄تداعي مي کند.در #والفجر مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي #گردان هاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند.
سرانجام در 22 #بهمن سال 1361 بعد از فرستادن بچه هاي باق يمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد.
🔸او هميشه از خدا مي خواست گمنام بماند، چرا كه #گمنامي صفت ياران محبوب خداست.خدا هم دعايش را مستجاب كرد. #ابراهيم سال هاست كه #گمنام و غريب در #فكه مانده تا خورشيدي باشد براي #راهيان نور.
بࢪگࢪفتھازڪتابسلامبࢪابراهیم📚
#محرم
#رفاقت_با_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎💞 🌱عشق های #زمینی همه روزی میروند؛تمام میشوند، 🍃#تنها عشق آسمانی🌫،عشق معبود است که بی فرجام است؛د
﷽
8⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🖇 سردار #شهید سید ناصر موسوی نیا (سوری)
نام پدر : سید حسن
📆تاریخ شهادت :۶۴/۱۱/۲۸
محل شهادت: فاو
نام عملیات: (عملیات والفجر۸)
رمز عملیات: یافاطمه الزهرا
📝 فرازی از زندگی #نامه شهید :
شهید سید ناصر سوری سال1337 در خانواده ای مذهبی در #روستای نجفیه چشم به جهان گشود. نامبرده دوران کودکی و نوجوانی را در دامن پاک پدر و مادر خود و #همدوش با آن ها در کار کشاورزی که آن زمان داشتند طی کرد.
🔰این شهید بزرگوار دوران #سربازی خود را در سال 1354 الی 1356 همزمان با آخرین دوره خدمت سربازی در رژیم #منحوس پهلوی در قبل از انقلاب و همچنین اوج مبارزات مردم مبارز ایران در تهران گذراند، چه در طول خدمت سربازی و چه در زمان نوجوانی خود لحظه ای از #مبارزه با رژیم ستم شاهی دست برنداشت.
🔰شهید سوری فرمانده ای #لایق، شجاع و توانمند بود و در زهد و پارسایی زبانزد خاص و عام بود و در امر مبارزه و #عملیات های شبانه🌙 و مبارزه ، طراحی قوی و محکم بود
وی همزمان با آغاز جنگ☄ تحمیلی به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و پس از مدتی به استخدام #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد
🔰و در مدتی که تا زمان #شهادتش که در این ارگان مقدس حضور داشت ، #مسئولیت های مختلف از جمله «مسئول آموزش سپاه و سازماندهی بسیج، مسئول #عملیات سپاه، مسئول گروه و بهترین تیرانداز در غرب، مسئول محور در کردستان، معاون محور غرب کشور گردان های طرح لبیک، فرمانده
🔰 گروهان در عملیات پر فتوح رمضان، فرمانده گروهان غواصان در #عملیات حماسه ساز والفجر8»
و در بیشتر #عملیات مناطق جنگی غرب و جنوب حضور فعال داشتند. وی برای کسب اطلاعات عملیات بعضاً چند روز به گشت و #شناسایی می رفتند .
🔰و عاقبت در 27 بهمن ماه سال 64در عملیات پیروزمندانه #والفجر 8 واقع در منطقه عملیاتی فاو دعوت حق را لبیک گفت و به عنوان دومین شهید یک خانواده متدین و انقلابی به دیار باقی شتافت. برادر #کوچکتر وی شهید سید واسع سوری نیز در سال 1363 در شرق دجله به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود. 🌱
📝بخشی از وصیت نامه شهید:
..... سلام بر تو ای #سرور و سالار شهیدان کربلا ، حسین ابن علی (ع) جان عالم به فدای تو که با اهدای خون خود درس آزادی و آزادگی را به ما آموختی . ......... ای عزیزان هوشیار باشید اگر ما خانه🏚 و کاشانه خود را رها کرده ایم نه بخاطر کسی یا چیزی بوده است فقط و فقط برای رضای خدا و ادای دین خود به اسلام و قرآن و امام زمان (عج) بوده است .......
📝 ای برادران و #خواهران گرامی شما را به خدا قسم می دهم که امام و فقیه #عالیقدر زمان را تنها نگذارید ،دسته دسته نشوید و حق جو و حق پرست باشید.
