#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_بیستم 0⃣2⃣
🍂+وقتی صداشو میشنیدی خیلی می ترسیدی؟
_آره مادرم سعی میکرد آرومم کنه و بگه چیز مهمی نیست.
+فکر می کنی اگه یه روز وقتی پدرت سر کار بود و شما نشسته بودیم توی خونه؛ یهو یکی با زور میومد تو چقدر میترسیدی؟؟ یا مادرت چه حالی می شد؟!
🌿منظورش را از این مساله فهمیدم گفتم:
_من میدونم اونا رفتند تا جلوی خیلی از اتفاقات بدتر رو بگیرن. ولی نمی فهمم چی باعث شده از همه چی دل بکنن!!!! منظورم اون نیروی درونی💗 چون من حاضر نیستم چنین کاری کنم.
+میتونی بگی چی باعث شد اون روز سر دعوا با آرمین رو شونم بزنی و بگی از طرف دوستم ازت عذرخواهی می کنم؟؟ با این که میدونی به صورت منطقی ممکن همه چیز بینتون خراب شه!
_چون میدونستم سکوتم اشتباهه✘
+چرا خب اگه سکوت می کردی الان دوستیتون به هم نخورده بود.
_زور می گفت. غرورش خیلی زیاد بود. با سکوت من غرورش بیشتر می شد. اینجوری برای این هم بهتر شد که بدون همیشه حق با خودش نیست.
🌿+پس چه نیرویی درونی باعث شد کار درست رو به قیمت از دست دادن دوستت انجام بدی. پدر منم رفت چون دید دارن زورمیگن، حق با آنان نیست. با اینکه میدونست شاید بعد رفتنش همه چیز برای ما خراب شه.
جوابش قانع کننده بود ولی از بین رفتن دوستی کجا و مرگ کجا؟! انگار ذهنم را خوانده بود، ادامه داد:
+میدونم الان داری فکر می کنی از دست دادن زن و بچه و زندگی با از دست دادن یه دوست خیلی فرق داره ولی اینو بدون اون نیروی درونی که بین تو با امثال پدر من هم وجود داره متفاوته. این مثال رو زدم تا بگم گاهی آدم حس میکنه بعضی چیزها وظیفشه، به گردنشه، حتی اگه بدونی در قبال انجام دادنش یه سری چیزا رو از دست میدی. و البته شاید همه بعدش چیزهای بزرگ تری به دست بیاری.
🍂سرم را به نشانه تایید حرف هایش تکان دادم و گفتم:
_می فهمم ...
محمد ادامه داد:
+بعضی چیزا هست کردنیه. شاید هر چقدر هم برات دلیل و معایبی آرم بازم نتونی کار پدرمو کنی. مثل کاوه که شاید رفتار اون روز تو رو درک نکنه.
چند دقیقه ای به سکوت گذشت. تا به پیشنهاد محمد از پارک بیرون رفتیم. و بستنی🍦 خوردیم هرچه اصرار کردم اجازه نداد پول بستنی را حساب کنم. ساکت بودم و به نیروی درونی که محمد درباره اش حرف می زد فکر میکردم ...
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5773986017916748826.mp3
13.99M
🎧🎧🎧
دوست شهیـــد من😍
خنده نکن، دلا رو دیوونه نکــن⭕️☺️
🎤🎤 #حسین_دانش
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ali_moshkelat_dar_khanevadeh.mp3
1.89M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #عالی
🔖 مشکلات در خانواده 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰همیشه دوست داشت #پلیس شود
مجید پسر شروشور محله🏘 است که دوست دارد پلیس شود. دوست دارد بیسیم📞 داشته باشد. دوست دارد قوی باشد تا هوای #خانواده، محله و رفقایش را داشته باشد.
🔹مادر مجید میگوید:
همیشه دوست داشت پلیس🚓 شود. یک تابستان کلاس #کاراته فرستادمش. وقتی رفتم مدرسه، معلمش گفت: خانم تو را به خدا نگذارید برود🚷 تمام بچهها را تکهتکه کرده است. میگوید من کاراته میروم باید همهتان را بزنم.
🔸عشق پلیس بودن و قوی💪 بودن باعث شده بود هر جا میرود پز داییهای #بسیجیاش را می داد. چون تفنگ و بیسیم داشتند و #مجید عاشق♥️ این چیزها بود. بعدها هم که پایش به بسیج باز شد یکی از دوستانش میگوید آنقدر عشق بیسیم📞 بود که آخر یک بیسیم به مجید دادیم و گفتیم. این را بگیر دست از سر ما بردار😅 در بسیج هم از #شوخی و شیطنت دستبردار نبود.
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۴۲۲.attheme
149.1K
• #شهید_سجاد_زبرجدی
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25