#شهید_سید_ناصر_موسوی_نیا🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
او را به عاشقی میشناختند.عاشقی برای ارباب.یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی!
عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب اورا به سمت و سوی خود کشاند.
وقتی امام_ره_ خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود.
بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است.عباس
آقایی که در شجاعت زبانزد است
#غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت.
مادر میگوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت : (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))."
باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از #دل بگذری تا تو را بخرد.
مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت
تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت .
#والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد
#پروازت_مبارک ؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#شهید_عباس_ورامینی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
پیکرش⚰ در اروند رود 🗺 ناپدید شد و همانند برادرش👥 حمید #باکری،#مفقودالاثر است😢
#عملیات های مهم که در آنها حضور داشت:👌
#فتح_المبین،
#بیت_المقدس،
#رمضان
#مسلم_بن_عقیل
#والفجر_مقدماتی
#والفجر ۱
#۴خیبر و #بدر
یکسال 🗓 بعد برادرش حمید #باکری به#شهادت رسید🌷 بعد از اینکه در مبارزه تن به تن در#عملیات#بدر مجروح می شود😢 توسط برادر قمرلو با قایق بطرف نیروهای خودی در شرق دجله🌊 منتقل می شود که یکدفعه قایق حامل پیکرش مورد اصابت آرپی جی💣قرار گرفته و منهدم می شود🔥 و#پیکر مطهرش خاکستر شده🌷و قطره ناب وجودش به دریا پیوست😔
در عملیات#فتح_المبین در منطقه رقابیه از ناحیه چشم👁#مجروح شد و بفاصله ی کمتر از یکماه🗓در عملیات#بیت_المقدس شرکت کرد و در مرحله دوم2⃣عملیات از ناحیه کمر زخمی شد😱 و با توجه به جراحت هایی که داشت در مرحله سوم#عملیات به قرارگاه#فرماندهی رفت تا برادران #بسیجی را از پشت بی سیم هدایت کند👌
پانزده روز🗓قبل عملیات#بدر به مشهد مقدس مشرف شد👌 و از آقا علی بن موسی الرضا(ع) 😇خواسته بود که خداوند توفیق #شهادت را نصیبش کند
#شهید_مهدی_باکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ضد_گلوله #هـاشم ... رزمنده #ضد گلولهی🛡 دوران دفاع#مقـدس بود😳! چون اصابت تیر دوشکا به سر😱 مجروح ش
#سردار_شهید_هاشم_کلهر
🍂 با شروع #جنگ تحمیلی به عنوان نیروی#بسیجے عازم#جبهہ 🚌های گیلان غرب، نفت شهر و قصرشیرین شد👌 و در سال ۱۳۶۰🗓 به عضویت رسمے#سپاه پاسداران درآمد.
🍂 #هاشم چندین مرتبه در#جبهه دچار مجروحیت😔 شد ، در عملیات رمضان در اثر اصابت #ترکش خمپاره از ناحیه پای راست، در#عملیات مسلم ابن عقیل بر اثر اصابت ترکش از ناحیه گردن (نزدیک نخاع) و در#عملیات #والفجر مقدماتی بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر مجروح شد😱 و با اینحال با داشتن مجروحیت به نبرد ادامه داد وساعتے بعد مجددا بر اثر اصابت#گلولہ به صورتش به سختے مجروح شد😳 به گونه ای کہ ۱۴ دندان ایشان از بین رفت و بخشے از زبان و فڪ و لثه ایشان به شدت آسیب دید.😩
🍂 ایشان به هنگام#پاکسازی منطقه دالاهو، بر اثر انفجار نارنجک در دستانش یکے از دستانش از ناحیه مچ و دست دیگر از سه انگشت قطع گردید😨 و تنها دو انگشت وسط باقے ماند.🤭
🍂سرانجام در منطقه جفیر و در حین#عملیات خیبر بر اثر بمباران هواپیماهاے#دشمن در حالی کہ مسئولیت جانشین گردان#مقداد از لشکر ۲۷#محمدرسول#الله را عهده دار بود در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۰۶🗓 به #شهادت رسید.😔
🔻مزار شهید :بهشت زهرا (س)
قطعه ۲۸ ردیف۲۲ شماره ۱۶
#شهداراباصلواتی_یادکنید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃او را به عاشقی میشناختند. عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
🍃انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است. و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب او را به سمت و سوی خود کشاند.
🍃وقتی امام(ره) خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍃گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است. عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد. در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: "از حج که باز گشت، گفتم: عباس! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی" گفت: خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود.
🍃باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت. تا که در نیمه شبی، در پنجوین، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. #والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
#تولدت_مبارک؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان❤️
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺 به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین
📆تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار : بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در آستانه پاییز ۱۳۳۴ به دنیا آمد با تقدیری پر #شجاعت. در سال ۵۵ که به سربازی رفت، به فرمان حضرت روح الله از پادگان گریخت و شد قطره ای در دریای #انقلاب. سبزِ پوش سپاه که شد انگار بارِ دِین و مسئولیتش بیشتر شد!
🍃اولین ماموریتش، حراست از بیتِ امام بود. لحظه ای آرام نبود. همیشه در تکاپو برای مفید بودن، برای پریدن.
🍃پای در غائله #کردستان نهاد تا ضدانقلاب را ساکت کند. همپای #جهانآرا در #خرمشهر میگشت و شناسایی میکرد. سپس در بازی دراز جانشین فرمانده عملیات شد.
🍃دستش را در ارتفاعات بازی دراز جا گذاشت و طواف خانه محبوب را با دستِ دل انجام داد. ردپای #علیرضا در جای جای جبهه و جنگ دیده میشود. عملیاتهای زیادی علیرضا را همراه داشته و زمین های بسیاری خاکِ پوتینش را به چشم سرمه کرده اند.
🍃فتحالمبین، الی #بیت_المقدس و آزادسازی خرمشهر حضور اورا با چشم دیدند. حتی خاکِ #لبنان طعم حضورش را چشیده و پس از بازگشتش، در #والفجر۱ مجروحیت دوباره به آغوش کشید😞
🍃والفجر۲ اما زمان بال گشودن بود، وقتش رسیده بود تا #حاج_عمران سکوی پروازش شود. پرواز کرد به سوی #آسمان🕊
🍃بعضیها متولد میشوند برای جاودانگی، برای #شهادت. شهادتت مبارک جاودانه در تاریخ💔
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_علیرضا_موحد_دانش
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
📅تاریخ تولد : ۲۷ شهریور ۱۳۳۷
📅تاریخ شهادت : ۱۳ مرداد ۱۳۶۲. حاج عمران
📅تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا. قطعه۲۴
#عمار_عبدی #طراحی #دل_نوشته
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در آستانه پاییز ۱۳۳۴ به دنیا آمد با تقدیری پر #شجاعت. در سال ۵۵ که به سربازی رفت، به فرمان حضرت روح الله از پادگان گریخت و شد قطره ای در دریای #انقلاب. سبزِ پوش س.پاه که شد انگار بارِ دِین و مسئولیتش بیشتر شد!
🍃اولین ماموریتش، حراست از بیتِ امام بود. لحظه ای آرام نبود. همیشه در تکاپو برای مفید بودن، برای پریدن.
🍃پای در غائله #کردستان نهاد تا ضدانقلاب را ساکت کند. همپای #جهانآرا در #خرمشهر میگشت و شناسایی میکرد. سپس در بازی دراز جانشین فرمانده عملیات شد.
🍃دستش را در ارتفاعات بازی دراز جا گذاشت و طواف خانه محبوب را با دستِ دل انجام داد. ردپای #علیرضا در جای جای جبهه و جنگ دیده میشود. عملیاتهای زیادی علیرضا را همراه داشته و زمین های بسیاری خاکِ پوتینش را به چشم سرمه کرده اند.
🍃فتحالمبین، الی #بیت_المقدس و آزادسازی خرمشهر حضور اورا با چشم دیدند. حتی خاکِ #لبنان طعم حضورش را چشیده و پس از بازگشتش، در #والفجر۱ مجروحیت دوباره به آغوش کشید😞
🍃والفجر۲ اما زمان بال گشودن بود، وقتش رسیده بود تا #حاج_عمران سکوی پروازش شود. پرواز کرد به سوی #آسمان🕊
🍃بعضیها متولد میشوند برای جاودانگی، برای #شهادت.
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید_علیرضا_موحد_دانش
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
📅تاریخ تولد : ۲۷ شهریور ۱۳۳۷
📅تاریخ شهادت : ۱۳ مرداد ۱۳۶۲
📅تاریخ انتشار : ۲۶ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا. قطعه۲۴
🕊محل شهادت : حاج عمران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃او را به عاشقی میشناختند. عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
🍃انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است. و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب او را به سمت و سوی خود کشاند.
🍃وقتی امام(ره) خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍃گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است. عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد. در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: "از حج که بازگشت، گفتم : عباس! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی" گفت: خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود.
🍃باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت. تا که در نیمه شبی، در پنجوین، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. #والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
#شهادتت_مبارک؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان❤️
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺 به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲
📆تاریخ انتشار : ٢٧ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت : پنجوین
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃او را به عاشقی میشناختند.عاشقی برای ارباب.یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
.
🍂انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی!
عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب اورا به سمت و سوی خود کشاند.
وقتی امام_ره_ خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود.
بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
.
🍂گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است.عباس
آقایی که در شجاعت زبانزد است
#غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت.
مادر میگوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت : (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))."
.
🍂باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از #دل بگذری تا تو را بخرد.
مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت
تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت .
#والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
.
#تولدت_مبارک ؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
به متاسبت سالروز تولد #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
.
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین
.
📆تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور ایجاد زمینهای برای {زیارت با معرفت} است.
#سید_علی_خامنهای
🍃در#شلمچه که راه میافتی صدای خوش آمدگویی را از تن های عجین شده با خاک میشنوی، استخوان هایی گرد هم میآیند و برای تو که به دیدارشان آمدهای قامت راست میکنند. آن هنگام بی شک به آسمان متصل خواهی شد.
🍃 اگر از#فکه بگویم، خواهی فهمید آنجا مکهی کوچکِ #شهید_آوینی است که برای طواف رفت و هرگز بازنگشت.
هنوز هم صدای مداحی شهیدان را از حسینیه گردان تخریب میتوان شنید! همان ها که محتاج نگاهی بودند تا گرههای دنیا از دستانشان باز شود و مانند پرندهای کوچ کنند🕊
🍃چشمانی در جزیره#مجنون میدرخشند که صاحبشان را به#خدا سپرده اند... همان چشمانی که مصباحی بودند برای#سردار_خیبر.
🍃خدا در آیهای زنده بودنشان را فریاد میزند اما چه بسیار آدمهایی که نمیشنوند.
🍃شرهانی خود قصهای دارد برای اهلش، آنجا قطعهای از#کربلاست. گویی #زینب سلام الله علیها آنجا بر روی تپهها ایستاده و برای دیگران سخنرانی میکند، از سرهایی میگوید که سالها بعد در سرزمینی دیگر بریده میشوند و برای خواهران و مادران خود سرافرازی به بار میآورند، همان مدافعانی که پای درسِ سرداران خیبر و بدر و#والفجر بودند و چه خوب درسِ تا ابد زنده بودن را آموختهاند✌️
به راستی #شهدا_شمع_محفل_بشریتند💚
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌷به مناسب روز راهیان نور
#بزرگداشت_شهدا
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_عباس_ورامینی❤️ #سالروز_شهادت 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃او را به عاشقی میشناختند. عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
🍃انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است. و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب او را به سمت و سوی خود کشاند.
🍃وقتی امام(ره) خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍃گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است. عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد. در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: "از حج که بازگشت، گفتم : عباس! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی" گفت: خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود.
🍃باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت. تا که در نیمه شبی، در پنجوین، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. #والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
#شهادتت_مبارک؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان❤️
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد: ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
📆تاریخ شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۶۲
🥀مزار شهید: بهشت زهرا
🕊محل شهادت: پنجوین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh